زنگ زد به شوهرش
+سلام عزیزم
_سلام کجایی ؟
(مانتوش رو در آوردم و از چوب لباسی آویزون کردم ، بلندش کردم همون جوری که شلوار کشی سیاهش تا مچ پاهاش پایین بود و شرت لامباداش تا روی روناش ، با صدای تق تق کفشای پاشنه بلندش و لرزش اون کون بزرگش ، با ناز و افاده دست چپش رو به من داد و اومد تا کنار دیوار بعد دست چپش که حلقه ی زیبای ازدواجش توش بود رو گذاشت روی دیوار
و با دست دیگش گوشی رو گرفته بود دم گوشش و با شوهرش حرف میزد )
+تو عکاسی عزیزم هنوز نوبتم نشده
_منم تو نونوایی ام چقدر دیر نون میده ، چیزی شده چرا زنگ زدی ؟
( زیپ شلوارمو کشیدم پایین ، صحنه روبروم رو هر چقدر هم خوب توصیف کنم نمیتونید همونجوری که شهوت برانگیز بود تصور کنید ، یک زن خوشگل و سفید و ظریف ، که کون سفید و بزرگش رو داده بود عقب و تاپش رو داده بود بالا و سینه های بزرگش افتاده بود بیرون از سوتینش ، اون حلقه ی توی دست چپ که گذاشته بود رو دیوار و خودشو خم کرده بود عقب ، و اون صدای ناز زنونه و با استرسی که داشت با شوهرش حرف میزد ، اون شرت لامبادای تا روی زانو پایین اومده ، شلوار مشکیه تا مچ پا پایین اومده ، کفشای پاشنه بلندش ، پنجه های پاهاش که به داخل جمع کرده بود و پاشنه های پاهاش رو به بیرون باز کرده بود طوری که لای کونش باز بشه ، اون رونای درشتش ، اون قطره هایی که هر از گاهی از کصش میچکید روی سرامیک مغازه ،
بعید میدونم همچین صحنه ای برام تو بهشت اتفاق بیوفته )
( برای اینکه بهتر تصور کنید زنه خیلی شبیه به نیلی افشار بود )
+هیچی عزیزم مگه باید چیزی بشه بهت زنگ بزنم ؟ حوصلم سر رفته میخوام صداتو بشنوم .
_واوو چه عاشقانه ، زن خوشگل من چیکار میکنه اونجا چقدر دیر کردی ؟
(آروم بهش گفتم گوشی رو بذار رو اسپیکر ، یه اخم ریز کرد و انگشت اشارشو گذاشت رو بینیش یعنی چیزی نگی ،حالا صدا واضح میومد و وقتایی که شوهره حرف میزد من لبای زنشو لیس میزدم )
+تقصیر من نیست عزیزم، من اینجا منتظر نشستم این آقاهه یک خانمو برده تو یک ساعته معلوم نیست داره عکس میگیره یا …
_(خنده های شوهرش ) حتما داره میکنش؟!
+عه کووووفت ! مثل اینکه خیلی دوس داری زن مردمو بکنن ها ؟ دوس داری ؟ نفر بعدی نوبت زن خودته …
_ ای بابا ببخشید عزیزم ، حالا یه چیزی گفتم ، زن من تو خونه به زور میده
+کوفت دیگه بدتر ، حالا وقتی بهش دادم میفهمی
_اوه اوه عزیزم داغ کردی چقدر ، اونجا کسی نیست ؟ زشته .
+آره داغم ، نه عزیزم کسی نیست تنهام ، حواسم هست اون آقاهه که با خانومه تو اتاق عکاسیه ، منم تو اتاق انتظارم هیچکس نیست
( من که کیرم داشت منفجر میشد ، نشستم کص زنشو لیس زدم و پاشدمو کیرمو مالیدم لای کص زنه ، که زنه گفت واای ، یدفعه تا ته کردم تو کصش ، زنه آآآآآآآآآخ بلندی گفتو گوشی از دستش افتاد رو صندلیه گرد کنارمون ، لباشو زبونشو گرفتم تو دهنم و زبونشو هل داد توی دهنم )
_چی شد ؟ الو ؟ عزیزم ؟ الو ؟
+وااای هیچی عزیزم پام خورد به این میز لعنتی اوووف زانوم آآآآی…
_مواظب باش عزیزم خب
(همینطوری تو کصش تلمبه میزدم و آبی بود که از کص زنش میریخت رو سرامیکای مغازه )
+چیزی نیست عزیزم تو نگران نباش اوووووف ، تو برو توماشین بشین ، دلم میخواد باهات حرف بزنم
_ عزیزم تو مغازه زشته خب کسی میبینه نمیتونی تحمل کنی برسیم خونه بعد بکنمت ؟
+نخیییییر من تو نوبتم ،اوووووی مگه دلت نمیخواست این آقاهه زن مردمو بکنه ؟
( شوهرش رفت تو ماشین صدای بستن در اومد ، و من همچنان با ریتمی آرووم کیرمو میکردم تو کص زن ناز و خوردنیش و لباش رو میخوردم )
_خب من یچیزی گفتم
+بازم بگو عزیزم منم دوس دارم
_زن ناز من حشرش زده بالا ؟
+آآآه آره عزیزم
_ اون آقاهه داره خانومه رو میکنه ؟
+اوووف آره عشقم فکر کنم اون چیز کلفتشو الان کرده توی خانومه
_جوووون کیرش تو کص خانومس ؟
+واااااای آرههههه . عشقم ؟ خوش به حال خانومه مگه نه ؟ چه حالی میکنه الان شوهرش نیستو پسره داره میکنه داخلش
_اره عزیزم دوس داری ؟
+آره عزیزم دلم میخواد زود تر نوبت من بشه
( اینو که گفت تلمبه های تند من شروع شد ، جوری که بدنش چسبید به دیوار و سینه هاش داشت میترکید ، صدای آه و نالش غیر قابل کنترل شد )
_دلت میخواد بهش بدی ؟
+آره عزیزم ، آآآآی کصمو پاره کن ، آااااه جرم بده ، کیییرتو میخوام
( من تماسو قطع کردم ، واقعا کنترلش دستخودش نبود ، منو خوابوند رو زمین و نشست رو کیرم تا سواری کنه ، من همچین سواری ای حتی تو فیلمای سوپر هم ندیده بودم ، زنش داشت به معنای واقعی کلمه به من تجاوز میکرد ، اون سینه هاش که بالا و پایین میپریدن ، اون کصش در حالی که تمام کیرم توش بود با چه شدتی عقب و جلو میکرد ، اون نفس نفس زدن یک زن و جیرینگ جیرینگ کردن النگوهاش ، من تا به اون موقع برافروختن یک زن رو ندیده بودم ، این حالت شهوت رو توی مردا دیده بودم و واقعا حس میکردم یک مرد داره بهم تجاوز میکنه ، تند تند از دهنش نفسشو میداد بیرون ( هاه هاه هاه هاه هاه ) انگار که داره ارضا میشه ، سینه هاشو فشار دادم که با صدای ناز و زنونش شروع کرد به آآاه کشیدن شبیه به جیغ زدن ، آبی بود که از کصش میریخت روی بدنم و کیرم ، در حال ارگاسم بود و دستاشو گذاشت رو سینم و از رو کیرم بلند شد هم زمان که کصش رو از روی کیرم در میاورد آبم با فشار زیادی پاشید روی کونش . نیم خیز اومد بالا و نشست روی دهنم ، مو هامو گرفته بود توی مشتش و کصشو فشار میداد توی دهنم ، با غیض خاصی میگفت بخور ، کصمو بخور ، دوس داری ؟ کص زنشو بخور؟ آآآه بخور ، منم کل زبونمو کردم توی کصش و میلرزوندم ، نمیتونستم نفس بکشم ،
همراه با جیغ زدن شروع کرد به لرزیدن و موهامو ول کرد و سینه هاشو فشار میداد
و به شدت بدنش به خصوص شکمش و کصش شروع کرد به لرزیدن و ارضا شد . از روی دهنم بلند شد و خودشو انداخت کف مغازه نای حرف زدن نداشت . اصلا یه وضعیت عجیبی بود . زیر لب میگفت ببخشید ، رفتم بغلش خوابیدم و با هم لب گرفتیم . زن کاملی بود . با کلینکس تمیز کاری کردیم و آروم بلند شدو لباساشو تنش کرد و آرایش کرد و ازش عکس گرفتم عکساش آماده شد و شوهرش زنگ زد )
+جانم عزیزم
_چی شد چرا قطع کردی ؟
+به نظرت چی شد ؟ نوبتم شد ؟ ها ها نخیر کسی اومد قطع کردم عزیزم ، عکسارو گرفتم تا چندقیقه دیگه اونجام عزیزم .
_باشه بیا جلوی نونوایی خدافظ
+خدافظ عزیزم
گردنش رو بوسیدم و
با نگاه شیطنت آمیزی همراه با لبخند رضایت گفت دوست دارم و رفت
تقریبا هفته ای یک بار میبینمش و زندگی زیبا تره …
( این داستان واقعی است )
نوشته: Koorosh
نه به زن شوهر دار،کسکش نکن این کارو،آهش دامنتو میگیره
این همه جنده و کونی تو این کشور هست بعد تو زن شوهردار میکنی ؟ قشنگ ریدید و مالیدید! زندگی زیباتر شده؟ باش تا کی شوهرش بیاد یه زندگی رویایی برات بسازه که لنز دوربین رو با پولوس کش از کونت در بیارند
مشخصا اینقدر تو تاریکخونه با نگاتیو مردم زدی مغزت آب شده…