چیزی به اسم خود (۲)

1399/11/24

...قسمت قبل

زنگ زد به شوهرش
+سلام عزیزم
_سلام کجایی ؟
(مانتوش رو در آوردم و از چوب لباسی آویزون کردم ، بلندش کردم همون جوری که شلوار کشی سیاهش تا مچ پاهاش پایین بود و شرت لامباداش تا روی روناش ، با صدای تق تق کفشای پاشنه بلندش و لرزش اون کون بزرگش ، با ناز و افاده دست چپش رو به من داد و اومد تا کنار دیوار بعد دست چپش که حلقه ی زیبای ازدواجش توش بود رو گذاشت روی دیوار
و با دست دیگش گوشی رو گرفته بود دم گوشش و با شوهرش حرف میزد )
+تو عکاسی عزیزم هنوز نوبتم نشده
_منم تو نونوایی ام چقدر دیر نون میده ، چیزی شده چرا زنگ زدی ؟
( زیپ شلوارمو کشیدم پایین ، صحنه روبروم رو هر چقدر هم خوب توصیف کنم نمیتونید همونجوری که شهوت برانگیز بود تصور کنید ، یک زن خوشگل و سفید و ظریف ، که کون سفید و بزرگش رو داده بود عقب و تاپش رو داده بود بالا و سینه های بزرگش افتاده بود بیرون از سوتینش ، اون حلقه ی توی دست چپ که گذاشته بود رو دیوار و خودشو خم کرده بود عقب ، و اون صدای ناز زنونه و با استرسی که داشت با شوهرش حرف میزد ، اون شرت لامبادای تا روی زانو پایین اومده ، شلوار مشکیه تا مچ پا پایین اومده ، کفشای پاشنه بلندش ، پنجه های پاهاش که به داخل جمع کرده بود و پاشنه های پاهاش رو به بیرون باز کرده بود طوری که لای کونش باز بشه ، اون رونای درشتش ، اون قطره هایی که هر از گاهی از کصش میچکید روی سرامیک مغازه ،
بعید میدونم همچین صحنه ای برام تو بهشت اتفاق بیوفته )
( برای اینکه بهتر تصور کنید زنه خیلی شبیه به نیلی افشار بود )
+هیچی عزیزم مگه باید چیزی بشه بهت زنگ بزنم ؟ حوصلم سر رفته میخوام صداتو بشنوم .
_واوو چه عاشقانه ، زن خوشگل من چیکار میکنه اونجا چقدر دیر کردی ؟
(آروم بهش گفتم گوشی رو بذار رو اسپیکر ، یه اخم ریز کرد و انگشت اشارشو گذاشت رو بینیش یعنی چیزی نگی ،حالا صدا واضح میومد و وقتایی که شوهره حرف میزد من لبای زنشو لیس میزدم )
+تقصیر من نیست عزیزم، من اینجا منتظر نشستم این آقاهه یک خانمو برده تو یک ساعته معلوم نیست داره عکس میگیره یا …
_(خنده های شوهرش ) حتما داره میکنش؟!
+عه کووووفت ! مثل اینکه خیلی دوس داری زن مردمو بکنن ها ؟ دوس داری ؟ نفر بعدی نوبت زن خودته …
_ ای بابا ببخشید عزیزم ، حالا یه چیزی گفتم ، زن من تو خونه به زور میده
+کوفت دیگه بدتر ، حالا وقتی بهش دادم میفهمی
_اوه اوه عزیزم داغ کردی چقدر ، اونجا کسی نیست ؟ زشته .
+آره داغم ، نه عزیزم کسی نیست تنهام ، حواسم هست اون آقاهه که با خانومه تو اتاق عکاسیه ، منم تو اتاق انتظارم هیچکس نیست
( من که کیرم داشت منفجر میشد ، نشستم کص زنشو لیس زدم و پاشدمو کیرمو مالیدم لای کص زنه ، که زنه گفت واای ، یدفعه تا ته کردم تو کصش ، زنه آآآآآآآآآخ بلندی گفتو گوشی از دستش افتاد رو صندلیه گرد کنارمون ، لباشو زبونشو گرفتم تو دهنم و زبونشو هل داد توی دهنم )
_چی شد ؟ الو ؟ عزیزم ؟ الو ؟
+وااای هیچی عزیزم پام خورد به این میز لعنتی اوووف زانوم آآآآی…
_مواظب باش عزیزم خب
(همینطوری تو کصش تلمبه میزدم و آبی بود که از کص زنش میریخت رو سرامیکای مغازه )
+چیزی نیست عزیزم تو نگران نباش اوووووف ، تو برو توماشین بشین ، دلم میخواد باهات حرف بزنم
_ عزیزم تو مغازه زشته خب کسی میبینه نمیتونی تحمل کنی برسیم خونه بعد بکنمت ؟
+نخیییییر من تو نوبتم ،اوووووی مگه دلت نمیخواست این آقاهه زن مردمو بکنه ؟
( شوهرش رفت تو ماشین صدای بستن در اومد ، و من همچنان با ریتمی آرووم کیرمو میکردم تو کص زن ناز و خوردنیش و لباش رو میخوردم )
_خب من یچیزی گفتم
+بازم بگو عزیزم منم دوس دارم
_زن ناز من حشرش زده بالا ؟
+آآآه آره عزیزم
_ اون آقاهه داره خانومه رو میکنه ؟
+اوووف آره عشقم فکر کنم اون چیز کلفتشو الان کرده توی خانومه
_جوووون کیرش تو کص خانومس ؟
+واااااای آرههههه . عشقم ؟ خوش به حال خانومه مگه نه ؟ چه حالی میکنه الان شوهرش نیستو پسره داره میکنه داخلش
_اره عزیزم دوس داری ؟
+آره عزیزم دلم میخواد زود تر نوبت من بشه
( اینو که گفت تلمبه های تند من شروع شد ، جوری که بدنش چسبید به دیوار و سینه هاش داشت میترکید ، صدای آه و نالش غیر قابل کنترل شد )
_دلت میخواد بهش بدی ؟
+آره عزیزم ، آآآآی کصمو پاره کن ، آااااه جرم بده ، کیییرتو میخوام

( من تماسو قطع کردم ، واقعا کنترلش دستخودش نبود ، منو خوابوند رو زمین و نشست رو کیرم تا سواری کنه ، من همچین سواری ای حتی تو فیلمای سوپر هم ندیده بودم ، زنش داشت به معنای واقعی کلمه به من تجاوز میکرد ، اون سینه هاش که بالا و پایین میپریدن ، اون کصش در حالی که تمام کیرم توش بود با چه شدتی عقب و جلو میکرد ، اون نفس نفس زدن یک زن و جیرینگ جیرینگ کردن النگوهاش ، من تا به اون موقع برافروختن یک زن رو ندیده بودم ، این حالت شهوت رو توی مردا دیده بودم و واقعا حس میکردم یک مرد داره بهم تجاوز میکنه ، تند تند از دهنش نفسشو میداد بیرون ( هاه هاه هاه هاه هاه ) انگار که داره ارضا میشه ، سینه هاشو فشار دادم که با صدای ناز و زنونش شروع کرد به آآاه کشیدن شبیه به جیغ زدن ، آبی بود که از کصش میریخت روی بدنم و کیرم ، در حال ارگاسم بود و دستاشو گذاشت رو سینم و از رو کیرم بلند شد هم زمان که کصش رو از روی کیرم در میاورد آبم با فشار زیادی پاشید روی کونش . نیم خیز اومد بالا و نشست روی دهنم ، مو هامو گرفته بود توی مشتش و کصشو فشار میداد توی دهنم ، با غیض خاصی میگفت بخور ، کصمو بخور ، دوس داری ؟ کص زنشو بخور؟ آآآه بخور ، منم کل زبونمو کردم توی کصش و میلرزوندم ، نمیتونستم نفس بکشم ،
همراه با جیغ زدن شروع کرد به لرزیدن و موهامو ول کرد و سینه هاشو فشار میداد
و به شدت بدنش به خصوص شکمش و کصش شروع کرد به لرزیدن و ارضا شد . از روی دهنم بلند شد و خودشو انداخت کف مغازه نای حرف زدن نداشت . اصلا یه وضعیت عجیبی بود . زیر لب میگفت ببخشید ، رفتم بغلش خوابیدم و با هم لب گرفتیم . زن کاملی بود . با کلینکس تمیز کاری کردیم و آروم بلند شدو لباساشو تنش کرد و آرایش کرد و ازش عکس گرفتم عکساش آماده شد و شوهرش زنگ زد )
+جانم عزیزم
_چی شد چرا قطع کردی ؟
+به نظرت چی شد ؟ نوبتم شد ؟ ها ها نخیر کسی اومد قطع کردم عزیزم ، عکسارو گرفتم تا چندقیقه دیگه اونجام عزیزم .
_باشه بیا جلوی نونوایی خدافظ
+خدافظ عزیزم
گردنش رو بوسیدم و
با نگاه شیطنت آمیزی همراه با لبخند رضایت گفت دوست دارم و رفت

تقریبا هفته ای یک بار میبینمش و زندگی زیبا تره …

( این داستان واقعی است )

نوشته: Koorosh


👍 6
👎 3
14601 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

791465
2021-02-12 00:51:49 +0330 +0330

مشخصا اینقدر تو تاریکخونه با نگاتیو مردم زدی مغزت آب شده…

5 ❤️

791504
2021-02-12 02:06:30 +0330 +0330

نه به زن شوهر دار،کسکش نکن این کارو،آهش دامنتو میگیره

0 ❤️

791516
2021-02-12 02:35:41 +0330 +0330

کلینکس تو کونت بچه جقی😂😂😂

0 ❤️

791528
2021-02-12 03:17:17 +0330 +0330

باحال بود من خوشم اومد لایک

0 ❤️

791595
2021-02-12 16:25:36 +0330 +0330

این همه جنده و کونی تو این کشور هست بعد تو زن شوهردار میکنی ؟ قشنگ ریدید و مالیدید! زندگی زیباتر شده؟ باش تا کی شوهرش بیاد یه زندگی رویایی برات بسازه که لنز دوربین رو با پولوس کش از کونت در بیارند

0 ❤️