چی شد به اینجا رسیدم

1397/12/21

سلام این داستان مربوط به تمامی اتفاقات سکسی من از بچگی تا به الان هس
اسم مستعار من جیبوتیه وزنم ۷۴ قدم تقریبا۱۸۰
پوستم سفیده ولی بدن پر مویی دارم تقریبا هم کون و سینه هایی برجسته دارم و با صورت ساده بچه گانه ای که دارم قبل از اونی که کونی باشم مرا کونی جلوه میدهد
بریم سر داستان زندگیم تقریبا هشت نه سالم بود(الان۲۳سالمه)توی کوچه سر ظهر منتظر بودم تا دوستام بیان بیرون تا بازی کنیم تقریبا یک ربعی بود منتظر بود و نزدیکای خیابون تو کوچه نشسته بودم و داشتم ماشینای توی خیابونو نگاه میکردم خیابونم خلوت بود مردم به خاطر گرمای تابستون تو خونهاشون بودن تا این که یه تاکسی پیکان اومد سر کوچمون واستاد و پیاده شد رفت سمت کاپوت ماشینش اونو زد بالا و توی ماشینشو نگاه کرد به خاطر گرما ماشینش جوش اورده بود ومنتظر بود تا خنک شه زیر چشمی داشت به من نگاه می کرد منم اونو نگاه میکردم یه مرد جون با یه خورده شیکم بدون ریش اون موقع من خیلی ریزه میزه بودم و قدم تقریبا ۱۲۰ یا۱۳۰ میشد بعد چند دقیقه اومد سراغم منم که از اومدن دوستام نا امید شده بودم می خواستم برم خونمون تا پاشدم سمت خونه برم مرده زد به شونم گفت بلدی گاز بدی ماشینم خراب شده می خوام ببینم چیشه منم که بی کار و عشق ماشین بودم قبول کردم رفت پشت فرمون نشستم و به زور پامو به پدال گاز رسوندم و هروقت می گفت گاز میدادم بعد دوسه بار اومد سمتم گفت پیاده شو این کاری که من میگمو انجام بده منم پیاده شدم دیدم اون از سمت راننده رو به شکم توی ماشین دراز کشید و سیمی رو ازداشبورد سمت شاگرد بیرون اورد و گفت اینو بگیر هر وقت گفتم بکش(پیکان قدیمیا داشبورشون در نداشت و فقط یه تخته طور مثل طبقه جلوی شاگرد داشت) منم گوش دادم بکی دو بار این کارو کردم که گفت پیاده شو ماشینو ببرم تو کوچه فکر کم خیلی خرابه و طول میکشه درست کردنش وقتی ماشینو اورد تو کوچه گفت بخواب و وقتی گفتم سیمو بکش منم گفتم باشه بعد رفت وبعد سی ثانیه بدون این که به من بگه روی من خوابید من بهش گفتم چه خبره لهم کردی بزار پیاده شم گفت میخوام بهت نشون بدم دقیقا چیکار کنی بعد یه سیم دیگه (اونم سیم لامپ بودو کشید بیرون)گفت اینو رکش به این حالت بعد هی روی من عقب جلو کرد اونجا بود که بزرگی کیرشو احساس کردم من داشتم زور میزدم پاشو گوشش بدهکار نبودو هی عقب جلو میکرد تا اومدم جیغ بزنم و کمک بخام سریع شلوار راحتیمو کشید پایین گفت اگه داد بزنی ابروت جلوی دوستات میری اگه حرف گوش کن باچشی زود تموم یشه توی همین حینم داشت همون طوری که روم خابیده بکد کیرش از تو شلوارش در می اورد منم ترسیده بودم و نمیدونستم چیکار کنم حتی نمیدونستم و بلد نبودم داره چیکار میکنه که دیدم کیر سنگ شدشو گذاشته لای پام و داره بالا پایین میکنه(تلمبه میزنه)سر کیرش به تخم مام می خورد و یه حال عجیبی بهم دست داد که تاحالا تجربشو نکرده بودم دودولم داشت برای اولین بار راست می شد و برام عجیب بود تو همین فکر را بودم که پشتم خیس شد و احساس شدید گرما کردم فکر کردم پشتم شاشیده و به خاطر همین زدم زیر گریه داشتم گریه میکردم که با صدای مرده به خودم اومدم که گفت تموم شد پاشو برو خونوون بچه. من که حسابی ناراحت شده بودمو داشتم گریه میکردم رفتم خونه حالم هم خیلی خراب بود و کاملا مشخص ولی اصلا حواسم به خودم نبود وقتی وارد خونه شودم مادرم سریع فهمید گفت کدوم ذلیل مرده زدتت که زدم زیر گریه و از اونجایی که حسابی ترسیده بودم همه چیو برای مادرم گفتم و مادرم سریع منو برد حموم و حسابیی لای کونمو شست اونجام دوباره کیرم راست شد که خیلی خجالت کشیدم به مادرم نگاه کردم دیدم حواسش نیس و وقتی منو شست از حموم رفت بیرون گفت خودتو خوب بشور بیا بیرون داشتم خودمو میشستم و به اتفاقی که برام افتاده بود فکر میکردم و ته دلم نیز از این اتفاق خوشم اومده بود(بزرگ شدن دودلم و احساسی که بهم دست داده بود)این گونه شد که مسیر زندگیم عوض شد که اگه از داستانم خوشتون اومده بود بقیشو و اولین ساک زدن کون کون دادن نصفه نیمه به دوستو براتون میگم.

نوشته: Jibote75


👍 1
👎 8
17644 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

753819
2019-03-12 21:20:43 +0330 +0330

پوست سفیدی دارم
بدن پر مویی دارم
کون و سینه های بزرگ ناقابلی دارم

0 ❤️

753909
2019-03-13 07:14:53 +0330 +0330

چرا باید خشمون بیاد …

ابروی مردا را بردی هر چند شماها دیگه مرد نیستین نامردین

تف به روت کس کش که به کونی بودن خودت افتخار میکنی…

0 ❤️

753923
2019-03-13 08:21:57 +0330 +0330

خب بچه بودی منم وختی بچه بودم حتی تا 13 سالگی
مدام مورد ازار جنسی قرار میگرفتم اولیشم چارسالگیم بود
که نمیدونستم چیکار میکنن و یکم خوشم اومده بود
ولی بعدا گریه هام تموم نمیشدن

0 ❤️

753977
2019-03-13 15:26:12 +0330 +0330

نه خوشمون نیومد دیگه لطف کن ننویس که افتضاح مینویسی مادر داستان هم که قربونش بری بجای اینکه بره ببینه کی کون بچه اشو گذاشته رفت کون بچه اشو شست!!!اینجاست که گویند کص نگو مومن،دیس لایک

0 ❤️

753993
2019-03-13 20:31:39 +0330 +0330

اینا نادونیه که ادم از کونی شدن خوشش بیاد گی ی موضوع دیگه است. ازین روانیا تو جامعه داره زیاد میشه

0 ❤️

754704
2019-03-16 15:51:18 +0330 +0330

اولین ساک زدنت رو بنویس

0 ❤️