یادم میاد خیلی بچه بودم با دوستام میرفتیم کوه که یه بار یکی از دوستام گفت بیا با هم یه بازی بکنیم دبستانی هم نیودیم اون پدر سگ لقمه حروم اون چیزا رو‌میدونست و منم ساده . گفتم چکار کنیم گفت میشینم رو زمین توهم بیا بغلم و بعد نوبت تو هست . که اینکار کردیم و دیدم زن دایی پدرم تا ما رو دید با چوب و‌سنگ افتاد دنبالمون . نه اینکه لخت باشیم همینجوری عادی . باخودم فک کردم که چرا اینجوری شاکی شد مگه چکار کردیم ؟ تا رسیدم خونه پدرم گرفت منو اندازه یه سگ کشت . و بعد داییم پیغام فرستاد فلان چیز رو بدین امید بیاره اینجا تا رسیدم اونم منو کشت . من اصلا نمیدونستم چرا کتک میخورم به خاطر یه بازی ولی خوردم . از اون ماجرا چند سالی گذشت و اوایل راهنمایی بودیم جق زدن یاد گرفتم و یه دختری رو خیلی دوس داشتم اسمش سهیلا بود تا به کصش فک میکردم اندازه یه مرد آب پس میدادم و ارضا میشدم . همون دوران رفتم کوه یه پسری به نام ف دنبالم اومد و یه دفعه یه گوشه منو گرفت و یه کیر درآورد بزرگ و گفت دوس داری اینجوری بشه مال تو هم . منم یه پا داشتم و‌دتا قرض گرفتم فرار کردم . همش فک میکردم چقد کیرش بزرگ بود . یه بار توی حال خودم بودم جق میزدم فکر سهیلا حسابی حشریم میکرد و یه دفعه یاد کودکیم افتادم وسط جق زدنم که به خاطر این بود کتک خوردم و کیر ف هم اومد جلو چشمم که این بره تو کونم پاره م میکنه و نمیدونم چی شد ارضا شدم ارضایی خیلی عجیب و لذت بخش . بعد هر بار میرفتم جق زنی سهیلا رو فراموش کردم و به کیر اون و بازی بچگیم فک میکردم و ارضا میشدم و یه سالی گذشت و بخاری هیزمی داشتیم منم میرفتم برا هیزم یه بار رفتم برا هیزم جمع کردن که بازم ف دنبالم اومد و همونجوری کیرش نشونم داد و گفت بیا یه مقدار هیزم سراغ دارم نشونت بدم ببر خونه . ولی من الفرار. و با همون فکر به کیرش یه سال گذروندم و دیگه تو ذهنم بود اینبار که بیاد سراغم فرار نکنم و خودم شل بگیرم براش .که نیومد . زمستون سال بعدجلو سوپری محل نشسته بودم که اومد کنارم نشست و شروع کرد باسنم رو مالوند و انگشت میکرد دم کونم و منم کیرم سیخ شده بود و شل شده بودم که ارضا شدم و فرار کردم ۳۰ یا ۴۰ ثانیه طول کشید و چون بچگی اونجوری کتک خورده بودم جرات نداشتم به کسی بگم که این پسره زندگیم تلخ کرده و دیگه م به جایی رسید دلم میخواست که دست مالیم کنه . یه بار حسابی حشری بودم و دلم واقعا میخواست باهاش برم یه گوشه . که دیدم دم همون سوپری وایساده رفتم گفتم یادته گفتی یه مقدار هیزم بلدم کجاست برم بیارم و گفت دنبالم بیا . و منم بدنم میلرزید و داخل شلوارم خیس شده بود اونقد پیاشب ریخته بودم توش و هی رفتیم و‌گفتم کجاس و گفت یه کم مونده . تا رسیدیم به یه جای خلوت که جز پرنده چیزی نبود و گفت بیا بشین خستگی در کن . و نشستم و اومد کنارم و بغلم میکرد و دست میکشید به باسنم و منم کامل شل شده بودم . یه دفعه شلو ش باز کرد و کیرش در آورد و گفت دوس داری مال تو هم اینجوری بشه و منم گفتم آره . شلوارم باز کرد گف چرا سیخ شده گفتم نمیدونم چرا اینجوری شده و شروع کرد برام جق زد که اینجوری میتونی کیرت بزرگ کنی . و بعد منو خوابوند رو یه سنگ گفت باید باسنت بمالم و تو هم کیرت بمال و تا خوابیدم پاهام باز کرد و یه تف انداخت دم کونم و من همچی حسی تو زندگیم دیگه تجربه نکردم . گفتم چکار میکنی گفت وایسا و یه انگشت کرد تو کونم و دردم گرفت و دهنم رو‌گرفت داد نزنم و یه دفعه سر کیرش که مثل قارچ بود گذاشت دم کونم و منم ارضا شدم و شل شل بودم و حشری دلم نیخواست اون حس تموم بشه .گفت نمیخوام دفعه اول دردت بگیره خودت فشار بده به کیرم تا بره تو و منم فشار میدادم انگار میخواستن از وسط نصفم کنن ولی اونم یه فشار زد هم زمان داشتم از شدت درد ازحال میرفتم گفت یه کوچولو وایسا کونت عادت کنه . منم چاره نداشتم و دردم که خوابید کم کم شروع کرد تلمبه زدن و تا اون ارضا شد من چند بار ارضا شدم و ناگفته نمونه آبش ریخت تو کونم . از اون روز تا حدود ۱۰ سال بعدش من دیگه کون ندادم و دلم میخ‌واست بدم و لی ندادم . چون یه پسر کونی بود تو محل اسمش محمد بود به اون نگاه میکردم چجور تحقیر میشه دیگه ندادم ولی جق زدنم فقط برای کیر بود . یه بار نمیدونم چی شد فک کردم محمدی که به همه کون میده اگه من بش کون بدم کسی بش باور نمیکنه که من رو کرده اگه بخواد چیزی وا بده . یه بار به زور راضیش کردم بریم سکس و فک کرد میخوام بکنمش و رسیدیم به اونجایی که خلوت بود گفتم کیرت ببینم و درآورد دیدم یه کوچولوه و منم شلوارم درآوردم و خوابیدم گفتم محمد بیا جابزن و از تعجب دهنش باز موند و اومد روی پاهام نشست و منم یه کون تپل سفید و بی مو داشتم و دستش پر تف کرد و‌مالید دم کونم و یواش کیرش کرد تو شروع کرد تلمبه زدن ولی کار بلد بود همزمان که تلمبه میزد خودش برا منم حق میزد سه بار ارضام کرد و‌خودشم دو بار و فک میکرد که منم اونو میکنم که گفتم بر گردیم باز تعجب کردو برگشتیم خونه . و من یه همکلاسی داشتم عاشقش بودم پسر بود همیشه با هم فیلم سکسی میدیدم و نمیدونست من کون دادم . دیگه تو فیلم میدیدم ساک زدن رو دلم ساک میخواست اونم برا آرام که دانشگاه قبول شدیم جفتمون و خونه کرفتیم و منم هر شب حشری بودم نمیتونستم بگم بیا بکن ولی فیلم نگا میکردیم و دو تایی جق میزدیم اون برا فیلم و منم به کیرش نگاه میکردم دلم میخواست بخورم براش . یه بار گفت بریم مشروب بیاریم و منم که نخورده بودم گفتم بریم و رفتیم یه ویسکی گرفتیم و من که چند پیک خوردم دیدم آرام داره هزیون میگه گفتم فرصته که خودم به مستی بزنم و‌ راستی . شروع کردم چرت و پرت گفتن و دستم میبردم تو کونش که عصبیش کنم و اونم فوش میداد . گفتم چیه خب عصبیم کنی الان برات ساکم میزنم و کونم بت میدم حالا بذار به کونت دست بزنم و به عنوان یه فاعل خودم جا زدم و عصبی شد گفت من میرم و گفتم آرام مگه چیه اصلا بیا من ارضات کنم و به زور نشوندمش و کیرش در آوردم و شروع کردم مالوندن و‌بوسیدنش . دیدم داره سیخ میشه و خوشش اومده و سرش کردم تو‌دهنم و شروع کردم برا بار اول ساک زدن و اونم کلا شل شده بود حس کردم رگای کیرش تو دهنم داره باد میشه و تا به خودم اومدم آبش ریخت تو‌دهنم و اولش چندشم شد ولی خب حشری بودم و گفتم بیا بذار تو کونم و اونم از خدا خواسته کرم مالید به کیرش و تا خایه کرد تو کونم و تا خود صب با هم سکس کردیم . اگه خوشتون اومد از سکسهای بعدیم هم میگم تا ازدواج و بیغیرتیم رو‌ زنم

نوشته: امید