کاش جای من نباشید

1393/09/21

اول بگم داستانم سکسی نیست. سلام بچه ها اسم من فرشتس این اولین خاطره ایه ی که اینجامینویسم میخوام داستان زندگیمو بنویسم برام مهم نیست باورکنه کسی یه نه چون دروغی بجز اسم مستعار ننوشتم. الان18سالمه . من تو یه خانواده چهارنفره ،مامان بابا برادرم. ی متوسط اقتصادی بزرگ شدم بچه ی شیرازم.برادرم الان 24سالشه. یادم میاد از همون بچه گی بابام تریاک مصرف میکرد از همون بچه گی احساس کوچیک بودن نسبت به دوستام داشتم. هفت سالم بود که زندگیم عوض شد بابام شروع کرد شیشه کشیدن بابام اون موقع وضعش خوب بود اما زندگیشو باخت ویلامونو فروخت اپارتمانمو فروخت از کارش اخراجش کردن خرج نون شبمونو نداشتیم… مامانمو فرستاد کلفتی خونه مردم تواون اوضاع بابام داداشمم شیشه ای کرد گذشتو گذشت شد ده سالم تو این سه سال صد بار ارزوی مرگ میکردم بابام مرد میوورد که مامانمو بکنه که پولشو بگیره مواد بکشه مامانمم خواست ازش طلاق بگیره که نمیزاشت دستو پاشو باطناب میبست باچوب میزدش در خونرو قفل میکرد یه بار رفتم از باجه به پلیس زنگ زدم اومدن اما گفتن قضیه خانوادگیه به ما ربط نداره ورفتن بابام فهمید کار من بوده. منو با خودش برد مشهد توراه مشهد تو بیابونیاش نگه داشت باشلنگ شروع کرد زدم انقد زد که از حال رفتم چشامو واکردم تویه مسافرخونه بودم بابام داشت شیشه میکشید تادید بیدار شدم موهامو اومد کشید منو نشوند بغل دست خودش موادشو. داد دستم گفت بکش هرچی گریه کردم محل نداد انگار که سگ گرفته انگار نه انگار بچشم وقتی موادش تموم شد شروع کرد ور رفتن بامن اون لحظه فقط میخواستم بمیرم نابود شم یا حداقل اون بمیره کیرشو در اورد گذاشت لاپام جلو عقب کرد فقط داشتم هق میزدم گفت صدات در بیاد باچاقو میزنمت خفه شده بودم برمگردونند گذاشت کیرشو دهنم بالا اوردم دروبرمو به گند کشیدم با التماس ولم کرد نشست بغلم گفت حق نداری بخوابی تاصب بیدار بودم بعدشم کتکم زدو راه افتادیم سمت شیراز اولین کاری که کرد رفت مواد خرید رفتیم خونه تاجاداشت مامانمو زد که چرا تو مامور انداختی دنبالم…
گذشت بد بختیای ما ادامه داشت تا فامیلای مامانم بابامو انداختن کمپ اون موقع دوازده سالم بود با مامانم میرفتیم کلفتی مردم تاخرج پول کمپ بابام دربیاد اومد تا اومد چاقو رو برداشت که ای معصومه میکشمت اسم مامانمه مامانمم دست منو گرفتو از خونه فرار کردیم رفتیم حرم اما نزاشتن شب بمونیم گرفتنمون زنگ زدن بابام بابام اومد بامهربونی اورد خونه مارو بعدش درو قفل کرد کمر بندشو در اورد سیاه کبود کرد مامانمو من رفتم جلوشو بگیرم منم زد کمرم جای سفید نمونده بود… داستان زندگیم بود گفتم که به خودتون بیاد قدر زندگیتونو بدونید ادامه داره اگه خواستید بگید بگم…

نوشته: فرشته


👍 1
👎 1
46315 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

447039
2014-12-12 03:52:13 +0330 +0330

یه دختر 18 ساله با این همه مشکلاتی که میگه با کلفتی و پدر معتاد به شیشه ، دسترسی به نت و دنیای مجازی داره فیلتر شکن استفاده میکنه میاد شهوانی داستان میخونه و داستان مینویسه … قراره بعدن بیاد نظرات رو بخونه اگه بچه ها خواستن باقی بدبختیاشو هم بیاد بنویسه …
دوست عزیز به این شکل ننویس با این مزخرفات اذهان عمومی رو متشنج نکن … اگر هم مشکلاتی هست باید جوری بنویسی ارزش خوندن و تامل رو داشته باشه …
بدبخت واقعی اونی هست که هر روز میبینمش سر یکی از میدون های این شهر میشینه یه دختر تقریبا 20 ساله هست دستفروشی میکنه هرکی هم رد میشه بهش پیشنهاد سکس میده … چند روز پیش دیدم زیر بارون شدید پای بساطش وایستاده خواستم برم یه پولی بهش بدم بگم این قد کارکرد امروزت حالا برو خونه زیر بارون نمون … بعد گفتم این تن فروشی نمیکنه ، گدایی نمیکنه که عزت نفسش رو حفظت کنه من چرا روی حساب کمک و راضی کردن وجدان خودم غرورش رو خورد کنم .

4 ❤️

447040
2014-12-12 06:02:11 +0330 +0330
NA

تو که نون شب نداری بخوری چجور میای پا نت؟؟؟؟؟؟؟ کامپیوتر داری یا میری کافی نت؟؟؟؟ پول کافی نت و فیلتر شکنو داری بدی؟؟؟؟وقت اومدن تو شهوانی رو داری؟؟؟؟؟
آخه کیرم تو قیافتون ، چرا اینقد سوتی میدید

1 ❤️

447041
2014-12-12 07:06:33 +0330 +0330
NA

O,F

0 ❤️

447042
2014-12-12 07:18:54 +0330 +0330

انشالله که از دست این اعتیاد رها بشی بعدشم ازش شکایت کنین پدرشو در میارن مملکت اینقدرا هم خر تو خر نیست

1 ❤️

447043
2014-12-12 09:01:31 +0330 +0330
NA

امیدوارم خدا کمکت کنه البته اگه هست

0 ❤️

447045
2014-12-12 15:55:35 +0330 +0330
NA

آدم معتاد شرف و وجدانشم دود میکنه
بچه ها راست میگن اینجا همه رو فاز سکسن و هرچی که بهش مربوطه اونایی که میان اینجا برا فرار از مشکلات و چند ساعتی بی خیال شدن از اوناست
پس داستان زندگیتو برا اهلش تعریف کن
اگه کمکی از دست من بر میاد بگو دریغ نمیکنم

0 ❤️

447047
2014-12-12 18:48:30 +0330 +0330
NA

addres bede biyam ye dast sir babato bokonam, jeresh badam shayad adam shod
injor adamaro bayad kard mifahmi bayad kard…

0 ❤️

447048
2014-12-12 20:14:01 +0330 +0330
NA

این سایت همه چور ادم داره ولی کسی ک فحش بچه شیراز میده کیرم تو ننه ش این امده اولش داره میگه این داستان ربطی به سکس نداره بعد میخونیش فحشش چیه لاشی فرشته امیدوارم همه چیز برات درست شه ممنون ک گفتی

2 ❤️

447049
2014-12-12 23:38:30 +0330 +0330
NA

یعنی عجب الاغ هایی ‍کاربران این سایت هستند . حالا ی‍کی اومده داستان زندگیشو گذاشته .باید فحش بدید.
‍کجا زندگی می ‍کنید ‍که از این خبرها تو ‍کشورتون نیست.داستانی ‍که این نویسنده گفته روتین جامعه هست.

0 ❤️

447050
2014-12-12 23:58:48 +0330 +0330
NA

bebin aziz hame moshkelati daran! vali az nazare man goftanesh inja arzeshi nadare chon kasi gadre zendegisho nemidune harki ye chizzi kam dare …
_______________________________:
مــآ اَز اوناشــــــــ یـــمـــ کــِه فَقَـבبــــــآ مُـבِل خوבِمون حآل میــــــ کُنیـــــ

0 ❤️

447052
2014-12-13 13:57:22 +0330 +0330
NA

اگر تو خری دلیل نمیشه دیگران رو خر فرض کنی .آپارتمان و ویلا و ماشین و طلا و ووو میدونی اینا چقدر شیشه میشه ؟

0 ❤️

447053
2014-12-13 15:29:19 +0330 +0330
NA

ناموس مادرتون چراالکی فحش میدید؟ازاول گفته سکسی نیس چرامیخونیش؟حالام که خوندیش اگه همدردی نمیکنی فحش نده.فرشته خانم اینواویزه گوشت کن شایدخوشبخت ترین ادم دنیانباشی ولی بدبخترینم نیسی قدیمیا میگن در رویه پاشنه نمیمونه شایدزندگیت خوب شدواین بی ناموساکه الکی به همه چی فحش میدن بدبخت شن

0 ❤️

447054
2014-12-13 19:09:26 +0330 +0330
NA

برو بچه با این کس شعر نوشتنت

0 ❤️

447056
2014-12-14 01:13:15 +0330 +0330
NA

بنده خدا خواسته باتون دردو دل کنه،بعضیا فک میکنن اگه نظر ندن بهشون میگن لال

0 ❤️