کاکولدی من و عشق و حال نازنین

1401/03/05

سلام دوستان گل اسمم شهرامه ۴۲ سالمه میخوام یه خاطره عجیب رو براتون تعریف کنم که باور نکردنی و لذتی فوق العاده داشت. خواهشا توهین نکنین  چون نیازی نمی بینم بخوام توضیحی بدم.
همسرم نازنین ۳۸ سالشه یه تیپ معمولی داره  مثل همه خانمها که گاهی هم مانتو جلو باز میپوشه اما نه خیلی تابلو. قدش ۱۶۳ هست ۶۵ کیلو و سینه هاش ۷۵ و پوست روشن رو به برنز داره‌ و ما یه کوچولوی دختر داریم. نازنین تفکر معمولی داره نه مذهبی و معمولا تو پوشش عادیه و رعایت میکنه. توی سکس هم مشکلی نداشتیم توی این ۱۵ سال و گاهی توی رختخواب فیلم میدیدیم. تازگی ها تو اداره ازش میخوام عکسای لختی بفرسته و حال می کنیم. و اما داستان:
یک روز عادی رفتیم بازار توی یکی از مراکز خرید گفتیم با مترو بریم. دیگه توضیخ نمیدم میدونین توی هر ایستگاه مدام شلوغ تر میشه و عقب جلو کن و این حرفا. دیدم خانمم معذبه رفتیم یه گوسه که یک مرد جا افتاده اومد کنار گفت بزار خانمت بره سمت در همینکارو کردیم. کمی گذشت متوجه شدم نازنین رنگش سرخ شده دست منو فشار میده اما هیچی نمیگه. منم اروم تجسس کردم دیدم زانوی اون مرد از پشت به پشت رون نازنین چسبیده. یک لحظه برافروخته شدم اما ترجیح دادم فقط خانمم رو راهنمایی کنم اینور تر دیدم مترو اینقد شلوغ شد که دیگه نمیشد کنترل کرد یک نفر از پهلو به خانمم چسبیده بود یک نفر قد بلند کامل خانمم زیر سینش بود بی خیال تعصب شدم و به خانمم گفتم مترو عجیب نیست اونم با چشماش تایید کرد. اما من تو خرید و بعدش مدام فکر میکردم چه صحنه های هیجان انگیزی بود. خلاصه گذشت تا رفتیم مانتو فروشی دیدم یه خانمه ریلکس در پرو نیمه باز بود مانتو در اورد با سوتین و راحت و کلا همه ریلکس بودن. نازنین چنتا مانتو شیک برداشت یکی یکی پوشید اومد بیرون یکی از مانتو تنگ بود سینه های نازنین قلوپ افتاده بود بیرون دیدم چنتا اقا منتظر خاممشون بودن هیز شده بودن احساس خوبی بهم دست داد چرا دروغ بگم چون زن من مث یه فرشته اونجا همه مردا رو میخکوب کرده بود. برای چندیمن بار بود که ضربانم بالا میرفت اما یه لذت خاص داشت‌. اومدیم شب خونه حشری بودم چنتا فیلم سوپر تو گوشی فرستادم برای نازنین که چنتاش دو تا سیاه کیر کلفت یه زنه رو جر میدادن. با نازنین تو اوج شهوت هر دو حس خاص گرفتیم و اونجا بود که حرف دو تا کیر با نازنین زدم و نازنین از شدت حشر دیوونه شده بود منم از لذت داد می زدم و با تجسم اون کیرای سیاه کس نازنین و تلمبه میزدم و با حس دو تا کیر سیاه متوجه شدم هم من با فشار و لذت بیشتری ارضا شدم و هم نازنین‌‌. این موضوع چند ماهی تو سکسمون ادامه داشت تا اینکه یک روز یک تعمیر کار تماس گرفتیم برای نصب کولر. به نازنین گفتم من خونه نیستم بزار بیاد انجام بده. عصری دیدم کولر گاز گیری شده بود منم پولشو ریختم. نازنین گفت این یارو اسمش اسمش مجید بود گفت ماهواره هم نصب میکنه. گفتم عالیه بهش زنگ زدم گفت شب میام. خانمم دختر کوچولومونو برده بود پیش مامان بزرگش. مجید اومد خونه. خوش و بش کردیم. نازنین یه پیراهن ساده گشاد تنش بود و شلوار. روش یه مانتو جلو باز پوشید و مجید دست بکار تنظیم شد. مجید یه جوان حدود سی و پنج ساله بود ادم مودبی بود اما برام جالب بود که تمییز و ادکلن زده بود. دیدم وقتی نازنین چای اورد اروم سینه هاشو دید میزنه و راستش خوشم میومد که یک مرد چطور زن منو جذاب دیده و حال میکنه. مجید رفت روی پشت بوم تو همین فاصله گفتم نازنین چه کسی شدی جنده من!
خندید و گفت دیوونه!! گفتم دیدی چطوری داشت سینه هاتو میخورد این یارو گفت متوجه شدم. گفتم بدجنس یارو رو حشری کردیا گفت بزار اونم فیض ببره درست تنظیم کنه. کجا تنظیم کنه رو کست!! نازنین چشاش در اومد گفت احمق اون مال رختخوابه! گفتم رختخواب با واقعیت چه فرقی داره من که میدونم دوس داری. گفت اسلام نبود که همه کار میکردیم. گفتم ولش کن یه بار بیا حال کنیم. حرفمو جدی نگرفت. گفتم نازنین من حشریم بیا یه کاری کنیم گفت چیکار؟؟  گفتم مجید خوش قیافس ادم ارومی به نظر میرسه بیا یکم شیطونی کنیم و باهاش حال کنیم. گفت حسشو ندارم. اصرار کردم‌ در نهایت نازنین گفت بخاطر تو باشه حالا چیکار کنم.
گفتم سوتینتو در بیار تاپ سفید نازک بپوش شلوارتم در بیار پاهات زیر مانتو لخت باشه  گفت تو کلا قاط زدی!! هر دو خندیدیم نازنین رفت تو اتاق مجید با گوشی با من در تماس بود و بعد چند دقیقه اومد تو گفت: باد زده دیشو جابجا شده . خلاصه مشغول تنظیم کانالها شد. همونجا بود که گفتم ماهواره رو روی فیلمهای پورن تنظیم کن چنتا کانال بزار اونم لبخند زد گفت چشم آقا شهرام چنتاش کارتی براتون باز میکنم اما هزینه داره.
یهو نازنین با ارایش اومد بیرون گفت چند میشه هزینش؟ من و مجید قفل کردیم اوف!! مجید شوکه شد تا نازنینو دید گفت خواهش میکنم قابل شما رو نداره شوخی کردم چنتاشو باز میکنم. نازنین گفت مرسیییی!!
یعنی من حیرت زده بودم نازنین رژ قرمز زده بود یه تاپ سفید نازک چسبون پوشیده بود بی خیال روسری شده بود و موهای طلاییش رو شونه و کمرش خودنمایی می کرد. با مانتو نازک طوری که نک درشت سینه هاش پیدا بود. و راه که میرفت روناش پیدا میشد از زیر مانتو من کیرم سیخ شده بود حالا ببین مجید چی شد. دیدم مجید اولش شرم داشت بعد که حس کرد جو راحته گفت رمز بزارم روی کانالها  گفتم خوبه! چشمتون روز بد نبینه دیدم مجیدم نامردی نکرد کانالها رو باز کرد فیلمای سکسی اومد یه جور هر سه تامون تو سکوت بودیم که یهو گفتم عزیزم میوه ای چیزی داریم  نازنین گفت حتما پرید تو یخچال که میوه بیاره.
فضا راحت شد مجید گفت چنتا کانال هست برای اخر شب عالیه گفتم کدوما؟
گفت اینا که قفل میزارم
گفتم مجید خودتم حال میکنیا!! گفت برام عادی شده اما اگه کیس مناسب باشه چرا حال نکنم!! (از حرفش تعجب کردم اما خوشم اومد که سر صحبت باز شده) گفتم دمتم گرم من خیلی تحمل ندارم. درحالیکه لبخند میزد و چشماش به تلویزیون بود و نگام نمی کرد گفت من یک ساعتی میرم!! گفتم بابا بی خیال گفت امتحانش مجانیه!! گفتم ایول!!!
نازنین میوه اورد دیدم موز و سیب اورده یه موز گنده رو سیخ گذاشته رو به بالا مجید ندید به من اشاره کرد منم خندیدم. مجید برگشت حواسش به موز نبود نگاه نازنین کرد گفت راستی خانم کولر اکی شده ؟؟ نارنین گفت والا امتحانش نکردم از دیروز میشه شما چون خودت خیلی واردی چک کنی
گفت: چشم چک میکنم، این مدل کولر ها باید بزارین چند دقیقه ای کار کنه تا راه بیفته خنک کنه.
نازنینم نامردی نکرد گفت: یک ساعت خوبه؟؟
مجید لبخند زد اول سکوت کرد بعد جوابی اومد براش گفت هر حال هر چی موتورش داغ کنه بهتره
منم گفتم داغ که شدیم همین الانم با این کانالا
مجید خندید گفت من تنظیم میکنم شما راحت باشین!!
مجید عمدا کار رو طول داد .
نازنین رفت تو اتاق منو صدا کرد یهو شروع کرد لب گرفان ازم گفتم چی شد گفت مگه نگفتی شیطونی کنیم من امشب میخوام
گفتم چرا امشب همین الان میکنمت
گفت:چقد خری عاشق همین خریتتم یارو تو پذیراییه!! گفتم اتفاقا خوبه بزار دیوونش کنیم
گفت نه جدی گرفتی…
نزاشتم حرفشو تمام کنه شروع کردم لب گرفتن
مانتوشو دراوردم تاپو کشیدم بیرون و همزمان لب گرفتن نقطه ضعف نازنین تو سکس سینه هاشه اما ملایم باید بمالیشون.منم اروم نک سینه هاشو شروع کردم مالیدن دیدم قرمز شد. نک سینه هاش ور اومد آه اروم میکشید تو همون حالت سست
گفت دیوونه نشو یارو اینجاس
گفتم با هم میکنیمت
لبمو بردم رو سینه راستش لبمو روش گرفتم و نرم مک میزدم. خوابوندمش رو تخت دستمو بردم تو شرتش خیس شده بود کس نازنین تپلی قهوه ای شکله و شکاف کسش بلنده و راحت انگشت میره تو و کلیتو رو میتونی پیدا کنی
سینشو میخوردم و کلیتو رو قلقلک میدادم. نازنینو برگردوندم چون میدونستم لیس زدن لمبه های نرمش دیوونش میکنه و شروع کرد گاز زدن رو لمبه هاش و همزمان کسشو میمالیدم.
یهو حس کردم کسی داره نگاه میکنه برگشتم دیدم مجید هیجان زده داره از رو شلوار کیرشو میماله و مبهوت مونده
من اضطراب گرفتم اما هیجانم بیشتر شد هیچی نگفتم ادامه دادم و شرت نازنینو کشیدم بیرون شروع کردم سوراخ کونشو لیسیدن
یهو نمیدونم تو اون لحظات متوجه میشین چی میگم کلا بی اختیار میشین و دوس دارین یه کاری کنین زنتون لذت بیشتری ببره مخصوصا وقتی آه میکشه!!
اشاره کردم به مجید که بیاد لیس بزنه مجید اول مونده بود این صحنه خقیقته یا خواب سه بار بهش اشاره کردم تا اومد نازنین اه میکشید که مجید زبونشو کشید رو کس و کون نازنین من اومدم بالا گردنشو لیس زدم یهو نازنین فهمید دوتا لب رو بدنشه برگشت با هیجان گفت دای نه و چشماشو گرفت گفتم عزیزم اروم باش شروع کردم لب گرفتن مجیدم مشخص بود واردا گفت نازنین جان راحت باش انگار که من نیستم. اروم پاهای نازنینو وا کرد و شروع کرد خوردن کس نازنین.
اوف ۳۰ ثانیه نشد دیدم من دارم سینه اای نازنینو میخورم و مجید کس نازنینو حال میاره با لنگشت و زبون
و با یک دست شلوارشو کشید بیرون منم لخت شدم اروم کیرمو گذاستم دهن نازنین و عاشق ساک زدن بود که یهو دیدم یه کیر ۲۰ سانتی قهوه ای زشت بالا سرمونه
حس عجیبی گرفتم یهو بی اختیار کیر مجیدو شروع کردم مالیدن کیر خودم که ۱۶ سانت بود در اوردم نازنین هم لذت میبرد هم از خجالت چشماشو باز نمیکرد
اروم مجید نشست و کیرشو گذاست تو دهن نازنین
نازنین اولش فقط ادا در میاورد که یعنی نمیخوام بخورم بعد چند ثانیه با ولع چنان کیر مجیدو ساک میزد که انگار ۱۰ ساله کیر نخورده متوجه شدم قطوری کلاهک کیر مجید به دهنش نشسته و مثل وحشیا ساک میزد انگار نه انگار کیر یه مرد غریبه رو ساک میزنه منم شروع کردم خوردن کس نازنین
و آه نازنین رفت تو هوا طوری که از لذت قلقلک کلیتو حرصشو رو کیر مجید خالی میکنه
(این حرفو نازنین بعد سکس بهم گفت)
نازنین گفت: شهرام از شدت خجالت و هیجان و لذت طوری بهم ریخته بودم که تا حالا چنتا حسو با هم تجربه نکرده بودم و فقط دلم میخواست حرصمو روی کیر کلفت مجید خالی کنم.
یه تجربه جالب ب
این بود که من کیر مجیدو از دهن نازنین میکشیدم بیرون میگفتم عزیزم کیر کلفت دوس داری و نازنین بدون اینکه جواب بده اوووم صدا در اورد و شروع کرد به خوردن
گفتم مجید میخوام کس نازنینک حال بیاری
گفت چشم عزیزم طوری نلزنینو میکنم که روانی بشه
نازنین ملافه انداخت رو صورتش و پاهاشو وا کرد هم دوس داشت هم خجالت میکشید مجید کیر خرکیشو کشید وسط شیار کس نازنین من عملا داشتم فقط سینه های مهنازو اروم میمالیدم
مجید دیوس گفت نازنین تا نگی کیر کیو میخوای نمیکنم تو کست
کیر مجیدو میخوای یا شهرام؟؟؟
گفتم نازنین عشقم بگو کس قشنگ من
نازنین با صدای نازک گفت دوتاش
گفتم جوون
مجید گفت الان کستو بکنم یا نه نازنین ایچی نگفت
گفتم بکن دیوس زنمو راضی کن
مجید گفت چشم عزیزم
یهو بی اختیار خم شدم کیر مجیدو بوسیدم گفت جوووون بهورش تا بکنمش تو کس زنت
با این حرفش شهوت که تمام وجودمو گرفته بود شروع کردم کیرشو مک زدن و کس نازنینو خوردن یک لحظه کیر یک لحظه کس
نازنین اه میکشید
بعد یهو کیرسو فرو کرد تو کس نازنین
مدزنین یهو جیغ زد لعنتی آااااه!!
حس کردم لذت تمام دنبگیا الان تو کس نازنینه
مجید تلمبه میزد منم رفتم سراغ سینه اا و چنان با ولع نازنین سر منو فشار میداد رو سینش و اه میکشید که احساس کزدم هیچکس تو این لحظه به امدازه اون حال نمیکنه
کیر مجید خرکی کلفت بود و کس نازنین هم حجا وا کردا بدد و تلمبه میزد
نازنین جیغ میکشید حس کزدم داره ابم میاد سریع کیرمو گرفتم تو دهن نازنین ابم پاشید رو صورتش اونم با ولع صورتش بخاطر تلمبه هلی مجید حرکت میکرد و ابمو میلیسید طووری هیجان گرفته بود که انگار هیچی جز کیر مجید راضیش نمیکنه من ابم اومد هیجانم نشست اما شروع کردم کلیتوشو خوردن
نازنین جیغاش بیشتر شد و مجیدم نمیدونست چیکار کنه نازنین بل تکونهای شدید باستش و لرزش روناش چشماش خمار و جیغ زنانه مخصوص ارگاسم کشید یهو مجید کیرشو در ارود دیدم وای تمام ابش خالی شده تو کس نازنین
شانسی که اورده بودیم این بود که زنم دو روز پیش پریودش تمام شده بود صحنه پر هیجان زیبا و پر شرمی بود
مجید سریع لباس پوشید و گفت من برم گفتم ممنون باهات هماهنگ میکنم.
نازنین بی حال افتاده بود اومدم پیشش گفتم در چه حالی عزیزم گفت تو واقعا دیونه ای و منم دیوونه کردی خندید صورتشو گرفت.
گفتم چطور بود ج نداد باز تکرار کردم ملحفه رو کشید رو صورتش گفت: عالی بود!!!
خندیم بوسیدمش گفتم نوش جونت گلم!!!
نوشته: شهرام ۲۰/۲/۱۴۰۱

نوشته: شهرام


👍 44
👎 15
77101 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

876037
2022-05-26 01:22:54 +0430 +0430

خوش بحال مجید

1 ❤️

876038
2022-05-26 01:22:56 +0430 +0430

👍🏻👍🏻👍🏻

1 ❤️

876047
2022-05-26 01:38:57 +0430 +0430

ریدم دهن خودتو رو خاک و زیر خاکت
ننویس هیچی ندار
تخم بی غیرتی وسط این جماعت کیر بدست نکارید

5 ❤️

876070
2022-05-26 02:31:52 +0430 +0430

خوبه کار بقیه راحت میکنی🤣🤣🤣

1 ❤️

876102
2022-05-26 04:23:05 +0430 +0430

عالی بود
مخصوصا تصور لحظه آخر که بهش گفتی چطور بود

3 ❤️

876115
2022-05-26 05:20:04 +0430 +0430

اگه این داستان واقعی بود به نطر من که مجید و نازنین از قبل رابطه داشنند و با هم هماهنگ بودن که داستان جوری اتفاق بیافته که انگار به خواست شهرام بوده البته این فقط نظر منه البته براساس چند دلیل
1- نصاب کولرگازی هیچوقت نمیادپیشنهاد بده ماهواره هم وصل میکنم مگه اینکه بدونه خرابه و باد زده که یعنی با هماننگی خانوم درجریانه
2_ شیک و پییکک و ادککل زده اومده نصب
3 _ ااز حرفهای دوپهلو و معنی داری که تو حالت عادی با هم چلوی شهرام میزدند
و بردن بچه خونه مادرش که مزاحم نباشه واسه شب
5 تنها بودن با نصاب کولر که میشه زیر ی سقف و شیطون میادو خاتومم که حشری دست بخوره به سیته اش میحوابه چشارو میبنده وو لنگهاشو باز میکنه وو ساک زدنش که نشون میداد اولین بارش نیستت وو … شاید م اشتباه میکنممم و اینطور نباشه فقط نظرمو گفتم

2 ❤️

876140
2022-05-26 10:03:45 +0430 +0430

منم یبار دوستمو وسط سکسمون آوردم تو اتاق ولی خانمم راضی نشد و…

2 ❤️

876150
2022-05-26 10:59:59 +0430 +0430

آخرش یاد اخبار و اون بنده خدا افتادم که اسم و تاریخ مینویسه😂😂😂😂😂😂

0 ❤️

876151
2022-05-26 11:03:33 +0430 +0430

دادا ی لحظه اون جغ لامصبو نزن بنویس بعد خبرت بیاد اینقدر بزن تا کور بشب

0 ❤️

876153
2022-05-26 11:06:11 +0430 +0430

دادا ی لحظه اون جغ لامصبو نزن بنویس بعد خبرت بیاد اینقدر بزن تا کور بشی

0 ❤️

876166
2022-05-26 12:22:01 +0430 +0430

زنتو باهم ببریم باغ من

0 ❤️

876167
2022-05-26 12:22:23 +0430 +0430

به به شهوتناک و عالی نوش جونتون

0 ❤️

876203
2022-05-26 21:31:38 +0430 +0430

یاد خوک افتادم، اما خوکا هم با یه خوک دیگه ماده‌شونو همزمان نمیکنن،
اون هم غیرتش از توه هیچی‌ندار بیشتره.

1 ❤️

876374
2022-05-27 21:50:25 +0430 +0430

نازنین یهو شد مهناز وسط کسشعرت؟؟؟؟

0 ❤️

876378
2022-05-27 22:43:58 +0430 +0430

نفر سوم هستم از شیراز / آیدی اینستاگرام nafar_sevom_zojshz

0 ❤️

876691
2022-05-30 01:08:04 +0430 +0430

خدا از این شانسا به منم بده

1 ❤️

876720
2022-05-30 03:00:48 +0430 +0430

این همه غلط املایی؟؟؟ نمی‌دونم چرا هیچکس هیچی نگفت برا این حجم غلط املایی

0 ❤️

876894
2022-05-31 07:54:06 +0430 +0430

عاااالی بود فقط همین

0 ❤️

877309
2022-06-02 12:05:51 +0430 +0430

کیر قهوه ای و کلفت مجید تو کون خودت و کص و کون نازنین جنده و مهناز کصده که فکر کنم خواهرته!

0 ❤️

877724
2022-06-05 00:06:14 +0430 +0430

آخه چرا چرت میگی
تو متاهل نیستی فقط یک جقی هستی
آخه دیوس
اگه متاهل بودی میدونستی
وقتی دو روز پیش پریود بوده درصد باردار شدنش خیلی خیلی بیشتر وقتی آب بریزی تو

1 ❤️

880416
2022-06-19 10:50:08 +0430 +0430

نوش جونتون
خوشبحالتون خیلی عالی بود

و قشنگ میشد حس کرد موقع نوشتن داستان تو هیجان بودی

لایک

از طرف من مهناز جون رو ببوس 🌹

0 ❤️

881126
2022-06-23 13:46:49 +0430 +0430

یه بار من و دعوت کن تا کس زنت و همچین جر بدم که خجالتشم از بین بره

0 ❤️

882541
2022-07-01 17:43:33 +0430 +0430

شهرام جون عالی هستی،عشق منی

0 ❤️

913138
2023-02-01 03:17:49 +0330 +0330

عالی لایک

0 ❤️