کاکولد

1397/05/05

امیر بیشتر از یه دوست بود برام با اون هر جا که بودم خیلی ریلکس بودم … اون سکس آخر هم روی مبل از کنترلم خارج بود نمیشد عطش دیدن به اندام وحشی و سبزه و عضله ای اونو ندیده گرفت. همیشه دست میکشیدم به روی رون پاش و اون هم میدونست که منتظر یه گفتگوی سکسی هستم …
سکس با طناز عزیزم تنها جایی ست که به اندازه بودن با امیر لذتشو میبرم . طناز 168 قدش و 58 کیلو وزنشه با یه کون و پر و پاچه توپر و سفید و یه پرده تپله… رقص کونش از پشت دل آدم رو میبره و کیرم رو شق میکنه… وقتی کون گندشو از پشت بغل میکنم سرمو میذارم وسط لمبر کونش و اون یه آهی میکشه که دیوونم میکنه… همه این حرفها رو به امیر هم میزنم … گاهی که وقت سکس با طناز میرسه به امیر میگم قایم شه و از یه جایی دید بزنه … یه بار هم من و طناز قرار داشتیم و امیرم با سمیرا دوستش تو خونه ما … یادمه با شیطنت رفتیم پشت پاسیو و تو اتاقو میدیدیم و سکسشو با دوستش دید زدیم و یه حرفایی ب
ین من و طناز رد و بدل شد که منو حسابی دیوونه و هوایی کرد … امیر چهاردستو پا کرده بود سمیرا رو و میتپوند تو کسش و چنگ میزد موهاشو و سمیرا هم کیف میکرد، ماهم تو حس بودیم و دست منم رو سینه طناز بود … در حال دیدن یه دفعه امیر گفت : سمیرا دوست دارم یه چیز دیگه صدات کنم …
سمیرا : باشه جونی … بگو… آه ه ه ه
من فکر کردم میخواد بگه جنده خانوم ، کونی یا… اما یه دفعه با حالتی عجیب گفت
امیر: طنــــاز ! … ظناز
سمیرا : چیه بگو ؟ من برات طناز میشم عزیزم…
امیر: طنــــاز … کیرم تو کون سفیدت … جووووون … کیرم لای پستونت طناز جنده ی من!!
وقتی با طناز اینو شنیدیم … فقط تونستیم کمی خودمونو به هم فشار بدیم و آه بکشیم … که امیر می
میره برا طناز … طناز میدونست امیر بدون وجود من باهاش سکس نمیکنه .
امیر: فرید جووووووون زنتو گاییدم… ممممم کیرم تو کون تنگ فرو کنم فرید جون عشقم.
طناز مشخصا نمیدونست که امیر با من سکس خفن کرده… اما باشنیدن حرف آخر امیر… در گوشم به آرامی و لرزان و شهوتی گفت: جووووون کونی ی خوشگل من
چقدر حال کردم وقتی با این حرفش همزمان دستشو از رو کیرم کشید و زیر خایه هام و دم کونمآکشی رو مالید… این اولین حس دوتایی مون بود…

نوشته: ؟


👍 4
👎 18
28332 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

705840
2018-07-27 20:47:11 +0430 +0430

آشغال بود

1 ❤️

705951
2018-07-27 22:26:45 +0430 +0430

با فانتزی بی غیرتیت مشکلی ندارم ولی طرز نوشتنت خیلییییی گوه بود. ننویس دیگه. دیگه هیچوقت داستان ننویس کسکش! ادمین چرا هر کسشری رو تایید میکنی میذاری تو سایت؟ :/

0 ❤️

705998
2018-07-28 03:17:53 +0430 +0430

جان مادرتون چیزی بنویسید که قابل خوندن باشه. آخه اسکول، این چه کوس شعری بود که تفت دادی؟ نه سر داشت نه ته درست مثل خودت. تهش کلا تو کوس طناز جونت جا مونده.
شماها اگه ننویسید هیچ مملکتی عزای عمومی اعلام نمیکنه
جان تو

0 ❤️

706006
2018-07-28 05:18:25 +0430 +0430

ریدم به حس تون . انتر

0 ❤️

706035
2018-07-28 07:03:25 +0430 +0430

کیر بشار اسد تو کون خودت و امیرت و جد وآبا دت بخاطر داستان سرائی زیبایت.
واقعأ خجالت داره بلد نیستی اسلحه که رو سرت نیست.،
گاگول دیگه ننویس،هرگز هرگز

0 ❤️

707134
2018-08-01 21:16:19 +0430 +0430

چی میگی؟!؟

0 ❤️

773047
2019-06-12 09:33:42 +0430 +0430

چی بود این؟
معما بود؟

0 ❤️