کباب نکوبیده (۳ و پایانی)

1399/10/08

...قسمت قبل

همون طوری که توی قسمت اول ذکر کردم پریسا صبح اول از همه میآمد تا رستوران رو باز کنه، فردای اون روز ارسال ویدئو منم اول وقت رفتم، درو باز کردم رفتم تو و مثل هر روز رفتم رختکن تا لباس عوض کنم، وقتی وارد رختکن شدم دیدم پریسا ام رو صندلی نشسته و داره با گوشیش ور میره.
+سلام
_به به سلام آقا امیر چطوری؟
+خوبم، شما خوبی؟
_من که عالیم، راستی ویدئو چطور بود؟ دوسش داشتی؟
+والا تا راست کردم خیارو کردی تو دهنت کیرم خوابید که هیچ حالت تهوع ام گرفتم
خنده بلندی کرد و گفت:
_ تا تو لباس عوض کنی من برم بالا یه زنگ بزنم بیام
+باشه ولی بودی ام دیگه عیبی نداش
_میدونم عیبی نداش بچه پرو

لباسارو عوض کردم و مشغول پر کردن آب دیگا شدم، 3تا دیگو پر کرده بودم و زیرشم روشن کرده بودم چند دقیقه ای گذشت که دیدم پریسا اومد پایین و دستمو گرفت و منو کشوند سمت رختکن.

+چیکار میکنی؟؟؟
_هیسس بیا دنبالم حرف نزن

وارد رختکن شدیم و گفت:
_نیم ساعت پیش وارد که شدی تا الان راست کردی و همش داری با کیرت ور میری
+خب اره ولی…
_ولی نداره، در بیار میخوام کیرتو بخورم
+بیخیال الان حسن بیاد جفتمونو میکنه،میخوای شر بشه؟
_حسن نمیاد،رفتم بالا به اون زنگ زدم، رفتن میدون تا گوشت مرغ بخرن دیرتر میان
+بقیه چی؟ الان اون دوتا دیگه بیان ببینن چی؟
_پسر تو چقد ترسویی،کِرکره رو دادم پایین کسی نمیتونه بیاد

خیالم راحت شد، کیرمو در آوردم، راست نبود، زانو زد و تخمامو کرد تو دهنش کم کم کیرم بلند شد، از شدت هیجان و استرس داشتم منفجر میشدم، کیرم تا آخرین حد خودش راست شده بود،

دستمو گذاشتم رو سر پریسا و کیرمو دادم دهنش، با زبونش سر کیرم رو قلقلک میداد و گاهی هم خودم سرشو عقب جلو میگردم
اندکی نگذشت که آبم اومد و همش ریخت تو دهنش.

کیرمو کشیدم بیرون و گفتم ببخشید نتونستم نگهش دارم، گفت عیبی نداره منم همشو خوردم و رفت پایین
_امیر میخوام یه حال اساسی بهت بدم،میدونی چرا؟
+چرا؟
_برا اینکه امرو تا آخر وقت با کیرت بازی نکنی آبرو خودتو ببری و بقیه رو هم ب شک بندازی، خیلی تابلو بودی وقتی اومدی تو رختکن ، میخوام یه کاری کنم تا شب دیگه کیرت راست نشه

و بعد دوباره کیرم با دستش گرفت و یکم برا مالیدش و کرد تو دهنش، این دفعه یه 4،5 دقیقه ای طول کشید، خیلی با ولع میخورد،سر کیرم رو میک میزد، این کارش انقد برام لذت‌بخش بود که حس میکردم داره شهد وجودمو میکشه بیرون،

گفتم تند تند ساک بزن، در همین حال که کیرم تو دهنش بود به بالا نگاه کرد و شروع کرد تند تند ساک زدن کیرن، گاهی دندونش میخورد ولی انقد لذت بخش بود که زیاد متوجهش نمیشدم،
برای بار دوم ارضا شدم در همین حال که آبم میومد اونم به شروع کرد دوباره میک زدن سر کیرم و خوردن آب منی م

بعد از چند دقیقه کیرمو تمیز کردم و رفتیم سر کار،از اون روز به بعد هر دفعه که موقعیتی پیش میومد یا اون برای من ساک می‌زد یا من کص اونو میلیسیدم.

یکی از اب روزای وحشتناک گرم تابستون بود، این روز مصادف بود با اون تایمی که وسط ظهر برقارو قطع میکردن، وقطی برقا قطع میشد کولر و فن آشپزخونه هم خاموش میشد و تبدیل میشد به جهنم واقعی.
همه خیس عرق شده بودیم، پریسا اومد پشت کانتر و یه صندلی پلاستیکی گذاشت و نشست، یه شلوار نخی زنونه پاش بود، داشت خودشو باد میزد، که من متوجه نگاه حسن بهش شدم، داشت زیر چشمی به لای پای پریسا نگاه میکرد،پریسا عرق کرده بود و لا پاش خیس شده بد و شلوارش چسبیده بود به کسش، قنچه کسش قشنگ معلوم بود.
خودش حواسش نبود ولی من و حسن دیده بودیم، من رفتم از رستوران بیرون که یه. هوایی بخورم، بعد حدود 10 دقیقه، یه دفعه دعوا شد و صدای شکستن و خورد کرد اومد، اول فکر کردم حسن با مشتری دعواش شده ولی بعد که رفتم داخل دیدم حسن و زنش دعواشونه.
و علت دعوا این بود که پریسا میره تو آشپزخونه غذا بکشه، حسنم پشت سرش میره که فیضی ببره و انگشتی به کسش کنه که زنشم پشت سرش میره و همه چیو میبینه.
اون روز قیامت شد، همه چی بهم ریخت، حسن برا نگه داشتن زندگیش پریسا رو اخراج کرد و زد زیر همه چی، میگفت فقط همون یه دستمالی بوده و دیگه کاری به پریسا نداشته!!!
خلاصه پریسا رفت ولی چند وقت یکبار زنگ میزد بمن و آمار رستورانو میگرفت.
یک مرتبه که زنگ زد بعد از آمار گرفتناش، بهش گفتم:
+پریسا یه چیزی ازت میخوام
_چی میخوای؟
+تمام این مدت من دلم میخواست یه سکس درست درمون باهات داشته‌ باشم
_خب مگه ساکایی که برات زدم سکس حساب نمیشه؟
+میشه ولی من دلم کستو میخواد
حدودا یک دقیقه ای سکوت کرد و گفت همین الان آدرس میدم بیا!!!
یکم شوکه شدم، گفتم اخه الان؟!! ساعت 11 شبه
گفت امشب دخترم خونه دوستشه و من تنهام، اگه میخوای بیای یا الان یا هیچوقت، گفتم باشه میام،
رفتم که برم بیرون، که بابام گفت کجا؟ گفتم میرم یه دوساعت پیش رفیقم قلیون بکشم، خوشبختانه کسی گیر بیشتر نداد و رفتم.
بعد نیم ساعت رسیدم به آدرسی که داده بود،. زیاد دور نبود، یه محله قدیمی با کوچه های تنگ و بافت قدیمی، رسیدم در خونش و زنگ زدم و آمد درو باز کرد.

هیچ حرف نزد، رفتم داخل و نشستم رو مبل، چند دقیقه ای خستگی‌ در کردم و گفتم:
+پریسا خانوم چرا هیچی نمیگی
_دیدی حسن چه گهی بالا اورد امیر؟
+کص خار حسن، ولش کن ، بیا بشیم ببينم
_آره راست میگی گور پدرش
اومد و جای اینکه بشینه بغل دستم، نشت روی پام، یه لباس محلی ترکی یکدست پوشیده بود، مقداری نوازشش کردم، سرشو گذاشت رو شونم و منم پیشونیشو میبوسیدم و نوازشش میکردم، که گفت هیچوقت تو آغوش کسی اینجوری ارامش نداشتم و کسی اینشکلی بهم محبت نکرده.
برگشت و به صورتم نگاه کرد و شروع کرد به خوردن لبام، منم باهاش همراهی کردم، لذت بازی کردن زبون هامون داخل دهان هم یه چیز وصف ناشدنی ای بود.
به خودم آمدم دیدم دامنشو بالا زدم و دارم کسش رو با دست میمالم، خیس شده بود، درست مثل وقتی که تو رستوران براشو میلیسیدم.
بلندش کردم و لباسشو در آوردم، خودم هم لخت شدم ،نشوندمش روی مبل و پاهاشو باز کردم و دادمشون بالا، شروع به لیسیدن کسش کردم، قبل اینکه من بیام شیو کرده بود، از دفعه های قبل که مقدار کمی مو داشت خیلی زیبا تر و بهتر بود، زبونم رو تا جایی که میشد داخل میبردم و حرکت میدادم، بعد از چند دقیقه رفتم سراغ سینه هاش، خوردن سینه هاش واقعا برام لذت بخش بود، همزمان با دستم کصش رو هم می‌مالیدم،
کیرم مثل سنگ شده بود، دیگه تحمل نداشتم، گفتم :
+پاهاتو باز کن میخوام کست رو بکنم
_نمیخوای برات ساک بزنم؟
+نه دیگه ساک بسه من کستو میخوام، میخوام کیرمو تا ته بکنم توش
کیرم رو گذاشتم روی کسش با یه حس شهوت شدید و یکم خشم،
محکم فشار دادم، و حقیقتا هم تا ته رفت توی کسش،محکم تلمبه میزدم، گه گاهی کیرم از کسش کامل در میومد و دوباره محکم با برخورد به لبه های کسش تو میرفت، که دردش میگرفت و آه بلند مبکشد، حین همین وحشیانه تلمبه زدن یکبار ارضا شدم که ابم حین خارج کرد کیرم اومدم، مقداریش ریخت تو کسش و مقداری هم ریخت بیرون.
نمیخواستم این حس خشونتم فروکش کنه، بدون توقف ادامه میدادم محکم تلمبه میزدم، ناله میکرد، التماس میکرد که ادامه بدم، میگفت:
امیر میخوام زیر کیرت لِهم کنی، میخوام کسم رو پاره کنی، داشتم برای بار دوم ارضا میشدم که کیرم رو در آوردم، با دو دست پاهاش که رو هوا بود رو پایین آوردم و گفتم:
برگرد دولا شو میخوام داگی بکنمت، میخوام کص و کونت رو یکی کنم، مشکلی با گاییدن کونت که نداری؟ خیاره که تو میرفت کیر منم باید بره.
دولا شد به حالت داگی، میخواستم امشب جوری بکنمش که همیشه تشنه کیرم بمونه، با انگشت شروع کردم به باز کردن سوراخ کونش، مقداری که باز شد چنتا تف انداختم و کیرم رو فرو کردم، اوایل سخت میرفت ولی بعد چند تا تلمبه آروم کونش کامل باز شده بودم و من باز مثل وحشیا میکردم، کیرم رو تا جایی که میتونستم فشار میدادم که بره تو، کون نرم و گرمی داشت، خیلی عالی بود بعد از 4،5 دقیقه تلمبه زدن توی کونش برای بار دوم ارضا شدم و ریختم تو کونش.
برگردوندم و بوسیدمش، چند وقیقه لب های همو خورديم. توی همون حال برهنه، از شدت خستگی توام با لذت دوتامون خوابمون برد.
صبح بیدار شدم و دیدم 15، 20 تا میس کال از خونه دارم،پریسا هنوز خواب بود، لباسم رو گوشیدم رفتم سرکار که کباب کوبيده بدم دست مردم.
پایان

دوستان دوباره ذکر کنم که این یک داستان بود و من تاکیدی روی واقعی بودنش ندارم.
مخلص همتون

نوشته: Chief


👍 21
👎 2
29501 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

783671
2020-12-28 00:59:21 +0330 +0330

باحال بود

0 ❤️

783675
2020-12-28 01:35:24 +0330 +0330

خداوکیلی دیگه تو رستوران های کنار جاده‌ای هم نمیشه غذا خورد،معلوم نیست غذا میدن دست ملت یا آب کیر و کس‌شون رو🤦🤦

3 ❤️

783744
2020-12-28 19:55:45 +0330 +0330

باحال بود بیشتر بنویس قلم خوبی داری

0 ❤️

783754
2020-12-28 23:00:05 +0330 +0330

ایول خوب بود چند جایی اشتباه تایپی داشتی دمت گرم نوس جووونت

0 ❤️

834308
2021-09-26 11:28:53 +0330 +0330

وقتی ما زنها بهتون گفتیم تو آغوش تو آرامشی دارم که تابحال تجربه نکردم بدونید این جمله رو به همه قبلی هاهم گفتیم وهم برتون نداره

0 ❤️