کردن دختردايي مطلقه

1394/11/04

سلام اسم من رضاس ٢٠سالمه قدم١٧٩وزنم٧١ اين داستاني ك ميخوام بگم واسه ١ماه پيشه يا كمتر چون دايتانم واقعيه مهم نيس كي باور كنه كي نكنه
دختر دايي من اسمش ماراله ٢٥سالشه واز شوهرش طلاق گرفته و تنها زندگي ميكنه البته چن تا خونه با داييم اينا فاصله داره منم بيشتر اوقات ميرم ب داييم اينا سر بزنم پيش اونم ميرم مارال زني خوشگل قد١٧٥وزن٦٦-٧پوسته سفيد كونه گونده و خوش فرم و سينه هايي با سايز٨٠ك خودش هميشه بهم ميگه خيلي توچشه مگه ن؟خب سراغ داستان نزديك ١ماه پيش ك اومده بودن خونمون قرار بود چن روزي بمونن منم مثله هميشه اماده اين بودم ك بتونم اين دفعه مخشو بزنم ٢سالي بود ك داشتم سعي ميكردم ولي تهش لب گرفتن ازش بود وقتي رسيدن خونمون من خواب بودم مارالم هميشه لباساشو ميزاشت تو اتاق من تو حالت خواب فهميده بودم ك اومدن همينجوري ك دراز كشيده بودم حس كردم كسي بالاسرمه ك زير چشمي ديدم ماراله ك يدفعه زد رو كيرم ازين شوخيا زياد باهم ميكرديم پاشودم زدم توگوشش فهميد ك شوخيه بعد ك روبوسي كرديم بهش گفتم خوشگل كردي خبريه گفت حالا ببينيم چي ميشه اونشب گذشتو فردا صب قرار بود همه برن بيرون پيش يكي از فاميلا من گفتم ك نميام مارال قرار بود بره صب ك شد وقتي بيدار شدم ديدم صدايي نمياد فهميدم همه رفتن بلند شدم ك برم ي چيزي بخورم ك ديدم مارال تو پذيرايي نشسته ترسيدم اخه قرار بود همه برن گفتم ااا تو نرفتي گفتش ن حوصله نداشتم منم ك گفتم مثله هميشه لبو بمال بمال چون دوس نداشت از اين بيشتر كاري بكنيم رفتم وقتي صبونه خوردنم تموم شد داشتم جم ميكردم اومد پيشم گفت برو حموم من خودم جم ميكنم گفتم چرا برم حموم من ك ديروز حموم بودم گفتش وقتي خواب بودي اومدم ي ديدي زدم برو ي صفايي ب پايبن بده منم ديدم ن مثل اينكه ايندفعه ميخواد واقعا سكس كامل كنيم سريع پريدم توحموم و پشمارو زدم وقتي اومدم بيرون ديدم وااااااي با ي شورتو سوتين مشكي نشسته رو تخت ميدونست ك من دوس دارم اينجوري پوشيده بود همونجوري با حوله اومدم پيشش نشستم گفتم خبريه يني واقعا گفتش دگ دوس دارم سكس باهم داشته باشيم نفهيدم چ جوري شد ك لب تو لب بودم خوابوندمش رو تختو لباشو ميخوردم ي دستمم رو سينش بود اون يكي هم پشت كلش اونم دستشو گذاشته بود رو كيرم و ميماليدش رفتم پايينو سينشو ميخوردم ك گفتش نميخوام از اين گنده تر بشه سينم برو پايين رسيدم پايين وقتي شرتو كشيدم پايين ديدم همون كصي ك خيلي منتظرش بودم داغ داغ منتظرمه شروع كردم خوردن مارالم داشت ناله ميكرد ك گفتش ٦٩بشيم گفتم حله سريع٦٩شديم شروع كرديم خوردن براش خوردم رسيد ب جايي ك ديدم لرزيد فهميدم ك ارضا شد پاشد خوابوندمش ب پشت كيرمم ك خيس بود ماليدم لبه كسش واااااي ك چي بود تپپپپپل همونجا داشت ابم ميومد ديووونه شده بودم يواش كردم توش وااااي ك چ داغ بود شروع كردم تلمبه زدن اونم داشت ناااله ميكرد نميخواستم زود ابم بياد بهش گفتم مارال خودت ميدوني از پشت چقد دوس دارم گفتش باش ولي يواااش رضا سريع برگردوندمش و شروع كردم باسوراخش بازي كردم دگ طاقت نيوردمو ي تف زدم دمه سوراخشو يدونم سر كيرم يواش يواش كردم تو ك ديدم ميگه غلط كردم از پشت نميدم گفتم اخراشه دگ درد نداره يكم دگ كردم توش نگه داشتم جا باز كنه ك ديدم داره بهش حال ميده شروع كردم تلمبه زدم ٥دقيقه داشتم تلمبه ميزدم ك گفت بزار توكسم منم گذاشتم خن ديقه ك كردم ديدم ابش اومد حالا نوبت من بود ك شروع كردم ب تندتند كردن ك داشت ابم ميومد گفتش بريز تو دهنم وااااي ك وقتي ريختم كيرمو ميك ميزد بقلش دراز كشيدم پاشديم رفتيم حموم جقتمون دوس داشتيم بازم سكس كنيم ولي دیگه نا نداشتيم
شرمنده اگ طولاني بود اگ خوشتون اومد نظر بدين داستاناي دگمونم ميزارم
نوشته: رضا


👍 3
👎 1
87353 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

529375
2016-01-24 23:40:51 +0330 +0330

چرا فکر می کنید دخترا مثل پسرا سریع ارضا میشن؟؟؟ پی آدم در میاد تا یه زن کامل ارضا بشه.
در ضمن سوراخ کونه ها، تونل توحید که نیست هیجده چرخ ازش رد بشه. خوب یکم منطقی بنویسید خو، به جایی که بر نمیخوره! ?

2 ❤️

529382
2016-01-25 00:58:20 +0330 +0330

تمام داستان هایی که در آنها سکس از کون انجام می‌شود و بعد از کمی، مفعول خوشش می آید و همکاری میکند و میگوید تندتر و آه و اوه!!! دروغ و کذب محض است و بهتر است نویسنده یکبار از کون بدهد تا خودش بفهمد چه گوهی خورده است.

3 ❤️

529385
2016-01-25 02:45:32 +0330 +0330

“. . .ﺗﻮﺣﺎﻟﺖ ﺧﻮﺍﺏ ﻓﻬﻤﻴﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﻙ ﺍﻭﻣﺪﻥ. . .” ‏‎:D‎
سگ تو روحت پسر کلی به خودت و جقوزنامت خندیدیم ‏‎:D‎‏ ای ول . . .

2 ❤️

529390
2016-01-25 04:12:22 +0330 +0330

من اولین باری که یه دختر 0 کیلومتر رو از عقب کردم فقط گریه میکرد. البته من یه عالمه سینه هاشو میخوردم با انگشت بازی بازی میکردم باز گریه اش گرفت ولی همون دختر بعد 1هفته بدش میومد زیر یه ربع تو ک ونش تلمبه بزنم. یه وقت زود ارضا میشدم چپ چپ نگام میکرد.
ولی بار اول واقعا گریه داره

1 ❤️

529397
2016-01-25 07:30:50 +0330 +0330
NA

وقتی اخر داستانت به سرعت تموم میشه معلومه داشتی جق میزدی برو داداش برو دس بردار …

0 ❤️

529400
2016-01-25 07:50:01 +0330 +0330

داستانت بدک‌نبود اما ی خورده پیاز داغشو زیاد کردی

0 ❤️

529407
2016-01-25 08:53:52 +0330 +0330

همش توهم و چرته

0 ❤️

529408
2016-01-25 09:25:52 +0330 +0330

دایتانت واقعنیه؟خخخخخخخخخخخخ ?
عمو جون اون پسته کونکتو از دهنت در بیار مفتم بکش بالا دستتم از تو شروارت در بیار با دودولت بازی نکن ?
الان برو بتمرگ پای تلویزیون عمو پورنگت شروع شده

0 ❤️

529410
2016-01-25 09:38:00 +0330 +0330

همون چن خط اولش رو خوندم چرت بود وقتی بیشتر اوقات میری خونه داییت پس تو یه شهر هستید اونوقت چطور اومدن تو خونه شما چن روز بمونن؟؟؟؟؟!!!

0 ❤️

529421
2016-01-25 11:26:25 +0330 +0330
NA

اولا برو غلط املای رودرست کن بعد بیا داستان واقعی بنویس جغو ی بی کلاس بی ادب کونی .در ضمن اگه بگی من کونیم خیلی بهت میاد جیگرم.بای

0 ❤️

529430
2016-01-25 13:09:33 +0330 +0330

دوستان…
شما دقیقا چطوری با یه نگاه…سن…قد…وزن…سایز.سینه…سایز کون…اینارو میفهمین؟من پدرم 74 سالشه!هنو نمیدونم چن کیلوهه…بد شما با یه نگاه این همه چیز از خانما برداشت میکنید؟

1 ❤️

529437
2016-01-25 13:53:26 +0330 +0330

جق مشنگ. میکنی توکونش بعد بت میگه. بیا بکن تو کسم؟؟؟؟؟ تازه. بعدش میگه ابتو بریز دهنم. بعد سر کیرتو میک میزنه؟؟؟ جمع کن کسشر واسمون تلاوت نکن

0 ❤️

529546
2016-01-26 22:29:59 +0330 +0330

چی بگم والا؟

0 ❤️

529590
2016-01-27 11:03:31 +0330 +0330

زورت کردن کسس ببافی

0 ❤️

572749
2017-01-07 20:27:42 +0330 +0330

من بهت تبریک میگم
اگه کس گفتن هنر بود راوی میشدی

0 ❤️