کردن زنم از کون بعد طلاق
سلام دوستای عزیزم.من علی هستم ۴۰ سال دارم و۵ساله که از همسرم جدا شدم وبچه هام پیش من هستن…اوایل طلاق پسرم گفت پیش مامان میمونم.منم مخالفتی نکردم وبا دخترم زندگی میکردم هر از گاهی به پسرم زنگ یا سر میزدم …یه روز دخترمو بردم که مادر وداداشش ببینه .داخل پارک باهم بازی میکردن .زن سابقم شروع کرد به نق زدن که من نمیتونم بچه رو نگه دارم خرجا سنگینه باید به من کمک مالی کنی.که من مخالفت کردم.کفتم به یه شرط پول میدم که خودش دوزاریش افتاد …اولش مخالفت کرد.دید چاره ای نداره گفت باشه …گفتم هفته ای یه بار میام میکنمت .از جلو بهت سیصد میدم از کون پنصد .گفت باشه …بچه هارو تو پارک گذاشتیم وسوار موتور شدیم رفتیم خونه زنم…بردم اتاق خواب بهش گفتم زود باش بچه ها تو پارک تنها هستن زود لخت شد .اول دادم یه ساک مشتی برام زد .بعدش طاق باز خوابوندمش رفتم وسط پاش .از انجا که یه چند ماهی بود طلاق گرفته بودیم میدونستم کوسش تنگ شده یه مقدار روغن بچه به گیرم زدم سر گیرمو رو کوسش گداشتم با یه فشار تا ته کردم توش یه خورده راحت رفت توش تعجب کردم اما به روش نیووردم.شروع کردم به تلمبه زدن .یه چند دقیقه فقط از کوس کردمش بهش کفتم از کون میدی یه خورده ناز کرد وگفت زود باش منمیه گم کرم بی حسی در سوراخ کونش مالیدم گذاشتم چند دقیقه ای بگذره بعد به شیکم خوابوندمش آرم کردم تو کونش منم کله کیرم از خود کیرم کلفتره .باهر بدبختی بود بهزور پول و خودم تاته کردم توش یه دو وسه دقیقه ای روش دراز کشیدم تا جا وا کنه همش غر میزد که زود تموم کنم .شروع کردم به تلمبه زدن چه هالی میداد یه ده دقیقه ای میکردمش اونم با کوسش ور میرفت داشت ابش میومد بهش گفتم کوست چرا گشاد شده یه مکثی کرد گفت به تو چه…گه این داستانم بعد بهتون میگم …فقط به عشق کونش بهش پول میدادم و میدم ببخشید اگه بد بود جبران میکنم بایه داستانه دیگه
نوشته: علی
خودت داستانت بخونی از خجالت دلیت اکانت میزنی
مرد حسابی نوشتن هیییچ
حرف زدن هم بلد نیستی؟؟؟
اخه کیرم دهنت کدوم اسکلی گفته زن اگه یک مدت نده کوصش تنگ میشه چرا کوص میگی
فقط طلاقش دادی که خودت پولی بکنیش و بقیه مفتی🤣🤣🤣
هر چند که چرندیاتی بیش نبود
اما در واقعیت زنت حق داشته که طلاق بگیره
نه حرف زدن بلدی
نه نوشتن
نه سکس کردن
و از همه مهمتر شعور
به قول یکی از دوستان همون موتور البته اینبار با همه درخت های توی پارک تو کونت گوسفند
رفتی بچه رو ببری مامانش رو ببینه اما مسلح رفتی کرم بی حسی و روغن بچه و …
یک کُسخُل واقعی شیش دُنگ ، بعد چند سال کُس مفتی کردن طرف رو جنده پولیش کردی . کُسخُل کُسخُل ها که میگن برازنده خودت هست.
جون گیر داشتی زنت طلاق گرفته !!! اگه کیر داشتی طلاق نمیگرفت😐
و۵ساله که از همسرم جدا شدم وبچه هام پیش من هستن
از انجا که یه چند ماهی بود طلاق گرفته بودیم میدونستم کوسش تنگ شده
داداش من نفهمیدم حالا 5 سال شد یا چند ماه
گیر تو گون دروغگو
جقی تو مگه کیبوردو نمیبینی که فرق ک و گ رو تشخیص نمیدی
واقعاً چطور ممکنه برای یه سوراخ دو تا بچه ی بی دفاع رو ول کرد وسط پارک اونم تو این جامعه ی پر از بیمار جنسی؟!
فقط و فقط به دلیل این سهل انگاری وحشتناک داخل نوشته ات صد تا دیسلایک + کیر معاونِ رییسِ آموزش پرورشِ منطقه ۲ استان تهران( به علت غلط های نوشتاری و بی توجهی به اصول نگارشی) از پهنا حواله ی داستانِ تخمیت
اون وسط کرم بی حسی را خداوند نازل کرد.
ننویس کونی برو جقتو بزن
کاش طلاقش نمیدادی اگر هم خاکی میرفت خودتم جبران میکردی
یک دقیقه سکوت به خاطر آپلود این داستان توی شهوانی.یه کس و کون رو هم هشتصد؟اونم کس و کونی که مال خودت بوده تازه مجانی هم میزدی توش؟اگه از این پولا داری اول یه ماشین بگیر.
ما هم پول بهت میدیم ک دگ ننویسی
درختا پارک و اون موتور هم تو کونت لاشی
از بس جقیدی حافظه شده حافظه ماهی قرمز تو ده خط از پنج سال رسیدی به چند ماه اگزوز داغ یاماها ۱۲۵ اصل ژاپن تو ماتحتت اسکل جقاق
خاک تو سرت عقده و کینه زنت تموم نشده بعد طلاقش .مسلما فهمیده تو چیزی می زنی ازت طلاق گرقته وزورت گرفته بعد پنچ سال داری می گوزی.جق بزن زیاد فشار نیاد چرت وپرت بنویسی برا ملت
نظرات جدید داستان‌ها
- منم تجربه تو رو داشتم یه شب چهار تا افغای کونم گذاشتند اول ی...
- آها
- خواهر زن ی چیز دیگست
- امیدوارم با گراز دیرانزال همبستر شی متوهم...
- طنزش خیلی ضعیف بود
- نیومدیم ویلا بخریم اومدیم ببینیم مهدی چجوری زنتو میگاد کسکش...
- عزیزم اونهمه خوردت آرایشت بهم نریخت؟ داستان جذابی بود ولی خا...
- خواب بودی داشتن صدات میکردن اقا رضا رضا جان😂😂😂...
- داستان تخیلی کیری خوبی بود
- آبکی و نامفهوم بود
- چرندیات واقعی یک کونی جلقی عقده ای کوس ندیده ...
- چرندیات واقعی یک کونی جلقی عقده ای کوس ندیده ...
- ختنه تو این سن آخه!!
- 😱😱😱
- نمیدونم واقعیه یانه اما این و مطمئنم که غیرقابل باورنیست...
- چرندیات واقعی یک کونی جلقی عقده ای کوس ندیده ...
داستان‌های تازه
- هات وایف ساناز (۱)
- شهوت دخترونه
- ساره، یک شیطان
- بهم تجاوز شد ، بعدش دلم خواست
- مثل یک رویا بود (۱)
- اولین سکس با همکلاسی قابل اعتماد
- خواهر زن ته دیگ
- اولین سیسی گاسم
- ساعت یازده و نیم (۲)
- زهرا زن متاهل که زن منم شد (۱)
- روانی از قفس پرید (۱)
- هپی ماساژ
- کوس لیسی خانومم توسط نفر سوم
- سه آغوش برای پسری که زن بود
- کردن سمیه همکلاسی محجبه
- ما سه نفر (۱)
- عشق در صف نانوایی
- لز کردن پریا
- سکس با صاحبکار
- دوران نامزدی حنانه
- سکس یا انتقام
تو که راست میگی ولی همون موتور تو کون دروغگو