کردن صاحبخانه

1396/12/13

چند ماهی میشه خونه مون رو عوض کردیم و اومدیم خونه جدید، یک ساختمان دو طبقه ست.که هر طبقه یک واحد 50 متری داره. صاحبخانه طبقه بالاست و ما هم طبقه پایین بودیم. ریشه این علاقه را نمیدانم اما از ابتدای اینکه کشش جنسی پیدا کردم زن های کوچیک از لحاظ جنسی من رو خیلی تحریک میکردن. دست های کوچک، پاهای کوچک ، سینه های کوچک، و جالب این است که به زن های خوش هیکل اصلا حس جنسی نداشتم. صاحبخانه جدیدمان یک زن 38 ساله بود که 10 سال قبل از شوهرش جدا شده بود و همین خانه را به عنوان مهریه گرفته بود و با اجاره آن زندگی میچرخاند.روز اول که دیدمش فهمیدم به طرز عجیبی همان است که رویایش را داشتم. قد حدود 155 و وزن هم بنظر از 45 نمیتوانست تجاوز کند. چهره اش خوشگل نبود اما مانند اندامش ظریف بود، جوان تر از سنش هم بنظر نمیرسید ولی هیچ چیزی از رویای سکسی من کم نداشت. من که 22 سال داشتم و حتی از پیدا کردن یک دوست دختر ساده هم عاجز بودم اصلا به دنبال زدن مخش و این چیزها نرفتم و نهایت کارم این بود که یواشکی از صورتش عکس بگیرم و با کردنش در ذهنم رویا پردازی کنم نمیدونم چرا وقت رویاپردازی با مقنعه سرش تصور میکردم و حتی همان رقص مقنعه اش وقت تلمبه زدنم هم تحریکم میکرد.چه میگویم ، تلمبه زدن اصلا روی آن اندام نحیف جواب گو نبود، میشکست طفلک.
طبق رسم خانوادگی ما که هرکس از همسایه ها کار حمالی دارد من را میفرستند کمک ، وقتی صاحبخانه ما زهرا خانم میخواست آن قالیچه 6 متری خانه اش را برای عید بشورد من هم رفتم کمک. قالیچه را تنها به کول گرفتم و به پشت بام رفتم.تنهایی شروع به کار کردم و چند دقیقه ای که گذشت زهرا خانم دو استکان چای آورد. عجب استکان های کوچک و نازی، اصلا همه چیز آن خانه مینیاتوری بود، کوچک ،ظریف و دلنشین. چای را خوردیم و این بار خودش هم دست به کار شد. وقتی پاچه اش را بالا زد باورم نمیشد پاهایش انقدر از صورتش سفید تر باشد. ساق های پایش را انگار مجسمه سازی حرفه ای تراشیده بود. آستین هایش را هم بالا زد. روسری اش را هم از پشت گوشش به پشت گردنش برده بود که زیر گلو و کمی از بالای سینه ای دیده میشد. کمتر از چند ثانیه کیرم سفت سفت شد و دوباره به خیالپردازی رفتم.دوست داشتم لب های رو کاملا به دهنم فرو ببرم و بعد کیرم رو بکنم توی کصش.“فرچه کشیدن هم تموم شده تقریبا من برم پارو رو از پایین بیارم” این رو گفت و من رو از روی خودش به روی فرشش آورد. چند دقیقه که گذشت نیامد. پایین رفتم ببینم چه شده. در زدم و در را باز کرد و گفت پارو زیر تخت است و مجبور است تمام وسایل زیر تخت را خالی کند تا به پارو برسد. من هم رفتم تا به زهراخانم کمک کنم و زودتر پارو را بیرون بیاوریدم. به اتاق خواب که رفتیم بخاری روشن بود هوا گرم گرم بود.به حالت چهار دست و پا به زمین چسبیدیم و وسایل را که بعضی هایش شکستنی بود بیرون می آوردیم. چند لحظه ای که در اتاق ماندم و گرمم شد حشرم به اوج خودش رسیده بود. هی نزدیکش میشدم و بویش میکرد. دیگه دست و پام داشت میلرزید. هم اون عرق کرده بود هم من. یکبار قید همه چیز رو زدم و مثل گربه ها که به پشت جفتشون میرن پریدم پشتش و منتظر کوچکترین مقاومتی بودم ازش که کنار برم.کاملا رویش افتادم اما زهرا خانم کوچک ترین حرکتی نکرد. با دست روسری و مو هایش را کنار زدم و صورتم را چسباندم به پشت گردنش که کاملا خیس عرق بود.خودم رو بیشتر بهش فشار دادم. کاملا دیوانه شده بودم.بدون اینکه رویش را به طرف خودم برگردانم بلندش کردم و روی تخت خواباندمش. همانطور دراز که بود و مشخص بود چشم هایش بسته است لباس هایش را در آوردم. یک بدن فوق العاده زیبا ولی کوچک. نفهمیدم چطور خودم هم لخت شدم.به شکم دراز کشیده بود و پاهایش از زانو خم به سمت بالا بود. لخت رویش دراز کشیدم و خودم رو بهش میمالیدم تا پوستمون ارضا بشه.بخاطر هوای گرم اتاق راحت روی هم سر میخوردیم. تنفسش تند تر شده بود.کیرم که سیخ سیخ بود را روبروی کصش گرفتم و بدون تنظیم دست و با حرکت بدن روی زهراخانم، کیرم را در کص ناز و کوچولویش فرو کردم و مثل قبل رویش حرکت میکردم منتها کیرم هم تو کصش بود.چون ریز تر از من بود کاملا پشتش با تمام نقاط بدن من تماس داشت.چند بار که این حرکت رو کردم برشگردوندم اما همچنان چشم هاش بسته بود.پاهاش رو که کاملا روی تخت افتاده بود از هم باز کردم دوباره روش افتادم. اصلا فکر کنم برای همین بدن ریز رو بیشتر دوست دارم. کاملا میشه روش افتاد. سینه های به سینه ای من فشار میخورد و لذت داشت. اینبار بر خلاف دفع پیش کیرم رو تو کصش کردم، بخاطر نازک بودن همه چیش کیرم که میرفت تو یه برجستگی کوچکی بالای کصش ایجاد میشد. تا ته که رفت تو شروع کردم به تلمبه زدم محکم، از این ها که صدا دارن ، حالا نه مثل فیلم های پورن ولی خب صدا داشت. اون سینه های کوچولو موچولوش عین ی پرتقال نسبتا بزرگ داشت میلرزید. کم کم زیرپشمی دیدم داره نگام میکنه، روش افتادم و محکم تلمبه میزدم . طوری بود که اگر از بالا دوربین میگرفت تقزیبا بدن زهرا خانم دیده نمیشد. دوست داشتم انقدر محکم فشارش بدم که توی من حل بشه اما نمیشد. اصلا نفهمیدم چند دقیقه از رفت آمد کیر من توی سوراخ زهراخانم گذشت که داشتم ارضا میشدم. کیرم رو در اوردم و رویش شکمش ریختم. بدون حرفی لباسم رو ورداشتم و رفتم دستشویی، وقتی برگشتم دیدم صدای حموم میاد، پارو رو برداشتم رفتم تا شستن فرش رو ادامه بدم که بعد از چند دقیقه زهرا خانم برگشت و خیلی طبیعی به کارمون ادامه دادیم.

نوشته: مجید


👍 25
👎 9
113050 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

676118
2018-03-04 22:18:54 +0330 +0330

چرا مینویسی؟
خودت هم حال نداشتی بخونیش. خیلی بد بود.

1 ❤️

676136
2018-03-04 23:28:31 +0330 +0330

رفتی به صاحبخونه کون دادی حالا باز آمدی اینجا ادای آدمای بکن در میاری کونی مادر حرومزاده

1 ❤️

676157
2018-03-05 06:17:25 +0330 +0330

بازم یک داستان دیگر از یک آدم کس مغز جقی+گوزو

0 ❤️

676185
2018-03-05 10:25:15 +0330 +0330

چرا اینگونه کاتبی گردیده ای برو همان جق خود را زدندی تا بسی بر دیگران محنت نیفزونددی…بیا برو سگ تو روح کونی برینه عن آقا

1 ❤️

676214
2018-03-05 21:05:30 +0330 +0330

عنوانشو میزاشتی"عاقبت جق زدن در حمام"

0 ❤️

679108
2018-03-26 14:52:40 +0430 +0430
NA

چرا اینقدر کص گفتی آخه پارو رو میذارن زیر تخت؟!! تخت نبوده انباری بوده اینقدر که وسایل داشته پارو پیدا نمیشده آفرین ایده ی جالبی بود واقعا کص گفتی یکم رو بهانه هات کار کن آقا گربه ???

0 ❤️

689270
2018-05-23 11:53:03 +0430 +0430

منم تجربه کردم یه دختر تقریبا ۱۵۰ سانتی و البته کون درشت سینه هم ۷۰ خیلی خوب کون میداد

0 ❤️

751169
2019-02-28 14:16:11 +0330 +0330

خایگانم در دهانت با این داستان سرایی که نمودی

0 ❤️

800613
2021-03-30 20:01:30 +0430 +0430

یاد دیکته گفته معلممون تو مدرسه افتادم
بابا نان داد نقطه سر خط
این نویسنده به صاحب خانه کون داد .نقطه سر خط
مامانش هم قبلا به صاحب خانه کوه داده بود سر خط

0 ❤️