من 26 سالمه دو سالی میشه عروسی کردم. زن برادر خانمم اسمش سیمینه یک زنه کاملا هات و خوشکل. از همون اول یه جورایی چشمم دنبالش بود ولی خیلی زیرکانه و اصلا به روی خودم نمی آوردم. حدودا 32 سالشه و دو تا بچه داره. قضیه از جایی شروع شد که برای اولین بار بهم اس ام اس داد و عید رو تبریک گفت من هم فورا جوابشو دادم چند ماهی تو اعیاد و مراسمات واسه هم اس ام اس می دادیم ولی خیلی پنهانی و منم زود پاکشون می کردم . کم کم این اس ام اس ها زیاد تر شد و رنگ بوی عاشقانه تر پیدا کرد. فهمیدم که اون هم یه نظرهایی داره. کم کم اس ام اس هایی می داد که کفم می برید اکثرا هم وقتی بود که سر کار بودم تا خانمم چیزی ندونه. چند بار هم تماس گرفت و در مورد چیزهایی مثل مد لباس و چیزهای زنانه از هم نظر خواست. یه بار دیگه زده بود تو خط آخر من تو خونه تنها بودم و می دونست خانمم خونه ی پدرشه . بهم اس ام اس داد که " می بینم تنهایی و تو کف زنت دلت بسوزه ما امشب مراسم داریم" منم شبو دیوونه می شدم سه چهار بار جق زدم ولی فایده ای نداشت. فرداش یه ظهر گرم تابستون اس ام اس داد که شوهرم رفته واسه ماموریت دو روزی نیست و بچه ها خونه ی مامانم هستند من تنهام بیا کارت دارم. منم راه نیم ساعتی رو با سرعت تمام رانندگی کردم و به خونشون رسیدم. ماشین رو دورتر پارک کردم و یواشکی رفتم خونه تا کسی شک نکنه. وقتی درو بازکرد کیرم بالا پرید. کاملا آرایش کرده و هات. دلم می خواست همون جا بکنم تو دهنش ولی آروم و بدون اینکه چیزی به روم بیارم رفتم تو . یه تاب و دامن کوتاه خوشکل پوشیده بود. کنارم نشست و شروع کرد به نزدیک شدن باورتون نمی شده داشتم به آرزوم می رسیدم. منم کم کم دستمو انداختم دور گردنش و ناز و نوازش شروع شد. می ترسیدم نتونم ارضا کنم برای همین اول خوب شروع کردن به مالیدن. قبل این که لباسهاشو درارم کاملا داغش کردم . کم کم لباس هاشو زد بالا زیر دامن شرت نداشت یه کس سفید و خوردنی یا همون کس برفی. آروم آروم کردم توش خیلی داغ بود و کمی تنگ باروتون نمی شه کسی بود که هر مردی آرزوشو داره . از عقب و جلو تلبه زدم ولی ارضا نمی شد. بدنش داغ داغ و غرق عرق بود و هر چه می کردمش گرم تر می شد. کیرمو همچنین محکم می کرد تو کسش که کم مونده بود آبم بیاد.
نوبت کونش رسید تا حالا کون نداده بود ولی کونش کمی گشاد بود. کمی ژل مالید و قلمبش کرد منم آروم آروم کیرمو کردم تو کونش. هر جوری بود نذاشتم ابم بیاد و آروم آروم گشادش کردم. خیلی سر و صدا می کرد. از کونش در آوردم و زدم تو کوسش دو تامون داشتیم ارضا می شدیم. همدیگرو محکم گرفتیم آبم رو کامل دیختم توش از لذت داشت بدنمو پاره می کرد. خلاصه که با لذت فراوان 1 ساعتی تو بهشت وبودیم. زود از خونشون زدم بیرون. این اولین و آخرین بار بود. آخه اونها رفتن تو یه شهر دیگه و از هم دور شدیم تازش هم سکس با نزدیکان یه جورایی تلخه نخواستم ادامش بدم
نوشته: ؟
به این زن برادر خانمت بگو شبا کسشو بزاره تویخچال یه وقت آب نشه خخخخ
ای توروحت.
آخه زن داداش؟
داری با اون زبون نجست میگی داداش.
نمیدونم والا ! همچین راحت تعریف میکنن آدم شک میافته شایدماها خیلی بیخودی غیرتی میشیم وقتی خودمونوجای اینا میذاریم.
مراسمات؟؟؟؟؟؟ مراسم خودش جمع رسم هست اونوقت تو کون کش حرومزاده خیانت کار دوباره جمعش بستی؟؟؟؟ ای کیرات همه خرات عالمات تو کونات اعضات خانوادهات محترماتت.
راجع به چیز های زنانه از هم نظر خواست ؟ ازم نظر خواست که همون از من نظر خواست هست بی سواد خاک بر سر.
باورتون نمی شده ؟؟؟؟ مرتیکه تو فارسی رو ریدی توش اونوقت هات رو خوب یاد گرفتی ها .
بمیرم برات که وقتی کیرت خوابید تازه یادت افتاد یارو هم فامیله نزدیکه هم زن شوهر دار هست و هم تو کس کش خودت زن داری .
خفه بابا
مردشور این عقاید رو ببرن
که مث پشیمونی بعد از جق یاد آدم میوفته !!!
واسه توام پشیمونی بعد از سکس بوده هان ؟!
مرده نا حسابی بیخیــــال ! :) :D please stop to make laugh again !
اين روزا ديگه خيليها قيد همه چي رو زدن . سكس از نيازها و كارهاي لذت بخشيه اما نه به هر قيمت و نه با هركس .
يه نفر هر چقدر هم پست باشه بايد مايه هايي از عرضه و شرف داشته باشه . همه جا كس اماده به سكس هست چرا بايد سراغ خواهر و مادر و زن داداش و محارم رفت ؟
پستي هم حدي داره
.
جلقکی بود، ننویس . . . . . . . . . . . . .
فکر میکنم که اگه عکس کون ذغالی خودت رو تو یک تاپیک بذاری و کون کن خوبی بدست بیاری که هر شب کونت بذاره و تو هم جلق بزنی برات مفید باشه. کله کیری دیگه ننویس. شاشیدم توی کام تلخت تا شیرین بشه، دیگه ننویس.
این خواهر زن و زن بردار خانم سوژه جالبی شده ها . بابا همه عروسی می کنید از این خبرا نیست ولی بازم آرزو بر جوانان عیب نیست بزن جق قشنگه رو جقی
فقط دوخط اولشو خوندم فهمیدم چقد چرنده دیگه ادامه ندادم بیشتر نظرات رو مرور کردم
چقدر بدبخت شدید . دخترا بهتون توجهی ندارن دنبال زن داداش و زن دایی و محارمتون میفتید. بدبختها.
شک نکن كه نوشتت خيلی اشغال بود بسه ديگه ننويس آدم باش هر چند كه فکر نمی کنم بتونی
I) I) I) I) I) I) I) I) I)
الان كه خوابم ولي هروقت بيدار بشم و ببينم بازم كسشر نوشتي ي چيز ميگم كه هرچي كس برفي تو زندگيت ديدي آب بشه!!!
دوستان عزيز حله؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!
ﻓﮑﺮﻣﻴﮑﻨﯽ ﺩﺍﺍﺩﺍﺵ ﺍﻳﺸﻮﻥ ﭼﻨﻴﻦ ﺑﻬﺸﺘﯽ ﺭﻭ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﮐﺮﺩﻩ؟
ﺍﮔﻪ ﺍﻳﺸﻮﻥ ﺑﻔﻬﻤﻪ ﺩﺍﺍﺍﺍﺩﺍﺷﻪ ﮔﻠﺶ ﻫﻢ ﻭﺍﺭﺩ ﺑﻬﺸﺖ ﺍﻳﺸﻮﻥ ﺷﺪﻩ. ﻣﻴﺘﻮﻧﻪ ﺣﺮﻓﯽ ﺑﺰﻧﻪ؟! ﭼﻪ ﺳﺨﺘﻪ. ﻧﻪ؟!
ﺧﺪﺍﺗﻮ ﺷﮑﺮ
داستان ازونجا شروع شد که من 26 سالمه زن داداش اولین بار در عمرش پیام داد یهو کیرم راست شد گفتم نوبت کونت شد اونام مهاجرت کردن امیدوارم شب خیر…
جالب اينجاس که تو تمامه داستانها
هيچ کس از کون نداده بوده و براي اولين بار به جنابه کس کش خان ميده
بدبخت ملجوق
کس کش
ننه کيردزد
از کجا معلوم زنت همون موقع به پسرخالش نميداده؟
يا خونه باباش ،داداشش نميکردتش؟
شک ندارم در مغازه داداشت حمالی میکنی حماللللللللللللللللللللللللللل
یه دقیقه جرعت نداری سر کار بری دستشویی اگه بری کونت پاره میکنه چه برسه به اینکه بری به زنش تجاوز کنی
وقتی میگم فقط به ظاهر داستانا توجه میشه نه به متن داستانا همینه,سکس خانوادگی و محارمو نیستم.کسی هم دقت نکرد این بابا چی نوشته… زن برادر خانومم! … هرچند که کار خلاف عرف بازم خلاف عرفه… اما داستان,خوب نبود
بعضی ها موقع خاطره نویسی جوری نسبت ها ی خانوادگی و فامیلی و اسامی فامیل ها رو اعلام میکنن که هر کی تو اون فامیل باشه میتونه با جایگذاری شخصیت ها بفهمه کی بوده و این بازی کردن با ابروی مردمه خوبه رعایت بشه و اسامی رو مستعار بنویسن دلهره و شک انداختن توی خونواده ها خوبیت نداره .
یه باره بیاین شماره پلاک و تلفن طرفی رو هم که کردین بنویسین تا مردم زیاد دنبالش نگردن !!!