کس تنگ و کیر کلفت من

1397/12/10

با سلام به همه دوستان شهوانی ،محسن هستم خاطره گاییدن بهترین کس دنیا رو براتون تعریف میکنم ؛وقتی بهم پیام داد تو رو خدا شروع کن،باورم نمیشد اینقدر حشری باشه که بعد پنج دیقه از ورودش به خونه طاقتش تموم بشه و روبروی خودم بهم پیام بده،رو کاناپه نشسته بود،آرایش ملایم ،خیلی بهش می اومد،رفتم نشستم کنارش،دستاشو تو دستام گرفتم ،کمی سرخ شد،خواستم دوباره حرف بزنم که بهم گفت بردی محسن و فورا لباشو رو لبام گذاشت،با چه ولع و اشتیاقی لبای همو می خوردیم،خودش میدونست که ممه های سفت و بزرگش رو خیلی دوس دارم،دقیقا 16مرداد بود،ولی به لطف سیستم سرمایشی دمای داخل 23درجه تنظیم کرده بودم،هنوز وقت نکرده بودم لباساشو در بیارم،خودمم لباس تنم بود،روسریش رو خودش باز کرده بود ولی مانتو و تاپ و سوتین خوشگلشو رو من باز کردم،ممه های سفت و سفید و گنده اشو قبلا توی تماسای تصویری نشونم داده بود ،البته با تحریک من،ولی از نزدیک زیباتر بود،وقتی لباشو میخوردم دستم رو ممه اش بود،برای یه زن 30ساله که چهار سال هم زیر کیر شوهرش خوابیده بود ،عالی بود،وقتی لب تموم شد مشغول خوردن ممه هاش شدم،گرد ،سفید،سفت و محکم عین دختری که تازه سینه اش رشد کرده،و سایز 80به قول خودش،وقتی مشغول خوردن ممه هاش و گاز گرفتن از نوک قهوه ای رنگش بودم ،دستم رو بردم توی شرتش،چه خبر بود،وقتی با چوچولش تماس پیدا کرد یه آه بلندی کشید که یهو ترسیدم،ولی همین آهش شهوت منو دو برابر کرد،اگه قرص تاخیری نخورده بودم زیاد دوام نمی آوردم،ولی خیالم راحت بود،بازم با چوچولش ور رفتم،شرتش تقریبا خیس شده بود،قبلا بهم گفته بود ترشحاتش زیاده ،دیگه سحر همیشگی نبود،قدرت شهوت از خجالت و خیلی ادا ها که تو این مدت برام درآورده بود خیلی بیشتر بود،البته من خودمم خیلی حشری شده بودم،بلندش کردم بردمش رو تخت،هیچی نمیگفت ،انگار اولین بار بود که با یه مرد سکس می کرد،خودم سریع لخت شدم،با دیدن کیرم گفت عشقم بهم قول دادی که ،نذاشتم حرفش تموم بشه،گفتم چشم،شرتش فقط پاش بود،که اونم درآوردم،گفت دوس دارم برات ساک بزنم ولی ،بازم نذاشتم حرفش تموم بشه،گفتم میدونم سحر جان،غرق شهوت بود و صداش می لرزید،باسنش خیلی گنده بود ولی خوش فرم و سفید بود،عین کل بدنش،با دستمال کس خیسشو پاک کردم،همین که زبونم با کسش تماس پیدا کرد بازم یه آه بلند کشید،که باعث شد براش کسشو حسابی بخورم و چوچولشو رو میک بزنم،بازم با دستمال پاکش کردم،اومدم دوباره زبونم رو تو کسش کنم که یهو به خودش پیچید،
با یه ناله ارضا شد و یه مقدار ترشح هم بیرون پاشید،خیلی بی حال رو تخت افتاده بود ،منم با یه کیر 19سانتی که متاسفانه خیلی کلفت تر از حد معموله نگاش می کردیم،بغلش دراز کشیدم،لباشو بوسیدم ،گفت ببخشید،بخدا اولین باره تو زندگیم که ارضا میشم،حالا میفهمم چی میگفتی،دوستام چی میگفتن،شوهرش یه نوع ناتوانی جنسی داشت،یکی از نظر سایز که میگفت9سانت بوده در حالت نعوظ و شق کرده،قطرش هم خیلی معمولی،زود انزالی خیلی حاد در حد تماس،و ناتوانی از باردار کردن ،شوهرش بخاطر اصرار خانواده خودش و بقیه آشناها باهاش ازدواج کرده بود،البته به سحر همه چیز رو گفته بود ولی بخاطر اینکه خیلی پولدار بودن و به امید معالجه باهاش ازدواج کرده بود،که بعد دو سال طبق قرار جلوی فامیل چیزی نگفته بود و پول خوبی ازش گرفته بود،میگفت هرگز براش کسشو نخورده و اونم ساک نزده بود،یعنی نخواسته بود،ولی حالا کیر من روبروش بود و ثانیه شماری می کردم لبای نازش یه تماس با کیرم داشته باشه،وقتی کیرمو داشت واسم میخورد،خیلی فرق داشت،زیباییش،طرز خوردنش ،لیس زدنش،البته کلی قبلا بهش گفته بودم باید مواظب دندوناش باشه ولی معلوم بود که آماتوره،ولی خیلی لذت داشت،به خودم گفتم کاش تاخیری نمیخوردم ابمو با ساک زدن و مالیدن کیرم به ممه هاش می آوردم و بار دوم تو کسش خالی کنم.
به هر حال کیر تف مالی شده رو از دهنش درآوردم مدل داگی خوابوندمش رو تخت،برای اینکه کلفتیش خیلی اذیتش نکنه،می دونستم شوهرش کیر نداشته و با شناختی که این مدت ازش پیدا کرده بودم مطمئن بودم اولین کسی که واقعا میخواد بگاش خودمم،با فشار سرش رفت داخل،خیلی دردش اومد،کسش واقعا تنگ بود،حس میکردم میخوام دختر بکنم نه زن،آروم و با هزار بدبختی هر چند ثانیه دو سه سانت میدادم داخل کسش،نصفش رفت داخل ،ترشحات خیلی کمک میکرد ،محیط تنگ و لیز و داغ وای،هنوزم یادش کیرمو راس میکنه ،اولش اذیت بود،ولی وقتی شروع به تلمبه زدن کردم واقعا هر دومون لذت می بردیم،نتونستم تمام کیرمو داخل کنم ولی با دو سومش تلمبه می زدم ،اول سحر ارضا شد بعد دو دقیقه ،کیرمو بیرون کشیدم وسط ممه های نازش گذاشتم و تو صورتش خالی شد،دو بار دیگه گاییدمش ،توی حموم هم هر کار کردم نتونستم از کون بکنمش،جان مادرتون فحش ندین،بخدا نهایت تلاشمو کردم ،تمام وقایع رو بنویسم

نوشته: محسن


👍 13
👎 13
92910 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

751416
2019-03-01 20:41:12 +0330 +0330

آبمیوه رو کی خورده؟
ترشحات جدید پاشیده میشن بیرون
خیلی واقعی بود . اوه شیت

1 ❤️

751476
2019-03-01 22:26:08 +0330 +0330

23 درجه رو جتما باید ذکر میکردی؟
اصن چجوری یادت موند؟
من حتی یادم نیست کی کونت گذاشتم

1 ❤️

751516
2019-03-02 02:14:40 +0330 +0330

ترجیح میدم به یک دیسلایک بسنده کنم.

0 ❤️

751569
2019-03-02 08:54:02 +0330 +0330
NA

آخ، پشمام درد گرفت ?

0 ❤️

751601
2019-03-02 14:22:03 +0330 +0330

جان مادرت کس شر ننویس

1 ❤️

751622
2019-03-02 19:14:55 +0330 +0330

داداش متری حساب کن مشتری سیم

1 ❤️

751694
2019-03-03 00:24:07 +0330 +0330

هرچی مریضی که بلد بودی بستی به شوهره دیه خخخخخ

1 ❤️

751743
2019-03-03 08:41:37 +0330 +0330

نخونده دیسلاک . چند خط اولش حال ادمو بهم میزد نه سر داشت نه ته مسخره ی مسخره

0 ❤️

751822
2019-03-03 19:11:19 +0330 +0330

فقط میتونم بگم زر زدنم حدی داره واین فراتراز زر زدن بود

1 ❤️

751825
2019-03-03 19:43:10 +0330 +0330

اینجوری ک ملت داستان مینوسن همه یه رل دارن ک میکننش تمام این سینگل هام ک تو خیابون میبینید منم همش منم

0 ❤️

852119
2022-01-07 20:21:59 +0330 +0330

داستانت واقعی بود، سند و مَدرَک داره
کُسِ نَنَت بِ مِیمَنَت با تاجو تَختِ سَلطَنَت، اینم سَنَد

0 ❤️