سلام دوستان عزیر من یه جون 29 ساله هستم با قد 185 ووزن 85 با اینکه خودم فکر میکنم یه آدم معمولیم اما به نظر اونایی که کردمشون هیکل وتیپم نسبتا" خوبه سرو وضعمم همیشه مرتبه و اونقدر درگیر کارم که به کس بازی واینجور کارا وقتم نمیرسه اما همینکه وقت خالی پیدا میکنم نمی دونم چطوری ولی همیشه یکیو واسه کردن پیدا میکنم ، از سکس با کاندم بدم میاد بخاطر همین تا حالا هر کیو گائیدم یا دوست دختر تک پرم بوده یا آدم حسابی بوده داستانی که واستون میخوام تعریف کنم برمیگرده به 1 سال پیش وقتی من تو یه روز برفی از سر کارخسته داشتم میرفتم خونه . موزیک بلند بود داشتم با خودم فکر میکردم چطوری میتونم تو کار جدیدی که شروع کردم موفق بشم که تو خیابون نزدیک چراغ قرمز یه 206 پیچید جلوم نتونستم ماشینمو(اونموقه مگان داشتم) کنترل کنم زدم بهش. با اینکه تو تصادفات یا موارد مشابه زیاد عصبانی نمی شم ولی کفرم از حرکت مارپیچیش در اومد ه بود از ماشین پیاده شدم اصلا" توجهی به اینکه کی ممکنه تو ماشین جلوئی باشه نداشتم شروع کردم به داد وفریاد. به خودم که اومدم دیدم یه دختر تو ماشینه دستاشو گذاشته رو صورتش طوری که صورت وچشاشو نمی تونستم ببینم . چند لحظه ای گذشت وقتی واکنشی ازش ندیدم خودم خجالت کشیدم عقب کشیدم .دستاشو از رو صورتش برداشت از ماشین پیاده شد تا به اون روز به اون زیبائی دختری رو ندیده بودم موهای بلند وبلوند با دست وپاهای خوش فرم، سینه هاش از رو شبه مانتوئی که پوشیده بود اونقدر جذاب وروئایی بودن که همه چیرو به کل فراموش کردم با یه لحن خاصی بهش گفتم چیکار میکنی آخه … چیزی نگفت اشک تو چشاش جمع شده بود گفتم ناراحت نباش ماشینتو جابجا کن ترافیک شده حل میشه گفت نمی تونه پشت رل بشینه … بلاخره ماشینارو آوردیم بغل ازش خواهش کردم بشینه توماشین من تا پلیس بیاد . نشست تو ماشینم از همون لحظه اول با خودم گفتم این اونیه که میخوای به خودم قول دادم تلافی ماشینو با کردنش در بیارم . پاهای خوشگلش رو صندلی ماشین میلرزید دستامو بردم سمتش با شیطنت خاصی پاهاشو لمس کردم وکفتم بی خیال پیش میاد . اسمشو پرسیدمو سر حرف باز شد 1 ساعت گذشت از هر دری با هم حرف زدیم … تازه طلاق گرفته بود (بعد ها فهمیدم شوهرش یه پزشک سرد بوده که بخاطر مشغله کاری ودرسش ماهی 1 بار باهاش سکس می کرده ) نمیدونم چی شد بهش پیشنهاد دادم واسه اینکه از این حالو هوا بیرون بیاد بریم یه سفره خونه . ماشین ها رو به کل فراموش کرده بودیم حتی منتظر پلیسم نشدیم . همونجا پارکش کردیم وبا تاکسی رفتیم یه جا نشستیم دختر خیلی گرمی بود از همون لحظات اولیه اینو حس کرده بودم کنارش نشستم وشروع کردم به مخ زدن تو کمتر از یک ساعت تموم زندگی خصوصیشو واسم تعریف کرد تو تمام مدتی که داشت راجع به خودش حرف میزد من تو تصوراتم داشتم اونو لخت تصور میکردم و اینکه چجوری مخشو بزنم ببرمش خونه . اصلا" حواسم به حرفاش نبود فقط سر تکون میدادم ومیگفتم درسته درسته یه کمی گذشت دیگه با هم راحت شده بودیم گفت تنها زندگی میکنه ودیگه از تنهائی خسته شده به شوخی بهش گفتم بلدی شام درست کنی گفت که دست پختش عالیه بهش پیشنهاد دادم امشب با هم باشیم باورم نمیشد گفت باشه خونه من تو شریعتی و…
با تاکسی راه افتادیم سمت خونش یه آپارتمان زیبا داشت از پل ها بالا رفتیم من پشت سرش بودمو وقتی از پله ها بالا میرفت کون قشنگ وخوش فرمش تکون میخورد دیوونه میشدم داخل واحد که شدیم قند تو دلم آب شده بود هر لحظه دوست داشتم بغلش کنمو لباشو رو لبام فشار بدم . رو مبل نشستم و رفت لباساشو عوض کنه برگشت یه ست ورزشی نایک تنگ پوشیده بود که یقش باز بود و میشد سینه هاشو دید زد باورتون نمیشه از روش شلوار میتونستم حدس بزنم کسش چه مدلیه (فولکسی). تا به حال پاهای به این قشنگی ندیده بودم نار هم نشستیم و حرف زدیم هر دومون دنبال یه مطلبی واسه شروع شدن یه رابطه بودیم بی اختیار بهش گفتم مشروب داری گفت یه کمی هست بساطو چیدیم و شروع کردیم پیک 1 – 2- 3 ، به سلامتی تصادف پشت چراغ و… گرم شده بودیم کیرم تو شلوارم داشت بیرون میزد . یه کم با هم رقصیدیم که دیگه نفهمیدم چی شد بلندش کردم بردمش تو اتاق خوابش گذاشتمش رو تختش وخوابیدم روش از روشلوارش کسشو میمالیدمو از بالا با زبونم بالای سینه هاشو که بیرون زده بود می لیسیدم . لباساشو در آوردم اونم با لبندی خاصی همه لباسای منو در آورد . یه نگاه از بالا به پایین بدنش انداختم برای یه لحظه احساس کردم دارم خواب میبینم اون دختر انقدر اندام زیبا ولبای زیباتری داشت که دلم نمی اومد با اینکه خیلی دوست داشتم برام ساک بزنه اینکاره بکنه . 2-3 باری رفت پایین کیرمو بخوره نذاشتم خدائیش حیفم می اومد کیرمو بخوره . لباشو رو لبام فشار دادم و سر کیرمو گذاشتم روی کسش تمام بدنش خیش بود طوری که ملافه تخت زیرش خیش شده بود بهم گفت آخه تو از کجا پیدات شد بهش گفتم قسمت بوده و… بهم گفت اگه باهام سکس کنی باید واسه همیشه کنارم باشی وهر وقت میخوامت بیای پیشم . منم که با کون افتاده بودم تو عسل پشت سر هم میگفتم قول میدم قول میدم عزیزم…
بعد رفتم پايين و شروع كردم به خوردن کس قشنگش کیرم داشت میترکید بلند شدم. اومدم بخوابم روش گفت نه ميخوام يكم بخورمش.
دیگه طاقت نیاوردم كيرم را گرفت تو دستهاش اول بوسش مي كرد و بعد بهش زبون ميزد و بعد شروع كرد به خوردن يكم كه خورد گفتم بسه نميخوام آبم زود بياد. خوابيدم روش بهش گفتم چند وقت سکس نداشتی گفت 6 ماه میشه دارم میمیرم تورو خدا منو بکن منو بکن منو بکن … گفتم من دوست دارم تو حال بكني چجوری بکنمت گفت هر جوری دوست داری امشب میخوام تا صبح بهت بدم منم سركيرمو گذاشتم توش خيلي حال ميكردم چون خيلي تنك بود انگار تا بحال کسی نکرده بودش بعد از چند تا تلمبه اومدم بوسش كنم كه ديدم داره آروم اشك ميريزه بهش گفتم قربونت برم چرا گریه میکنی (بیچاره انگار یاد خاطراتش افتاده بود. ) كيرم را سريع با تمام شهوتي كه داشتم درآوردم چون دوست نداشتم ناراحتش کنم. ديدم صورتش كاملا قرمز شده و اشك ها رو صورتش بود قلبم دوباره آتيش گرفت اول بوسش كردم بعد لب مشتي ازش گرفتم . خودمو زدم به ناراحتی دیدم خودش بلند شد نشت رو کیرم تو همون حالت گریه اونقدر بالا پایین می پرید که احساس کردم کیرم داره می شکنه با دو تا دستام بلندش کردم وجابجاش کردم خوابیم روش و تا ته کیرمو فرو کردم تو کسش 5 دقیقه تلمبه میزدم بهش کفتم داره میاد چیکارش کنم گفت بریزش اون تو . تمام اب منی مو خالی کردم تو کسش وای چه حالی داد.
داشتم میمردم همه اب بدنمو کشیده بود تو خودش بی حال شدمو 10 دقیقه کنار هم خوابیدیم . بلند شدیم ورفتیم حمام ساعت حدود 1 نیمه شب بود تازه یادمون افتاده بود گشنمونه یه چیزی خوردیمو تا صبح 2بار دیگه کردمش وبغل هم خوابیدیم .صبح از خواب پاشدم تازه یادم افتاد ماشینم کجاست و چی شده ، برف آمده بود و روی 2 تا ماشینامون پر از برف شده بود جالب اینجاست که ماشینمم سر خورده بود وچسبیده بود به کون ماشینش بعدا" کلی به این صحنه خندیدم . ما هنوزم با هم رابطه داریم و خدارو شکر هنوزم هر وقت میخواد من پیششم …
نوشته: امیرعلی
واقعا کیری بود. عقده ای کوس ندیده این اراجیفی که نوشتی تو کونت. بچه کونی. فکر کنم یک کیر کلفت با ماشینش زده بوده به ماشینت و قبل از اینکه پلیس بیاد گاییدت حالا روانی شدی.
مطمئنی عنوان داستانت رو اشتباه ننوشتی؟
“کس کن حرفه ای” یا “کس خل حرفه ای”؟
هان؟!:think:
ای بابا چه سکس تو ایران راحت شده. فقط کافی هستش ازطرف خوشت بیاد . امیدوارم این دفعه تصادف کردم یک اقای با شخصیت مثل تو به تورم بخوره.
ﻛﺲ ﻛﺮﺩﻥ ﺗﻮﻱ ﺁﻣﺮﻳﻜﺎ ﻫﻢ ﺑﻪ اﻳﻦ ﺭاﺣﺘﻲ ﻧﻴﺴﺖ اﮔﻪ اﻳﺮاﻥ اﻳﻨﺠﻮﺭﻳﻪ ﺧﺒﺮ ﺑﺪﻳﺪ ﻳﻪ ﺳﺮ ﺑﺰﻧﻢ
اﻣﺎﻥ اﺯ اﻳﻦ اﺭاﺟﻴﻒ. ﺧﻮﺩﺗﻲ ﺩاﺩاﺵ.
شرط می بندم تاحالا توزندگیت کوس ندیدی کله کدو اگه دیدی هم مثل این عقده ای ها مامانتو یا آبجیتو یواشکی دید زدی
اخه تا امروز سعی کردم بد دهنی نکنی ولی ببین خودتون میخواین فحش بشنوید .
یعنی دخترای ایران انقدر جنده شدن که با یه تصادف برن بخوابن توی بغل طرف؟اما من بیشتر این احتمال رو در نظر میگیرم که شما بشدت دچار خود شیفتگی هستی و از یه ماده توهم زای قوی استفاده میکنی که اینجوری توهم فانتزی زدی سعی کن اگر داستان مینویسی بیشتر به واقعیت شبیه باشه که خواننده هات باور کنن اقای مگان سوار!!!
والا یه جنده حرفه ای هم به این راحتی کسی رو نمیبره تو خونش.بعد تو میگی گفت 6 ماه سکس نداشته :? :? :?
برف بود؛هواسردبود؛دخترهمسايه آش نذري آورد؛پشت درگرفتمش يه باركردمش؛زيردرخت
حياط يه بارديگه كردمش؛بردمش تواتاق خواب ازعقب وجلوكردمش تازه به
ارگاسم رسيد؛كاسه آش نذري روخورديم ويه بارديگه كردمش وبعدبردمش توحمام ازعقب وجلوكردمش
دوباره كردمش.
ازآون موقع تاالانم باخودمه وخواهر؛مادر؛دخترخاله؛دايي؛عمه وتمام دوستهاي دوره دبيرستان ودانشگاهشم كردم.
ميدونيدچرا؟
براي اينكه من جلغوز
هستم وباجلق زدن همه روميكنم؛اماهنوزباتصادف كردن كسي رونكرده بودم كه باداستان تو
جلغوزيادگرفتم.
كس كن حرفه اي داستانت تصورجلق زدن بود.
خدایی اگه ایران اینطوری شده یه خبر بدین ما هم یه کاری بکنیم
اخه کی میاد با یه تصادف و در عرض کمتر از 2 ساعت باهات سکس کنه.
یعنی کی وجودش را داره با یکی تصادف کنه و همون لحظه اول دست بزنه به پاهاش و باعاش حال کنه بعدم ببرش و…
خیلی ضایع دروغ میگین
داداش تو که میخوای خالی ببندی اولش بگو . بچه های اینجا که از پشت کوه نیومدن که.
از خالی بندی چی گیرت میاد؟
یه دختر که خیلی هم حساسه و 6ماهه نداده، نمیگه منو بکن منو بکن تا صبح بهت میدم!
این دیالوگا مال یه دخترای خاصه اینکارست
یه کم واقعی تر بنویس
انقدر از خودتون تعریف نکنید حالمون بهم خورد مردم هم کسخل شدن تو این داستانهای اخیر سر کوچکترین اتفاقات میدن!کلا مملکت ما از لحاظ فرهنگ جنسی خیلی بازه کسی حس جنسیش رو سرکوب نمیکنه
البته این اپیدمی میتونه نشون دهنده این حقیقت باشه که داستانها رو همه یه نفر نوشته
یه مدت مرض البسه صورتی!
قیافه دخترو زن کش!
هیکل رو فرم 50 سال بدنسازی رفته!
کیر به طول 22 اینچ و قطر 6 اینچ با احتساب هر اینچ 2.5 سانت برای ساده سازی محاسبات!
الانم که سر کوچکترین مسائل دختره میپره تو بغل طرف
هرچی میگذره هم مدت زمان آشنایی تا سکس تقلیل پیدا میکنه از چند ماه به چند هفته و بعد چند روز الان دیگه صحبت ساعت و دقیقه و ثانیه س ، وقت طلاست آقاجان،طلا!!
زود باش بیا بده کارای شرکت مونده
نظرات بچه هارو خوندی؟حالاپاشو بروتواین هوای سرد پیاده روی تارو معده ات نمونه…بدو پسر خوب بندکتونیتو خوب ببندتا دوباره حادثه ای پیش نیاد…
آخه مگه مجبورید داستان الکی بنویسید. خوب مثل بچه آدم زندگیتون بکنید. مگه حتما باید به یک روش غیر اخلاقی کسی رو بکنید!
والا تا حالا هر چی داستان خوندم همش خیانت و توهم و دروغ و مسخره بازی بود.
اگه چشماتو باز کنی هم کار گیرت میاد، هم همون ماشین و هم یک کیس خوب!
کس خلی هم حدی داره!
من که خوابم برد،حوصله مزخرفاتت رونداشتم نخوندم بچه ها یکی دوساعت دیگه منوبیدارکنین،یکی نیس به اینابگه آقاننویسین،قرص خواب آورشده این داستاناتون
دیدی واسه این بچه 5 ساله ها یه بیسکویت می خری کلی ذوق می کنن ، بعدش به هرکی می رسن مگن
فلانی فلان چیزو واسم خریده
شده نقل داستان تو!
<:P <:P <:P <:P <:P <:P <:P <:P <:P <:P <:P <:P <:P <:P
میگما
ایدز داشته خواسته تو هم بگیری که زود بات اومد تو تخت
برو آزمایش بده biggrin
ضعیف.