اسم من سعید و ۲۴ سال سن دارم. من لیسانس مهندسی برق دارم قدم ۱۸۴ سانت هستش و هیکل تقریبا خوبه اما تقریبا پرمو هستم همیشه یه ته ریش دارم.
از دبیرستان همیشه درس عربی من خوب بود. داستانی که می خوام تعریغ کنم برای یک سال پیش هستش
همسایه پایینی ما در ساختمان محل زندگیمان پسری ۱۶ ساله داره اسم اون پسره امیره. همیشه در حد سلام و علیک او را می دیدم. امیر همیشه خیلی گرم با من سلام می کرد و همیشه می دیدم که خیلی به من خیره می شه. یک روز عصر وقتی از باشگاه برمی گشتم خونه امیر را در پارکینگ دیدم به من سلام کرد و خیلی به من نگاه می کرد من تی شرت و شلوار ورزشی به تن داشتم و سر کیرم از روی شلوار برجسته بود امیر خیره به برجستگی شلوار مانده بود که یدفعه من گفتم کجایی امیرجان، امیر هول شد و گفت همینجا شما خیلی خوشتیپ و خوش قیافه هستید همیشه برام جذابید منم بهش گفتم تو خودتم خیلی خوبی و لطف داری. امیر خودش خوش قیافه بود قدش حدود ۱۷۰ سانته ولی تقریبا لاغر اندامه و بدنش خیلی مو نداره. امیر رو به من کرد و گفت شنیدم عربی شما خیلی خوبه اگر می شه یه مدت با من عربی کاری کنید من عربیم خیلی ضعیفه، کمی مکث کردم و بهش گفتم بهت خبر می دم. خلاصه من قبول کردم و هفته ای یکبار می رفتم خونشون و بهش درس می دادم، امیر خیلی با من راحت شده بود وقتی مادرش خونه نبود گاهی حرف های سکسی بهم می زد و کم کم داشت حالیم می شد از من خوشش می یاد همش حرف می رسوند به جایی که بگه من خیلی ازت خوشم می یاد. تا یک ماهی همینجوری سپری شد. یک روز خیلی عجله داشتم و قرار بود به کار مهمی برسم و لباسایی پوشیدم که بعد کلاس مستقیم برم به کارم برسم اون روز مادر امیر خونه و هیچ کس خونه نبود. جلوی در خانه آن ها رفتم و در زدم امیر درب را باز کرد وقتی منو دیدی به من خیره مونده بود. من یه پیراهن سفید پوشیده بودم و دوتا دکمه بالایی پیراهنم باز بود و یه شلوار پارچه ای طوسی تنگ هم پوشیده بودم، کله کیر من کمی بزرگ هستش و همیشه برجستگی بزرگی از روی شلوار خصوصا شلوارهای تنگ معلوم هستش و اینبار هم کیرم کاملا از روی شلوار برجسته بود. امیر کاملا حالش بده شده بود وقتی داشتم باهاش درس کار می کردم می دیدم حواسش اصلا نیست و مدام از زیر چشم منو نگاه می کرد به او گفتم: امیر حواست کجاس امروز اصن من الکی اومدم، امیر با صدای آرومی گفت نه آقا سعید اینجوری نیست، بهش به مسخره گفتم چیه کیون دادی انقدر بی حالی لبخندی زد و گفت نه ولی حالم بده، یه چیزایی فهمیدم از جام بلند شدم که برم که یدفعه امیر دستم را گرفت و گفت نه نرو خواهش می کنم من دیگه نمی تونم. گفتم چی داری می گی حالت خوب نیست، که یدفعه دستش رو پایین برد و کیرم رو لمس کرد، من با غیض گفتم چی کار می کنی دیونه، امیر بهم نزدیک شد گفت خواهش می کنم من دیگه نمی تونم تحمل کنم دارم دیوانه می شم، قیافه حشری و داغ تو با اون کیرت که همیشه از شلوارت برجسته هست داره دیونم می کنه من کمی شل شدم امیر جلوتر اومد و کیرم بیشتر نوازش کرد کم کم کیرم داشت بیدار می شد و منم که کلا آدم حشری هستم حسابی داشتم داغ می شد کیرم دیگه راس شده بود همینجور که کیرم رو می مالید محکم حولش دادم به سمت دیوار و شروع کردم به خوردن لب هاش دیگه دیونه شده بودم
لباهاش رو با ولع می خوردم رفتم سراغ گردن و گوش هاش اون ناله می کرد و می گفت نه اوم.
بعد رفتیم تو اتاقش لباسام رو دراوردم،امیر شرتم‌رو دراورد و وقتی کیرم رو دید خیلی هیجانی شد من وایستاده بودم اون نشست رو زانو و کیرم رو کرد تو دهنش با ولع میک می زد و می خورد صدای آخ و ناله من بلند شده بود ملچ مولوچ می کرد و مدام لبش رو دور کله کیرم حلقه می کرد و پمپاژ می کرد کیرم تا ته می کرد تو دهنش و صدا می داد تو دهنش خایه هام رو می خورد و با زبونش بازیش می داد، کیر من ۱۶ سانته ولی کلفتیش خیلی زیاده و کله بزرگی هم داره، امیر همزمان کیر خودش رو می مالید بعد بلند شد من حولش دادم روی تخت و افتادم روش و لاله گوش و گردنش رو خوردم و ازش لب گرفتم، بعد برش گردوندم و سوراخ کیونش رو مالوندم و با انگشت تف زده سوراخ کیونش رو آروم باز کردم بعد یه متکا گذاشتم زیرش و حالت قمبل به خودش گرفت کیرم رو تف زدم و آروم کردم تو کیونش اولش کلش رو کردم تو که یکدفعه امیر داد زد و گفت خیلی‌ درد داره، سوراخ کیونش کوچیک بود و کله کیر من بزرگ بعد از چندبار تو وبیرون کردن بالاخره کامل کیرم کردم تو کیونش اواش ناله می کرد و درد می کشید ولی بعدش می گفت محکم تر بکوب کس کش اوم سعید محکم بکوب درم دیگه نمی تونم من محکم در حال تلمبه زدن تو کیونش بودم و ار طرفی محکم نگهش داشته داشته بودم اونم ناله می کرد من از حشریت داشتم می مردم کیونش داغ بود و من واقعا حال می کردم، یکبار محکم فشاز دادم تو‌ کیونش که دادش رفت هوا کمی سوراخ کیونش خون مرده شده بود دیگه داشتم ارضا می شدم که کیرم رو از تو کیونش در اوردم خواستم بریزم رو تنش ولی گفت دوست داره آبم رو بخوره کیرم رو کردم تو دهنش و محکم کیرم رو می خورد با ولع برام ساک می زد موقعه ارضا شدنم رسید درحال انفجار بودم با فشار آبم بیرون اومد و اون همچنان کیرم رو میک می زد آب زیاد ازم بیرون اومد همش رو خورد همون لحظه کیرش رو مالید و آب خودش هم اومد امیر ناله می کرد روی زمین افتاد و من بغلش کردم اون روز یکبار دیگه کردمش و تا الان گاهی باهاش سکس می کنم.

نوشته: سعید