کونم تا صب جر خورد

1401/05/08

سلام من سحرم و ۱۹ سالمه من مامان بابام جدا شدن و پیش مامانم زندگی میکنم مامانم هم شرکتشون همش میفرستدش ماموریت نیست بعضی روزا اینارو لازم دونستم مقدمه بگم من سال پیش کنکور داشتم بسیار زیادم تو درسام افت داشتم تصمیم گرفتیم بفرستنم مدرسه غیردولتی ک بهاطر پولی که میگیرن حواسشون باشه خلاصه من رفتم و اینا چشتون روز بد نبینه استاد شیمی مون چه جیگری بود همون موقع حس کردم عاشقش شدم بچها میگفتن ۲۷ سالشه یه عده ای ام میگفتن زن داره خلاصه من هی تیک و تاکایی باهاش میزدم ولی عوضی پا نمیداد خیلی خشن و سگ بود نگو این یارو پسر مدیر مدرسس واسه همون چون جوونه گذاشتنش تدریس کنه خلاصه وسطای ابان بود من گفتم با این شرایط همه رو مردود میشم مامانم زنگ زد به مشاورمون مشاورموت گف بعد مدرسه براشون با استاداشون کلاس خصوصی میزاریم منم از خدا خاسته سر این استاد شیمی کیف میکردم فقط حیف تو مدرسه بود نمیشد هیچ غلطی کرد ولی کصم واسه کیرش داشت نسخی میکشید یروز سر جلسش بدجور حالم بد بود یهو ناخوداگاع زدم زیر گریه اونم پشماش ریخته بود گفت وا چرا گریه میکنی گفتم من اینطوری نمیتونم پاس شم خیلی عقبم با این یکی دوساعت نمیشه حس کردم خیلی دلش سوخت گفتم خیلی تنهام حتی مامانمم نیست کنارم گریه کنان خودم انداختم بغلش اونم پسم نزد گفت اینجا نمیشه برات بعد ظهرام کلاس میزارم فقط باید بیای اونجا منم ا خدا خاسته گفتم باشه قرار بود همون روز برم کلی ب خودم رسیدم مامانمم سفر بود قشنگ همه کارامو کردم اماده شدم برم گندش بزنن هوا بارونی بود تمام موهام فر شد بارون شدید و شدید تر میشد خیس اب شدم از طرفی یخ کردمم زنگشون زدم منو دید با حالتم خندش گرف گف عین موش اب کشیده شدی از سرما داشتم میلرزیدم رفتم تو یه چایی واسم ریخت واسه یه دستی گفتم خانمتون نیستن؟ رید بهم جواب نداد اومد کتابارم اورد گفت خب شروع کنیم گفتم بله گفت تا کی میمونی گفتم تا هروقت گفت یعنی چی گفتم مامانن خونه نیست منم ازادم گفت اها بعد تا شب داشتیم شیمی کار مبکردیم ک فقط من اون امتحان برسم تحدید نشم دیگ خابم میومد خیسته شدم گفت شام سفارش میدم بیاره بعد خودم میرسونمت گفتم نه زحمت نکشید من میرم گفت نه بمون منم گفتم باشه دیگ گرمم شد هودیم دروردم زیرش تاپ داشتم ار عمد دروردم دید پشماش ریخت ولی چیزی نکف سرش انداخت پایین منم هی میدادم پایین چاک سینه هام معلوم شه محو سینه هام شده بود نگاشو بر نمیداشت حس کردم کیرش سیخ شده یه خنده ای کردم گفت با چی میخندی کفتم هیچی شام رسید با کلی لوندی داشتم میخوردم اونم همینطور پشم ریزون داشت نگام میکرد خیلی بی مقدمه گفت دوس پسر داشتی؟ گفتم معلومه گفت باهاش تا چهرحد رفتی جلو گفتم کامل خندید کفت عجب مثلا یعنی چی کامل منم شروع کردم توضبح دادن خودشو زیر پتویی که رو کاناپه بود جا داد قشنگ معلوم بود داره میمالهرخودشو منم از عمد جزعیاتم میگفتم دیگ اب از سرم گذاشته بود گفتم اخ گفتم دلم خاست یهو پوکر نگام کرد منم خودمو باد زدم گفتم هوووف چقد گرمه خودش جم جور کرد گفت حال منم بد کردی گفتم جدی با یه لبخندجوابم داد گفتم خب چطوره حالمونپ خوب کنیم پوکر نگام کرد گفتم بچه بازی در نیار وا بده پاشدم رفتم پیشش نشستم لباشو بوسیدم اونم ادامه داد بی برو بگردد سینه هامپ گرفت دستش فشار داد نفساش تو گوشم دیوونم میکرد رفت سراغ سینم خوردشون گفت اخییی دوساعت نسخ این توله ها بودم چنگ میزد و میخورد خابید روم گردنم میخورد منم با موهاش بازی میکردم در گوشم گفت دوس داری ترتیبتو بدم جنده کوچولو من اولش ترسیدم با این برخورد ولی بدمم نمیومد گفتم اهومم خودشو میمالید بهم از شلوارم دستش برد تو انگشتشو کرد توم جیغ کشیدم ولی بیرون نکشید دهنم‌ گرفته بود بعد شلوارم شرتم درورد کصم مالید بعد دوتا انگشتش کرد تو تند تند عقب جلو میکرد درد دلشت بعد بلندم کرد شلوارش درورد گفت بخور منم شروع کردم ساک زدن کلمو گرفت تا ته کرد تو حلقم داشتم بالا میوردم یه ربع اینا براش ساک زدم بعد پامو داد بالا داشت عین سگ میکردتم ولی بعد چند دقیقه درورد داگیم کرد گفت از کون میخام من گفتم نههه درد داره گف خفه شو رو حرف من حرف نزن گفتم چرا گفت کصت انقد گشاده حال نمیده بعد کلی تف زد به در کونم اروم کرد تو از درد پاره شدم ولی بعدش جا باز کرد تند تند تلمبه داشت میزد اخ دروغ نگم تا ۵ صب داشت تو کونم تلمبه میزد همه ابشم خالی میکرد تو کونم ول نمیکرد که تا صب از کون گاییدتم صب نمیتونسم راه برم نمیتونسم برینم نمیتونسم بشینم ولی سوالارو بهم داد منم اون امتحان بیست شدم بعد دیگ باهم دوست دختر دوس پسر شدیم هنوزم د‌وستیمون ادامه دازه خدایی منو تو درسام خیلی کمک کرد

نوشته: سحر


👍 20
👎 32
120601 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

887579
2022-07-30 01:30:34 +0430 +0430

اصلا ۱۹ میشدی کسی شک نکنه

5 ❤️

887581
2022-07-30 01:33:48 +0430 +0430

الان من به تو چی بگم؟😑😑😑

2 ❤️

887588
2022-07-30 01:51:05 +0430 +0430

دبیر شیمی هم نشدیم

3 ❤️

887599
2022-07-30 02:11:02 +0430 +0430

قدیما ی چهارشنبه غروبا ی کسشری شبکه پنج میداد به اسم داستان های باور نکردنی

4 ❤️

887608
2022-07-30 02:29:16 +0430 +0430

الان باید با خوندن این داستانت بگیم؛ پشت هر دختر موفقی یه کیر کلفت هست؟

2 ❤️

887631
2022-07-30 05:15:23 +0430 +0430

پشت هر نمره بیست یه کیر کلفته نتیجه داستان

1 ❤️

887641
2022-07-30 07:28:11 +0430 +0430

یادش بخیر استاد درس تونلمون خیلی جیگر بود یادش افتادم

1 ❤️

887642
2022-07-30 07:57:59 +0430 +0430

مرزهای خیال بافی رو جابجا کرد

1 ❤️

887643
2022-07-30 08:08:20 +0430 +0430

ارزش خوندن نداشت

0 ❤️

887652
2022-07-30 08:37:27 +0430 +0430

خدا خیر دنیا و عاقبت بهش بده
خدا هرچی میخواد بهش بده

0 ❤️

887693
2022-07-30 14:51:33 +0430 +0430

نوشته از نظر نگارش و ادبیات منفی هفت
تخیلات بیست
کسشعر 100%
خب چی داریم یه نویسنده که هوس کیر دبیرشون و کرده اونم تو چله تابستون ، چکار کنم داستان سرایی کنم برای بنده های خدا تو شهوانی
تو حتی عرضه جنده شدنم نداری که اینجا توهمش و داری ،با این وضعتون و در امدتون یه چتر نداشتین که خیس نشی …

0 ❤️

887703
2022-07-30 15:53:00 +0430 +0430

کاش کمتر تخیلاتتونو استفراغ میکردید تو این سایت

0 ❤️

887711
2022-07-30 17:58:07 +0430 +0430

توکه از وجود سایه مامانت کم وکسری بابت کیر نداشتی وقتی کصت به ااون گشادی شده بود ختما کونت عین غار حرا بوده نباید جر میخوردی… ضمنا کیر معلم شیمی با کیر استاد فیزیک تفاوت اساسی داره بروکونت وبده وجقتو بزن پسره کون گشاد ترا چه به دختربودن واستادشیمی وگشادی کص

0 ❤️

887734
2022-07-31 00:32:17 +0430 +0430

کسشعر ترین داستان این هفته بودی تورو خدا ننویس این کسشعر هارو 19 سالته کس نکرده گشاد شد پرده نداشت اگر این دختر از 14 سالگی لول گذاشته بود توش بازم گشاد نبود الان

0 ❤️

887737
2022-07-31 00:37:36 +0430 +0430

کیرِ خاشقچی هفت شب جمعه جا کیرِ بابات با این ذهنِ خلاقُ تخمی تخیلیت!!

0 ❤️

887739
2022-07-31 00:40:57 +0430 +0430

تو بچه کونیه کس مخِ کس میخ، از بس جقیدی مخت اوردز کرده!! داستانای تخمی تخیلیتم به دردِ صفرزنای نَنَت میخوره

0 ❤️

887741
2022-07-31 00:43:36 +0430 +0430

ارواحِ خیگِ گشادِ ننت، تو دختریُ مام پشتِ گوشامون مخملیه!! کیر تنگ گرفده مادر ببین جق چه به روزت انداخته که هویت خودتم گم کردی

0 ❤️

887742
2022-07-31 00:47:32 +0430 +0430

تو ننه جنده ‘سحر’ که هیچ، چاشتُ غروبم نیستی!! تو فقطُ فقط یه پسرِکونیه جقی هستی که از بس کونت مووت مووت میکنهُ هیشکی ام خواهانِ کردنت نیست، افتادی به چرتُ پرتُ افسانه سرایی

0 ❤️

887770
2022-07-31 01:53:26 +0430 +0430

تا ۵ صبح تلمبه؟ جانی سینز هم نیم ساعت بیشتر دووم نمیاره

0 ❤️

887845
2022-07-31 11:29:18 +0430 +0430

نوزده سالت بوده کلاس چندم بودی که پشت کنکور بودی

0 ❤️

887862
2022-07-31 15:30:07 +0430 +0430

اگه بهمون کون میدی نظر بدیم

0 ❤️

887892
2022-07-31 23:48:31 +0430 +0430

سحر! پسرک جلقی بجای صابون گلنار از شامپو بچه کمک بگیر ، کُسخُل خان اون کدوم شرکت کون دریده ای که ننه جانت رو اینقدر ماموریت میفرسته ؟ جلقی خان یه خرده کمتر فیلم بالای 18 تماشا کن . آفرین حالا دندوناتو مسواک کن بعد بشین فیلم کارتون ببین . آفرین پسرخوب و نازنین

0 ❤️

887896
2022-08-01 00:11:41 +0430 +0430

چرا تو همه داستانا مردا یهو به شما خطاب میکنن میگن جنده کوچولو میخوای ترتیبتو بدم بعد اون میگه میخوام از کون بکنم تو اول تنگ بازی در نیاری بعد وا میدی اصلا چ کسشعریه کلا

0 ❤️

888028
2022-08-02 01:23:29 +0430 +0430

یکی پیدا میشه ب ما هم یه حال بده

0 ❤️

888164
2022-08-02 19:19:41 +0430 +0430

به نظرم قبل از اینکه میرفتی شیمی را پاس کنی اول از فارسی و املا شروع میکردی و بهتره از کلاس اول دبستان شروع کنی
وقتی املا بیست شدی بیا اینجا از خالی بندیت بگو

0 ❤️

889538
2022-08-11 07:52:24 +0430 +0430

تخمی

0 ❤️