کونم پاره شد تا تونستم بکنمش

1400/07/27

سلام دوستان شهوانی من اسمم علی این داستان یکم طولانیه ولی یه چیز واقعیه دوست داشتید بخونید دوسم نداشتید نخونید اخراش سکسیه خب بریم سر اصل مطلب از اونجا که من با یکی از رفیقای صمیمیم تو کار ساختمونی کار میکردیم یجورایی شریک بودم یروز زمستون وسله کم‌اوردیم. خودش چون اصل کار بود رفت وسیله رو بگیره بیاد (وسیله منظورم اتصالات لوله اب )دو سه ساعتی طول کشید تا بیاد ساعت پنج غروب رسید دیدم کپکش خروس میخونه چی شده چی نشده مخ یکیو زده بود این دختر که مخشو زده بود اسمش معصومه بود با خواهرش بودن منم با پیله کردنو زور گفتم بعد سه ماه تونستم با خواهرش که اسمش میشد مهسا دوست شدیم این از اشناییمون .

مهسا خانوم دوست پسر داشت ولی چون دوسه بار بهش پیشنهاد دادم رد کرد تو کونم گیر کرد که باید باهاش بخوابم با هزار بدبختی طرح رفاقت با دوست پسرش بریز اینور اونور روز سیزده بدر من مخشو زدم باهم بودیم تا یروز که قرار بود بریم بیرون چهار تایی شب قبلش مهسا پی ام داد تو دوس داری باهام سکس کنی گفتم نه تا خودت نخواهی اصلن. بهت دست نمیزنم (با این حرف هفتاد درصد مخشو میشه زد )کسایی که با تجربه باشن میدونن هر چند من با تجربه نیستم بگزریم کسشر نگم بهتره
گفت من میخواهم من فردا ازت سکس میخواهم اقا ایشالله هر شبتون مثل اون شب من باشه رفتیم حمومم. با سالارمون یه صفایی دادی یدونه زدم تو سرش گفتم فردا میخواهم کس بدم بهت دیدم سرشو بلند کرد یجوری نگام کرد دلم سوخت واسش از حموم اومدم بیرون رفتم سی تومن تلخی خریدم اومدم صبح یه گرم تلخی خودم یه چای نبات رفتیم سمت جنگل ساعت ده رسیدم یه قلیون زدیم منم نشه کرده بودم جاتون خالی کمرم سفت شده بود سالارمم زیر شلوار هی تکون میخورد نهارو خوردیم رفتیم تو چادر رفیقمو زیدش قبلش رفته بودن کارشونو انجام داده بودن …
رفتیم تو چادر چشاشو نگاه کردم پریدیم بهم لبامو قفل کردم دو سه دقیقه لباشو خوردم رفتم سمت سینه هاش همینطوری میخوردم اومدم برم سمت کسش که نزاشت گفت نمیخام ببینی با کلی التماس بزار بخورم گذاشت رفتم زبون اولو زدم به کسش هر چی کوفت کرده بودم بالا اورده تو چادرو تمیز کردم اومدم سر کیرمو هی بالا پایین میکردم بدتر حشری میشد اخر. سر داد زد بکن تو دیگه حرومزاده دیوونه شدم سرشو هول دادم تو انگار یکی با دستش کیرمو فشار میده بیست دقیقه تلمبه زدم ارضا شدم ابمو ریختم رو سینه هاش یکم بغلش دراز کشیدم یه صدایی اومد گفت بازم میخواهم گفتم قلد کردم دیگه نا نداشتم دوباره یه چهل دقیقه ای کردم ولی اخرش کیرم زخم شد از بس تلمبه زده بودم ببخشید اگه زیاد سکسی نبود که جق بزنید ولی عین واقعیت. بود

نوشته: علی


👍 0
👎 47
26901 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

838186
2021-10-19 01:14:37 +0330 +0330

کسکش هرچی موس موس میکردی یارو پا نمیداد یهو گفت فردا میخوام بهت بدم؟
اصل ماجرا اینه که به دوس‌پسرش گفته چشت دنبالشه اونم با گوشی دختره باهات قرار گذاشته گفته فردا ازت سکس میخوام، بردنت بیرون تو چادر کونت گذاشتن تا دیگه از این گوهات نخوری!
ضمناً ریدم به سوادت که یه متن کوتاه نوشتی ۱۰ تا غلط املایی توشه


838187
2021-10-19 01:16:16 +0330 +0330

این چه کسشری بود ساعت 1 شب بخوردمون دادی
خایه خوابیدن ندارم دیگه

2 ❤️

838189
2021-10-19 01:22:28 +0330 +0330

تو قلد کردی کستان نوشتی 👎

2 ❤️

838194
2021-10-19 01:38:42 +0330 +0330

دخترِ با اينكه دوست پسر داشت به توِ چلغوز پيشنهاد سكس داد؟
انقدر سريع بدون هيچ حركتي پا داد؟
اما اصل داستان:قهرمان داستان با دختري در تلگرام دوست مي شود
و آن دختر در روز دوم به آقا پيشنهاد سكس مي دهد و وقتي قهرمان ما به خانه دخترك وارد مي شود دخترك تبديل به مرد كير كلفت مي شود و به همراه تعداد بسيار زيادي از دوستان قهرمان ما را مورد عنايت قرار ميدهد و از آن به بعد قهرمان ما براي ارضا شدن از كپسول آتش نشاني استفاده مي كند و دليلش هم به خودتان مربوط است 😁

2 ❤️

838200
2021-10-19 02:09:42 +0330 +0330

چه بگویم که نگفتم پیداس😅

0 ❤️

838212
2021-10-19 05:37:21 +0330 +0330

تخمی

کپک؟ قلد؟ وسله؟ بگزریم؟ ایشالله؟
با دوست پسرش رفیق شدی؟ خب معلومه بعدش هم با همون دوست پسرش کون‌کونک بازی کردید و کونت گذاشت. بیست دقیقه تلمبه زدی؟ دوباره به فاصله چند دقیقه بعدش چهل دقیقه دیگه تلمبه زدی؟ صبح رفتید تو چادر ولی به ما میگی ایشالله هر شبتون مثل اون شب باشه؟ شب بردنت یا روز؟ تکلیف ما را روشن کن. شاشیدم توی چادری که توش استفراغ هم کرده باشند.

ها کـُ‌کا

4 ❤️

838232
2021-10-19 08:35:42 +0330 +0330

قلد کردی با این کستان نوشتنت

1 ❤️

838236
2021-10-19 10:21:59 +0330 +0330

هاینریش خان
حاژی ژون، مگه من تو کار مواد هستم که اژ من میپرسی؟ فکر کردم منظورش عرق سگیه.

2 ❤️

838262
2021-10-19 14:06:50 +0330 +0330

ممنون از کس و شعری که تفت دادی

0 ❤️

838265
2021-10-19 14:17:18 +0330 +0330

حالا این داستان طولانیش بودا خخخ
زایده ذهن مریض یه جقی

1 ❤️

838268
2021-10-19 14:23:37 +0330 +0330

با شیره فقط بیست دقیقه کردی اومد !؟
زود انزالی مفرط داری که …
با کاندوم بیست دقیقه میکنن …!

3 ❤️

838269
2021-10-19 14:23:57 +0330 +0330

کص ننت!

1 ❤️

838271
2021-10-19 14:55:24 +0330 +0330

نخوندم چون بی ادبی .

0 ❤️

838487
2021-10-20 23:49:30 +0330 +0330

« اومدم برم سمت کسش که نزاشت گفت نمیخام ببینی با کلی التماس بزار بخورم گذاشت رفتم زبون اولو زدم به کسش هر چی کوفت کرده بودم بالا اورده تو چادرو تمیز کردم»
این یه تیکه از کستانت به تنهایی مدعی اصلی جایزه نوبل ادبیه. البته نوبل ادبیات طنز
گفت نمیخام ببینی؟؟؟؟؟؟؟ 😂😂😂.ای ننگ به نیرنگ تو هربار که میخونم افق‌های جدیدی از کسشری که نوشتی برام روشن میشه

1 ❤️

838545
2021-10-21 02:50:05 +0330 +0330

خارکصه اول نوشتن یاد بگیر بعد بیا داستان بنویس فک کنم زنگای انشا تو مدرسه ناظم میومده وسط کلاس میبردت تو دفتر تقه توقه بازی میکردین مادر کصه کیرم تو کص ننت

0 ❤️

838604
2021-10-21 15:28:25 +0330 +0330

گرز رستم تو كونت ننويس مرتيكه جقي

0 ❤️