کونی شدن بابک

1400/07/25

سلام دوستان عزیز خسته نباشید که اینقدر خاطرات جقی و یا فانتزی های که به حقیقت تبدیل نشده ان ولی خوب تبدیل به داستان شده اند. کونی شدن دست خود آدم نیست البته این نظر شخصی منه به کسی ربط نداره بستگی داره داره به اون اولین باری که یه نفر سوراختو فتح می کنه که این تبدیل بشه به دو یا چند بار دیگه کونی شدی دست خودت نیست دیگه ادم جور می کنی که تو رو بکنه من می گم پدر مادر ها خیلی توی این مسئله می تونند دخیل باشند با حفاظت از بچه ها شون .برسیم به اصل داستان 10سالم بود که با مادرم اومده بودیم خونه دوستش مهمونی .من با سعید پسر دوست مادرم 4 سال اختلاف سنی داشتم ولی خوب فوتبال الان همه با هم بازی می کنن بازی کردن تو کوچه و کثیف شدن البته هر دوتامون کثیف شدیم مادر سعید سعید رو فرستاد حموم و از اونجایی که من خیلی کثیف شده بودم و خونه اونا مهمون بودیم و مامانم منو فرستاد تو حموم کفت تو هم برو هم لباس هاتو عوض کن هم سرو کله ات تو بشور که خیلی کثیفه .منم بی خیال رفتم حموم مثل خونه خودمون لخت شدم خوب بین رختکن و حموم یه دره همیشه در زدم گفتم سعید منم بیام یه دوش بگیرم و اینا همه در بی خیالی محض و بدون هیچ اطلاعی صورت گرفت.سعید در رو باز کرد بخار اب خیلی زیاد بود سعید هم کفی .در حموم نیمه باز موند رفتم زیر دوش و شروع کردم به شامپو زدن سرم که دیدم سعید هم داره به من کمک می کنه از بشت بهم چسبید داشت کل بدنمو کفی می کرد دستش رفت تو شرتم و کونم رو هم کفی کرد دیگه خجالت کشیدم وگفتم مرسی ولی اون ول کن نبود شرتم داشت پایین اومده بود و سعید با دستش داشت لای کونمو کفی می کرد هیچ حسی جز خجالت و ترس نداشتم از پشت بهم چسبید و کیر راست شدش رفت لای کونم سعید داشت زبون می ریخت که فوتبالت خوبه و من از خجالت سرخ شده بودم که خواهر سعید با یه پسی محکم سر رسید سعید گفت داشتم سرشو می شستم و…که خواهرش گفت اره مرگ خودت .رویا منو شست لباس پوشوند و یه بوس ابداراز لبم گرفت به من فهموند که چیزی به مادرم نگم رویا خیلی خوشکل بود من هم به مادرم نگفتم البته هنگ بودم همش به چند دقیقه حموم فکر می کردم یکسالی گذشت من کلاس پنجم تموم کرده بودم و وارد راهنمایی شدم حامد یکی از بچه هایی بود که خیلی با هم دوست بودیم هر روز با هم می رفتیم مدرسه و بر می گشتیم کی از روز ها حامد منو دعوت کرد خونشون رفتم مادرش بود خیلی از من پذیرایی کرد بعد رفتیم اتاق حامد شروع کردیم به حرف زدن و آخرش شد کشتی گرفتن دو سه باری حامد انداختم و من افتادم روش تو همین حین که روش بودم راست کردم خوب حامد کون تپل و نرمی داشت دیدم هیچ عکس العملی نشون نمی ده حس خوبی بهم می داد که حامد گفت نوبت منه گفتم چی گفت همین که رو خوابیدی و داری می کنی گفتم خجالت بکش کردن چیه گفت پس چرا راست کردی الان به مامانم می گم من از خجالت سرخ شدم و گفتم باشه زشته به مادرت نگو منم خوابیدم و حامد روی من خوابید خیلی سریع راست کرد و رسما داشت می مالید حامد از این داستان ترس من از مادرش سواستفاده کرد و این مسئله بمال بمال طولانی شد و دیگه جوری شد که جفتمون اعتیاد پیدا کرده بودیم یه سالی که گذشت کار به لخت شدن و انگشت کردن هم رسید .ولی خوب این رابطه فقط بین ما دونفر بود و با هیچ کس دیگه رابطه برقرا ر نمی کردیم البته دلیلش فقط ترس بود تا اینکه فیلم گوشی ها اومد .سال سوم راهنمایی بودیم که خونه حامد اینا خالی بود با حامد داشتیم برای اولین بار یه فیلم گی می دیدیم لب گرفتن ساک زدن و تو سوراخی رو برای اولین بار اونجا دیدیم دستامون توی شرت یک دیگه بود و داشتیم واسه همدیگه می مالوندیم که حامد یه لب از من گرفت منم سرمو بردم طرفش یه لب ازش گرفتم حامد سرشو آورد سمت شلوارم و از روی شلوار شروع به خوردن کیرم کرد من نامردی نکردم و شلوار و شرتمو دادم پایین وبرای اولین بار حامد کیرمو خورد دقیقا مثل فیلم خوب و منم سرشو نوازش می کردم حال خیلی خوبی بود توصیف نشدنی اینقدر خورد و با کیرم ور رفت که برای اولین بار من ارضا شدم خیلی خوب بود هیچ وقت چنین حالی نکرده بودم شلوارشو داد پایین گفت تو بیا بخور منم سر کیر حامد که انداختم تو دهنم پیش ابش اومده بود شلوارم پایین بود همونجوری شروع کردم به خوردن براش کیرش از مال من هم بزرگتر بود و هم کلفتر واسه یه 14 ساله خیلی بزرگ بود حامد با یهدستش سرمو نوازش می کرد که اینکارش خیلی حال می داد وبادست دیگه اش کونمو می مالید که شنیدن صدای تفش متوجه شدم که سوراخم داره تفی می کنه یه انگشتش راحت می رفت تو و حامد توی سوراخم می چرخوند چنان خارشی سوراخم گرفته بود که با کونم به حامد فهموندم که بیشتر می خوام حامد انگشت دومش رو هم کرد تو پا هام بی حس شدم و می لرزیدن و حامد شهوتی تر که اینکار رو تند تر می کرد دیگه من کیر حامد نمی خوردم و فقط داشتم از انگشت کردن حامد لذت می بردم که می گفتم حامد بکن بکن بکن که حامد داگی منو رو مبل خوابوند کیرشو به سوراخم می مالوند خارش کونم هزار برابر می شد یه تف خیلی لزج به کیرش زد سر کیرشو گذاشت رو سوراخم با اولین فشار کله کیرش اومد تو یه درد ریزی داشتم که با سوزش قاطی بود حامد گفت چی شد گفتم می سوزه گفت تحمل کن اولش اینجوریه همونجوری روی مبل خوابیدم حامدم با من اومد و روم خوابید با فشار بدنش بقیه کیرش اومد داخل یک یا شاید دو دقیقه همونجوری روم خوابید کیرش رو توی عمق وجودم حس می کردم دوتا دستاشو روی لپ های کونم گذاشت و خودشو به آرومی بلند کرد کل کیرش در اومد بهم گفت کونتو بده بالا منم همین کارو براش کردم دوباره سرش گذاشت رو سوراخم و با فشار کوچیکی کل کیرشو جا کرد خیلی لذت بخش بود یه دقیقه نشد که توی تکرار همین پوزیشن دوباره ارضا شدم ولی حامد تازه گرم شده بود و داشت با کونم حرف می زد و قربون صدقه اش می رفت و منم حشرم هزاران برابر می شد تا اینکه توی یکی از این تلمبه زدنها منو سخت فشار داد و کیرش تا عمق وجود من رفت و ارضا شدنش رو حس کردم اب که نداشت در حد دو یا سه قطره جفتمون تازه بلوغ شده بودیم فقط یکیمون با دادن حال می کرد یکی با کردن یه دوسه سالی باهم بودیم تا اینکه آخرای دبیرستان از هم جدا شدیم البته چند باری هم من کردمش ولی دادن بیشتر بهم حال می داد الان هم با هم تلفنی در ارتباط هستیم ولی خیلی وقته قرار نذاشتیم .ببخشید یه کم طولانی بود ولی واقعی بود .

نوشته: بابک


👍 17
👎 9
16701 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

837885
2021-10-17 02:29:08 +0330 +0330

نمیدونم چرا دو سه بابک دیگه هم میشناسم اونا هم کون میدادن !

2 ❤️

837886
2021-10-17 02:41:59 +0330 +0330

کی م تو عمق مغز جقیت چاقال

0 ❤️

837896
2021-10-17 04:30:03 +0330 +0330

چند وقت بیش ( پارسال ) با یه پسر ناز و خوشگل به نام بابک تو سایت شهوانی آشنا شدم و هر دوتامون ساکن تبریز هستیم و با قرار قبلی اومد وتو ماشین برام ساک زد ومنم برا اولین با انگشتم سوراخشو باز کردم و کلی حال کرددیم.
فرداش واسه تلگرامش پیام سلام و احوالپرسی فرستادم و از بد شانسی مادرش جواب داد و برام بد بیراه گفت . البته اکانت قبلیم پاک شد و این اکانتم برا امروزه و امیدوارم بازم همدیگه پیدا کنیم.

0 ❤️

837920
2021-10-17 11:41:50 +0330 +0330

شرتم داشت پاین اومده.
صد بار نگفتن در حال جق چیزیننویسید. کون مغز

0 ❤️

888882
2022-08-07 06:37:50 +0430 +0430

منم میخوام

1 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها