سلام
اسمم امیر هست و از ۱۴ سالگی توی محلمون دستمالیم میکردن و یادم میاد دو سه تا از بچه های محله ک اون موقع ۲۰ سالشون بود ، دو سه باری منو بردند حموم و در حد لاپایی باهام حال کردن.
دقیق نمیدونم کی کونموافتتاح کرد اما تا بزرگتر شدم دیدم ک یه کونی شدم و هر روز زیر یکی خوابیدم.از همکلاسی بگیر تا هم محله ای و کوچیکتر از خودم منو میکردن. من پوستم سفیده و وزنم ۷۶ و چون فوتبالی بودم رون هام بزرگ بود و چون اکثرا توش میکردن ، کونم بزرگ و گرد شده بود.یادمه یه همکلاسی داشتم و کیرش واقعا خوش فرم بود اما از سکس هیچی سرش نمیشد و همون اول میگفت بخورش و تا خیس میشد میخوابوند منو و میزد روی کونم یا گاز میگرفت کونمو ، راستش بدنم سفیده و موهای بدنمو هر دفعه میزدم. تا لاشو باز میکردن و سوراخمو میدیدن میزاشتن توش.خلاصه هر دفعه یجوری منو میکرد و ابشو خالی میکرد توش. اون لحظه ای ک ابش میومد و کیرش توی سوراخم بزرگ و کوچیک میشد خیلی بهم لذت میداد. ولی بعدش سریع بهم میگفت برو ک مامان و بابام میان.
منم دیگه علاقه ای به دادن بهش نداستم چون اصلا نمیدونست چجور باید کون بکنه و طرفشو اماده کنه.
گذشت تا اینکه یکی از رفیقام ک متاهل هم هست(ارمان و حدود ۳۰ ساله) باهم رفتیم بیرون و توی ماشین بودیم تا اینکه به جا وایساد تا خرید کنه ، تب لتش هم تو ماشین بود ک از روی فضولی صفحشو باز کردم و دیدم قفل نداره ، رفتم توی گالری و دیدم ک پر از فیلم و عکس سوپره ، وقتی اومدش ب روی خودم نیوردم ولی شب ک رفتم خونه بهش تو تل اس دادم ک ارمان این چ فیلمایی بود ک توی گوشیت بود؟ تو مگه زن نداری؟ گفتش ک چرا دیدی و از این حرفا. منم ک حسابی داغ شده بودم گفتم دوس داری یه شب به جای زنت باشم؟ اولش جا خورد ولی بعدش گفت ک باشه و فردا بیا فلان جا
صبحش رفتم حموم و حسابی صافکاری کردم و ظهرش رفتم اونجایی ک گفته بود
اولش کار خاصی نکردیم ولی یکمی ک گذشت بهم گفت بخواب ، منم خوابیدم و شلوارمو کشیدم پایین. تا شرتمو در اوردم شق کرد و با دستاش لای کونمو باز کرد و شروع کرد ب خوردن و لیسیدن سوراخم(قبلش حسابی تمییز کرده بودم و با اب توشو شسته بودم) وقتی زبونشو میکرد توش دیونه میشدم. دیگه طاقتم تموم شد و خودش فهمید ک دلم میخواد.بهم گفت لاشو باز کن و منم از خدا خواسته باز کردم و اروم سرشو گذاشت توش.همین ک یکمی کرد توش دردم گرفت و خودم سفت گرفتم. بهم گفت مگه قبلا ندادی؟ گفتم چرا ولی نمیدونم چرا هر دفعه ک میدم گشاد نمیشه و سری بعد دوباره درد داره. ارمان ک حسابی حشری بود ولی کارشو ب
لد بود و دوباره لای کونمو باز کرد و کیرش ک فقط سرش توش بود و بیشتر کرد توش.همین ک نصف کیرش رفت توی کونم دیدم ابش اومد و کیرش داره توی کونم بزرگ و کوچیک میشه? بش گفتم ک چقدر کمرت شله و زود ابت اومد. گفتش ک من زنمو ۲۰ دقیقه میکنمش و ابم نمیاد ، ولی سوراخت خیلی تنگه و نزاشت تلمبه بزنم و ابمو اورد. بعدش لباس پوشیدیم و رفتیم.
فرداش دوباره اس داد ک بیا، منم لباس پوشیدم و رفتم.این دفعه بهم گفت ک هفتی بهم بده ولی من کمرم درد میگرفت و میگفتم نه
بهش گفتم ابتو دیگه نریز تو کونم و دوس ندارم و مریض میشم و گفت باشه
اخرش همونجور خوابیدنی شرتمو دراورد و دوباره لای کونمو باز کرد و شروع کرد به خوردن ، منم ک داغ شده بودم بهش گفتم ارمان بکن توش. اونم ک دید من از خدامه ی تف انداخت روی سوراخمو شروع کرد به کردن. منم ک حسابی توی لذت بودم خودم لای کونمو واسش باز کرده بودم ک تا تخماش بکنه توی سوراخم. داضت ابش میومد ک گفت کجا بریزم؟ منم گفتم بریز توش عزیزم و خودمو چسبوندم بهش ک نریزه بیرون ابش.اون روز هم گذشت و من دیگه عاشق کیر بودم ولی به هر کسی نمیدادم و نمیخواستم اسمم جایی برده بشه
هفته ای یه بار میرفتم پیش ارمان و یه حال اساسی به خودم و خودش میدادم. تا اینکه رفتم توی فکر یه همکلاسیام ک خوشگل بود، بهش پیام دادم و اخرش باهاش قرار گذاشتم ک ببینمش. فقط لنگ مکان بودیم ک یادم به ارمان افتاد و کلید خونه رو ازش گرفتم( یه خونه دیگه داره ک از پدرشه و چون پدرش اینجا نیست ، کلیداش دست اونه). کلیدارو گرفتم و همکلاسیم ک اسمش اشکان بود و بردمش اونجا. طبق معمول کونمو صفا داده بودم و براش تراشیده بودم. خودم شرتمو دراوردم و خوابیدم ک بکنتم ، چون فقط خوابیدنی میدادم ، همیشه باید خودم لای کونمو باز میکردم و این دفعه هم بازش کردم واسه اشکان. کیرش کوچی
ک بود ولی همین ک کرد توم دردم گرفت. یکمی ک گذشت دردم کم شد و دیگه باز شده بود براش. داشت تلمبه میزد و از پشت کمرمو میمالید ک گفت هفتی شو ، منم قبول نکردم و وقتی اصرار کرد و گفت اگه هفتی نشی میرم، گفتم باشه
هفتی شدم و پاهامو گرفتم بالا ک کیرشو کرد توم و شروع کرد به خوردن سینه هامو لیسیدن بدنم. منم ک نمیخواستم ابشو بریزه توم ، با این کارش داغ شدم و پاهامو دور کمرش حلقه کردم و چسبوندم ب خودم ک ابش اومد و ریخت توم. این سکس خیلی بهم چسبید ولی اشکان فهمیده بود و واسه اینکه بیاد منت میزاشت و منم بیخیالش شدم.
بازم ارمان و این اخرا ارمان قبل از اینکه کیرشو بکنه توم یه قرص زرد رنگ( ویتامین d) میزاشت دم سوراخمو با کیرش میکرد توی کونم و بعدا فهمیدم ک واسه اینکه منو ابنی نگه داره و از دستش نرم ، قرص و بعضی وقتا ک سوراخم گشاد شده بود یه قند کوچیک مینداخت تو سوراخم بعدش ابشو میریخت توم( حتما همتون میخندین ولی من خودمم اولش نمیفهمیدم و وقتی ک دو روز اب تو کونم ریخته نمیشد و نمیکردنم ، سوراخم بدجوری میخارید و واسه متوقف کردنش باید میرفتم سراغ ارمان و بهش میدادم تا خوب بشم)
خلاصه این اخرا هر جوری بود تحمل کردم و بهش ندادم تا دیگه یجورایی خوب شدم و به کسی ندادم
چون از این همه ابی ک توم ریخته شده بود ( ده تا ادم مختلف) میترسیدم ک نکنه بیماری بگیرم ، رفتم ازمایش دادم و چیزیم نبود ، ولی حتما برای رابطتون از کاندم استفاده کنین ، ی لذت نیم ساعته ارزش نابود کردن زندگی و گرفتن ایدز یا بیماری رو نداره
ببخشید ک بد نوشتم ، اولین بار بود ک مینوشتم?
نوشته: امیر
اه چقدر اینحا کونی هست که همش پر از داستان گی هست
عمو کاندومی؟سر در شهوانی وایسا هر کی اومو یه بسته بده بش یه پولم ازشون بگیر سود داره ها.کارگرم خواستی خودم میام:)
فک کنم فقط من ابمو نریختم توت :|
هرکی از بغلت رد شد ابشو تو کونت خالی کرد
فقط مونده بود گربه های نر محلتون بیان بکنن تو کون مبارکت
راستشو بگو چه نسبتی با عمو کاندومی داری…خخخخخخخخخخخخخخخخخ
هر جور فکر میکنم میبینم فقط به موجودات فضایی کون ندادی
مرسی بابت درس اخلاقی تهش???