کون دادنم به داداشم تو استخر

1397/02/27

سلام این داستان گی هست
من پژمان و داداشم ساسان.قدمون ۱۷۵ و وزن من ۷۵ و داداشم ۸۰.هم سنیم و دوقلو اما چند سالی دوران دانشجویی خونه مجردی داشتیم و من عملا زنش بودم و شاید چند صد بار منو کرده بود و همین باعث شده من باسن و رونهام حساس باشن و با کوچکترین دستمالی یا پوشیدن شلوار تنگ تحریک بشم.بریم سر اصل خاطره.
بعد از مدتها اومده بودم کرمان پیش داداشم بهتر بگم بکن قدیمی که واقعا زنش بودم قبلا.شاید حسش رفته بود و شاید هم نمیخواست منو بکنه مثل اون سالها.یه قرار استخر یهویی از طرف بابام جور شد با تخفیف حسابی اوکی شد بریم.سانس رزرو شده بود وجمعیت خیلی کم بود و تخفیف محدود بود.من مایو همرام نداشتم و داداشم یه مایو قرمز تنگ بدون پاچه بهم داد که وقتی دیدمش شک کردم داداشم عمدا اینو بهم داده.خلاصه رفتیم رسیدیم استخر.من همیشه پاهام شیو میکنم و هرلحظه اماده دادنم.یه جورایی بعد از اون مدتهای طولانی کون دادنم به ساسان عادت شده برام که تمیز باشم.بگذریم.لحظه عوض کردن لباس داداشم نگاه کیرش کردم راست نبود ولی خوابم نبود و کاملا برجسته بود.از کیرش بگم که عالیه مخصوصا برا کون کردن وسایزش ۱۸ هست و نسبتا کلفت.حالم یه جوری بود مثل زنای بیوه که تو حسرتند.حس کردم اونم وقتی من لباس عوض میکردم حواسش به من بود.بخصوص موقع شورت عوض کردن بهش گفتم حوله بگیره کسی نبینه حال نداشتم برم اتاق دوش و یا شاید کرم داستم کون نمایی کنم برا داداش.اونم نگاهش رو باسن و پاهام بود.اونم رفت شورتشو تو اتاق دوش عوض کرد.
رفتیم تو استخر.شنا بلد نیستم.ساسن یه کوچولو بلده.ولی جفتمون رفتیم تو ۱.۵ متری.اولش فقط حواسم به شنا بود و آب و دست و پا زدن برا یاد گرفتن.شورتم وقتی خیس شده بود جذابتر کرده بود کونمو.اینو تو آینه سالن دیدم و تحریک شدم دوباره.حالم دست خودم نبود.جلو داداشم قرش میدادم.حواسش بهم بود منم کونمو مالیدم چندبار.دوباره اومدم تو اب. شروع کردم آب بازی مجدد ولی اینبار کنار ساسان و خودمو میمالیدم بهش.اونم‌ بیتفاوت برخورد میکرد و منو سرخورده و عصبانی میکرد.چند باری پیامکی بهم گفته بود که دیگه نمیخاد سکس داشته باشه باهام اما امیدوار بودم جدی نگفته باشه.من سکس میخواستم.رفتیم برا جکوزی بعد سونا خشک تا رسیدیم به سونا بخار.داداشم نشست و من از شهوت زیاد رو تختگاه کنار داداشم نشستم.شهوتی بودم و بازم رفتم اونورتر و اینبار به شکم خوابیدم.بخار زیاد شده بود چون چشم الکترونیکی داشت و با اومدن ما داخل بخار فعال شده بود.امیدوار بودم داداشم دیده باشه منو.شروع کردم باسن خودمو مالیدن.لامصب بیا تا کسی نیومده.یه دفعه دستشو رو دستم که باسنمو گرفته بودم و میمالیدم حس کردم.آخخخخ گفتم و اونم بدون حرف زدن شروع کرد مالیدن باسنم.دستامو از باسنم برداشتم و دادم زیرم که باسنم هم بیاد بالاتر.وای خدای من اومد روم دراز کشید تا اومدم لذت ببرم بلند شد و گفت پاشو خوابیده تابلوست وایساده بکنمت بریم.داشتم دیوونه میشدم.سریع پاشدم و دیدم شورتشو داد پایین و گفت اول بخور.با حرص شروع کردم خوردن.اوووووممممم.عالی بود.زیاد وقت نداشتم و باید لذتمو کامل میکردم برا همین سریع تخماشم خوردم براش و برگشتم و گفتم بکن توروخدا بکن.اونم میدونست من الان مثل قبل گشاد نیستم ولی با همون شکل قبلی بلافاصله تا ته زد.درد داشتم اما لذتی صدبرابر باعث شد تحمل کنم و تلمبه بخورم و لذت ببرم.میدونستم ابش زود نمیاد ولی عجله داشتیم و باید تحمل میکردم ضربات محکم و پیاپی رو.دمش گرم عالی میکنه همیشه.بعداز مدتی ابش اومد و بدون پرسیدن همشو ریخت داخل.من به حالت خم شده کون دادم ولی لحظه اومدن آبش پاشدم و کامل خودمو دادم تو بغلش ولی کونمو نذاشتم از حالت قمبل دربیاد و لذت ساسان کم بشه برا همین باسنمو به عقب فشار میدادم.آبشو کامل خالی کرد.کیرشو دراورد منم شورتمو دادم بالا و تو اوج بودم که سرم گیج رفت ازش خواهش کردم منو ببره بیرون که حالم خوب نبست.دستمو محکم گرفت و با خودش کشید.ناراحت به نظر میومد.سرگیجه داشتم و وقتی اومدیم بیرون کنار سونا رو تختگاه به شکم دراز کشیدم.اونم نشست کنارم.حالم بهتر بود نگاش کردم ناراحت بود و گفت قسم خورده بودم دیگه نکنمت منم عدرخواهی کردم و گفتم شورت باحالی دادی تحریک شدم که گفت عمدی نبود و فقط همینو غیر از شورت خودم داشتم.اومدیم خونه و حرف نمیزد باهام.حس بدی داشتم اومدم از کرمان و بعد از یه هفته پیام داد ناراحت نیستم و تو هم ناراحت نباش.الانم هروقت ناراحت میشه ازم میگه میبرمت تو استخرا.منم میگم از خدامه.
امیدوارم خوشتون اومده باشه به جان همه عزیزام اینا داستان نیست و خاطرست.
فحش هم به خودم میخاین بدین چون هرکارتون کنن فحش میدین.ولی حرمت ناموس ادمو نگه دارید وگرنه به ناموس خودتون.

نوشته پژمان


👍 8
👎 10
153817 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

688135
2018-05-17 20:51:07 +0430 +0430

يه دور نوشته تو بخون بعد بيا دم از ناموس بزن!!

0 ❤️

688157
2018-05-17 23:51:21 +0430 +0430

فحش نمیدم…

شاید چون نمیدونم چی بهت بگم که لیاقتت باشه،باس دلم به حالت بسوزه یا هر چی از تایپم در میاد باس بهت بگم…عجب وضعیه…

0 ❤️

688175
2018-05-18 02:20:53 +0430 +0430

قدیما داداشا باهم میرفتن دعوا، الان کون هم میذارن کلا سبک همه چیز عوض شده

4 ❤️

688189
2018-05-18 05:38:29 +0430 +0430

کس کش هر داستانی که میبینم این یارو زیرش نوشته از کاندوم استفاده کنین
گاییدیمون. یه بار گفتی بسه دیگه دستت هم درد نکنه. چشم!! استفاده میکنیم
ولی اینکه هنوز جوهر داستانا خشک نشده بیای وسطش بنویسی با کاندوم سکس کنین واقعا رو مخه

2 ❤️

688206
2018-05-18 08:30:18 +0430 +0430

حیف فهش بدیمت

1 ❤️

688211
2018-05-18 09:26:31 +0430 +0430

من دو تا داداشو میشناسم همدیگرو میکنن …
یکیشون منم کرده…

0 ❤️

688213
2018-05-18 09:49:41 +0430 +0430

بیا تهران بکنمت روشن بشی

1 ❤️

688222
2018-05-18 10:53:50 +0430 +0430

در ایران به درجه ای از کسشعری بشریت رسیدیم که هر چی بگی از ما بعید نیست.
خسته نباشید برادران دلاور. اصلا مجسمه شاهو کشیدن پایین که مجسمه شما رو در پوزیشن 69 به جاش بذارن.

0 ❤️

688230
2018-05-18 12:15:25 +0430 +0430

عمرا داداش همچین کاری بکنه، اونم دوقلو

0 ❤️

688238
2018-05-18 13:45:24 +0430 +0430

راستش نمیدونم اما من خوشم اومد عالی بود
بازم بنویس

1 ❤️

688248
2018-05-18 14:36:38 +0430 +0430

کونی شدن امت مسلمان وهمیشه درصحنه رابه خادمین شریفین مکه مکرمه تبریک میگوییم

0 ❤️

688256
2018-05-18 16:12:21 +0430 +0430
NA

خداوند تورا مرگ دهد اي كوني پا پتي نفرين خدايان بر تو نفرين خداي امون و كي ر انخ ماهو در سوراخت اين كثيف

0 ❤️

688271
2018-05-18 20:03:29 +0430 +0430

وجدانا همون اولش رو که خوندم فهمیدم چه چرت و‌پرتی هست و‌نخوندم‌
و وقتی نظرات بچه ها رو خوندم فهمیدم بسیار کار درستی کردم که وقتمو صرف خزعبلات تو نکردم
یه دیسلایک هم دادم دیسکلایت ۱۷ مال من بود

0 ❤️

688364
2018-05-19 05:15:02 +0430 +0430

مرده شور خودتو و داداشتو ببرن اسغال

0 ❤️

703012
2018-07-17 21:00:42 +0430 +0430

من داستانو نخونده اومدم نظر بدم.

از عنوان داستان مشخصه که کثافت بازیه. واقعی بودن یا نبودن داستان برام اهمیت نداره.

فقط یه خاهش دارم لطفا داستان فیک اپ نکنید مخصوصا اونم در این موردها که خانوادگی هست.

شما فکر میکنید که یک داستان اپ کردمو خلاص اما بچه های این سایت متأسفانه دو برابر افراد دیگه هستن و اونا زود تحت تاثیر قرار میگیرن و علاقه پیدا میکنن که این داستانارو به واقعیت تبدیل کنن و همین هم یک سری مشکلات بسیار فجیه ب وجود میارن اعم از فساد در جامعه و…

0 ❤️