سلام دوستان من نفس هستم و بعد از این ماجرا علاقه زیادی به کون دادن پیدا کردم

موضوع برمیگرده به چند سال پیش که دانشجو بودم و تو یکی از شهرستانهای اطراف تهران درس میخوندم

یه بار موقع برگشت به تهران دیر وقت شده بود و هیچ ماشینی نبود و طبق معمول پر از کامیون

یکی از کامیونها واسم بوق زد و وایستاد و گفت کجا میری گفتم تهران سوارم کرد و شروع کرد به حرف زدن و خاطره تعریف کردن
هیکل گنده ای داشت و چشماش برق میزد
از اینکه همش تو جاده است و خیلی وقته سکس نداشته با زنش و اینا حرف میزد و همش میگفت تو چقدر وقته سکس نداشتی و دوست دختر داری یا نه و کیرت چقدره و از این حرفها

وقتی فهمید من کیرم کوچیکه یهو مهربون شد و همش نگاش به پاهام بود
اینم بگم که پاهام رونام و کونم تول و گوشتیه و همیشه شلوار تنگ میپوشم اونم ازم خواست که کاپشنمو در بیارمو راحت باشم

منم قبول کردم و راحت نشسته بودم که دیدم همس دستش روپاهامه و میماله
اینقدر مالید که کم کم دیدم حس خاصی بهم دست داد و کم کم دستشو کرد لای پام
منم که خوشم اومده بود چیزی نمیگفتم تا دیدم دستشو برد پشتم و شروع کرد به مالیدن کونم

منم دیگه داستم میرفتم تو فضا و خوشم اومده بود
اونم کیرش شق کرده بود که یهو دست منو گرفت و گذاشت رو کیرش
از تعجب نگاش میکردم که یهو گفت چیه دستتو دورش حلقه کن و ماساژ بده که منم گفتم چشمو اینقدر مالیدم که دیدم داره حال میکنه گفت بزار دهنت اولش گفتم نه اما دیدم هی اصرار میکنه گذاشتم دهنمو حسابی خیسش کردم تا یهو گفت دیگه بسه و یهو نگه داشت
پرده پشتشو زد کنار و گفت برو بالا رو تخت منم رفتمو دیدم اومد یهو شلوارمو داد پایین و گذاست رو سوراخم و آروم آروم فشار داد تا رفت تو و شروع کرد به تلمبه زدن

منم کم کم کونم جا باز کرد و داشتم حال میکردم
اولین بارم بود که کسی اینجوری بهم توجه میکنه و با له له دلش میخواد کونمو
دیگه نزدیک ده مین تلمبه زد تا آبش اومد و ریخت توم و همش قربون صدقم میرفت و میگفت تو باید دختر میشدی و چه کون خوبی داری
شلوارشو پوشید و رفت پشت رول و شروع کرد به حرکت
هنوز یه ساعت راه نرفته بود که دوباره زد کنار و اومد پیشم و دوباره خواست بکنه گفتم نه دیگه اما گوش نمیکرد و ایندفعه نیم ساعتی تلمبه میزد

من دیگه تو آسمونا بودم که همزمان آبمون اومد و بازم تو کونم خالی کرد
خیلی حس خوبی داشتم
احساس میکردم زنم و شوهرم داره میکنه
از اون روز مزه اش رفت زیر زبونمو دیگه همش دلم میخواد بدم
هیچ حسی به دخترا ندارم و شاید برم عمل کنم کلا دختر بشم چون هیچ لذتی بالاتر از دادن نبود واسم
دلم میخواد همیشه مفعول باشم و کیرای مختلف تست کنم
ببخشید که طولانی شد

نوشته: Nafas.kontala