من اسمم امین 22 سالمه.سفید بی مو که کون تپلم با سوراخ خوشگل تقریباً معروف شده.من به دلیل ضمانت رفته بودم زندان.من گی هستم و بات(یعنی همیشه باید کون بدم).حالا که رفته بودم زندان با خودم گفتم معلوم نیست چند وقت اونجا باشم حالا چطور تو زندان جلوی این همه آدم و دوربین کون بدم. از همه مهمتر چطور یکی پیدا کنم که منو بکنه.همین که وارد زندان شدم چون یه کم آشنا داشتم و کامپیوتر بلد بودم رفتم قسمت اداری.حالا دربدر دنبال یکی بودم منو بکنه. تا اینکه یه روز که از قسمت اداری برمیگشتم تو بند نگهداری دیدم یه پسر خیلی خوشگل رو آوردن افسر نگهبانی. سریع رفتم جلو و به بهانه صحبت کردن با افسر نگهبان پسر رو ورانداز کردم. تقریباً هم سن خودم بودم خیلی خوشگل با لبایه قرمز و مهمتر اینکه قدش 178 و وزنش زیاد نبود ولی سینش خیلی بزرگ بود یعنی پستوناش یه جوری نشون میده خاصه. با خودم گفتم شاید دوجنسه باشه یا…
بالاخره کارش تموم شد و میخواست بره تو بند نگهداری جدیدالورودها که رفتم جلو و شروع کردم به صحبت. خوب که گرم گرفتیم سریع گفت من خمارم متادون میخورم نداری.خوشحال شدم گفتم این بهترین اهرمه. رفتم بهداری براش متادون آوردم. اسمش امیرحسین قربانی بود و بردمش پیش خودم.شب که شد و چراغها رو خاموش کردن شروع کردم به حرف زدن و اینکه امیرحسین چکاره است. بهش گفتم امیرحسین من هر روز برات متاودن میارم و تو در عوض برام یه کاری برام بکن.گفت چی؟ گفتم حقیقتش من گی هستم و … حرفم تموم نشده بود که پرید تو حرفم و گفت منم گی هستم.میخواستم پر در بیارم.مگه میشد این پسر به این نازی گی باشه تو این زندان همون چیزی بود که من میخواستم.از کلاس 10 فهمیده بود به جنس موافق گرایش داره. ازش پرسیدم چرا سینه هات اینقدر بزرگه برعکس هیکلت که زیاد بزرگ نیست.گفت نمیدونم از بچگی اینجوری بودم. رفتیم رو یه تخت دراز کشیدیم و پرده جلو تختم رو تا نصفه کشیدم.بهش گفتم میشه دست بکنم تو سینت و تو هم دست بکن تو شورتم و کونم رو بمال.یواش دستمو بردم زیر پیرهنش وای چه سینه های نرمی. مو که اصلا نداشت و چقدر نرم بود.شروع کردم به مالش سینه هاش دقیقاً مثل سینه زن بود.اونم دست کرده بود تو شورتم و با نوک انگشتاش داشت سوراخم رو مالش میداد.داشتم پرواز میکردم همین که داشتم سینه هاشو میمالیدم و اونم با کونم ور میرفت سرش رو آورد جلو و شروع کرد به خوردن لبام. زبونش رو خوردم اونم زبون منو آب دهنش خوردم. کیرم داشت منفجر میشد …زیر پیرهنم رو در آوردم شروع کرد نوک سینه هامو خوردن. منم شروع کردم اوم سینه های گنده رو لیس زدن. کونم داشت آتیش میگرفت دست کردم تو شورتش کیرشو گرفتم و شروع کردم به مالیدن. عجب کیر نازی داشت.همین جوری داشتیم حال میکردیم که یهو سرو صدای داخل بند …
ادامه دارد
نوشته: امین
کسشر کسشر کسششششششر
زندان چیه، رنگ در بازداشتگاهم ندیدی تا حالا…
خر خودتی کره خرم بچت
چیزی که تو از خودت گفتی پات نرسیده داخل عروس شدی،بعد میگی دنبال بکن میگشتم
یعنی ریدم تو سایت
ریدم دهنت ادمین
یه نگاه بکنید داستان حداقل
ببین درست هست هر خزعبلاتی نزارین
ببین چقدر قیافت تخمی بوده که توی زندان هم دربدر به دنبال بکن بودی 😂😂😂😂
تو زندان اگه اسب نر نیششو به بقیه باز کنه حاملش کردن، اونوقت تو اونجا دنبال بکن بودی؟
دیشب که یکی به معتادا پول میداد بکننش، امشب که تو تو زندان دنبال بکن بودی
یعنی جمعیت بکنامون انقدر کم شده؟
۲۲ سالت بود بعد به خاطر ضمانت افتادی زندان؟
شاشو تو اندازه دو نخ سیگار هم اعتبار نداری که بخای ضمانت کسی رو بکنی در ضمن توی زندان پیرمرد ۶۰ ساله پشمالو هم میکنن نیازی نیست دنبال بکن بگردی فیلم فرار از زندان رو دیدی فکر کردی زندان های ایرانم مثل همین فیلمه هستش
چاقال لاشخورش میره تو همون هفته اول کونش میذارن نتونن کونش بذارن مث هندونه باید قاچ بخوره…امثال تو که دو روز اول میشین انباری بعد تو در به در دنبال بکن بودی😂کیر تو مغز ناقصتون
کسکش نرفته توزندان رفتی قسمت اداری بعد اومدی تو بند نگهداری بعد دوباره رفتی بهداری!!!
اسگل بشین جقتو بزن داستانم که چه عرض کنم کصوپرتم ننویس،بنظرم میخای بیشتر فحش نخوری ادامه رو ننویس ریدم تو اون سلولای خاکستری مغزت
یکم شرایط زندان رو برات میگم تو تخیل بعدیت بکار ببر
زندان که بری تا یه سال اول حداقل کف خوابی ( رو زمین میخوابی ) تازه اگه شانس بیاری تو راهرو نندازنت ، دوم هیچ زندانی تو هیچ بخشی از زندان کار نمیکنه ( غیر از آرایشگاه اونم برا کچل کردن بقیه ) ، سوم متادون و سیگار سهمیه روزانه داره اونم باید ثابت بشه که اعتیاد داری ، چهارم ۵ درصد زندانی ها کون میدن و ۹۵ درصد بقیه تو صف هستن که اون ۵ درصد رو بکنن
پس خواهشن دیگه کوس شعر ننویس
بچه کونی اخه تو رو چه به زندانتو فیلمم زندان ندیدی تو
کوني كم جق بزن ، رفتي زندان دنبال بكن ميگشتي ، اونجا همه كير به دست منتظر يه بچه خوشكل ميگردن