سلام خوبین شما این داستان گی هست هرکی دوست نداره نخونه‌…
مختار هستم اون موقع ۳۰ سالم بود تپل …
چند سالی بود که با دوستم سکس داشتم و همیشه مفعولش بودم…
واسه ماموریت باید چند روزی می‌رفتم تهران .رفتم نامه خروج و ادرس هتل رو گرفتم رفتم ماموریت…شب رسیدم هتل مدارکم رو دادم و اتاقم رو بهم دادن …گفتن قراره بوده دونفر باشین اون یکی فردا ظهر میرسه اتاق دوتخته جدا جدا نداشتیم مجبوریم یه اتاق دوتخته بهتون بدیم اگه اتاق خالی شدن بهتون خبر میدیم …یه دوش گرفتم خوابیم تا ظهر…ظهر گوشیم زنگ زد یکی خودشو معرفی کرد که همکارمه و نزدیکه داره میاد شمارش عوض شده بود…قبلش یکی دوبار دیده بودمش یه مرد جذاب شوخ طبع و ورزشکار…هردو هم متاهل بودیم …اومد سلامو احوالپرسی کردیم گفت دوش بگیرم خیلی خسته ام…رفت دوش گرفت با حوله اومد بیرون یه بدن تمیز خوشگلی داشت کمی گپ زدیم چایی خوردیم گفت الان بخوابیم شب بیرون میریم دوری بزنیم رفت رو تخت گرفت خوابید منم حوصله ام سر رفت رفتم تو خیابون اطراف پیاده روی…غروبش اس داد بیا اماده شیم بریم بیرون…اماده شدیم رفتیم چیزی خوردیم رفتیم سمت بازار خسته شدیم برگشتیم هتل…گفت من راحت میخوابم شبا با شرت میخوام الانم که تخت دونفره ست اگه مشکلی نداری تو هم با شرت بخواب راحت باشی…با شرت رفتیم تو رختخواب…کمی باهم گپ زدیم حرفامون رفت سمت سکس گفت چراغو خاموش میکنم اگه خوابمون گرفت بدخواب نشیم…گفت مختار حالم بده چند روز پیش خانمم پریود بوده نتونستم سکس کنیم مطمعن باش صبح قبل رفتن به نمایشگاه یه جق بزنم بعد برم…گفتم جق نزن خیلی ضرر داره گفت شق درد که بدتره گفتم بگیر بخواب حالت بده فکرشو بکنی بیشتر اذیت میشی.گفت باشه شب خوش گرفت خوابید.یه جوری شدم راستش زیر یه پتو دوتا همجنس یه بدن داغ صدای نفس هاش میومد…روبه روی هم خوابیده بودیم چراغ خیابونا روشن بود نور کمی داخل اتاق بود…پشتمو کردم سمتش خودمو انداختم بغلش…لعنتی بیدار بود خودشو زده بود به خواب .همینو که ازم دید منو گرفت بغلش اخخخخ دستشو اورد رو سینه های پرموم و سینه هامو تو مشتش گرفت کیرشو میچسبوند به کونم پشت گردنمو بوسه میزد منم دست بردم کونشو گرفتم بیشتر به خودش فشار دادم .کمی باهم ور رفتیم شرتمو داد پایین میمالید بهم کیرشو شرتشو کشیدم پایین کیر شق شدش داد لاپام عقب جلو میکرد حسابی داغ شده بود کیرش کمی مو داشت ولی من قبل اومدن شیو کرده بودم تمیزه تمیز…منو به سمت خودش گرفت که روبه رو شدیم باهم کیرامون به هم میمالید چیزی که بیشتر حشریم میکرد صدای نفساش بود که معلوم بود چقدر تشنه سکس هست…خواست لب بگیره که نزاشتم کلا دوست ندارم …گردنمو خورد و لیس میزد توی حال خودش بود گفت مختار ببخشید ابم داره میاد جق بزن واسم ابمو بیار…گفتم چشم رفتم پایین زیر پتو کیرشو گرفتم واسش جق زدم یه کیر نازی داشت زیاد هم کلفت نبود با یه دستم خایه هاشو گرفتم واسش مالیدم رو به بالا خوابید پتو رو زد کنار گفت بزن داره میاد حیفم اومد واسش نخورم کیرشو کردم تو دهنم یه اهی کشید اهههههه چند بار عقب جلو کردم سرمو خواست بکشه کنار که نزاشتم دستشو پس زد بیشتر خوردم ابش اومد ریخت تو دهنم عاشق نبض زدن کیرش تو دهنم بودم کلی اب داشت همین که تموم شد سریع رفتم دستشویی ابشو خالی کردم …دهنمو تمیز کردم رفتم پیشش هنوز تو شوک بود گفت دمت گرم پسر عجب حالی دادی بیا واست جق بزنم خالی شی گفتم نه نمیخواد بیام بغلت ؟؟ گفت نوکرتم هستم بیا .رفتم بغلش خوابیدم تا صبح…دوش گرفت صبونه رو تو لابی زدیم رفتیم نمایشگاه تا شب …از صبح تا شب حتی یه کلمه درمورد دیشب صبحت نکرد باهام‌…شب طبق معمول دوش گرفتیم با شرت رفتیم رو تخت …گفت امروز خیلی خسته ام بیا بخوابیم گفتم باش چراغو خاموش کرد اومد از پشت بغلم کرد گفت زنمی دیگه دیشب خیلی حال کردم امشب میخوام یه جایزه بهت بدم اگه موافق گفتم تا چی باشه این جایزه دستمو گرفت گذاشت رو کیرش گفت اینم جایزه ت گفتم عاشقشم بزار برم سرویس الان میام پیشت…رفتم خودمو خالی کردم که کثیف کاری نشه …رفتم رو تخت شرتشو هم دراورده بود گفت بیا عشقم گفتم ببین هردو خسته ایم زود تمومش کنیم بخوابیم گفت حله بخورم واست یا میخوری گفتم میخورم رفتم پایین واسش ساک بزنم کلی خایه هاشو لیس زدم و خوردم کیرشو حسابی لیس زدم 69شدم کونمو ماساژ میداد یه تف زد رو سوراخم و انگشت میکرد توش گفت بیا بالا چجوری بکنمت حال کنی و اذیت نشی.سگی شدم واسش گفتم ببین درد داره ولی فقط سرشو بکن توش اذیت میشم گفت چشم ولی ابمو میریزم توش گفتم هرکاری دوست داری بکن کمی انگشت کرد توش دید که کونم تمیز شده واسم کونمو لیس زد اخخخخخ منم داشتم لذت میبردم کیرشو اروم گذاشت رو سوراخم کمی مالید آروم سرشو کرد توش همونجوری موند کمی درد داشتم ولی خوب بود داغی کیرشو دوست داشتم اروم اروم عقب جلو کرد چون نمیخواست اذیت شم فقط سرشو میکرد توش و درمیاورد داغه داغ بودم هربار تلمبه میزد یه سانتی بیشتر فرو میکرد منم دیدم لذت داره واسم چیزی نگفتم چند دقیقه بعد دیدم شکمش به کونم خورد تا ته کرده بود توش دیگه به حرفم توجه نکرد تند تند داشت میکرد منم از اینکه زیر یه ادم متاهل و باکلاس بودم داشتم لذت میبردم پهلوهامو گرفته بود و تند تند داشت میکرد که یهو ابش اومد ریخت توم چه حال داد اخ اخ همونجوری چندی موند گفت شرتتو بده کونتو تمیز کنم با شرتم کونمو و کیرشو تمیز کرد کنارم دراز کشید گفت دمت گرم خیلی حال داد بیا توهم بکن ابت بیاد اگه دوست داری گفت نه واسم بخور تا ابم بیاد واسم کلی ساک زد تا ابم اومد ریخت تو شرت خودش هخخخ گفت نا ندارم دوش بگیرم بیا بغلم بخواب خوابیدم…ما تا ۴ روزپیش هم بودیم و هر شب سکس داشتیم دیگه تکرار نشد یه خاطره موند واسمون چند روز پیش اس داد قراره با خونوادش بیان شهرمون ببینم چی پیش میاد…
ممنون که وقت گذاشتین و خوندین…کلی خاطره سکسی دارم اگه خوشتون بیاد واستون میگم …فعلا بای

نوشته: مختار