سلام به همگی من نیما هستم و الان ‌19 سالمه چند سالی هست عضو سایتم و میخوام داستان کون دادنم رو به بکنم که از اینستا پیدا کرده بودم براتون تعریف کنم. این داستان کاملا واقعی هستش و تو چند قسمت منشتر میشه اگه شهوانی عزیزم بزاره 🥺😍
داستان از اینجا شروع میشه که من از بچگی علاقه داشتم به همجنسم از کلاس دوم سوم بدنامونو می‌مالیدیم به هم کلاس چهارم یکی از دوستام رو آوردم خونه با بدن هم بازی کردیم و هزار تا بدبختی کلاش شیشم با پسر یکی از فامیل که همسنم بود و مهمونمون بود یه مدت لب بازی می‌کردم تو دوران کلاس هفتم هشتم برای اولین بار خودمو افتتاح کردم با آفتابه. ( اون موقع نفهم بودم) آفتابه رو با تف خیس میکردم که لزج شه و میکردم داخل خودم که بار دوم از سوراخ نازنینم خون اومد. این کار من ادامه داشت تا کلاس هشتم بود فکر کنم که جق زدم دیگه کارم این شده بود با خیار خودمو بکنم و جق بزنم رفتم کلاس نهم هنوز بکن نداشتم تا اینکه آخر سال با یکی از همکلاسی ها گی رو شروع کردم و طعم کیر واقعی رو چشیدم به طوری که واقعا سوراخم اب میندازه بهش فکر میکنم اون دوستم منو می‌کرد منم یکی دوبار کردمش ولی یکمی میگرفتش یهویی و می‌گفت دیگه نمیکنمت. این ادامه داشت تا کلاس یازدهم تو اینستا که پیج گی داشتم با بکن کیر کجم آشنا شدم. اسمشو میزارم پارسا. باهاش صحبت کردم گفتم بکن میخوام و اگه پایه باشه بهش میدم اونم اوکی داد عکس فیس داد همه چیز روال شد که اومد خونمون اون مدت خانوادم مسافرت رفته بودن تبریز اومد داخل و یکمی نشست استرس داشتم من ولی اون عادی بود همسنو سال هم بودیم گفتم اگه میشه امروز صحبت کنیم دفعه بعد جبران میکنم دیگه یکمی صحبت کردیمو از خودمون گفتیم. اون روز تموم شد تا روز بعدش بهش پیام دادم گفتم میخوام کونمو پاره کنی. اونم یه جون کشدار گفت و گفت سریع میام منم خوشحال رفتم خونه رو مرتب کردم که چیزی نباشه.
اومد در خونه رو زد و وارد شد سلام احوال پرسی کردیم یهویی منو زد به دیوار و ازم لب گرفت منم همراهیش کردم قبلا لب گرفته بودم و حسابی آماده بودم. گفتم شروع کنیم گفت روی چشم. رفتیم توی اتاق. رفتیم رو تخت که راحت باشیم لباس رو نکندیم. و رفتیم زیر رو تختی من بهش َپشت کردم اونم شروع کرد با سوراخم بازی کردن منم دستمو بردم پشت و دست کردم تو شلوارش و کیرشو گرفتم اونجا بود فهمیدم کیرش کجه (شاید بگین چطور عکس نگرفتم از کیرش موقع آشنایی جواب اینه چون اندازه و حالت کیر برام مهم نبود و فقط میخواستم بدم 😅) یکمی با کیرش بازی کردم گفت برو پایین بخورش منم سرمو بردم زیر و یکمی رفتم پایین شروع کردم خوردنش گفت بیا بالا اومدم بالا شروع کردیم لب گرفتن همینطور لب می‌گرفتیم شلوارشو گفت در بیارم درآوردم. شلوار خودمم در آوردم و پشت کردم بهش یکمی با سوراخم بازی کرد و کیرشو تکون میداد جلوی سوراخم و کرد توم یکمی درد داشتم ولی کم بود چون قبلا به اون دوستم داده بودم. کونمو یواش یواش داشت میگاید و پشت گردنمو می‌خورد همینطوری داشت ادامه می‌داد که منم حسابی حال میکردم ولی چون کیرش کج بود سختش بود کیرشم تقریبا 17 سانت بود با قطر5 سانت. همینطور داشت منو می‌کرد و منم یهو جیغ میزدم میگفتم جر خوردم که حال کنه و پرخونو جری شه. برگشتم گفتم میخوام سوار کیرت شم گفتم به روی چشمم حشری من. ازش خواستم از اسم دخترونه برام استفاده کنه اونم اسممو گذاشت هستی. می‌گفت هستی جونم کیر میخواد منم با عشوه میگفتم آره از بار قبل که دیدمش به یه جنده تبدیل شده بودم 😝. بهش گفتم بهم فوش بده بهم بگو چقدر جنده و کونیم اونم گفت چشم جنده خانم ولی زودتر سوار کیرم شو که داره منفجر میشه منم اومدم سوار شم ولی چون کیرش کج بود نمیشد و همش میرفت اینور اونور یکم تف زد ولی نشد گفتم بزار برم وازلین بیارم. گفت باشه رفتم کلی گشتم و پیدا کردم 💪 وازلین دادم بهش حسابی کیرشو چرب کرد و زد به کونم کیرش رو به پایین کج بود اومد بکنه تو یهویی رفت تو آتیش گرفتم و دردم گرفت و جیغ بلندی زدم چون خونه ویلایی بود مشکلی نداشتم با سروصدا. گفت جنده خوب سواری بده میخوام هنرتو ببینم منم گفتم چشم آقایی. داشتم تو چشماش نگاه میکردم و رو کیرش بالا ولی بازم کیرش خوب بهم سواری نمی‌داد چون کجیش رو به پایین بود پس از رو کیرش پیاده شدم و برگشتم به پشت و کونم رفت جلوی صورتش و نگاه من به دیوار و نشستم روش همینکه نشستم شروع کردم به بالا پایین شدن و قلقش اومد دستم همینجور پنج دقیقه بالا پایین کردم گفت داگی شو جنده منم داگی شدم گذاشت تو کونم و مثل سگ تلمبه میزد و منم حیغای بلند میزدم و نالم در اومده بود همینطور منو کرد و گفت بخواب خوابیدم و ادامه داد تا اینکه گفت آبم داره میاد چیکارش کنم منم که عاشق آب کیر بودم گفتم میخوام بخورمش کشید بیرون و من برگشتم رو تخت جلوش زانو زدم و کیرشو ساک میزدم یکم که ساک زد یه داد بلند کشید و ریخت تو دهنم. وای همینکه آبش اومد حالم گرفته شد آبش یه ترش طور خاصی بود منم از ترشی متنفر بودم دیگه ابشو قورت دادم سریع و اونم دراز کشید گفت بیا بغلم رفتم بغلش خوابیدیم نیم ساعت بیدار شدم دیدم داره با سوراخ کونم بازی میکنه و هنوز کونم بسته نشده بود به پشت منو خوابوند و سوراخم لیس میزد گفت جنده خانمی باید برم با دوستام بیرون بعدا باز کونت میزارم برو حموم خسته شده گفتم چشم عزیزم بلند شدم راهیش کردم بیرون و رفتم حموم آنقدر که کونم باز شده بود اب سرد گرفتم جمع شه حسابی خودمو شستم که لزجی وازلین از رو بدنم بره. اومدم بیرون بهش پیام دادم گفتم خبرت کنم هرموقع میای گفت حتمی. و تشکر کرد که کیرشو حسابی حال دادم گفتم قابلی نداره شغل ما جنده ها همینه 😍 خداحافظی کردیم و من رفتم خوابیدم. به فکر اینکه بگم باز بیاد و کونم بزاره. ساعت 7 بعد از ظهر اینا بود بیدار شدم گفتم میخوای شب بیای پیشم. تنهام این چند روز اگه میشه بیا گفت باشه فقط شام درست کن شام میام میمونم اگه خواستی گفتم چشم منم آشپزیم خوب بود یه پیتزا خوشمزه درست کردم با یکمی کیک و آماده کردم گذاشتم رو میز تا اون بیاد طرفای ساعت 9 رسید خونه و باهم غذا خوردیم.
ادامه داستان رو تو قسمت های بعدی میگم عزیزای گلم داستانم چند قسمتی هست اگه شهوانی بزاره 🥺🥺

نوشته: نیما. ملقب به هستی جنده