سلام دوستان ، ممنون كه اين داستان واقعي رو مطالعه مي كنيد ،من حامي و 26 سالمه اين داستان از پارسال شروع و تا همين ديشب ادامه داشت و خواهد داشت ، من يه عمه دارم كه سالها دور از ما و در شهري با 18 ساعت فاصله در جنوب كشور زندگي ميكردن تا پارسال كه شوهر عمم تو يه تصادف مرد و عمم و دو تا بچش به شهر ما و همسايگيه ما اومدن ، عمه من يه انسان فوق العادست باور كنيد هيكل و فرم صورتش از بازيگراي فيلم هاي سكسم بهتره قدش بلند شايد حدود 78/1 متر وزني حدود 70 و سفيد رو و كمري باريك و نه واقعا تجسمش سخته كوني كه هر كيري رو راست ميكنه بسيار بسيار زيبا ،اما چون حجاب زيادي داره به چشم ديگران كمتر مياد ، اون با من خيلي راحت بود و من هر وقت خونشون ميرفتم يه ساپورت با تاپ ميپوشيد و با من زياد شوخي ميكرد و من هميشه تو كفه كونش بودم و هر وقت ميديدمش كيرم راست مي شد تا اون روز خلاصه رسيد و من تصميممو گرفتم بچه هاش رفته بودن كلاس شنا و عمم تنها بود من رفتم پيشش و سر شوخيو باز كردم و از دوست دخترام گفتم ، عمم گفت اي شيطون چند تا داري منم از عمد گفتم عمه خوب جواب گو نيستن يكي كمه چيكار كنم ، عمم گفت منظورت چيه ؟ من گفتم عمه من يه مشكل بزرگ دارم شايدم مريضم نميدونم چيكار كنم ، عمم گفت خدا نكنه مريض باشي چته منم گفتم نه روم نميشه بگم و اونم هي اصرار كرد منم با كمال پر رويي گفتم عمه ديگه خسته شدم هوس و شهوتم زياده ، تمومه پولام بابت كرايه ويلا ميره ، با اينكه دوست دختر دارم اما بازم ميرم سراغ جنده ، هيچ كدوم سيرم نميكنن ، من اصلا عاشق سكسم هيچ وقت سير نميشم ، عمم خودشو زد به اون راهو گفت يعني ارضا نميشي ؟ منم در كمال پر رويي گفتم نه عالي ارضا ميشم حالي هم كه به طرف مقابلم ميدمم عاليه اما سير موني نداره اين بد مصب ، عمم يه لبخند موزيانه اي زد و گفت اي شيطون خوب طبيعيه بعضيا اينجورين ، گفتم كاش يه دوست دختر با شرايط شما داشتم ، عمم گفت : منظورت چيه ؟ گفتم : خوب خونه داشته باشه ، هميشه بتونم برم پيشش و مثل عمه جونم ناز و خوشكل و خوش هيكل باشه ، عمه يه جوري منو نگاه كرد و رفت تو آشپزخونه تا چايي بياره منم پشت سرش رفتم تو آشپزخونه ديدم پشتش به منه و اون كون خوشكلش داره بهم چشمك ميزنه ، رفتم از پشت بغلش كردم گفتم فداي عمم بشم كه تو دنيا لنگه نداره خنديد و گفت : تو هم لنگه نداري گفتم واي چه تفاهمي عمه ، خانومم ميشي ؟خنديدو گفت ديوونه ي خل و چل گفتم :عمه اگه عمم نبودي همين الان ازت خواستگاري ميكردم عمم گفت : خيلي ديوونه اي گفتم: تو ديوونم كردي راستشو بخواي من يه جور ديگه دوست دارم نه مثل عمم مثل دوست دخترم ، منو نگاه كرد من دوباره بغلش كردمو دستمو گذاشتم رو سينه هاش و آروم نازش كردم ، ديدم چيزي نگفت منم بيشتر ماليدم گفتم: عمه تو منو سير ميكني من هميشه به يادتم من عاشق تو ام به خاطرت هر كاري ميكنم ، منو نگاه كرد و گفت عزيزم من مال توام هر كاري ميخواي بكن لبمو گذاشتم رو لباشو ازش لب گرفتم مثل ديوونه ها لبمو ميخور دستشو گرفتم رفتيم رو تخت درازش كردم تاپشو در آوردم واي سينه هاش سفيد بود با نوك صورتي رنگ ، بي درنگ شروع كردم به خوردنش عمم رو سرم دست ميكشيدو هي ميگفت فدات شم ، عزيزم ، بخور بخور همش مال خودته زبونمو از رو شكمش سور دادم بردم پايي و نافشو بوس كردمو شورتو و شلوارشو با هم در آوردم واي انقدر كونش قمبل بود كه ساپورتش در نميومد ، تصورش سخت بود لاي پاش چي داشت كسش مثل دختراي 17ساله بود كوچيك و جم و جور ديوونه وار شروع كردم به ليسيدنش عمم ديگه ديوونه شده بود صداش بلند شده بود سرمو هي به كسش فشار ميداد و ميگفت بخور بخور ، بخور تا يه دفه يه داد زدو بي حال رو تخت دراز كشيد منم كه عاشق كونش بودم از پشت خوابوندمشو لپاي كونشو آروم گاز ميگرفتم ، بوس ميكردم ، ليس ميزدمو هي قربون صدقه كونش ميرفتمو از كونش تعريف ميكردم گفتم : آي كيرم آي آي ، عمه : فداي كيرت بشم اون مال منه بده بخورمش ، نشستم رو به روش بلند شد و شروع كرد به ساك زدن واي دست بازيگراي سكسو از پشت بسته بود ، هي ليس ميزد ميگفت اوم اوم ، ملچ مولوچ ميداد ، همشو يه دفه ميكرد تو دهنش نوكشو ميك ميزد ، تخمامو ليس ميزد واي داش آبم ميومد كه با تمنا گفتم عمه من كونتو ميخوام ميخوام با كيرم يه حال اساسي بهش بدم ، عمم از پشت دراز كشيد واي انقدر كونش قمبل بود كه سوراخش پيداا نبود يه بوس كونشو كردم لپاي كونشو باز كردم واي يه سوراخ صورتيه تنگ آب دهنمو ريختم روش گفتم عمه كونتو باز ميكني با دستاي سفيدش كون قمبلشو باز كرد من نوك كيرمو گذاشتم رو سوراخ صورتيه كون عمم هنوز فشار نداده ديدم جيغ زدو خودشو كشيد جلو گفتم : عمه من كه هنوز تو كونت نكردم ، گفت عزيزم من تا حالا حتي يه بارم از كون ندادم واي قند تو دلم آب شد گفتم خيله خوب من هر كار ميگم تو بكن من قول ميدم فقط لذت ببري اونم گفت: باشه بعد ازش خواستم به حالت سجده بشه اونم حسابي قمبل كرد اين بار كيرمو حسابي آب دهني كردم گذاشتم رو سراخ كونش فشار دادم نوكش رفت تو سوراخ كونش ، جيغ زد و رو تخت دراز كشيد منم كمرشو صفت گرفتم و همراش دراز كشيدمو با يه فشار كيرمو تا ته كردم تو كونش واي چقدر تنگ و داغ بود عمه نفس نفس ميزد و با خواهش و جيغ ميگفت : درش بيار درش بيار مردم ، منم با تمنا گفتم الان تموم ميشه الان آبم مياد گلم شروع كردم به تلنبه زدن واي كونش چه لرزشي داشت چه تكون تكوني ميخور فقط 2 دقيقه تلنبه زدم كه آبم اومدو همش ريخت تو كون عمه ، بعد روش 5 يا 6 دقيقه دراز كشيدم هر دوتامون ساكت بوديم و بعدش با هم رفتيم حموم من مثل اينكه اون بچم باشه حسابي شستمش خيلي خوشش اومد و گفت : تا حالا اينطوري سكس نكردم كيره تو دو برابر كير شوهرم بود بعدش تو هموم برام ساك زد و دوباره آبمو آورد از اون روز به بعد تقريبا ما هفته اي 5 بار سكس داريم و هر دو تامون راضي هستيم عمم عاشقه كيرم شده و منم عاشق هيكل سكسيه اون و ديگه حاشيه هاي دوست دختر داشتن و جنده آوردنم ندارم ، همه جوره راحتم ، ممنون از اينكه برا خوندن اين داستان صد در صد واقعي وقت گذاشتين ميبوسمتون بوس بوس
نوشته: hami
خدایا کس خلین اسلام را شفای عاجل عنایت فرماااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
عنوان داستانت انقده مجلوانه هستش که آدم بفهمه چه کسشری سر هم کردی
من نخوندم
تو هم انقده با خیال عمت جق نزن
به افکار و تراوشات ذهن تخمیه تو بچه ی جقول بقول شاشو:
سگ ریییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییید
دیووووووووووووث.
آمپول هاری کیرتو بموقع بزن.میترسم ب کس خواهر مادرتم حمله کنه.خاک برسر بی ناموس بی عفت بی حیا
دیگه حالم از داستانای عمه و خاله بهم میخوره؛ آخه عمه جنده به نظر خودت جنده 6 دنگ هم اینقدر سریع رام میشه؛ ملجوق
واقعى نيست تازه اگه باشه هم افتخار كن عمت جنده اس پس بچه هاى شهوانى رو هم دعوت كن يشب بيايم خودتو باعمه جانت همراه بگاييم
کیر تو دو برابر کیر شوهرشه،کیر بکن زنت دو برابر کیر تویه،کیر بکن زنت نصف کیر بکن زنشه،کیر بکن زنه بکنه زنت نصف کیر بکن زنشه!
اصلا اوضاع خیلی کیر تو کیره
کسی تاحالا دقت کرده تو این داستانا که مینویسن دخترا چرا اینقدر گنده و درشت هیکلن؟؟؟
این عمش قدش 178 یعنی از حدمعمول مردای ایرانی هم قدبلند تره
عمش هرکوله
با این هیکلایی که خیلیا تو داستاناشون مینویسن به این نتیجه میرسیم که خانومای هرکول ایرانی خیلی دنبال سکسن
کسکشایی که میاین فش میدین کونیا راست میگین خودتون داستان بنویسید چاقالا diablo
مجلوق دیییییییییییییییییییییوووووووووووووووووث دییییییییییییییووووووووووووززززززززز
اخه زنی که دوتا توله شیر داده که نوک سینه هاش صورتی نمی مونه مجلوووووووووووووغ
biggrin شلوار و شرت رو باهم کشیدی پایین
بعد ساپورتش گیر کرده پایین نمیاد
کیرم صاف تو کون تو و عمت با این داستانه کیریت …
آخه کسکش کمتر دروغ بگو … هفته ای 5 بار اخه لاشی پس الان تو باید شبیه شتر شده باشی …
همچین می گی بازیگرای سکسی انگار نصفه بارزر رو تو می کنی
داستانتم کیری بود
خودتم که تابلوه جقی هستی
دیگه هم ننویس
قبول دارم کس شر بود
بدم میاد از این چادریای جنده . . . . اه
ی مشت کس شعر بود نمیدونم چه کرمی دارین داستان سازی میکنین وقتی سکس نداشتی گوه میخوری داستان مینویسی وقت مردمو میگیری ی داستان درست درمون واقعی تو این سایت تا الان پیدا نکردم ننویسین دیگه این کس شعرارو