سلام به همه خوانندگان
این داستان نیست ی واقعیته
۴۲سال سنمه مهم نیست از کدوم شهرم بزرگترین دردم داشتن ی کیر قلمی و ده سانتیه متاهلم خانومم قیافه معمولی داره و هیکل قشنگ کوس و کونش تنگه چون کیر من کوچیکه واسه درمانش همه کارکردم اما نشد که نشد. چندسال پیش ی کیرمصنوعی گرفتم که هم کلفت بود هم بزرگ اخر شب به خانومم گفتم بریم سکس ک بد مستم لخت که شد منم قبلش باکمربند مخصوص کیر مصنوعی روبسته بودم بهش گفتم پشت بمن بخواب وقتی خوابید اول شروع کردم زیر پتو کوسشو خوردم جوری که هم اب انداخته بود هم خیس خیس بود خانومم هیم میگف شروع کن منم کیر مصنوعی رو شروع کردم فشار دادن خوشش اومد یهو خودشو کشید جلو گفت ببینم چیه تادید کلی ذوق کرد نشست روش تا تهش جاکرد توکوسش خوب که رفت تو یهوگفت جون تاحالا کجابودی آنموقع بود که فهمیدم چقدداشته باکیر کوچیک من عذاب می‌کشیده.ادامه سکسمونو کردیم ولی وقتی کیر مصنوعی رو ازکوسش دراوردم کیرمو کردم توکوسش دیدم هیچی نمی‌فهمم وشروع کردم ازکون کردن البته دردش میاد ولی ن زیاد سکسمون تموم شد اما فانتزی هام تازه شروع شد تاالان هم عملی نشده حتی یبار ی بنده خدایی رو از اهواز باهاش چت کردم اول به بهونه مفعول بودن واخربهش گفتم اگه بیای بتونی کاری کنی خانومم هست عکس کیرمو فرستادم واسش واونم کیرشو فرستاد چ کیر کلفت و بزرگ و مردونه ای داشت خلاصه اومد ولی من خیلی مشتاق بودم کیرشو ازنزدیک ببینمو لمس کنم حتی بخورمش کلید همسایه روبرویی دست من بود اومد رفتم دنبالش اوردمش خونه به خانومم گفتم رفیق هم خدمتیمه صبحونه خوردیم بهش گفتم بیا بریم خونه همسایمون کمی استراحت کن تا خانومم نهار درست کنه رفتیم بعد کمی کسوشعر گفتن گفتم دربیار اولامسبو ببینم چیه دراورد وای چی میدیدم کیربزرگ کلفت وگوشتی یکمی بادست مالیدمش کم کم داشت شق میشد شروع کردم لیس زدن وتو دهنم جاکردن ۲۰سانت عالی کیر داشت همینطور که ساک میزدم گفت شلوارتو دربیار دراوردم تا کیرمو دید گفت زنت چقد زجر میکشه با این دودول خلاصه ساک میزدمو اونم از خانومم میپرسید سوالاش که تموم شد گفت بخواب گفتم سخته نمیشه گفت اروم میکنم خوابیدم ولی بازم ازساک زدنش سیرنمیشدم خوابید روم یواش یواش کرد تو تلمبه زدوزد تاابش اومد پاشدیم بردمش حموم کیرشو شستم دوباره کردم دهنم وشروع کردم به جق زدن تاابم اومد بعد اومدیم بیرون لباس پوشیدیم بهش گفتم شورت نپوش بایه گرمکن بیاطوری که برجستگی کیرتوچشم باشه رفتیم خونه خودم نشستیم نهار خوردیم اینم گاهی به بهانه ای بلند میشد میرفت بیرون یادستشویی وقتی برمیگشت میدیدم که خانومم یواشکی کیرشو ازروشلوار نگاه میکنه خلاصه شب شد جاشوانداختیم تواتاق بالا قبلش بهش گفتم میرم واسه سکس تک زدم لخت شو بیا
رفتیم اماده شدیم واسه سکس هرکاری بلد بودم واسه حشری کردن خانومم کردم وهی اصرار کردم که سه نفری سکس کنیم نشد که نشد.واون بنده خدا فرداش رفت
هنوزم توکف ی سکس توپ سه نفرم امیدوارم بشه
ببخشید داستان نوشتن زیاد بلد نیستم.اماکاملا واقعیه میتونید عکسامونو توتایپکم ببینید
اگه کسی میتونه راهنماییم کنه ممنونش میشم

نوشته: علی