کیر مشتاق، کوس تشنه

1398/02/13

اسم ها مستعار است . درود بر دوستان شهوانی ام .امیدوارم بعد از اینکه داستان را خوندین و فحشاتون را در کردین به سلامتی خودتون لایک را بکوبین زیر داستان و منو در ادامه این دوستی امیدوار کنید.
امیر هستم ۳۰ ساله قد ۱۷۰ وزن ۶۹ ، قیافه معمولی و خوش پوش . عاشق تجربه های جدید و یادگیری ! امیدوارم تا اینجا دلگیر نشین که چرا طول میدهم و سراغ کیر و کوس نمی روم ؛ الان میرم نگران نباشید . طرف سکسی من یا بقول دوستان با کلاس پارتنرم دختر خانمی است با قد. ۱۶۵، وزن حدودا ۷۰ ولی بدون شکم و چاقی و چال زیبای خنده در صورت ، گونه ها پر و لب ها برجسته و خیلی خوش خنده و انرژیک ؛ لباس های مد جدید می پوشه بخصوص ساپورت و تونیک که معمولا برجستگی های بدنش را می زنه بیرون و جذابیت خاصی به اندامش میده و صد البته کیر آدم را بیکباره بلند می کنه . این که چطور ما آشنا شدیم و … را اگر بگم طول می کشه و حوصلتون را می بره ولی مختصر می گم که من میرفتم در یک کلاس حسابداری بعد از ظهرها اونجا متوجه شدم که خانم حسابدار یک شرکت معتبر هستند و میخوان نرم افزار های جدید حسابداری را یاد بگیرند . جلسات دوم سوم به بعد بود که باب شوخی ما با هم دیگر بازشد و علتش هم این بود که در حسابداری یک نرم افزاری است به اسم 《هلو》. وقتی که استاد گفت : 《هلو را بازکنید 》من خنده ام گرفت و این نازی خانم که پهلوی من بود اون هم خندید و کمی به استاد برخورد و گفت : فکراتون منحرفه ! ولی از فرداش من که میومدم کلاس ، بغل نازی جون می نشستم و به شوخی می گفتم : هلو را باز کردین! یا می گفتم : هلوی من باز نمیشه . اون هم می خندید . من عاشق خنده های نازی شده بودم از هر بهانه ای برای خنداندن نازی استفاده می کردم. روز به روز بر صمیمیت منو و نازی اضافه می شد و شوخی هایمان بیشتر. کم کم نسبت به همدیگر کنجکاوی می کردیم و آمار همدیگر را داشتیم.تا اینکه یه روز با جعبه شیرینی اومدم کلاس و استاد گفت : مبارکه ، میشه بگین مناسبت شیرینی واسه چیه ؟ گفتم : استاد شرمنده شخصیه ، نمیتونم بگم. نازی یواشکی گفت : راست میگه استاد شرینی واسه چیه ؟ گفتم عزیزم واسه تولد هلو . نازی خندید و گفت جدی هلو ! گفتم نازی تولد تویه دیگه . بیکباره فیوزش پرید رنگ صورتش واقعا عوض شد . خیلی هیجان زده بود، خودش هم یادش نبود تولدشه ولی از کارم خیلی خوشحال شده بود و این غافلگیری تا حدود زیادی منو به هدفم که کردن کون و کوس نازی بود نزدیکتر کرد. اون روز خیلی ازم تشکر و کرد و من هم خیلی خوشحال بودم تا اینکه یه روز گفت میخواد منو میهمان کنه . گفتم کجا گفت: هرکجا که تو دوستش داشته باشی . منظورش یه رستوران شیک بالای شهر بود ولی من بهش پیشنهاد دادم که بجای آن یه روز باهم خلوت کنیم و اون هم با دو دلی قبول کرد . بالاخره یه روز که خونمون خالی شده بود قرار گذاشتیم و من از قبل رفتم حمام و خیلی بخودم رسیدم و صاف صاف کردم و خیلی درخشان شده بود کیرم. وقتی که به اومدن نازی فکر می کردم کیرم سفت می شد و بلند! بالاخره انتظار به سر رسید و نازی جونم رسید با یه جعبه شیرینی و یک شاخه گل . آرایش ملایم ، موهای سرش آرایش کرده و بیرون ریخته بود و لباس چسبان بخصوص که سینه هاش آدمو می کشت.وقتی از دستش شیرینی و گل را گرفتم گذاشتم روی اوپن ، همدیگر را بغل کردیم .لبای همدیگر را بوسیدیم و من مثل اینکه بخوام مک بزنم سه بار بوس کردم و دعوتش کردم بشینه .بساط پذیرایی از قبل آماده کرده بودم و خودم هم شلوار چسبان ورزشی پوشیده بودم و کیرم کاملا برجستگیش معلوم بود. اومدم نشستم کنارش و به شوخی گفتم از هلو چه خبر ! با صدای بلند می خندید و منم دستمو گذاشتم روی رونش و به آرامی می مالیدم.سعی می کردم بیشتر شوخی کنم و بخندانمش و وقتی می خندید من از فرصت استفاده می کردم و بیشتر دستم را می بردم جاهای حساس بدنش. یه جوکی از هلو براش گفتم وقتی خندید دستم را انداختم گردنش و صورتم را چسبوندم به صورتش و با دست چپم ممه هاش را مالیدم و اونهم جواب منو با خنده هاش می داد . کم کم داشت شل می شد و فکر می کنم حشری تر می شد و دستش را گرفتم گذاشتم روی کیرم . کیرم را به آرامی می مالید و من هم ممه هاش و صورتش را برگرداندم لباش را گرفتم به لبام ، کمی که لباش را خوردم دیدم زبونش را بیرون میاوره و توی دهنم میکنه و من حشری تر می شدم . وقتی که دیدم کاملا آماده است دستاشو و گرفتم و آوردم اتاق خواب .قبل از اینکه لباساشو در بیارم بازهم سرپایی همدیگر را بغل کردیم و شروع کردم لباساشو در بیارم وقتی تموم شد افتادیم رو تخت . نازی حشری شده بود و منم می خواستم از فرصت بیشترین استفاده را بکنم. اومدم وسط‌پاهاش و ممه هاش را گرفتم دستم و لب تو لب شدیم .انقدر لب خوردیم داشت نفس کم میاورد و به آرامی اومدم پایین تر ، گردنشو لیس زدم رسیدم به ممه ها ، چقدر سفت و خوش فرم و قشنگ بود می مالیدم و می کردم تو دهنم و می مکیدم و نوکشو با دندونام می‌گرفتم ولی زیاد فشار نمیدادم تا دردش نیاد. نازی جون هم ناله می کرد آخ و اوخش رفته بود هوا.از حشری و لذت به خودش می پیچید. کوسش را گرفتم تو دستم ، واقعا سفید و گوشتی و زیبا بود و مقداری بالا و پایین کردم خیس خیس بود و انگشتام براحتی می رفت تو . نازی با اون چشای خمارش یه نگاهی بهم کرد و گفت : مردم عزیزم نمیکنی توش! میخواستم هم از کونش کنم هم از کوسش . گفتم عزیزم میخوام اول از کونت بکنم ، گفت :عشقم ! وقتی عشقم گفت از نوک پا تا سرم بدنم مورمور شد.
پاشدم ژل لیدوکایین را برداشتم زدم به کونش و کمی مالیدم و انگشتم را کردم تو کونش، خیلی تنگ بود و خودش را جمع می کرد و می گفتم شل کن.کمی از لیدوکایین را هم مالیدم سر کیرم و گذاشتم سوراخ کونش . به آرامی فشار می دادم ولی تو نمی رفت و گفتم با دستات کونتو بازکن و دستاشو اورد از دو طرف باز کرد بازهم فشار دادم نمی رفت ولی نازی دندوناشو بهم می فشرد و معلوم بود اذیت میشه . کمی خودم را اروم کردم و لای کونشو باز کردم یه نگاه عاقلانه ای کردم دیدم اصلا راه نداره ، اگر هم بره توش سر از بیمارستان و دکتر در میاره . کیرم کم کم شل تر می شد و بی حس تر ، نگو اثر لیدوکایین بوده است. برش گردوندم گذاشتم روی کوسش ! فشار دادم دیدم تو نمیره از بس شل شده . با انگشتام کیرمو میکردم تو خودش میومد بیرون . کشیدم کنار نازی گرفت دستش ، از زیر خایه هام تا نوک کیرم می مالید ، بسختی کمی سفت تر شد می دانستم اگر کامل بره تو ، کمی تلمبه بزنم سفت تر میشه . گفتم حالت داگی بایست و چهار دست و پا شد ، کمرش را دادم پایین تر تا کوس و کونش بیاد بالا. لبه های کوسش زده بود بیرون ، باز کردم کیرم را فشار دادم تو . به آرامی تلمبه می زدم و لمبرهای کونش را چنگ می زدم و با هر دخل خرج کیرم بیشتر سفت تر می شد و من داغتر . نازی خسته شده بود و من هم آبم نمیامد ، لیدوکایین کاملا کیرم را بی حس کرده بود .نازی پیشنهاد داد کیرم را بشورم .رفتم کیرم را شستم برگشتم، نازی با کیرم مقداری بازی کرد و کیرم تا حدودی سفت شد ، نازی به پشت خوابیده بود و من وسط پاهاش قرار گرفتم آب از کسش جاری شده بود .کیرم را فرو کردم توش و ممه هاش را گرفتم دستم و لب به لب شدیم . تلمبه می‌زدم و نازی هم باهام همراهی می کرد. ممه اش را گرفتم دهانم احساس می کردم آبم میخواد بیا ، نازی ناله می کرد می گفت : جرم بده پارم کن . آااااخ اووووه وااااای .کوسم مال تویه تا تهش کن .شروع کردم مالیدن بالای کوسش و دستش را اورد محکمتر فشار داد .متوجه شدم باید فشار بیشتری بدهم بعد از چند لحظه رعشه بدنش را گرفت و افتاد .گفتم سیر شدی گفت اره . چند تا تلمبه زدم کیرم را در آوردم آبم را ریختم روشکمش. روان ،سفید پر حجم ! با دستمال خودم از روی شکمش پاک کردم و لب گرفتیم و در بغل هم خوابیدیم.
ممنون که داستانم را خواندید. در سکس کاندوم را فراموش نکنید. اگر کون شریک جنسی تان خیلی تنگ است با زور نگایین.زندگی را سخت نگیرید.

نوشته: سامان


👍 18
👎 13
46374 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

765347
2019-05-03 20:37:31 +0430 +0430

با اقتدار مدال طلای کسشر این دوره از داستان هارو میگیری

4 ❤️

765350
2019-05-03 20:44:45 +0430 +0430

فقط آخرش
ای دهنت گاییدم هی مگه تبلیغاته

1 ❤️

765351
2019-05-03 20:46:55 +0430 +0430

اولین لایک رو بهت دادم , ولی می خوام بگم که کس ندیده بودی که از روی چشم تنگی که نکنه دیگه دستم به کس نرسه انقدر لیدوکایین زدی که خوابید و اگر هم بعدش بلند شد از روی بی حس شدن , کس کردن لذت بخش نبود !!!
مرد باید انقدر با اعتماد بنفس کس بکنه که هر وقت دوست داشت و دلش خواست ارضا بشه … افتاد…

1 ❤️

765352
2019-05-03 20:48:14 +0430 +0430

بعد اين همه سال برگشتم ببينم چه خبره و متحير موندم كه هنوز هم كس مغزهايي هستن كه تخيلاتشونو در عالب داستان بنويسن.بايد خودم دست به قلم شم،اينجوري بي فايده اس ;)

1 ❤️

765372
2019-05-03 22:55:38 +0430 +0430

روان،سياه و پرحجم ؛ كيرخر تو كونت جقي

1 ❤️

765380
2019-05-03 23:50:04 +0430 +0430
NA

حوصلم نگرفت بخونم ولی لایکت کردم

1 ❤️

765390
2019-05-04 03:31:21 +0430 +0430

مگه داری با هر جایی سکس میکنی که پیشنهاد کاندوم میدی دختر به اون هلویی
آنال سکس اصلا لذت نداره هیچی کس خیس نمیشه
از آدمای خایه مال خوشم نمیاد معلومه با خایه مالی کارهاتو پیش میبری،تو عمرت واسه خانوادت و…یه شکلات خریدی آیا ؟ رفتی واسه کس مردم یه جعبه شیرینی گرفتی خاااااک الخایه مال کس لیس

2 ❤️

765407
2019-05-04 04:44:09 +0430 +0430

موز بدم خدمتتون؟

1 ❤️

765409
2019-05-04 04:58:35 +0430 +0430

داشت خوب پیش میرفت کی با جعبه شیرینی اومدی تو . اخ اوسگول من خودم حسابدارم 4 تا مدرک حسابداریم از موسسه های مختلف دارم هیچکدوم جوش اینجور ک تو گفتی نبوده

1 ❤️

765413
2019-05-04 05:21:11 +0430 +0430

کیرم تو مغزت جقی

1 ❤️

765420
2019-05-04 06:47:21 +0430 +0430

کاش اولش می گفتی بار اولت هست . اخه پسر خوب نه عشقی و نه حالی و یک ضرب آنال! سکس آنال دو تا شرط داره اول حوصله دوم رضایت طرفین! آخر داستان خودت رو نجات دادی ! وگرنه دیسکلایک در انتظارت بود .

1 ❤️

765421
2019-05-04 06:52:36 +0430 +0430

از سکسهای اغفالی و برنامه ریزه شده با خایه مالی و نامردی بیزارم.
لذتی که در سکس عاشقانه هستش غیر قابل وصف.
با عشق همه چیز زیباست،امیدوارم همه احساسش کنن.‏
عشق یعنی خود خدا یا شاید جلوه ای از مهرخدایی.‏‎ ‎

0 ❤️

765439
2019-05-04 09:30:14 +0430 +0430

من دنبال خانمی یا پسر کوچولویی هستم از تهران که بتونه من رو از لحاظ محبت بصورت کاملا واقعی ساپورت کنه در سکس ازم کم نذاره. منم خوب ساپورت میکنم

0 ❤️

765449
2019-05-04 10:46:48 +0430 +0430

خوب بود بازم بنویس

0 ❤️

765455
2019-05-04 11:06:26 +0430 +0430

با خوندن داستانت دیگه از هرچی هلو ه چندشم میشه

1 ❤️

765467
2019-05-04 11:54:34 +0430 +0430

لذتش به همینه که تنگ باشه و به زور بگاییم بدون کاندوم!

0 ❤️

765485
2019-05-04 16:52:56 +0430 +0430

روان ،سفید و پرحجم؟؟مگه تبلیغ تلویزیونیه؟در ضمن خودش چجوری یادش نبود تولدشه ولی تو یادت بود؟دیسلایک

0 ❤️

765495
2019-05-04 18:11:27 +0430 +0430

نظر شما چیه؟شاشیدم به قد ووزنت اخه کص خل مگر میخواهیم گوسفند بخریم که وزن وقد را باید بدانیم

1 ❤️