سلام. من عاشق سکسم یعنی نبودم شدم الان که اینها رو مینویسم 30سالمه. اسمم محسن هستش.
اینها خاطرات واقعی من هست که واستون تعریف میکنم تا شما هم بی بهره نشین و حیف میاد که ننویسم.
بچه که بودم حدود 14 یا 15 سالگی خانمهای همسایه همیشه میومدن دنبالم یا کاری داشتن بهم میگفتن تا براشون انجام بدم… اما نمیدونستم که جریان چیه منکه از سکس و کوس و کیر هیچی نمیدونستم همیشه با صداقت باهاشون رفتار میکردم… بگذریم یکی دوتا همسایه خوشگل داشتیم که پی من بودن و کلی هم تو محله طرفدار داشتن و پا به هیچ کس نمدادن . اما من که نمیدونستم چه کیر کلفتی دارم و اینها به بهانه بازی با کیرم منو صدام میکنن تا براشون کار انجام بدم.
همسایه داشتیم به اسم جمیله واقعا زیبا بود و کون بزرگی داشت و از نظر زیبایی تک بود.خونشون حیاط داشت و توی حیاطشون استخر هم داشتن. همیشه منو انتخاب میکرد تا برم کاراشو از قبیل خرید و این چیزها براش انجام بدم بعضی وقتها هم ظهر ها منو میبرد خونشون و با کیرم ور میرفت و منم با تعجب نگاه میکردم واسم ساک میزد یه موقع میشد که نیم ساعت ساک میزد.وقتی میگفتم بهم میگفت دوست دارم تورو ولی به مامانت نگو. اون حدود30سالش میشد.
منم که کم کم داشتم عادت میرکدم بهش و کلی حال میکردم. یه روز منوبرد توی استخر و باهم شنا کردیم
اونم لخت بود با کرست و شورت قرمز .همش میومد منو میمالید و سینه هاشو دست میزد و ناز میکرد بعد بهم گفت: محسن خسته شدی بریم خونه و حوله اورد رفتیم خونه و بعد بهم گفت میخوام منو بکنی منم قرمز شدم و چیزی نگفتم. لخت لخت بود کون سفید و سینه های 80 سفید. بعد بگم که شوهرش کارمند بود
همیشه اضافه کاری داشت و هیچ وقت خونه نبود و به منم شک نمیکرد.بعد اومد جلو منم لخت بودم کیرمو گرفت دستش و واسم ساک زد و تخمامو و سوراخه کونمو میخورد کلی حال میکرد. کیرمو اون موقع شاید دروغ نگم یه 15سانتی میشد.وای حال میکرد میگفت: محسن این کیر ماله منه نه؟ منم میگفتم اره خوب داری میخوریش. بهم میگفت خاک تو سر شوهر من که اصلا کیرنداره. خوش به حال کسی که تو باهاش بخوابی. بعد که واسم ساک زد. بلندشد بهم گفت دراز بکش .منم دراز کشیدم. راست اومد کوس نازشو یواش یواش گذاشت دهنم بهم گفت محسن بخورش منم شروع کردم به خوردن کوس صاف و قشنگ و صورتی با لبهای قرمز دراز. ولی معلوم بود کوسش حسابی تنگه.کوسشو میخوردم صداش میرفت هوا…
اینم بگم که آبه من خیلی دیر میاد اگه سکس کنم 1 یا 2ساعت طول میکشه.
منم زبونمو میکردم تو کوسش دیگه یاد گرفته بودم.بهم میگفت: سوراخم ماله توه محسن کونمم مال توه بخورش سوراخه کونشم گذاشت رو زبونم با فشار میگفت زبونتو بکن توش محسن بکن وای چه باحاله.
بعد چند دقیقه دوباره برگشت و کیرمو ساک میزد آخه کیرمن قطرشم الان4.5 هستش و کلی میخورد و میگفت عجب کلفته تو بزرگ بشی چی میشی… بعد به رو دراز کشید و گفت بیا محسن کیر کلفتتو بکن تو کوسم و خودشم انگشت وسطیشو میکرد تو کوسش.خیس خیس بود و آبش اومده بود ولی هنوز ارضا نشده بود.اومدم روش و با دستش کیرمو گرفت و کرد تو کوسش وای کوسش خیلی داغ بود داغ داغ منم شروع کردم به کردنش خودشم بهم یاد میداد چطوری تلمبه بزنم پاهاشو انداخته بود پشتم و فشارم میداد
یادم میاد یک ساعت کردمش از کونو و کوسش خیس عرق شده بودیم و خوشش میومد و میگفت: محسن عجب کمری دار وای بکن اره بکن از جلو از کوسش در میاوردم میکردم از جلو تو کونش بعد میگفت: ساک بزنم
منم که حشری بودم و عاشق ساک زدن بودم میگفتم اره بلند میشد از کونش در میاوردم میدادم دهنش و کلی ساک میزد میگفت: آخ جون چه خوشمزسو منم حال میکردم . دیگه داشتم میومدم که بهش گفتم کجا بریزم… بهم گفت تو کجا دوست داری من گفتم برام فرقی نداره بهم گفت دهنم گفتم میشه گفت اره من میخوام ابه داغتو بخورم. گذاشتم دهنشو واسم ساک زد تو هوا بودم و خیلی ها دنبال جمیله بودن و هی کیر کلفتمو میخورد که یه دفعه داد زدم که داره ایم میاد گفت بریز آه بریز آهان اب میخوام بده بده ابتو…
منم آبم با فشار تمام ریختم دهنشو صورتم اونقدر آبم اومد که خودش در آورد ریخت و صورتش آخه دهنش پر آبه کیرم شده بود… بهد نارش دراز کشیدم و رفتیم دوش گرفتیم و من رفتیم… کارم شده بود کردن جمیله خانم خوشگل…
بعد زنهای همسایه که میگفتم خوشگل بودنو با جمیله خانم دوستان صمیمی… اون به یکی دوتاش همیجوری اشاره کرده بود و همسایه ها منو هر وقت خونشون خالی بود میبردن واسم ساک میزدن چون به جمیله خانم قول داده بودن جز کوس اون هیچی کوسی رو نکنم…ولی نشد خودش دست به کار شد و یکی از دوستاش که رباب بود رو خونه اورده بود و منو یه روز صدا کرد و بعد کلی زمینه چینی منو لخت کردن و
کیر منو گرفت دستش و گفت:رباب این کیرمو میگفتم… اونم که از خداش بود شروع کرد رو دست جمیله کیرمو ساک زدن… رباب واقعا خوشگل بود…وقتی لخت شد سینه هاش85 میشد کون بزرگ و سفی و کوس قرمز بل کوچیک بود. وای چه میخوردن کیرمو… جمیله اومد کیرمو و خورد و منم کوس ربابو خوردم و بعد اون جفتشونو از کون کردم چون خودشون خواستن بعد رباب دراز کشید و من کیرمو فرو کردم تو کوس رباب وای عجب تنگ بود و جمیله بلند شدو کوسشو گذاشت تودهن رباب و رباب که حشری بود هی میگفت بده جمیله بده کوستو بخورم من عاشق کوسم و کلی حال کردیم و بعد اینکه جفتشونو تو خونه جمیله کردیم بلند شدیم رفیتم حموم و رباب واسم ساک زد و جمیله گفت نوبت منه و من دراز کشیدم و جمیله از پشت اومد نشست رو کیرم و رباب کیر منو تو سوراخ کونه جمیله هدایت کرد و تلمبه زد و بعد که خسته شد گفت بیا آبتو بریز دهن رباب ببینه چقدر آب داری و شروع کردن ساک زدن و منم که داشتم رو ابرها راه میرفتم آبه کیرمو کلی ریختم تو دهنه رباب و بعدش تو دهن جمیله…و دوش گرفتم و سریع رفتم چون مامانم اومده بود دنبالم یه جورایی هم شک کرده بود. چند وقت باهم بودیم و واونها که شوهرش انتقالی گرفته بود رفتن اصفهان…وای کلی خاطره دارم که بعدا واستون تعریف خواهم کرد…
نوشته: محسن
جون مادرت ديگه خاطراتتو اينجا ننويس آخه به صلابت هرچه تمام تر تو سايت ريدي
آخه حيفه وقت با ارزش مردمو با كوس شعرا تلف كني! آدم چجوري جلو خودشو بگيره فحش نده؟ اصلا ارزش فحش هم نداري! خواهش ميكنم ديگه ننويس! قابل توجه كسايي كه نخوندن =نخونين
همون کيرت تو چشمت با خاطره نوشتنت، گير عجب آدمای کيری افتاديم، دريغ از يه ذره سواد و سليقه…
میدونی هر چی فکرشو میکنم میبینم فقط دریه صوت ممکنه همه زنهای محل بدونند که کیر یک بچه ۱۴ساله محلشون چه اندازست و اون اینه که پسر های محل قبلا کون اون بچه گذاشته باشن و دیده باشن کیرشو و برای زنها هم تعریف کرده باشن.ضمنا اگه ابت یکی دو ساعت!!طول میکشه تا بیاد خودتو بدکتر نشون بده چون مشکل داری
در کل خوب بود. فکر کنم تا حدودی واقعی بود . بازم بنویس . به حرف بچه ها هم توجه نکن چون اینا در هر صورت فحششونو می دن.
ننویس ازت خواهش میکنم دیگه بقیه خاطراتتو واسه خودت نگه دار بذار توی سینت دفن بشه اونجا محفوظ تره
اخه این خاطره دروغ و مسخره که پر از توهم بود به چه دردمون میخوره که بخونیم؟مگه بیکاریم؟
ببین مارو خر فرض کردی؟اینهمه دروغ به هم بافتی میخوای باور کنیم منتظر بقیش هم بمونیم؟
مگه توی محله پاتایا زندگی میکنی که همه زنها جنده هستن . دوستان راست میگن یه دفترچه خاطرات بخر واسه خودت بنویس .
وا مصیبتااااااا ~X(
وا ویلنااااااااا ~X(
وا غربتااااااااااا
2 ساعت وای چه کس شعری چه دروغهایی حداقل می خواین خالی ببندین یه کم قشنگ خالی ببندین ربابو دیگه نمی اوردی تو داستان =)) =))
بهتر بود اسم داستانتو(داستان که چه عرض کنم تخیلات تخمیت رو)میذاشتی آرزوهای بزرگ یک ابنه ای که فقط درصورتی کیرفینگلیش تحریک میشد که یه نفرکونش میذاشت.
آخه مردک سی ساله ازسن وسالت خجالت نکشیدی این کسشرهارو نوشتی حالا اگه مثل اکثرداستان تخمیها نویسندش یه بچه بود بازم یه چیزی،خجالت بکش کیر بیست وسه سانتی باقطرچهارپنج سانت که کلفتیش میشه به عبارتی دوازده سیزده سانت،یهو بگو الاغی ورفتی نهضت سواد آموزی
کس شعر محضه،مگه میشه یه پسر ۱۴،۱۵ ساله چیزی حالیش نباشه،آره شایدم از پشت کوه اومده باشه
شوشولت رو خودت میشوری؟!!! نه، نه، نه، غلطه. آخه بزرگه، خسته میشی. بندازش توی ماشین لباسشویی، یا بده دست ننهات کیسه بکشه!
خیلی بیشتر از اینها حقات بود بهت بگم، جلوی خودم رو گرفتم. به بقیۀ دوستان واگذار میکنم.
به نظر من admin بهتر که افرادی که می خوان داستان بنویسن براشون کلاس سواد آموزی بگذاری تا یک مقدار از نظر کوس شعر نوشتن بهتر بشن و آقا محسن اون کیر23 بکن توی کون خودت جقی بدبخت تخیلات تخمیت نیار اینجا بگو وقت مارو هم بگیری =)) =))
با کیر 23 سانتی 1 ساعت کونت گذاشتن پس اگه کونت میخاره بازم بنویس :)) :)) =)) =))
عزیز دلم من شنیده بودم بعضیا شرو ور میگن ولی نه تا این
حد جون مادرت خاطراتتو واسه خودت نگه دار
اینایی که تو میگی حتی مال قصه ها هم نیست
ببخشید خیلی عذر میخوام مگه محله شما زناش ج… بودن
ولی تخیل خیلی خیلی مزخرفی داری
به هر حال ممنون از وقتی که گذاشتی و نوشتی
یعنی خاکا اونم از نوع با کاهوش تو سرت
یا سایز سینه داده یا کیرم کیرم کرده
کره خر برو گمشو. احمق الــــــــــــــــــــــــــــــــــــــاغ
دیگه ننویس
اه اه اه اه
[( [( [( [( [( [( [( [( [( [( [( [( [( [( [( [( [( [( [( [( [( [( [( [( [( [( [( [( [( [( [(
از اسم داستان کمبود هاتو به نمایش گذاشتی ریدم تو افکار و عقایدتون
البته تقصیر خانوماست که بر علیه این کس و شعر حرفی نمیزنن و نمیگن دوست دارن بیشتر از اینکه کیر طرف چنین و چنان باشه , براشون ارزش قائل بشه و با لذت و عشق سکس کنه
زنهای جنده محلتون کونشون پاره بود خودشون کاراشون رو انجام بدن اونهم 15 سال پیش که فرهنگ این جامعه بشدت سنتی بود جدای از این جنابعالی صاحب نداشتی که کارگر مردم شده بودی یا اینکه کارگر بودی؟
اونایی که خاطرشونه میدونن 15 سال پیش دختر بازی هم با دردسر بود چه برسه زن بازی و همه چیز به راحتی الان نبود
بعد که تورو واسه حمالی انتخاب کرد کیرت رو میخورد و تو هم هیچی نمیفهمیدی؟بعد واسه چی خوشت اومده بود؟
اخونشون استخر داشت و شوهرش کارمند بود؟؟؟؟کارمند کدوم قبرستون؟ادمی که انقدر وضع مالیش خوبه اضاف وایمیسته؟به تو شک نمیکرد؟نه عزیز میدونست زنش جنده ست
اومد جلو و …تخمامو و سوراخ کونمو؟ازاین جاش مشخص شد که دادی
کیرت اونموقع 15 سانت بود به عنوان کس و شعر داستان چه ربطی داره پس؟
بعد بلند شد بهم گفت دراز بکش…اینم یه دلیل دیگه که دادی
منم شروع کردم به خوردن کوس صاف و قشنگ و صورتی با لبهای قرمز دراز
یه متخصص زیست شناس بگه این چه موجودیه
اینم بگم که آبه من خیلی دیر میاد اگه سکس کنم 1 یا 2ساعت طول میکشه.
این از عوارض زورگیریه عزیز معلومه که ابت نمیاد
بهم میگفت: سوراخم ماله توه محسن کونمم مال توه بخورش
خوبه نرید تو دهنت شانس اوردی
سوراخم مال توئه … ادمو یاد سوراخ مستراح میفته
فکر کنم اینها یه کولیس و میکرومتر دائم دستشونه و هی طول و قطر کیرشون رو متراژ میکنن
همینه که به هیچ جا نمیرسی همش سرت تو کیرته و تمام دلبستگیت اینه که به خودت اثباتش کنی.
منم که حشری بودم و عاشق ساک زدن بودم میگفتم اره
حالا بگین نداده
و همسایه ها منو هر وقت خونشون خالی بود میبردن واسشون ساک میزدم
ولی نشد خودش دست به کار شد و یکی از دوستاش که رباب بود رو خونه اورده بود و منو یه روز صدا کرد و بعد کلی زمینه چینی منو لخت کردن…وجدانا اسم اصلی رباب چیه؟
نامردی کرد یکی دیگه رو هم اورد بکنت؟
دیگه حال ندارم بنویسم اینا نه خاطره ست نه داستان اصلا حیف اسم داستان که اینجوری برینی توش
یه روز یه دوستی بدوستش رسید دید دماغش رو گچ گرفته . پرسید چی شده گفت شهادت دروغ داده . گفت جریان چیه گفت توی خیابون خانمی دماغ گنده منو دیده و بخیالش که من با این دماغ باید کیر بزرگی داشته باشم . القصه منو بخونش برد و موقعی که سوار کار شدم دید نخیر خبری از کیر بزرگ نیست از معمولی هم کوچیک تره با لنگه دمپائی زد توی دماغم .حالا ما هم انتظار داشتیم یه چیزی بگی . اینکه رباب کونم رو لیسید و جمیله پستونت رو میمکید بابا تو کونی هستی اگر کیرت هم بزرگه بخاطر اینه که کونیها کیرشون بزرگ میشه چون از عقب فشار میدن از جلو میزنه بیرون اخ کونی دیگه نبینم ما رو بذاری سر کار برو کونت رو بده بچه مزلف
بابا خسته شدیم از بس کیر کلفت دیدیم اینجا اخه نمیدونم چه جوریه هر کس اینجا داستان مینویسه کیرش زیر 20 سانت نیست.کوچولو از نداشته هات داستان ننویس از داشته هات بنویس بگو دودول 13 سانتی من
15 ساله که بچه نیست ادم 15 ساله اول دوم دبیرستانه من وقتی 15 سالم بود کون همه ی دخترا رو جر داده بودممن نه هر کی داخله این سنه این جوریه بعدن تو میای میگی بچه بودم نمی دونستم کیر چیه ؟ کیر اونیه که تو توش بودی اون چیزیه که تو نداری X( X( X(
khar madarari choloftata choromo bejastem jem story anam dokhoni und mizem heichali
with pure love 2 all humans
mehrab
>:P >:P >:P >:P >:P >:P >:P >:P >:P >:P >:P >:P
افتضاح ترین داستان تمام عمرمو خوندم
نوشتت به شدت بو میداد اسهال داری ابله به گمانم!دی
دیگه ننویس …لطفا
راستی تا یادم نرفته همراه مریض کیه ؟
اونی که تو داری کیر نیست فلاکس چاییه. اخیی خوب میشی
اینی که تو داری کیر نیست دسته بیله کردن تو مونت از اینور زده بیرون. 5 تا خر اومدن مادرتو کردن و وقتی تو دنیا اومدی دیدین فقط کیرت به اونا رفته .
مادر رييس پرورش اندام ايران رو گاييدم كه اين همه باشگاه ايروبيك زدن تو ايران
همه زنا يه كون دارن كه سو پاهاشون به دستاشون بهش چسبيده
بعد همه هم عضو ثابت شهواني هستن
=)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =))
کیرم تو دهنت کسکش سگ با این داستانت مرض داری وقت مردم هدر میدی
ننه تو سگ بگیه که تو رو به دنیا اورد
فانتزی ذهنت چندان چنگی به دل نمیزنه در واقع بیشتر شبیه یه فیلم پورنو بود.
من نمی دونم آخه واسه چی هر جفنگیو به اسم داستان اینجا میزارن
مگه مرز دارین هم خودتون و علاف می کنید هم مردمو
معمولا توو هر محله ای یه آدم خل وضع هست که زنها همینطوری ازش سوء استفاده میکنن و حمالی هاشونو میدن اون انجام بده… تازه من شنیدم آدمای خل وضع و کس مشنگ کیرشونم بزرگه… الان مطمئنم که تو کسخل محله خودتونی که یا مردا میکننت یا زنها ازت سوء استفاده میکنن!! لوووووووووووووووووول
مطمینی دو جنسه نیستی!!!
چون هم آبشون دیر میاد هم کیرشون بزرگتره و… که همشون به تو می خوره
به نظر خودت خاطراتت قشنگه اما بنظر من تخمی ترین خاطره قرن21 هست
پسرجان یک جوری دروغ بگو که اگه جرخوردی وپاره شده چنانچه احیانا خیاط نتونست حداقل کفاش بتونه تو رو بدوزه وپاره پوره نمونی
محسن خسته نباشی بد نبود
این NA نمیدونم یا میشناستت و باهات مشکلی داره یا کونش واسه کیرت میخواره نمیدونه چجوری بگه
کسخل تر از همه اونه کع فقط اندازه ۵ داستان طولانی نظر داده اونم بصورت تیکه تیکه مشکلت داستان نیس NA تو اوبت زده یالا خیلیم ژده بالا 😂😂😂
ننویس خاطراتتو لطفا. قابل توجه دوستانی که میخوان خاطره بگن یه دفترچه تقویم بخرن خاطرات شیرینشونو اونجا بنویسن :)