کیوان و دختر همسایه لیلا

1393/07/07

با سلام خدمت دوستای گلم این داستانی که دارم مینویسم عین واقعته امیدوارم خوشتون بیاد.

من اسمم کیوانه 29 سالمه حدود 10 ساله پیش که من 19 ساله بودم همسایمون تلفن نداشتن و شماره خونه مارو به فامیلاشون و اشناهاشون داده بودن که اگه کسی زنگ زد و کارشون داشت میرفتیم صداشون میکردیم. همسایمون بتول خانوم 4 دختر تر گل ور گل داشت که یکیشون خیلی تو دل برو بود منم خیلی تو نخ اون بودم .یه روز که من خونه تنها بودم تلفن خونمون زنگ خورد دوست لیلا همسایمون بود که گفت با اون کار داره منم بهش گفتم 5 دقیقه دیگه زنگ بزن برم صداش کنم سریع رفتم دره خونشون زنگو که زدم خودش اومد جلو در سلام و احوالپرسی که کردیم بهش گفتم دوستت زنگ زده بود بهش گفتم زنگ بزنه زود بیا الانه که زنگ بزنه منم رفتم خونه قلبم از جاش داشت درمیومد .دره خونمون باز بود درو که زد فکر نمیکرد من خونه تنها باشم اومد تو منم درو پشتش بستم وقتی وارد پذیرایی شد پرسید کسی خونه نیست منم گفتم نه یه لحظه خجالت کشیدنو تو چشاش دیدم تلفن زنگ خورد رفت گوشیو برداشت منم ترسیده بودم هی با خودم کلنجار میرفتم که چجوری ترتیبه لیلا جونو بدم اونقد بهش گفته بودم زود بیا با تاپ و شلوارک و پادرشم سرش کرده بود اومده بود.تلفنش که تموم شد بهم گفت ممنون آقا کیوان زحمت شد براتون منم گفتم قابلی نداشت همسایه ایم دیگه وقتی می خواست بره پامو از قصد گذاشتم رو چادرش از رو سرش افتاد وای چه بدن سفیدو سکسی داشت زود چادرشو انداخت رو سرش خیلی ترسیده بود بهش گفتم لیلا خانوم خجالت نکش چیزی نشده اومد زود بره دستشو گرفتم بهم گفت چیکار میکنی الان یکی میاد میبینه فکرهای بد میکنه بهش گفتم مامانم رفته دکتر تا عصری خونه خالیه گفت خوب منظور خالیه که باشه ولم کن میخوام برم همین که بقلش کردم ناراحت شد لبو گذاشتم رو لبش لباشو خورم و کمرشو سفت گرفته بودم معلوم بود خوشش اومده بود هی میگفت بسه بسه ولم کن منم که تازه گیرش انداخته بودم چارم که از سرش افتاد شروع کردم به خوردن گردنش دیگه هیچی نمیگفت فقط میگفت مطمئنی کسی نمیاد منم گفتم اره اروم اروم دستمو گذاشتم رو سینه هاش وای چه سینه های خوش فرمی داشت وقتی میخواستم تاپشو در بیارم بهم گفت نمیشه نمیتونم بهش گفتم یه کاری میکنم جفتمونم حال کنیم دیگه چیزی نگفت لباسشو که در اوردم یه سوتین بنفش پوشیده بود یه بویه خیلی خوبیم میدار سوتینشم که در اوردم کم مونده بود آبم بیاد چه سینه های خوشگلی داشت مثله برف سفید بود نوک سینه هاشو هی خوردم اونم منو چنگ میداختو حسابی حشری شده بود دستمو کردم تو شورتش کسشم خیلی لیز شده بود شرتشم در اوردم یه چند دقیقه ای کسشو خوردم اونم صداشت بلند شده بود خیلی دلهره داشتم به لیلا دروغ گفته بودم مامانم رفته بود خونه همسایه بقلیمون لباسشو بگیره زود کیره شق کمردمو در اوردم وقتی چشمش بهش افتاد گفت می خوای چیکار کنی من دخترم بهش گفتم تو فقط قنبل کن از کون میکنمت خیلی مقاومت کرد که نزاره اما راضیش کردم سوراخ کونه تنگی داشت اروم که سره کیرمو گزاشتم رو سوراخ کونش بدنش لرزید ترسیده بود بهش گفتم نترس اذیت نمیشی اروم که فشار دادم تو دردش اومد یه جیقی کشید اما باره دوم که کردم تو راحت تر رفت تو یواش یواش که شروع کردم به تلمبه زدن اونم هی اخ اوخ میکرد خیلی کونه تپلی داشت وقتی میخواست ابم بیاد ریختم رو کمرش گفت چیکار کردی سریع دستمال اوردمو تمیزش کردم اونم زود لباساشو پوشید بهم گفت آقا کیوان بینه خودمون میمونه دیگه گفتم اره یه لبه آتشی ازش گرفتم بهم گفت خیلی بهم حال داد بعد از اون بهربهونه ای که مامانم میرفت بیرون میرفتم بهش میگفتم تلفن داری اونم میومد و حال میکردیم اگه خوشتون اومد منتظره نظراتون هستم.

نوشته: کیوان


👍 0
👎 0
52974 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

438401
2014-09-29 16:41:45 +0330 +0330
NA

اقا به ما هم یاد بده به این سرعت دختر بزنیم و به این سرعت بکنیم حالا چه اسراریه بگی واقعیه با جنده پولی که پولشم دادی نمیشه به این سرعت سکس کرد

0 ❤️

438402
2014-09-29 16:47:40 +0330 +0330

:|
جالبه همیشه شاه کس محل به تور تون میخوره.چه زودم بهت داد.جمع کن شاشو.

0 ❤️

438403
2014-09-29 16:50:28 +0330 +0330
NA

صدف مسابقه میدی؟

0 ❤️

438404
2014-09-29 17:08:29 +0330 +0330
NA

مقام اولي منو تو تاپيك هاي قبلي بدين به صدف جووووون :D

0 ❤️

438405
2014-09-29 17:12:59 +0330 +0330
NA

جایزه نفر اول چیه؟

0 ❤️

438406
2014-09-29 17:15:20 +0330 +0330
NA

صدف جووووون بيا اين مدال منو بگير من ميخوام از دور رقابت خداحافظي كنم ،‌تورو خدا قبول كن biggrin

و اما نظر من در مورد داستان:|

تخماتيك بود :|

0 ❤️

438407
2014-09-29 17:27:55 +0330 +0330
NA

مدال رو با کاپش باید بدی

0 ❤️

438408
2014-09-29 17:54:50 +0330 +0330
NA

بچه کونی اگه زمین زدن اینقد راحت بود که کل محل الان زیر من بودن فک کردی کجاس اینجا؟؟؟اینجا ایرانه بی شرف تخمی کله… کیرم تو داستانت

0 ❤️

438410
2014-09-29 19:37:44 +0330 +0330
NA

اقا این کشور کجاست شما توش زندگی میکنی
تاپ ترین کس هاش به راحتی پا میدن
تا لبو میگیری میگه بیا منو بکن
اخه جقی تو افریقا هم به این راحتی نیست که تو میگی
لااقر موقع جق زدن یه ذره داستان رو پیچیده تر کن تاجقت بیشتر حال بده.

0 ❤️

438411
2014-09-30 02:09:17 +0330 +0330
NA

ما چرا از این شانسا نداریم کیرمون کف کرد

0 ❤️

438412
2014-09-30 04:15:13 +0330 +0330
NA

دیدید حق سعید عبدولی را خوردند بیشعورا

0 ❤️

438414
2014-09-30 05:18:02 +0330 +0330
NA

کیوان عزیز نویسنده داستان:
دیدی حق سعید عبدلی رو خوردن؟ تو هم بیا مال منو بخور دیگه این مدل جفنگیات ننویس.باشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

0 ❤️

438415
2014-09-30 05:48:32 +0330 +0330
NA

امروز چرا همه دختر همسايشونو گاييدن؟

0 ❤️

438416
2014-09-30 06:13:35 +0330 +0330
NA

جقی تکراری بود قبلن سه بار باهاش زدم

0 ❤️

438417
2014-09-30 07:31:34 +0330 +0330
NA

من دیروز یادم نمیاد ناهار چی خوردم. اون وقت چطور داستان 10 سال پیش رو انقدر دقیق یادته؟؟؟

0 ❤️

438419
2014-09-30 21:39:06 +0330 +0330
NA

دمت گرم…به این راحتی کردیو جیغم نزد اصلا همسایه ها بریزن بیرون…احتمالا جنده بوده فقطم میخواسته بتو بده اونم از کون که انقدر تنگه …باید یه ساعت بمالی تا گشاد بشه بتونی بزور تازه بکنی …تو 5دقیقه کردیو تموم شدو قول روزهای دیگرو هم گرفتی الانم احتمالا میکنیش نه ؟آقا اگرم دروغ مینویسید بگید من از تخیلم میخوام بنویسم طرف یا نمیخونه همون اول یا اگرم میخونه دیگه فحشت نمیده یا آخرش میگه کیرم تو مغزت … نه ورداری خزعبلات سر هم کنی فکر کردی همه اسگلن ؟اینجا ایرانه…قبلا سرزمین شیرا بود الان شده سرزمین کفدارا…استغفار کن

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها