کی بهتر از تو ؟

1401/02/23

کل روزمو تو فروشگاها گذروندم باید ی لباس مناسب برای جشن فردا پیدا میکردم کل هفته رو کار میکنیم ی روزم خوش بگذرونم مگه چی میشه ؟؟!

فردا تولد ریس بخش ماست و همسرش که تو بخش حسابداریه قراره سورپرایزش کنه و کل همکارا دعوتن حتی امیرمحمد پسری که از روز اولی که شروع به کار کردم عاشقش شدم ، فقط کافی بود به چشمای عسلیش نگاه کنم تا مسخ چشماش شم خیلی روزا برای کمک کردن بهش تا دیر وقت میموندم با اینکه اون از من سابقش بیشتر ولی باز سعی میکردم ی باری از رو دوشش بردارم.
حالا برای اولین بار قرار امیرمحمدو تو محیط غیر رسمی ببینم ، چقدر هر شب که تا دیروقت میموندم و کمکش میکردم دوست داشتم ی شب شام دعوتم کنه، یا بهم پیشنهاد دوستی بده . ولی اون حتی منو نمیدید یا اینجوری تظاهر میکرد. احتمالا دوست دختر داشته ، چون تو شرکتمون هستن کسایی که بخان با من باشن ولی من فقط امیر محمدمو میخام ، مردی که عاشقانه دوستش دارم و با تمام بداخلاقیاش و عصبانیتاش میپرستمش.

روز موعود فرا رسید ی ارایش ملیح دخترونه کردم لباسمم کاملا پوشیده بود ولی کمی جذب بود به سمت لوکیشن رفتم ، ی باغ شخصی سمت شهریار خیلی لاکچری و خاص نبود در عین سادگی به زیبایی دیزاین شده بود .

رفتم ی گوشه نشستم کم کم بقیه مهمونا داشتن میومدن و دوستام سر رسیدن همه میدونستن من عاشق امیرم ،چشمام خیلی وقته منو لو داده بود .
امیر پیداش شد ، کت و شلوار کرم پوشیده بود آخ که چقدر بهش میومد …
تمام هورمونام میگفتن برو بغلش کن و بهش بگو دوسش داری ولی مگه غرور میذاره …
امیرمحمد لحظه به لحظه به میز ما نزدیک میشد و من از همیشه دست پاچه تر بودم انگار قلبم تو دهنم بود هر وقت میدیدمش قلبم تند تر میزد و استرس میگرفتم اخه چرا بعد چندسال هنوز این حسو دارم چرا برام عادی نمیشه؟؟ دلم میخاد ساعت ها بشینم به چشمای عسلیش نگاه کنم ولی خجالت میکشم ؟ تا کی با نگاه های دزدکی غنائت کنم امروز برای اولین بار از نقاب بداخلاقیش فاصله گرفته بود و لبخند مهمون لباش شده بود ، لبایی که بوسیدنش ارزوی منه داشتم به لباش نگاه میکردم که نگاهمون تو هم گره خورد ، ی لبخند شیرین بهم زد . دلم میخواست ی حلقه بگیرم تو دستم جلوش زانو بزنم و ازش خواستگاری کنم ؟؟ چرا من نمیتونستم ی دختر جسور باشم . دلم میخاست عاشقم شه. دلم میخواست باااش برم مسافرت ، دلم میخواست هر شب باهاش سکس کنم ، هرشب با خیال سکس با امیرمحمد میخوابم ، دلم لمس دستاشو رو بدنم میخواد ، با اینکه تا حالا واسه هیچ کس ساک نزدم حتی دلم میخاد براش ساک برنم ، من تمام وجودشو میخام .

اومد کنارم و گفت :
_به به زیر اون ماسک(به خاطر کرونا باید تو شرکت ماسک میزدیم) چه چهره ی جذابی بود و نمیدونستم
_ممنونم
_خیلی خوشگلی همه چشما رو تو زوم شده
_جدا متوجه نشده بودم
با خنده گفت :
_دختر دور و برتو نگاه کن از اون وقت که اومدم فقط داری به من نگاه میکنی
خندید و من به شدت عصبی شدم

_نه بابا من کی به شما نگاه کردم البته که شما رو مثل بقیه مهمونا دیدم .
_اها من فکر کردم به نظرت جذاب اومدم
_بله شما هم امروز خیلی جذاب شدید
_فقط امروز ؟؟؟
داشت ازم اعتراف میگرفت . باید چیکار میکردم ؟؟؟؟؟
اعتراف میکردم یا منکرعلاقم میشدم ؟؟؟؟ فقط میدنستم دیگه نمیخام از دستش بدم .

_نه شما همیشه جذابید
_حاضری ی شب به این پسر جذاب افتخار بدید و شام مهمون من باشید
_بله حتما

قند تو دلم اب شد . خدایااااا شکرت که ماجرای عشقی منم شروع شد . من اون شب تا صبح خودمو تو لباس عروس تصور میکردم . من همه تلاشمو میکنم که امیرمحمد شوهرم شه و تا به هدف نرسم اروم نمیگیرم .

بیشتر با هم صحبت میکردیم و گاهی بیرون میرفتیم ، امیر تنها زندگی میکرد چون ما کل هفته سخت کار میکردیم امیر میگفت تو هفته همو تو خونه ببینیم اخر هفته ها بریم بیرون بگردیم .

منم جلوی این مرد مطیع ترین خلقت جهانم ، کم کم پیامامون بیشتر شد ، بیشتر باهم وقت میگذروندیم و رابطه مون در حد لب و تاچ بود و حتی همین میک لاو کوتاه پرهیجان ترین قسمت زندگیم شده بود .

لباشو که میذاست رو لبام نرمی لباشو که رو لبام حس میکردم تمام دنیا رو فراموش میکردم اخ از وقتی که زبونشو به ارومی وارد دهنم میکرد و با تموم عشقم میک میزدم و میبوسیدم شوری لباشو که حس میکردم جون تازه میگرفتم . من به این مرد معتاد شدم

قبل از امیر از تمام این حس ها حتی چندشم میشد ولی امیر فرق داشت ، نمیدونم چی داشت که به بدون اینکه تلاشی کنه عاشقش بودم .

همین که امیر ضعف منو نسبت به خودش دید شروع کرد به بهونه گیری .

_رابطه ای که توش سکس نباشه به چه دردی میخوره .
_امیر تو منو فقط بخاطر سکس میخایی
_چه ربطی داره ما هم دیگرو دوست داریم چرا نباید با هم باشیم به هر حال منم ی نیازایی دارم تو رو هم دوست دارم نمیتونم پیشت خودمو کنترل کنم . دارم اذیت میشم .
_امیر اخه من نمیتونم
_چرا اونوقت
_اخه من تا حالا سکس نداشتم ی کم میترسم
فقط صدای خنده بلندش تو گوشم پیچید و اروم منو کشوند تو بغلش و گفت :
_با هم تجربش میکنیم خانم خودم میشی عزیزم
عشقم یعنی تا ۲۶ سالگی دلت نخواست که با کسی باشی و چطور تا الان تحمل کردی ؟؟؟؟!!!
تو این چندسال فقط دلم میخاست با تو باشم قبلشم که دوست پسرام فقط برای وقت گذرونی بودن
_من عاشقتم چقدر خوشبختم که تو رو دارم خانمم ، عزیزترینم .

رو نوک پام وایسادم لباشو اروم بوسیدم . ولی امیر نذاشت اون بوسه کوتاه باشه و باقیشو ادامه داد . ی بوسه ی عاشقانه و رومانتیک .

هر روز با عشق بیدار میشدیم با عشق کار میکردیم و با عشق میخوابیدیم . تمام دنیامون از همدیگه پرشده بود حالا شک ندارم که اتیش امیر از من تندتره . درخواستای سکسش هر روز تکرار میشه و من تمام سلولای بدنم با هم فریاد میزنن برو بهش بده …
چهارشنبه خسته و کوفته از سرکار برگشتم ، امیر زودتر رفته بود خونش چون میخاستیم تو شرکت تابلو نشیم با هم نمیرفتیمو بیایم ، رفتم سمت خونش ، خونه ای که ارزوم بود بشه خونه ما اتاقی که حتی بچمونو توش میدیدم …

همین که رفتم تو امیر ی دسته گل گرفت سمتم چقدر این حس دوست داشته شدنو ،دوست داشتم .

همو بغل کردیم من فقط یکی دو ساعت میتونستم تو اون خونه بمونم باید تا بابام نیومده میرفتم خونه …

امیرم میدونست و مثل خیلی شبا ‌کارامون رفت رو دور تکرار ، بوس و لب و بغل و لمس بدن همدیگه و در نهایت کاری که تو این چند ماه استادش شده بودم ماهرانه براش ساک زدم درسته تا چند وقت پیش از ساک زدن متنفر بودم ولی این کیر فرق داره ، مال عشقمه، وقتی میبینم بعد ارضا شدن چطور حس و حال خوب پیدا میکنه و خوشش میاد بیشتر دلم میخاد براش ساک بزنم .

دستمو رو کیرش نوازش وار میکشیدم ، سرشو اروم بوسیدم صدای اه امیر برام کافی بود که بفهمم تو چه حالیه ، کیر عشقم تو دهن من بود و اروم بیضه هاشو مالش میدادم من عاشق این حس و حالم وبراش انقدر جق زدم تا ابش بیاد .

وقتی ابش اومد ی کم بی حال بود توقع داشتم مثل هر سری بغلم کنه و ازم تشکر کنه ببوستم ولی این سری زیاد حوصله نداشت :
_امیر
_جانم
_چی شده ؟؟؟؟
_هیچی
_من تو رو میشناسم نمیتونی چیزیو ازم قایم کنی، هر چی تو دلته باید بهم بگی
_من تا حالا این همه مدت بدون سکس نبودم ، تا کی فقط این کارای تکراری ، من دلم میخاد با تمام وجود تو این رابطه باشی ، من بهت اسیبی نمیرسونم .
من که از خدام بود بهش اوکیو دادم قرار شد فردا بعد از تایم اداری بیایم خونه و من برای همیشه بشم خانم عشقم !!!

فرداش که ۵ شنبه بود تا ساعت ۱۲ رفتیم دنبال کارامون من سریع رفتم خونه حموم رفتم و بهترین لباسمو پوشیدم …
واییی یعنی قرار تموم لباسایی که میپوشمو امیر تک تک با عشق دربیاره ، عاشق برق چشماش موقع دیدن سینه هامم وقتی با ولع میخورتشون حالا قرار کیرش بره تو من ، چقدر دلم میخاد تو کوسم ارضا شه ، یعنی قراره اّبش بریزه تو من ، تصورشم قشنگه …

رفتم زنگ خونشو زدم ، در سریع باز شد معلومه خیلی وقته منتظر منه ، وقتی رسیدم دم واحد امیر در باز کرد و من رفتم تو .
سریع لباشو گذاشت رو لبام …

تا حالا انقدر وحشیانه لبامو نخورده بود ، وحشی بازیشو بیشتر از رومانتیک بودنش دوست داشتم ،میخام زیرش جر بخورم ، این حجم از کسخلی برام عجیب بود …

اروم لباسامو دراورد فقط شورت و سوتین مونده بود که دستمو گرفت برد سمت اتاق ، خودش از اول شورت تنش بود فقط ، منو انداخت رو تخت و افتاد روم
انگار هیچ کنترلی رو خودش نداره با تمام وجود بدنمو لمس میکنه و زبونش رو بدنم حرکت میکنه سینه هام اکثرا از دستش کبوده ولی امروز که دیگه بدتر از همه روزاست سینه هام از شدت مکیده شدن درد گرفت .

من چرا باید عاشق درد کشیدن زیر مردی باشم که باشم که بی توجه به درد کشیدنم داره از بدنم لذت میبره .
اروم رفت سمت کوسم فقط ی بوسه ریز زد بهش ، از خوردنش زیاد خوشش نمیومد منم مجبورش نکرده بودم.

اومد با لباشو گذاشت رو لبام ی دیکشو گذاشت رو کسم و همزمان با بوسیدنم کوسمو میمالید .

من داشتم رویاهامو زندگی میکردم ، مردی که رو من خوابیده مردی هست که ارزوی گرفت دستاشو داشتم …

اه و نالم بلند شده بود و لای پام خیس خیس بود .
امیر دستشو اورد بالا و گفت ببین خیسه ، اب ازش میچکه.

بوسه هاش اروم تر شده بود ارتباط چشمیمون حفظ شده بود . با تمام عشق که داشت گفت اماده ای بشی زنم ؟؟؟
من با تمام خماریم سرمو به نشونه مثبت تکون دادم .
امیر گفت نشنیدم حاضری کیرم جرت بده ؟؟؟؟؟
_ارررره

جاااانم
کیرشو به ارومی با دستش تنظیم کرد رو کوسم اروم اروم فشار داد بره تو …

تمام وجودم درد گرفت دیگه نمیتونستم صدامو کنترل کنم با تموم وجود درد میکشیدم و برق چشمای امیر ارومم کردو اروم گفت خانوم شدنت مبارک کس قشنگم .
بدون هیچ حرکتی کیرشو تو کسم نگه داشت و برای یچند دقیقه ( نمیدونم چند دقیقه اونقدر که درد کمتری کشیدم و نفس کشیدنم راحت تر شده بود ) هیچ کاری نکرد فقط قربون صدقم رفت
_خانم درد داری
_اوهوم
_بزار ی کم کوست عادت کنه بزار ی کم بمونه توش سری بعدی کمتر اذیت شی
_هم درد دارم هم نمیخام درش بیاری

اروم شروع به حرکت کرد کیرشو عقب و جلو کرد . بوسه هاش تو اون لحظات مرهم دردم بود . لباش تو اون لحظه قوی ترین ارامش بخش بود برام با سرعت بیشتری تلمبه میزد و اه و ناله ی من بیشتر شد. اروم گفت عشقم پوزیشنو عوض کنیم .

بهش که نگاه کردم کیرش کمی خونی بود که داشت با دستمال پاک می‌کرد نمیدونستم باید چیکار کنم
_عشقم داگی شو
و من بی حرکت بودم با اینکه تا حالا سکس تو این پوزیشن و هیچ پوزیشن دیگه ای نداشتم ولی دروغ بود بگم نمیدونم داگ استایل چیه !!! به هر حال کلی فیلم دیده بودم و دوستام از خاطرات سکسشون با جزئیات میگفتن ، ولی تو اون لحظه قفل بود امیر کمکم کرد برای اینکه به پوزیشن مورد علاقش برسه ، اروم کیرشو کرد تو کسم دردش کمتر شده بود ولی همچنان درد داشتم و احساس میکردم سر گیجه هم گرفتم ، احساس ضعف کل وجودمو گرفته بود . ولی حتی حال حرف زدن نداشتم که بگم بسه تمومش کن، من دارم میمیرم .

امیر جفت دستامو با ی دستش از پشت گرفته بود و وحشیانه تلمبه میزد و من حتی نای حرف زدن نداشتم تا ی لحظه صدای نفساش بیشتر شد و کیرشو دراورد .

ی داد کوتاه زد جوری که انگار سعی داره صداشو خفه کنه و ابشو ریخت رو تخت من بی جون رو تخت افتادم امیرم همین طور .

نمیدونم چقدر گذشت چشمامو باز کردم دیدم دوتامون تو همون حالیم، لخت مادر زاد روی ی تخت کثیف .
بیدارش کردم بهش گفتم کاندوم که نذاشتی برو قرص اورژانسی که خریدیو بیار بده . بلند شد رفت قرصو اورد و ی لیوان اب برام اورد . اب و که خوردم تازه فهمیدم چقدر تشنم بود .
امیر گشنمه
اشاره ای به دیکش کرد و با خنده گفت بیا اینو بخور
مسخره برو برام غذا بیار دیگه جون نمونده واسم
کمکم کرد از جام بلند شدم هرچی تو یخچال داشت برام اماده کرد کلیم خوراکی برام سفارش داد تا بیارن .
کلی خوراکی های مقوی برام اورد .
خیلی خوشحال بود و با تمام وجودش به من میرسید .
دیگه داشت ساعت ۸ میشد و باید میرفتم دیگه حتی درد زیادیم نداشتم لباسامو پوشیدم که برم دیدم تمام بدنم کبوده و باید دوباره برای پوشوندنشون کرم میزدم تا کسی نفهمه بای بدرقه رومانتیک راهی خونه شدم .

از اون روز سکس جزع جدایی ناپذیر رابطمون شده بود و واقعا انگیزه بعضی روزام سکس با امیر محمد بود .

روزایی که عصبی بود و کاراش جور نبود تنها با سکس میشد ارومش کرد . روزایی که از شدت درد حالم بد میشد و امیر سعی میکرد دلمو به دست بیاره بارها از شدت سکس و وحشی بازیاش تا زیر سرم رفتم ولی هنوزم عاشقشم ، دیونه تمام رفتاراش که گاهی شبیه جنونه بودم. چند وقت پیش که سوار ماشینش شدم هوا خیلی سرد بود قرار شد بریم بگردیم دیگه اکثر رابطمون تو خونه بود و این منو اذیت میکرد ، همین که سوار شدم رفت خارج از شهر ، زیپ شلوارشو باز کرد کیرشو انداخت بیرون گفت من فانتزیم اینه وقتی رانندگی میکنم برام ساک بزنی .

منم شروع کردم رگ خوابش تو دستام بود و میدونستم عاشق زبون کشیدنم رو بیضه هاشه و این کارو کردم .

ی گوشه نگه داشت وقتی بیرون دیدم حتی نمیدونستم کجاییم ، ولی هیچ کس نبود و این یعنی شروع ی برگ دیگه از دفتر سکسی ما .
نمیدونم ی روزایی چیکار میکرد که هر کاری میکردم ارضا نمیشد .منو نشوند رو زمین جوری که صورتم روبه روی کیرش باشه و با اشاره فهموند که بخورم ، منم مطیع اقا بودم .

کیرشو اروم زبون میکشیدم و سرشو میخوردم و ی وقتایی موهامو میگرفت تو دستاشو تو دهنم کیرشو جلو عقب میکرد نمیدونم چقدر اینکار و کرد که ابش اومد و مجبور شدم بخورمش . همش ازم میپرسید

_دوست داشتیش ؟؟؟؟ این اب هر شبته ، از این به بعد باید هر شب اول ابمو بخوری بعد بخوابی
بلند داد زد فهمیدی یا نه
فکر کردم تو اون حال داره چرت و پرت میگه
بهش گفتم اره فهمیدم
کیرشو با دستش گرفت و گفت خایه هامو لیس بزنم خانومم عشق دلم زود باش

منم شروع کردم زبونمو کشیدم روش و گاهی اروم میمکیدمش ، همیشه اخرسر ازم لب میگرفت ولی انقدر دهنمو گاییده بود احتماالا خوشش نیومد ببوستم منم ی کمی از ابش تو دهنم بود و دهننم طعم کیر گرفته بود میدونستم بدش میادسریع لبمو گذاشتم رو لبشو توفمو دادم تو دهنش بدش اومد و توف کرد بیرون و خندید گفت سریع بعدی جرت دادم اونوقت میفهمی.

تو راه برگشت بهم پیشنهاد ازدواج داد و خواست برای همیشه با هم باشیم .
منم که از خدام بود .اوکی دادم .
اخر سرم گفت من کیو بهتر از تو پیداکنم؟

نوشته: حنا


👍 5
👎 3
18301 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

873782
2022-05-13 07:55:41 +0430 +0430

ممنون . خوب بود.لایک

0 ❤️

873864
2022-05-13 19:07:36 +0430 +0430

یه دکتر برو قبل اینکه تصوراتت به واقعیت تبدیل بشه

0 ❤️

874054
2022-05-14 20:36:51 +0430 +0430

همش منتظر بودم بگی کیرت کرد و ناپدید شد و …
خدارو شکر به شکل عجیبی به خیر گذشت 😂

0 ❤️

874062
2022-05-14 23:54:37 +0430 +0430

معلوم بود حاصل توهمه ولی چون قشنگ نوشتی لایک کردم

0 ❤️