گائیدن پسر صاحبخونه

1398/01/30

سال هشتاد و نه بود که تو تهران یه شغل خوب پیدا کردم و از خانواده جدا شدم و برای خودم تو تهران یه خونه اجاره کردم از این خونه هایی بود که طرف وسط خونه یه تیغه کشیده بود و دوتا واحد جدا درست کرده بود حتی صدای راه رفتن همسایه هم شنیده میشد
از همسایه مون بگم که یه زن بیوه بود که با پسرش حمید زندگی میکرد حمید حدود شونزده سالش بود
یه چند باری بهشون کمک کرده بودم واسه مشکل شوفاژ و از این جور چیزا بخاطر همین باهام صمیمی شده بودن

یه روز سرد زمستونی که از سر کار داشتم میومدم خونه دیدم حمید پشت در نشسته و خیس آب شده و داره از سرما می لرزه بهش گفتم چرا اینجا نشستی گفت که مادرش نیست خودش هم کلید هاش رو جا گذاشته
بهش گفتم بیا خونه من تا مادرت بیاد
رفتیبم تو خونه و بهش چند تا لباس دادم که لباس های خیسش رو عوض کنه
وقتی داشت لباس هاش رو تو اتاق عوض میکرد از لای در دیدم چه کون سفید و بی مویی داره
وقتی اومد بیرون نشستم کنارش و یه چایی ریختم براش بهش گفتم حمید چرا اون روز که واسه شوفاژ تو خونه تون بودم اون جوری به من خیره شده بودی

سرش رو انداخت پایین و چیزی نگفت فقط دیدم که سرخ شده
گفتم من چند بار دیدم که تو کوچه بقیه بچه ها تو رو دست مالی میکنن
چرا مقاومت نمیکنی نکنه خودت خوشت میاد
یکم بهم نگاه کرد و گفت تورو خدا به مامانم نگو
گفتم نمی گم ولی هر چیزی یه قیمتی داره
گفت چکار کنم برات
گفتم بلدی ساک بزنی کیرم رو در اوردم و گذاشتم جلوی دهنش بهش گفتم بخور
شروع کرد به خوردن کاملا به طور حرفه ای ساک میزد هر چند ثانیه هم تخم هام رو میخورد
بعد از ده دقیقه ساک زدن بلندش کردم شلوارش رو کشیدم پایین و به پشت خابوندمش و پاهاش رو دادم بالا چند تا تف انداختم لای کونش و با انگشت کردم تو کونش یکم که جا باز کرد کیرم رو گذاشتم در کونش و فشار داد جیغش رفت هوا با یکم فشار بیشتر تا ته کردم تو کونش و شروع کردم تلمبه زدن بعد حدود ده دقیقه ارضا شد و ابش ریخت رو شکمش بدون این که کیرش شق شده باشه
بعد از اون بر گردوندمش و حدود یه ربع هم تو حالت داگی کردمش و اون دوباره ارضا شد و منم هم زمان ارضا شدم و ابم رو ریختم تو کونش
کاملا از حال رفته بود بعد از حدود یک ساعت بلند شد و لباس هاش رو پوشید و رفت
بعد از اون حمید شده بود جنده من و هر هفته به بهونه بازی با پلی استیشن میومد خونه من و تا صبح میکردمش

اگه استقبال کنین ماجرای کردن مادر حمید و سکس سه تایی که داشتیم رو هم براتون تعریف میکنم

نوشته: آرمان


👍 17
👎 54
49783 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

762289
2019-04-19 20:28:20 +0430 +0430

اينم سناريو يه جقي ديگه

ببخشيد كوتاه بود
كمرش شله تا مياد بنويسه سريع مياد ديگه اينجوري ميشه


762290
2019-04-19 20:30:45 +0430 +0430

همين دروغ ونوشته كيريت بسه ديگه نميخواد خود نمايي كني نه سر داشت نه ته داشت اخه ادمين نزار نزار نزار اين كص شعرارو جق زدنم اداب داره

2 ❤️

762298
2019-04-19 20:40:25 +0430 +0430

و باز هم داستان تکراری هر ماه!! گوز قلی اومد تهران پولش تموم شد صاحبخونه کرایه عقب مونده رو جور دیگه وصول کرد اینم در حالی که با دست سوراخشو میمالوند و زار زار گریه می کرد برگشت پشت کوه برا همه تعریف کرد که هم زن صابخونه رو کردم هم بچه هاشو هم کاسبای محله رو و… !! ?


762299
2019-04-19 20:42:16 +0430 +0430

عرض شود که…

عرض خاصی ندارم،کیرم از اول تا اخرت اوبنه ای کونده…

3 ❤️

762331
2019-04-19 21:13:03 +0430 +0430

اره
منکه عاشق داستان واقعیت شدم

اون یکی رو هم حتما بنویس
قول میدم واسه بعدی بیشتر فحش بخوری

2 ❤️

762333
2019-04-19 21:15:16 +0430 +0430

یه مشت کونی دورمون جمع شدن;
واقعا تاسف داره!

1 ❤️

762337
2019-04-19 21:22:18 +0430 +0430

توی کسخل اگه دوتاشونو باهم کرده بودی اولین داستانت اونو تعریف میکردی

2 ❤️

762346
2019-04-19 21:29:52 +0430 +0430

میزان استقبال کافی هست ! البته شکی نیست که مفعول هستی و عقده ی حقارت به شدت فعال شده ! البته مفعول بودن به معنای همجنس گرایی نیست ! بلکه بیشتر مواقع گول خوردی و دادی ! ا

1 ❤️

762432
2019-04-20 05:18:01 +0430 +0430

برو جقي،،برو كه خرخودتي،،پسره بامادرش اومدن دوتايي بهت دادند؟؟؟ظاهراً كف كس بودن وزيادي جق زدن زده به مخت وداره كسخلت ميكنه
چه فنتزيهايي تو سرت ميگذره

1 ❤️

762437
2019-04-20 06:06:08 +0430 +0430

حالا من کلا با گی مشکل دارم مشکل از طرز فکر منه شاید…ولی پسر ۱۶ ساله اخه!!!به فانتزیاتون رحم کنید حداقل

1 ❤️

762469
2019-04-20 09:49:51 +0430 +0430

داستان هم داستانهای قدیم

0 ❤️

762543
2019-04-20 17:45:30 +0430 +0430

همش حس میکنم که نویسنده داستان خود حمیده.

1 ❤️

762555
2019-04-20 19:49:43 +0430 +0430

ادمین داره این سایت؟ 16 ساله سن قانونیه؟ چرا بچه‌بازی رو ترویج میکنید،

2 ❤️

762670
2019-04-21 00:30:15 +0430 +0430

دو بار ارضا شد تو هم که میلگرد تو کمرته.
به مدت یکساعت هم لباسای خیس آبش تو سرمای زمستون خشک شد؟
بیحال شد؟
راستی چرا شربت بهش ندادی؟

1 ❤️

762731
2019-04-21 11:18:44 +0430 +0430

داستانی که میخوام براتون تعریف کنم کردن پسر صاحبخانه است ببخشید ارضا شدم براتون بعدا تعریف میکنم من و مامانش خودش اخ ارضا شدم باز…

1 ❤️

762755
2019-04-21 15:30:42 +0430 +0430
NA

بنویس بعدیو خوب بود

0 ❤️

762773
2019-04-21 18:17:50 +0430 +0430

عجب آدمی هستی بویی از انسانیت نبردی .حتی در فانتزی هم کار اشتباهیه سکس با بچه شانزده ساله.

1 ❤️

762781
2019-04-21 19:19:31 +0430 +0430

این داستان کوون دادن خودت تو ۱۶ سالگی بود با یکم تغییرات
از کوووص دادن مامانتم بنویس

0 ❤️

763031
2019-04-22 15:16:54 +0430 +0430

دیس 45

0 ❤️

773910
2019-06-15 23:17:31 +0430 +0430
NA

آخه
کیرم تو مخ نداشتت لااقل دوتا کتاب بخون نکبت بتونی بنویسی وقت بقیه رو نگیری
کوس مغز بچه باز
خجالت نمیکشی حتی برای فکر فانتزی میگی دردش گرفت ولی همشو تا ته کردم جا
یکم فکر کن تو همون مدت کسی جاش نداده تو خودت که خوشت اومده باشه و داستان نویس شده باشی؟؟

0 ❤️

807324
2021-05-01 23:36:21 +0430 +0430

حرومزاده النگ، چه کسکشی تو هستی، این کار تو دقیقا سو استفاده و تجاوزه، حالم از افرادی مثل تو بهم میخوره، بی شرف

0 ❤️