سلام من فريد هستم. 31 سالمه و 2 ساله كه ازدواج كردم و زنم 24 سالشه. داستاني كه براتون مي گم مربوط به 20 روز پيش و اواخر آذر سال 93 است. ما براي مراسم فاتحه يكي از بستگان خانمم كه در روستا بود رفتم روستا. مراسم در روستا به صورت 2 روز پشت سر هم برگزار مي شه. ما در روز اول بعد از خاك سپاري رفتيم خانه پسر عموي باباي زنمم كه 2 دختر داشت و يك پسر. يكي از دختراش كه 2 سال بود عروسي كرده بود كه اسمش ثريا بود و 27 ساله و اون يكي قبل محرم و صفر عروسي كرده بود و 25 ساله و اسمش گلنار بود يه پسر 12 ساله هم داشت. همه تا ظهر با هم بوديم. يه زنه از تهران آمده بود فاتحه كه خيلي كس بود اونقدر جگر بود كه نگو اسمش مهسا بود…بعد از ظهر من و خانمم رفتم كه استراحت كنيم. يه اتاق به ما دادن. من رفتم دستشويي ديدم گلنار بالاي قسمت دستشويي داره لباس پهن مي كنه.به خاطر مهسا كيرم شده بود دسته بيل. كيرم 18 سانته و ولي خيلي كلفته. براي راحت شدت يه چند بار دست به كيرم كشيدم ولي نذاشتم آبم بياد. برگشتم از دستشويي ديدم گلنار داره چپ چپ نگاه مي كنه. رفتم جلو گفتم چيزي شده گلنار خانم. ديدم خنديد و خواست بره. بهش گفتم شاخ درآوردم. گفت آره ولي روي سرت نيست بلكه تو پاته و بعد رفت. تعجب كردم رفت از جايي كه گلنار وايستاده بود ديدم ولي يه سوراخ بزرگ روي سقف دستشويي هست كه گلنار ديده من تو دستشويي چكار كردم. حسابي خجالت كشيدم. گفتم برم تا به كسي نگفته خواهش كنم فراموش كنه. ديدم رفت تو اتاق زنا. زنم خواب بود از تو گوشيش شماره گلنار رو پيدا كردم و بهش اس ام اس دادم. كه من فلانيم . ببخشيد تو دستشويي من چه كردم. بعد چند دقيقه ديدم اس ام اس داد كه خواهش مي كنم كير خودت به من چه. بعدش گفت خوش به حال فريبا زنت براي كير كلفتي كه داره؟ با پرويي نوشتم قابل شما رو نداره؟ بعد با لحني وسوسه انگيز گفت مگه من جندم؟ گفتم نه عزيز . بعد ديگه اس ام اس بازيو قطع كرديم. بعد از شام داشتيم 4 نفري ورق بازي مي كرديم من و گلنار و فريبا و ثريا كه من و فريبا يك گروه بوديم. گلنار از عدم بغل دست من بود هي خودشو مي ماليد به من و بعضي اوقات بدون اينكه كسي ببينه دامنشو سمت من بالا مي برد تا ساپورتش كاملا معلوم بود. بعد بازي از شهوت يه اس ام اس بهش دادم كه مي خوامت! اجازه مي دي بكنمت. جواب داد كه خجالت بكش زنت پيشته. گفتم تو خودت دلته بيا بكنمت. بعد بهش گفتم اگه بهم مي دي دامنتو بيار بالا و بندازش. بعد چند دقيقه ديدم از عمد خواست بشينه دامنشو داد بالا و بعد ديدم زير لب يه لبخند همرا با شهوتي زد. بهش اس ام اس دادم كه قوبونت برم. كجا جرت بدم . گفت چند دقيق وايستا تا جاشو پيدا كنم. بعد رفت بيرون. نيم ساعت بعد اس ام اس داد . ساعت 2 شب تو طويله پشت دستشويي. ساعت 12 همه خوابيديم. من از هيجان خوابم نمي برد . با خودم گفتم نكنه سركارم گذاشته باشه.ولي براي دست زدن به گلنار داشتم ديوانه مي شدم. ساعت 2 شد براي دستشويي رفتم بيرون. كيرمه حسابي شستم و بعد رفتم در طويله و رفتم تو. طويله بزرگي بود. ديدم كسي نيست گفتم ديدي سركارت گذاشت. چند لحظه بعد ديدم يكي ميگه فريد فريد. صدا از ته طويله بود. رفتم جلو تر ديدم يه چيزي مثل پستو بود كه گلنار نشسته بود اونجا. تا ديدمش سريع بغلش كردم. يه پيراهن مردانه سفيد و صورتي تنش بود با يه دامن سورمه اي كه زيرش ساپورت پوشيده بود. آوردمش رو پام و از زير دامن و رو ساپورت به كسش دست كشيدم. ديدم گفت فريد سريع تمام كن كسي نياد. من ولي ساپورتشو كه كشيدم پايين سريع رفتم سراغ كسش و حسابي خوردمش داشت ناله مي زد ولي صداشو بلند نمي كرد. بعد كيرمه بردم جلو دهنش كه گفت من نمي خورم. بعدش يه تف زدم سر كيرم و تنظيم كردم روي كسش و فشاردادم تو. باورنم نمي شد اونقدر تنگ بود كه شب زفاف با فريبا هم اونقدر كيرم تحت فشار نبود. مي خواست از درد جيغ بزنه ولي بالاي دهنشو گرفتم. گفت كه دارم مي ميرم تو رو خدا يواشتر. من داشتم مي مردم. مثل كس نديده ها داشتم تلنبه مي زدم. بعد 5 دقيقه كسش باز شد بعدش بهش گفتم بره بالا و رو كيرم بالا و پايين بكنه. خوب كيرمو تو كسش جا داده بود. بعدش درش آوردم و از پشت سگي كردمش.براي اينكه آبم نياد دوباره گفتم بره بالا. گلنار بد جور شهوتي شده بود. اونقدر بالا و پايين پريد كه داشت آبم مي اومد. گفتم بسه كه فهميدم خانم داره ارضا مي شه و به حرفام گوش نمي ده. هر كار كردم نتونستم از زيرش بيام بيرون. اونقدر تلمبه زد تا آبش اومد. همزمان با اون آب منم اومد و ريختم تو كسش. بعد 5 دقيقه از روم بلند شد. گفتم احمق اين چه كاري بود كردي؟ گفت نترس قرص مي خورم. بعد من رفتم دستشويي و خوابيدم. فرداش تو مراسم فاتحه هي به من اس ام اس مي داد كه من كير كلفتت رو مي خوام. گفتم ديگه نمي كنمت كه ديدم گفت ازت فيلم گرفتم اگه نياي منو بكني به زنت نشونش مي دم. اون روز مجبور شدم به بهانه اي برم بيرون روستا و جنده خانمو جرش بدم. الان 20 روز گذشته و چند شب يكبار بهم اس ام اس سكسي مي ده. قراره با شوهرش اخر هفته بيان خونه پدرخانمم گفته اگه جور نكني بگاييدم به زنت همه چيزو مي گم. يه نقشه توپ براش دارم. كه حسابي با دو تا از دوستام جرش بدم بعد ازش فيلم بگيريم. اگه شد داستانشو براتون مي فرستم و همچنين فيلمشو. خوش باشيد.
نوشته: فرید
افرين فيلم بگير بعدش يکي از زن تو فيلم ميگيره ميذاره اينجا ما ميبينم:)
بعد چند دقيقه ديدم اس ام اس داد كه خواهش مي كنم كير خودت به من چه. بعدش گفت … بعد با لحني وسوسه انگيز گفت مگه من جندم؟ گفتم نه عزيز . بعد ديگه اس ام اس بازيو قطع كرديم.
ببخشید بنده یک سوالی برام پیش اومد: شما داشتین با اس ام اس حرف میزدید بعد لحن طرف وسوسه انگیز بود؟ مگه لحن معنیش تون صدا نیست؟؟ نوشته چطوری لحن داره؟؟ حالا یا وسوسه انگیز یا جدی ؟؟ دوما تو یک طویله تاریک ساعت 2 نصفه شب که تو خود طرف رو نمیدیدی دوربین چطوری فیلم برداری کرد؟؟ زنیکه داهاتی به تجهیزات دید در شب نیروهای ویژه امریکا مجهز بود؟؟ در ضمن نوشتی یک زنی از تهران اومده بود خیلی خوشگل بود اسمش مهسا بود گلنار داشت بالای دستشویی رخت پهن میکرد!! چه ربطی داشت؟؟ و اخرین سوتی روی سقف دستشویی سوراخ بوده یعنی وقتی بارون میومد میرفتن بشاشن اب از بالا میریخت رو سرشون با شاششون قاطی میشد میرفت تو چاه خلا همزمان هم میشاشیدن هم دوش میگرفتن!! تازه همه اینا قبول سوراخ رو سقف بوده زنه داشته رخت پهن میکرده کف پاش که چشم نداشته زیر پاشو ببینه! یا شاید دراز کشیده بوده رو پشت بوم ریدن تورو تموشا کنه بعد اشتباهی جق زدنتو دیده!! تنها قسمت صادقانه داستان اسم طرف بود (( گلنار!!)) اینقدر که این کارخونه صابون سازی حماسه افریده بتمن و سوپرمن رو هم اینقدر ماجرا نداشتن!!!
کوس کش می خوای به امپراتور سکس که بنده باشم دروغ بگی؟؟. برو تا نکردمت، بکنمت داستانت رو میزارم بچه ها بخونن
دو نصف شب,تو طویله,ازت فیلم گرفت؟چن بار با این تخیلت جلق زدی؟
راستش منم خیالاتی ام ولی نه تا این حد.
آقا با صابون گلنارجق زده رفته توهم فکرکرده گلنار دختره یه اشتباهی کرده دوستان به بزرگی خودشون ببخشند
کیر خر آفریقایی توی کونت دیوس
مهســـــا یهو شد گلنار؟؟؟؟
دیگه این ورا پیدات نشه مجلوق
مریض…تقصیرازتونیست اگه بابت این کس شعرایی که عوض داستان مینویسید بعضیاتون پولی چیزی میدن بگیدماهم بنویسیم خطی چندجمله ای چندبامالیات،بی مالیات چطورحساب میکنند،میخوای یه جمله بگم(:اله ما لفته بودییم اوننجایهویی دختله باکس پرلید روکیرم،کیررم شکشت،)دیدی کونی حالا این یه جمله بودا اکشن هم بودباقیشم دیدمت واست میگم مجلوق دیگه اینجا بدون بزرگترت نبینمتا،
اخه کوس مغر تو تاریکی چطور فیلم ازت گرفته.بعدش چطور خودشو بهت میمالیده و دامنشو بالا میزده که زنت و یکی دیگه متوجه نمی شدن
کیرم تو کون جلقوزت با این مغز کیریت برو بجا داستان نویسی دم دره توالت عمومی ها بکپ 2 ریال کاسب شی ملجوق
ابتین به جان خودم تو بچه محل مایی کارت خیلی درسته لایک کمته. خیلی حال کردم با داستانت. خندوندی ما رو دمت گرم
این مرتیکه چلقوز رفته روستا و دختری رو به نام مهسا دیده بعدش یه صابون گلنار ورداشته رفته تو طویله جلق زده .
البته این اقا فرید اینقدر با صابون گلنار رابطه عمیق و عاطفی داره که هیچ وقت ب چشم یک صابون بهش نگاه نمیکنه بلکه همیشه اونو دوست دختر خودش میدونه و به جای صابون گلنار میگه خانوم گلنار
من گفتم حالا زن تهرونیه رو میخاد بکنه ندون این جقشو هم به زور میزنه احمق
بله خاک بسرت کنم بله
آخه تو طویله جای اینکاراست؟
من 2 خط خوندم
وقطی داخل اون خر دونی بودی
زنت کجا بود؟ هواست باشه
اون خر ها رو مواضب باش دفعه بعد نکننت
در کل باید گفت
جیش ب مغز جغیت بیاد مکان نداری غلط میکنی کس میکنی
داخل تخیلاتت هم ک شده مکان پیدا کن
dash1
مگه داخل طويله دوربين كار گذاشته بود؟بفرض اينكه دوربين كار گذاشته باشه سيستم روشنايي چي؟ملجوق ديگه ننويس
خیلی باحال جوابشو دادی حال کردم واقعا بعضیا عجب اعجوبه این نمیدونستیم. lol good
نیمه شب تو طویله فیلمبرداری شما هم متوجه نشدی اونم توی تاریکی طویله
والا ابتین جان بچه محل های ما به اینکه هیچ وقت تو زبون کم نمیارن معروفن در واقع اسم بچه تهران بیشتر به خاطر محله ما اینجوری جا افتاده حالا حدس زدن جای دقیقش با خودت یعنی یه جورایی خواستم بگم از خودمونی اثاث کشی کن برگرد جات بین بروبچ خالیه
این دهاتتون کدخدا نداشت ؟
یهویی سر برسه و توی طویله ترتیبتو بده که کس شعر ننویسی
sunmaster7:مرسی داداش لطف داری قابل شما را نداشت. حقیقتا باور این طنزی که من نوشتم خیلی راحت تره از جفنگیات این آدمه.اینکه یه عده آدمو احمق فرض میکنن خیلی زور داره.راستی متوجه منظورت نشدم گفتی بچه محل مایی مگه محل شما کجاست؟/
sunmaster7:مرسی داداش گلم بابت پیشنهادت ولی فعلا تصمیم دارم برم دهاتی که این گلابی رفته بود با محرم و صفر یه عکس یادگاری بگیرم بعد رو وال فیسبوکم بزارم.راسی فک کنم نسخه بتا داستان رو خوندی نمیدونم نسخه اصلی و ادیت شده اش رو خوندی یا نه؟
بزارید من اصل داستانو که از یوتویب دانلود کردم براتون بنویسم:
سلام من فرید هستم 2 ساله ازدواج کردم.داستانی که میخام براتون بگم مربوط به 2 روز پیشه که الان از اوون ماجرا 6 ماه میگذره.بریم خوب پس کمربندا را محکم ببندید چون میخام ببرمتون فضا.داستان از اونجا شروع شد که ما برای مراسم فوت پسر عموی بابای زنم باید میرفتیم روستا.لابد میگین:چطور حوصله کردم رفتم؟خوب زشت بود زنم گفت:چون عموت از بچگی عقیم بوده و فقط همین پسر رو داشته باید بریم.این صدای چی بود؟ظاهرا یکی ار بچه ها مخش گوزید! بابا تو چکار داری این بچه چجوری بدنیا اومده.اصلا شاید به روش بی هوازی یا گرده افشانی بدنیا اومده باشه. منم اولش تعجب کردم ولی وقتی عکس مرحوم را که دیدم شکم برطرف شد و فهمیدم بچه همون پدره, چون هردوتاشون دماغ داشتن !.خلاصه جور شد ما رفتیم فاتحه و مراسم در روستا بصورت 2 روز پشت سر هم برگزار میشد و بعد میرفت تو مرحله پلی آف و از هر گروه دو تیم میرفتن فینال! آه بازم که ریدم! ببخشید یادم رفته بود قرصامو بخوردم یه لحظه اشتباه تایپ کردم.اولش بگم:اونجا که ما رفتیم خاکسپاری دو تا پسر چوپان بودن که اسمشون محرم و صفر بود. قیافشون خیلی کیری بود و من تا دیدمشون نتوستم جلوی خنده هامو بگیرم.نگو فهمیدن و با حالت بغض آلود منو چپ چپ میکردن نگاه! ما رسیده بودیم روستا و من تو دلم گفتم:بزار من بچشم سفر به این قضیه نگاه کنم و با خوشحالی این آهنگ یکی از خواننده های لوسانجلسی رو زیرلب زمزمه میکردم و میخوندم:سفر کردم صفر بر گشت منو کرد! یک آن کنجکاویم گل کرد و گفتم:برم تو حیاط و یه چرخی بزنم و هوایی تازه کنم, نگو نزدیگ طویله چشمم به چند تا بز بی تربیت و بی خانواده خورد که دمشونو داده بودن بالا و کونشون نپوشونده بودن و بع بع کنان عشوه میومدن!.منم از بچگی عشق کون کردن ناگهان حشرم زد بالا و داشتم میترکیدم که سریع رفتم به خانومم گفتم:میشه اون صابون گلنارو از تو کیفت بهم بدی.میخام برم دستامو بشورم.به هر زحمتی بود دسشویی رو پیدا کردم و با گلنار رفتم تو دسشویی و من داشتم با عکسی که از کون بزها گرفته بودم جلق میزدم و رفته بودم تو حال خودم که یهو بالا سرم نگاه کردم دیدم صفر داره با موبایلش ازم فیلم میگیره نگو ازشانس بد من سقف دسشویی سوراخ بود.راسش ترسیدم و زود خودمو جم و جور کردم گفتم:مبادا فیلمو پخش کنن آبروم میره.خبر نداشتم همینجوریشم آب روم میره و میاد.محرم اومد و یقه مو چسبید و با خشم بهم گفت:گووزکش داری بزای منو میگایی, صفرم بهمون نزدیک شد و گفت:موخام فیلمتو بزارم همه ببینن.از من التماس و از اونا تهدید تا اینکه محرم گفت:اگه مخای فیلمت پخش نشه, شب بیا طوبله.باور کنید راضی نبودم ولی مجبور بودم میفهمی مجبور. نمیدونستم قراره چی بشه ولی بهرحال من باید هرجور شده اوون فیلمو حذف میکردم .ساعت 2 نصف شب رفتم سمت طویله و محرم و صفر اونجا بودن و با دست اشاره دادن که بیا اینجا. گفتم:نه من مامانمو میخام! خلاصه بزور منو بردن تو.خیلی تاریک بود منو با طناب بستن به به ستون و بعد یکیشون شلوارمو پائین کشید هه هه اونا کسخل بودن نمیدونستن تو اون تاریکی گائیدن من مثل اینه که کرده باشن تو سوراخ دیوار, دهاتین دیگه.محرم گفت:یجوری بکنمت صدای بز بدی,تو اون تاریکی من هیچیو نمیدیدم فقط میدونم صفر جلوم بود و بهم میگفت:برام ساک بزن.خدا نگزره ازش خیلی گنده بود کیرش.البته من نمیدیدم فقط حس میکردم.وقتی داشتن منو میکردن یه صداهایی میومد مث عرعر و ماما و با صدای خنده های تخمی این دوتا قاطی میشد. ولی من فقط فکرم پیش فیلمه بود.داشتم کیر صفرو میخوردم و کونمو محرم از پشت جر میداد.لامصبا مگه آبشون میومد.فقط میدونم اینقد از پشت فشار بهم اومد که ناخواسته صورتمو به صورت صفر چسبوندم و یه کم با گوشاش بازی کردم و بعد لاله گوشش را لیس زدم. لاکردار گوشاشم مثل کیرش دراز بود ولی نمیدونم چرا گوشش با گوش بقیه فرق داشت؟! مث مال زنم نبود مثل مال خودمم نبود, خیلی مو داشت و یه حالت مخمل مانندی هم داشت. بهرحال با یه دست گوشاشو میمالوندم و با اون یکی دستم براش جلق زدم. کونم شدیدا درد گرفته بود اینا نمیدونم اسپری زده بودن یا قرص خورده بودن ولی هرکاری میکردم آبشون نمی اومد.چه لحظاتی سختی بود .داشت کمرم و پاهام خورد میشد که پشتمو به پیشانی محرم تکیه دادم و همزمان با دست برای صفر جلق میزدم. محرم هم از صفر کثیف تر و وحشی تر بود.تا صورتش خورد به پشتم حس کردم لباسم خیس و لزج شد متاسفانه آب کیرش نبود, آب دماغ گنده اش بود.من که دیگه نا نداشتم خودمو رو سر و صورت محرم رها کردم, که یهو حس کردم دو تا شی نوک تیز داره فرو میرن تو پشتم! وای یادم افتاد دوتا چاقو دستشون بود یعنی ممکنه محرم برای اینکه باهام یه فانتزی خشن داشته باشه داره این چاقو ها رو آروم اروم فرو میکنه تو پشتم؟ اولش خیلی ترسیدم ولی…هه هه کسخل دهاتی یادش رفته بود چاقواشو تیز کنه. راستش وقتی دیدم جایی از بدنم زخمی نشده گفتم:بزار با نوک چاقوها یکم پشتمو بخارونم که یجورایی تحقیرشون کرده باشم, نگو:انگار فانتزیش جور شده بود چون حس کردم هر لحظه نفساش تند تر و تندتر میشه و منم با سرعت بیشتری کیر صفر که جلوم وایساده بود تف میزدم و میمالوندم.احساس غرور بهم دست داد چون جفتشون به نفس نفس افتاده بودن و دیگه داشت آبشون میومد, تو این دقایق نمیدوم چی شد که صدای حیونای طولیه بلند شد و خنده های رکیک اون دوتا دهاتی.کم کم ماما و عرعر حیونا تو فضا پیچید و یهو دیدم یکی درو باز کرد و برقا همه جا رو روشن کرد.! وای نه خدای من زنم بود و بهم گفت:فرید تو اینجا چه غلطی میکنی؟! چرا خودتو بستی به این ستون؟!شلوارت کو پس ؟این گاوه چی پشت سرت؟ این کیر خر تو دستت چکار میکنه؟تا اینو گفت:اون دوتا نامرد فرار کردن و من تازه حساب دستم اومد که تو اون طویله چه بلایی سرم اومده.نگو اونی که جلوم بود صفر نبود, خر تویله بود و اونی که کونم گذاشته گاو نری بود که موقع اومدن تو حیاط دیده بودمش و اون صدای خنده ها مال صفر و محرم بوده.چشام داشت سیاهی میرفت این چه تاوانی بود که من پس دادم؟ کلی آب روم ریخته بود و وقتی زنم دید بیهوش شد!! مامان کجایی که نافی از من در شد
.
.
دو ماه بعد
زن فرید ازش طلاق گرفت و فرید در یک دامپروری در قسمت تمیزکاری گاوای نر مشغول به کار شد و عصرها هم به بعنوان چوپان در کنار خرهای گله زندگی شادی را میگزراند.
راستش هر دوش رو دیدم تغییراتی دادی مثل اینکه اول قسمت زادو ولد کار میکرد بعد شد قسمت تمیز کاری یا اون پایان خوش رو هم اخر اضافه کردی به نظر من هر دوش ارزش خوندن داشت . نوشته های تورو حتی اونایی که زیر بقیه داستانها نوشتی فقط 1 بار خوندن خیلی کمه به هر حال کارت درسته سنگین مخلصیم
از این داستانها میشه فهمید ملت چقدر عقده کس دارن . طبق معمول واسه مراسم رفتن روستا یا شهرستان . کیر قهرمان داستان 18 سانت کلفت . زنه دیده حشری شده گفته خوشبحال زنت . منم گفتم بیا بکنمت . والی اخر …البته با این شرایط که تو ایران هست طبیعی ملت عقده ای بشن ولی بدبختیش اینه انگار مجبورا بیان کسشعربنویسن بدبخترش ما هستیم که باید بیائیم این اراجیف رو بخونیم
کسش اونقدر تنگ بود که تو شب زفاف با زنم هم اینقدر فشار نکشیدم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ زنت اهل همون روستا بوده بابای گلنار زحمت کشیده برات بازش کرده که اینقدر فشار متحمل نشی. فیــــــــــــــــــــلم؟؟؟؟؟ اون هم دو نصف شب تو تاریکی؟ طویـــــــــــــــــله؟ سوراخ رو سقف دسشویی که تو دهات مده شاید نمیدونم ولی قشنگ دراز به دراز خوابیده تا کیرتو ببینه؟؟؟؟ کیرم تو مخت.
KIram to maqzet Kos khole dehati ki to Dehat Jagh Mizane? hade aghal migofti dashtam To Dehat Miraftam ye Gosfand didam Dare Konesh Ghermez Enghad alaghe behesh PEyda kardam natonestam JElo khodamo begiram jagh zadam bade chand roz ke khastim bargardim kharidamesh o hamishe mikrdamesho mikardam :| Kos alaki nanevis diablo
نکنه اسم گلنار گذاشتی رو خر
بعد گاییدن خر رو برامون تعریف میکنی
clapping
زن تهران یه رو دیدی جقی زدی به یادش. ذیگه این کسشرا. چیه میگی. کیییرییی biggrin
biggrin گلنار.نامی آشنا در صنعت جلق