گایش زن مذهبی دوستم

1400/06/23

اوائل زنم به شدت مذهبی و چادری بود، در این حد که حتی جلوی مهمون ها هم چادر می پوشید، خیلی بهش اصرار می کردم که بازتر بپوشه اما قبول نمی کرد، بهش پیشنهاد دادم لا اقل بیاد با همدیگه داستان سکسی بخونیم، بازم قبول نمی کرد و می گفت گناه و عذاب وجدان میگرفت، اینقدر اصرار کردم که تا پذیرفت و شب ها شده بود کارمون اینکه تو سایت ها بگردیم داستان پیدا کنیم، شب های اول بی رغبت بود اما چند شبی که گذشت احساس کردم خیلی خوشش اومده، علاقمندی هاش تو داستان کم کم مشخص شد و معمولا همون فانتزی و داستان ها رو می خوندیم، یکی دو ماهی که گدشت کار الناز شده بود اینکه وقتی من بیرونم سر کار بره تو سایت ها و داستان خوب پیدا کنه
یه روز از سر کار اومدم خونه دیدم زنم روی تحت دراز کشیده به شکم، لب تاب جلوش بازه و یه لباس نیم تنه تا روی قمبل هاش پوشیده و یه شورت قرمز، شورته حسابی خیس بود ولی به روی خودم نیاوردم، خیلی دست و پاچه شد و بهم سلام کرد و صورتش برافروخته شده بود، من به روی خودم نیاوردم و هیچی نگفتم گفت چند تا داستان خوب پیدا کرده، چند روز ه دیگه هم اومدم خونه همین صحنه تقریبا تکرار شد، اما فرقش این بود که زنم همون لباس رو پوشیده بود اما شورت پاش نبود
حسابی چاک آبدارش خیس خیس شد ه بود و این بارحسابی عرق کرده بود و سرخ شده بود
خیلی برافروخته بود موهاش به هم ریخته شده بود بهش گفتم چیه چی شده داشتی کشتی می گرفتی
خندید گفت نه بدتر از کشتی، دیگه هیچی نگفت
تا اینکه شب موقعی که داشتیم داستان می خوندیم به من گفت کیان میدونی چت روم چیه؟
گفتم اره عزیزم میدونم چیه؛ گفت میای بریم اونجا؛ منم قبول کردم
وقتی داشت این حرف رو می زد حسابی ضربان قبلش تغییر می کرد
با اسم الناز رفتیم الناز متاهل
پیام های جور و اجوری میومد و حسابی الناز داغ کرده بود
بهش گفتم دوس داری این فضا رو گفت آره خیلی گفتم خب چت کن فک کن منم نیستم
گفت نمیشه و خجالتم میشه گفتم خب من میرم بیرون بعد میام تو شروع کن
رفتم بیرون و یه نیم ساعتی بعدش برگشتم وییی دیدم الناز حسابی داغ کرده
بهش گفتم عزیزم اگه میخای راحت باشی و لباساتو هم کم کنی یا در بیاری راحت باش
دوباره رفتم از اتاق بیرون و بعدد از یه ربع اومدم تو دیدم الناز فقط یه شورت و سوتین تنشه و حسابی داره خودش رو روی تخت می ماله
دیگه حسابی خودشو داشت می مالید به تخت و گفتم عزیزم کمک میخای؟
اونم گفت اره بیا میتونی یه کمی برام انگشت کنی و بمالی
منم رفت کنارش خوابیدم اونچت می کرد و من هم حسابی براش می مالیدم
فکر کنم اونشب دو سه باری اینطوری ارضا شد و داشت دیوونه می شد
از روی هوس و عشق و جنون منو بوس می کرد می گفت خیلی آقایی عزیزم
دیگه اونشب حسابی روش جلوی من باز شد و بعد یه سکس حسابی کردیم و قرار شد هر وقت خواست بازم بگه
کم کم تو نحوه پوشش تاثیر گذاشت و زیر چادر حسابی تیپ میزد، در این حد که زیر چادر یه ساپورت تنگ می پوشید و یه بلوز
کم کم آرایشی نسبتا غلیظی می کرد و یه کمی از موهاشو هم می ذاشت بیرون، خب تو مهمونی ها که میرفتین کم کم با یه زوج مذهبی مثل خودمون دوست شدیم، سعید و فریبا؛ فریبا هم چادری بود
فریبا هم حسابی رون های توپری داشت و زیر چادر ساپورت خیلی خیلی تنگ می پوشید
کونشم اینقدر برجستگی داشت که از زیر چادر هم معلوم می شد
اونم اهل لاس و دوستی بود خیلی پر انرژی بود
ممه بزرگ، کون قلمبه ، کمر باریک و رون های توپر
زن هامون دیگه حسابی راحت بودن و جلوی ما چادرشون رو بر می داشتن
یه بلوز ساده و ساپورت داشتن زیرش و حجاب روسری
کم کم دیگه حجاب روسری رو هم سعی می کردن رعایت نکنن
دیگه حسابی با هم راحت شده بودیم و حرف های و حک های سکسی هم میزدیم
دیگه خلاصه خیلی صمیمی شدیم
تا اینکه قرار گذاشتیم بریم یه سفر مشهد شمال

شب خوابیدم قرار گذاشتیم صبح برای نماز صبح بریم حرم
اینقدر راحت بودیم همه تو پذیرایی رختخواب انداخته بودیم و کنار هم می خوابیدیم و جک می گفتیم
صبح من و فریبا خسته بودیم گفتیم خوابمون میاد شما می خواهین برید
خب دیگه من تو رختخواب خواب بودم
یهویی دیدم که یه نفر باسنشو چسبونده بهم
برگشتم دیدم فریباست اول تصور کردم عمدی نبوه و بیچاره خوابه
ولی بعدش که دیدم فشار باسنش داره بیشتر میشه فهمیدم بیداره
برگشتم و منم از پشت چسبیدم به باسنش
وووییی خدای من چقدر گنده بود باسنش
حسابی سعی کردم کیر راست شدمو بذارم لای خط قمبلاش که حسش کنه
دیدم اونم داره کونشو بازی بازی میده فهمیدم حسابی میخاره
اروم شروع کردم دستامو دور سینه هاش حلقه کردم
ووووی چه ممه های گنده ای به نظر میامد که سوتین هم نپوشیده چون نوکش رو حس می کردم
اروم سعی کردم با نوک انگشتم نوک میمی هاشو لمس کنم
احساس کردم یکی از دکمه های بلوزش رو باز کرد عمدا
اروم دستمو بردم داخل ووویی سوتین اصلا نداشت
حسابی شروع کردم میمی هاشو مالیدن
دیگه تقریبا داشت ناله می زد و حسابی اه و او ه می کرد
برگردوندمش طرف خود م و حسابی ازش لب گرفتم
رفتم نوک میمی هاشو گرفتن به دهن بلوزش رو در اوردم
همزمان دستم و از پشت بردم روی باسنش و یه مقداری ساپورتشو تا ریز رون هاش دادم پایین
همزمان هم می خوردم و همزمان انگشتمو لای قمبلاش حرکت می دادم تا سوراخشو لمس کنم
شورت مانع بود اروم اروم شرتشو در اوردم کونش مثل دو تا هندونه افتاد بیرون
حسابی اروم اروم داغش کردم و رفتم گفتم حالت سجده قمبل کنه
قمبل کرد و شرت و شلوارشو کامل در اوردم و زبونمو تیز کردم گذاشتم لای قمبلای داغش
هی اب کوسش رو با سر زبونم می کوشندم میاوردم تا روی سوراخ کونش و زبونمو تیز می کردم توش
دیگه حسابی خطشو لیسیدم داشت دیووونه می شد صدا ی ناله هاش اتاق رو پر کرده بود
اینقدر کونشو لیس زده بودم بوی کونش تمام فضای اتاق رو پر کرده بود
حسابی علاقه داشت می گفت کیان سوراخ کونمو بلیس قلقکم میاد
منم هی سوراخشو براش لیس میزدم و هی حسابی قلقکش میدادم و زبومو تیز می کردم می کردم توش
اروم ازو روی خط کوسش اومدم پایین به چوچولس که رسیدم گرفتمش تو دهنم
حسابی براش لیس زدم و مک می زدم پاهاش بالا و پایین می شد و اینقدر با این کار حال کرد ارضا شد و ابش با شدت پاشید تو صورتم
ااینقدر اب اومده بود و پاشیده بود تو صورتم، صورتم و دهنم پر ا ز اب کوسش شده بود
اومد تو لغلم و لباشو گذاشت روی لبام حسابی داغ کرده بود داشت اب کوسشو از دهن من لیس میزد
هی می گفت اب کوسم خوشمزه هست نه دوس داری تو
منم حسابی داغ کرده بودم و کیرم داشت می ترکید از این همه حشری بودن و مست بودن یه زن مذهبی و داغ
برگردوندمش به همون حالت سجده ای و داگی اروم اروم کیرمو از شلوار در اوردم و گذاشتم روی خط کون و کوسش می کشیدم
داشت دیووونه می شد
به همون حالت سجده که بود هی بهم می گفت کیان میخام عزیزم بکنم توم دارم می سوزوم آتیشمو خاموش کن
ایقندر مست کرده بود داشت هزیون می گفت
منم اروم اروم شیطون گولم زده بود و کیرمو حسابی داشتم می ذاشتم روی سوراخش
یه فشار کوچیک دادم تا ته رفت تو ووویی خدای من چقدر چرب و داغ بود تا ته رفت یه جیغ کوچیک هم کشید
فریبا داشت از حال می رفت و من حسابی تلمبه زدم براش اینقدر خیس کرده بود خایه هام و شکمم حسابی خیس شده بود
فک کنم یه 15 دقیقه ای براش زدم و اونم ارضا شد و حسابی به هر دومون حال داده بود
بعد از اون سریع رفتیم با هم حموم و تو حموم هم حسابی یه دوره دیگه کردیم و لاس زدیم
اومدیم بیرون تازه آسمون گرگ و میشی شده بود
سریع گرفتیم خوابیدیم
حسابی فاصله گرفتیم که الناز و سعید شک نکنن
دیگه خب بعد از این جریان حسابی فریبا عذاب وجدان گرفته بود خیلی شدید

نوشته: کیان


👍 13
👎 50
218501 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

832101
2021-09-14 02:00:01 +0430 +0430

دوست عزیز ، خودت یکبار دیگه داستان ات رو بخون .
اول که ببین متوجه رابطه ای بین دو موضوع داستان ات میشی ؟
دوم اینکه انقدر سریع صفحات صمیمیت تون رو ورق زدی ، اینجوری تصور کردم که فقط میخوای به نقطه ارضا خودت برسی .
سوم اینکه وقتی تو و همسر رفیق ات خوابتون میاد ، چه اصراریه که زن ات با رفیق ات حتما از خونه برن بیرون ؟ قبول کن که کاملا غیرواقعی هست .
برای نوشتن داستانهای سکسی ، هر وقت به شهوت رسیدی ، دیگه ننویس تا اینجوری داستانت خراب نشه .
ببخشید اما داستان شما جزء معدود داستانهایی بود که بهش دیس دادم.

7 ❤️

832108
2021-09-14 02:15:36 +0430 +0430

“ منم اروم اروم شیطون گولم زده بود” ! همه خزعبلاتت یه طرف، این‌ جمله یه طرف کون پلشت 👎🏻

2 ❤️

832116
2021-09-14 02:51:51 +0430 +0430

چقده مسخره بود

2 ❤️

832122
2021-09-14 03:36:42 +0430 +0430

این ( خجالتم میشه ) رو کسی میتونه برام معنی کنه ؟!

2 ❤️

832129
2021-09-14 05:29:07 +0430 +0430

اگه اینجوری میخوای بنویسی دیگه ننویس خیلی شعر سرودی.

2 ❤️

832135
2021-09-14 06:09:05 +0430 +0430

چرا هر کس بازی رو می اندازید گردن شیطان؟

4 ❤️

832136
2021-09-14 06:09:43 +0430 +0430

یکم آروم تر جق بزن اینهمه عجله و سرعت داغ می‌کنه شاتون میزنیا

5 ❤️

832140
2021-09-14 06:47:00 +0430 +0430

کاش منم زنم میداد

1 ❤️

832141
2021-09-14 06:48:27 +0430 +0430

خنده ام میگیره از اینکه اخر داستان میخواهید پیام اخلاقی هم بدید 😂

0 ❤️

832145
2021-09-14 07:18:45 +0430 +0430

چرا آخرش زنت شد الناز ، ژن دوستت شد فریبا؟

0 ❤️

832146
2021-09-14 07:27:38 +0430 +0430

اما الناز اهل عذاب وجدان نیست. سعید هم خیالش راحته که تو به روی خودت نمیاری.خخخخخ

1 ❤️

832156
2021-09-14 08:41:49 +0430 +0430

از ساقی های دور حرم جنس گرفتی جاکِش؟

2 ❤️

832197
2021-09-14 12:13:56 +0430 +0430

کردن زن مذهبی حال میده

1 ❤️

832205
2021-09-14 13:07:32 +0430 +0430

چقدر راحت شما کوس میکنید
بگید کجایید تا ماره بیایم

0 ❤️

832212
2021-09-14 14:10:11 +0430 +0430

وقتی فریبا زیرت بود زنت زیر سعید لنگاش بالا بود و سعید داشت تلنبه میزد تو کونو کسش

1 ❤️

832241
2021-09-14 16:12:24 +0430 +0430

تف تو روت😐😐 این چیه لامصب🤣🤣🤣🤣

1 ❤️

832242
2021-09-14 16:14:26 +0430 +0430

فکر کنم از این به بعد اسم« کیان» هم مثل «امیر »بدنام بشه 🤣🤣🤣🤣😂 از بس چرت و پرت میشه😂

0 ❤️

832247
2021-09-14 16:38:46 +0430 +0430

جووووووون گاییدن و کس دادن زن شوهردار عالیه 🤤 🤤 🤤

0 ❤️

832259
2021-09-14 18:19:40 +0430 +0430

چرا ایقد حسابی؟

0 ❤️

832268
2021-09-14 20:54:30 +0430 +0430

تا اونجایی خوندم که شوهرش با زن تو رفت حرم و زنشو چپوند به تو
حداقل مینوشتی فانتزی، که کیر حواله خودتو و زنت ندیم. هرچند میدونم خوشت میاد.

0 ❤️

832269
2021-09-14 20:55:45 +0430 +0430

باباگیراییش خیلی بالابودش زنش داشته به سعیدمیداده فکرکرده خودشه خخخخخخ

0 ❤️

832281
2021-09-14 23:17:22 +0430 +0430

مجبوری دروغ بگی اخه الاغ

1 ❤️

832287
2021-09-14 23:36:02 +0430 +0430

اب پاشیت تو صورتت؟
شیلنگ اب بود؟
ساقیتو عوض کن درست میشه

0 ❤️

832291
2021-09-15 00:04:17 +0430 +0430

ووویی 😂😂
کیرم دهنت با این داستان نوشتنت

0 ❤️

832292
2021-09-15 00:05:05 +0430 +0430

‌کیان جون اولش میگفتی کاک اولد هستی و خودت با دست خودت زنت را برای دیگران لخت میکردی و اونروز هم تو و فریبا سکس زنت و شوهرش را که جلو شما تو حرم میچرخیدند و تا دسته تو کون زنت میکرد دید میزدید شاسگول

0 ❤️

832324
2021-09-15 01:34:18 +0430 +0430

من الان نمیدونم دیگه خونمون کجاست کیر تو مغز سرشار از تجلقت مفلوک سر و ته خودمم گم کردم

1 ❤️

832330
2021-09-15 01:53:11 +0430 +0430

معنی مذهبی و فرسنگ ها جابجا کردی عزیز

0 ❤️

832338
2021-09-15 02:26:03 +0430 +0430

مرتیکه کسخول

0 ❤️

832347
2021-09-15 03:29:07 +0430 +0430

ننویس دیگه پیشنهاد من ب تو

0 ❤️

832385
2021-09-15 08:59:39 +0430 +0430

چقدر از واژه حسابی استفاده کردی
آلت متبرک خانواده حسابی تا بیضه تو حلقت
ننویس که با نوشتنت آب رو کلا قطع کردی

1 ❤️

832458
2021-09-15 23:01:15 +0430 +0430

عذاب وجدان چیو داشت بعد تو اتاقی که شوهر اون و زنو تو
توش بودن اینجوری سکس کردین یعنی اصلا نفهمیدن مگر با اتر استرانول
بیهوششون کرده باشی که با زن طرف بخوابی که نفهمن 👠👙💄

0 ❤️

837269
2021-10-13 11:14:10 +0330 +0330

کس گفتی آی کس گفتی مثل یه کسخل گفتی

0 ❤️

837272
2021-10-13 11:25:02 +0330 +0330

آب کس و کیر هم دیگر را نگذارید اسراف بشود تا قطره آخر نوش کنید سرشار از پروتئین انسانی ایست

0 ❤️

837294
2021-10-13 14:38:30 +0330 +0330

متاسفم که با نگارش چنین چرندیاتی بقیه رو خر فرض میکنید

0 ❤️

843054
2021-11-17 07:07:37 +0330 +0330

کیری خودت بخون ببین توهم نزدی چی نوشتی

0 ❤️

852106
2022-01-07 18:06:45 +0330 +0330

ریدم تو داستانت جغله، پولی که بابت نت میدی رو جمع کن یکبار کص پولی بکن، که بفهمی کص چیه، پدرسگ زنت و شوهر اونی که کردی مگه میخواستن برن نونوایی چونه بگیرن که بعد دو ساعت هوا گرگ و میش شد؟ اگه کص کرده بودی میدونستی کص کردنی که به آدم حال میده و چندبار تکرار میشه آرامش خاطر میخواد

0 ❤️

854102
2022-01-18 20:25:16 +0330 +0330

وووویییی پ زن تو کجا بود بااااون؟
ووووویییی ،،وووووووییییی

0 ❤️

854104
2022-01-18 20:26:19 +0330 +0330

وووویییی پ زن تو کجا بود بااااون؟
ووووویییی ،،وووووووییییی

0 ❤️

864602
2022-03-19 22:57:54 +0330 +0330

امام رضا بزنه تو ذهن جقیت

0 ❤️