سلام به همه
میخوام داستان سکس خودم رو با زن داداشم براتون بنویسم و امید وارم که خوشتون بیاد.
اسم من وحید ۲۷سالمه از کرج و قدم ۱۷۸هیکلمم بد نیست.این از خودم حالا از زن داداشم میگم که یه زن سفید و واقعا خوشگل چون همه تو فامیل از زن داداشم تعریف میکنن هم از خوشگلی هم از ادبش.زن داداشم سفید اندامش خیلی عالیه چون مربیه رقص هستش و خیلی خوشگله.کونش یه کم برحسته سینه هاش بین هفتاد و پنج وهشتاده فیسش واقعا زنونه و از هیچ نظر ایراد نمیشه ازش گرفت چون واقعا مانکن واسه خودش.قول میدم همه مرد ها هم تو.فامیل و غریبه ها تو کف خانمی هستن.
این زنداداش من دو تا بچه داره البته خودش سی سالشه و از من سه سال بزرگتره.یه دختر داره یه پسر.من از روزی که خانمی عروس خانوادمون شد رفتم تو کفش.اولین باری که دیدمش گفتم توروح داداشمون چه زن کسی گرفته این داداش ما.همش شبها بهش فکر میکردم و به یادش که مثلا دارم میکنمش جلق میزدم و لذت میبردم.هر وقت که داداشم و زنداداشم میرفتن مسافرت من میرفتم خونشون که به فنچهاشون غذا بدم میرفتم از کمد زنداداشم شرتهای ناز و سکسیشو در میاوردم و لیسشون میزدم.بوشون میکردم مست میشدم چشمامو میبستم و اروم لبمو روی شرت زنداداشم حرکت میدادم و لیسشون میزدم و فکر میکردم که دارم کس
زنداداشمو واقعا لیسش میزنم.
از رابطه ی خودم و زن داداشم براتون بگم با اینکه هفت سال عروسمون بود ولی هر وقت میدیمش و میبینم برام جذابیت و زیبایی تازه ای داشت که دلم براش میلرزید.همیشه هم لباسای پوشیده تن میکرد ولی من از دیدنش حشری میشدم.با من خیلی جور هستش و راحته باهام.ما خانوادگی زیاد اهل گردش و خوش گذرونی هستیم سر همین اکثر پنج شنبه ها و جمعه ها به باغ خودمون و گردش تو جاده چالوس و… میریم که برادرم اکثرا سر کار بود و من میرفتم زن داداشم رو با بچه هاش میاوردم و باخودمون میرفتیم گردش
البته من همیشه با زن داداشم شوخی میکنم و زیاد خودمو بهش میمالم و هر وقت بچه یک سالشو از بغلش میگرفتم دستمو به سینه هاش میمالیدم اونم خوشش میومد و همیشه بهم لبخند میزد که منو بیشتر تحریک میکرد.یه شب که برگشتیم از گردش زنداداشم گفت که لباس بچه هاشو نیاورده و چون اونروز مثل ۱۳بدر واقعا زیاد بازی و… کرده بودیم هم لباسامون کثیف شده بو هم خسته که گفت وحید جون مارو ببر خونه که همه چیو به امان خدا ول کردم منم گفتم چشم زنداداش تو جون بخوا کیه که بده.خلاصه بردمش و گفت وحید بیا یه میوه بخور بعدا برو گفتم چشم زنداداش مگه میشه میوه ی شما رو نخورد خندید و گفت میدونم
تو شکمویی
نشستم رو مبل و زنداداشم رفت بچه هاشو گذاشت تو جاهاشون چون خسته بودن خوابیدن و خودشم لباس خونه پوشید یکسره که خط شرتش داشت بهم چشمک میزد.منم داشتم با گوشیم ور میرفتم و زیر چشمی هی نگاهش میکردم که اومد کنارم نشست و گفت داری چکار میکنی تو گوشیت با دوس دخترات چت میکنی گفتم نه بابا دوس دختر کجاست کی میاد اخه با من دوست بشه و گفت اختیار داری اقا وحید دخترا حسرت شما پسرارو میکشن
من گفتم از این شانسا ما نداریم و… که گفت پس تو این گوشی چکار میکنی از صبح که رفتیم تو این گوشی هستی تا الان
گفتم عکس نگاه میکنم و فیلم که اون بدن نازشو یه کم بهم نزدیک کرد و گف منم ببینم.پاهاش چسبیده بود به پاهام و پهلوهامومن به هم من داغ کرده بودم حسابی دوس داشتم بغلش کنم و لیسش بزنم که چند تا عکس خنده دار بود و با مزه بهش نشون دادم گفتم تموم شد گفت از صبح داری همین دو سه تا عکسو میبینی گفتم نه اخه … گفت دیدی دوسدختر داری گفتم نه اخه عکسای دیگمو نشونت بدم میری به داداش میگی خب ابرومو.میبیری.گفت مگه من دهن لقم تو نگی منم نمیگن که گفتم قول گفت قول.
خلاصه فولدر عکسهای سکسی رو باز کردم همشونم متحرک بود.چند تا نشونش دادم دیدم خودشو بهم نزدیکتر کرد منم دستمو انداختم دور کمرش جوری که دستم از پشت روی سینش بود
اروم دستمو رو سینه هاش میمالیدم و عکسارو عوض میکردم رسیدیم به عکسای کس لیسیدن که مرده داشت چجوری کس زنه رو میخورد به زن داداشم گفتم به داداش نگی من اینا رو نشونت دادما گفت خری تو بگم که طلاقمو میده من دیگه مطمئن شده بودم این زن داداش خودشم داغ کرده شروع کردم محکم تر سینه هاشو مالوندن کامل.سینش تو دستم بود و داشتم میمالیدم ولی زن داداشم اصلا هیچ مقاومتی نمیکرد هیچ منم داشت کمک میکرد که راحت تر بتونم بمالم یعنی دستشو بالا گرفته بود که من راحت تر بتونم اون ممه های نازشو بمالم براش کیرم داشت میترکید که ممشو فشار دادم و گوشییو انداختم اونطرف بهم نگاه کرد
دیدم چشماش از شهوت مسته مست شده
بغلش کردم و لبمو گذاشتم رو لبش اونم انگار منتظر همین بود خوابوندمش رو مبل لباشو میخوردم و با سینه هاش ور میرفتم که همینجوری که داشتم میمالیدم لباسش که یکسره بود مثل دامن رو از زیر تا روی شکمش دادم بالا.واییییییبییی یه شرت مشگی توری پاش بود که فقط من تا اون موقع تو عکسای سکسی از اونا دیده بودم.انگشتمو لای چاک کسش گزاشتمو با کف دستم شروع به مالوندن کس زن داداشم میکردم اونم مثل ماهی بدنشو زیرم تکون میداد اونجا بود که فهمیدم این الکی مربیه رقص نیست اونم عربی وایییییی این زن دادا ش ما خیلی بیشتر از اون چیزی که من فکرشو میکردم سکسی بود
انگشتمو از بغل شرتش مالیدم لای کس که خیسه خیس بود بعد کردم تو کسش که سینه هاشو داد بالا و گفت آیییییییییییییی وحید من سریع زبونمو کردم تو دهننش باهاش لب بازی کردم.یه کم مالیدمش گفت وحید من کیر میخوام تشنمه.نشست منم سر پا کیرمو در اوردم که یه موهاشو تاب داد فرستاد پشت سرش من موهاشو گرفتم تو دستم اونم کیرمو کیرمو چسبوند به صورتش گفت انگار تو داداش اون نیستی اون کیرش ن صف تو ام نیست.حشریه حشری شده بود من زیپ پیرهنشو باز کردم و سینه هاشو از تو.اون سوتین ست سکسیه توریش در اوردم
کیرمو به سینه هاش و صورن زن داداشم میمالیدم که صدای نفسهامون هم سکسی شده بود و بیشتر حشریمون میکرد.زبونشو از زیر تخمام کشید تا روی کیرم اروم اروم کیرمو کرد تو دهنش واقعا حرفه ای بود دیگه داشتم واقعا حال میکردم موهاشو گرفتم و منم همراهیش کردم شروع کردم تو دهنش تلمبه زدن چند تایی تلمبه میزدم بعد کیرمو میکردم تو حلقش در میاوردم از دوباره زن داداشم کسشو ترمیم کرده و عمل زیبایی روش انجام داده.خوابوندمش و پاهاشو باز کردم اونم داشت از شدت شهوت میمرد که شروع کردم بو کردن شرتش و بوس کردن شرتش.اصلا باورم نمیشد واقعا دارم اون شرت زنداداشمو رو کسش لیس میزنم حسابی با زبونم روی کس ناز و داغ زن داداشم بالا پایین کردم لبای کسش که از بغلای شرت اومده بود بیرون رو لیسیدم.زن داداشم یه جوراب بلند تا بالای زانوش پا کرده بود که دیدنش منو حشری تر میکرد.دستاش لای موهام بود منم یه دستم رو سینه های نازش بود میمالیدم و شرتشو میلیسیدم که گفتم زن داداش گفت جونم گفتم این شرتتو بکشش بغل کست نگهش دار گفت اومممممممممم باشه کس لیسه من.دوس دارم همه جای کس زن داداشتو لیسش بزنیا.کسش خیسه خیس بود لبمو گذاشتم رو لبای کسش گفت آهههههههههههههه بخورش کسم تو دهنت لیسش بزنم منم زبونمو لای کسش میکشیدم که واقعا حشری شده بودیم جفتمون من چوچولشو زبون میزدم و با نوک زبونم با سوراخ کسش ور میرفتم.همه جای کسشو لیس میزدم با زبونم روی سوراخ کونشم لیس میزدم همه ی کسو کردم تو دهنم زبونم تو سوراخ کسش بود داشتم کسشو میک میزدم که یهوو پاهاشو دور گردنم قلاب کرد موهامو چنگ زد و سرمو به کس فشار داد
فهمیدم داره ارضا میشه که یه دفعه لب و دهنم خیس شد تمام اب کسش اومد تو دهنم
لبمو میمالیدم روی کسش همه جای کسشو با لبم میمالیدم که گفت کسمممم کیر تو رو میخواد.کیری که چند سال تو کفش بودمو.گفتم جون بعد گفتم قمبل کن زن داداش که بد جور داغم الان
گفت چشم کسم بد جوری اتیش گرفته تو باید اتیششو خاموش کنی.قمبل کرد منم شرتشو در اوردم از یه پاش از پشت چسبیدم بهش موهاشو از پشت گرفتم و خم شدم روش در گوشش گفتم زن داداش از این به بعد تو جنده ی خودمی گفت اوفففففف چجورم کی موهاشو ک شیدم گفت آییییی کیرمو مالیدم از زیر کسش تا روی کسش اونم کسشو تکون میداد به کیرم من هی کیرمو لای کسش میمالیدم و گذاشتمش رو سوراخ کسش که زن داداشم خودش کسشو هول داد رو کیرم که دیدم کسش داره کیرمو میکنه تو خودش.با یه دستم باسنشو میمالیدم و با یه دستم موهاشو میکشیدم کیرمو چند باری تو کس تنگ زن داداشم عقب جلو کردم بعد شروع کردم به تندتند تلنبه زدن چند دقیقه ای تلمبه زدم سینه هاش داشت میلرزید مثل ژله میخوردن به هم با چک میزدم رو لپای کون زن داداشم انگشت شصتمو کردم تو کون زنداداشم جون داشتم کس و کونشو میگاییدم کیرمو تا ته کردم تو کسش گفت آییییی رحممو جررررررررررررش دادی وحید خم شدم روش موهاشو کشیدم سرش اومد بالا لبمو گذاشتم رو لبش شروع کردم خوردن.کیرم تو رحمش بود داشتم اروم میچرخوندمش تو رحمش که دیدم ابم داره میاد بهش گفتم زنداداش ابم داره میاد گفت بریز تو لوله هامو بستم وحید اتیشمو خاموش کن با اب کیرت که اونم لرزید و ارضا شد منم ابمو با فشار خالی کردم تو رحم زن داداشم که شده بود جنده ی خودم.
امید وارم که از خوندن داستان سکس من و زنداداشم لذت برده باشید ببخشید که طولانی شد و سرتونو درد اوردم.البته اگه وقت کنم بازم از سکسای دیگمون مینویسم که چجوری از کون بهم میده یعنی خودش گفت که از دادن کون بیشتر از کس دادن لذت میبره.
نوشته: وحید
چرا هیچ داستانی بدون این سوال تموم نمیشه؟؟؟؟؟ کجا بریزم ؟؟
****کیر اسب رستم به عرض تو کونت … …
کوس مغز توهمی
چرا دری وری میگی؟ داداشت خار داشت به زن داداشت میگی خانمی… ؟ یکم فکر اعصاب مارو بکن
عجب داستان نویسی هستی! به قول بچه های شهر(شیراز) “واقعیت سرش گرده” تو فقط برو شرت هارا بو کن و جغ بزن!!!
خیلی خوب بود
من هم زن داداشمو کردم ولی شاید یک سال طول کشید
من فکر میکردم من مخ اونو زدم بعدش متوجه شدم اون هم همین فکرو میکنه
مگه پیچ کوشی ک تو رحمش میپرخوندی
حداقل ی چیزی بگو ک دور از تخیل باشه
چندسال ب عشقش جق زدی بعد رویا پردازی کردی سر همشون کردی شد این داستان
کس و شعری بیش نبود
ﺍﻳﻦ ﺗﻌﺮﻳﻔﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﺗﻮ ﺍﺯ ﺯﻥ ﺩﺍﺩﺍﺷﺖ ﻛﺮﺩﻱ ﻗﺒﻞ ﺟﻖ ﺯﻧﻪ ﻣﻴﺰﺍﺷﺘﻲ ﺍﺧﺮ ﻛﺎﺭ ﺑﻌﺪﻩ ﺧﻴﺲ ﻛﺮﺩﻥ ﺧﻮﺩﺕ ﺍﻭﻧﻮﻗﺖ ﻳﻪ ﻧﻔﺮ ﺑﺎ ﻫﻴﻜﻞ ﺗﺨﻤﻲ ﻗﻴﺎﻓﻪ ﻛﻴﺮﻱ ﺍﺧﻼﻕ ﻛﺴﺸﻌﺮ ﺳﻴﺒﻴﻞ ﭘﺸﺖ ﻟﺐ ﺗﺎﺯﻩ ﻛﻴﺮﻥ ﺩﺍﺭﻩ ﺩﻭ ﺟﻨﺴﺴﺖ ﻭ ﺧﻄﻪ ﺍﺻﻠﻲ ﺩﺍﺳﺘﺎﻧﻢ ﺍﺯ ﻫﻤﻴﻦ ﺟﺎ ﺷﺮﻭﻉ ﻣﻴﺸﻪ ﻛﻴﻮﻥ ﺩﺍﺩﻧﻢ ﺑﻪ ﺯﻥ ﺩﺍﺩﺍﺵ ﻳﺎ ﻛﻴﻮﻧﻢ ﻛﻪ ﻣﻴﺨﺎﺭﻳﺪ ﻛﻪ ﺗﺤﺮﻳﻒ ﻛﺮﺩﻱ ﻣﻦ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺟﺮﻳﺎﻥ ﻭﺍﻗﻌﻴﺖ ﻫﺴﺘﻢ ﭘﺲ ﺑﺰﺍﺭ ﻣﻦ ﺑﮕﻢ ﻳﻪ ﺭﻭﺯ ﻛﻪ ﺑﺎ ﮔﻠﻨﺎﺭﺕ ﺑﺤﺜﺖ ﺷﺪ ﺯﺩﻱ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺍﺯ ﺧﻮﻧﻪ ﺑﺎ ﺑﻘﻀﻲ ﺗﻮ ﮔﻠﻮ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺕ ﮔﻔﺘﻲ ﺍﻳﻦ ﺩﻓﻌﻪ ﺩﻳﮕﻪ ﻓﺮﻕ ﺩﺍﺭﻩ ﺩﮔﻪ ﺧﻮﻧﻪ ﻧﻤﻴﺮﻡ ﺧﻼﺻﻪ ﺭﻓﺘﻲ ﺧﻮﻧﻪ ﺩﺍﺩﺍﺷﺖ ﺯﻧﮓ ﺩﺭﻡ ﺯﺩﻱ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺷﺪﻱ ﺻﺪﺍﻱ ﭘﺸﺖ ﺍﻳﻔﻮﻥ ﮔﻔﺖ ﻛﻴﻪ ﮔﻔﺘﻲ ﻣﻨﻢ ﺭﻓﺘﻲ ﺑﺎﻻ ﺩﻳﺪﻱ ﻗﻤﺒﻞ ﻛﺮﺩﻩ ﺭﻭ ﺗﺨﺖ ﻭﻟﻮ ﺷﺪﻩ ﺗﻮ ﻫﻢ ﺷﻖ ﻛﺮﺩﻱ ﮔﻔﺘﻲ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻣﻴﮕﺎﻣﺶ ﻗﺎﻓﻞ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻛﻪ ﺍﻭﻧﻪ ﻛﻪ ﻭﺍﺳﺖ ﺩﻧﺪﻭﻥ ﺗﻴﺰ ﻛﺮﺩﻩ ﻳﻮﺍﺵ ﻳﻮﺍﺵ ﺭﻓﺘﻲ ﺟﻠﻮ ﺩﺳﺖ ﻛﺸﻴﺪﻱ ﺭﻭ ﻛﻴﻮﻧﺶ ﺭﻭﺷﻮ ﺑﺮ ﮔﺮﺩﻭﻧﺪ ﺑﺎ ﻳﻪ ﺧﻨﺪﻩ ﺗﺨﻤﻲ ﺭﻭ ﻟﺒﺶ ﭘﺮﺗﺖ ﻛﺮﺩ ﺭﻭ ﺗﺨﺖ ﺷﻠﻮﺍﺭﻭ ﺷﺮﺗﺘﻮ ﺩﺭ ﺍﻭﺭﺩ ﺩﺭﺳﺖ ﺯﻣﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﻓﻜﺮ ﻣﻴﻜﺮﺩﻱ ﭘﻴﺮﻭﺯﻱ ﻛﻴﺮﺷﻮ ﺩﻳﺪﻱ ﺧﺸﻜﺖ ﺯﺩ ﺷﻮﻣﺒﻮﻝ ﺗﻮ ﻣﻘﺎﺑﻠﺶ ﻣﺜﻠﻪ ﺗﺨﻤﻪ ﺟﻘﺪ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺗﺤﻤﻪ ﺑﺰﻩ
ﺧﻼﺻﻪ ﺧﺸﻚ ﺧﺸﻚ ﺑﺪﻭﻥ ﺗﻒ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﻫﺎﺭﺩ ﺳﻜﺲ ﻓﺮﻭ ﻛﺮﺩ ﺗﻮ ﻛﻴﻮﻧﺖ ﺑﻪ ﺭﻓﻘﺎﻳﻪ ﺩﻭ ﺟﻨﺴﺸﻢ ﺯﻧﮓ ﺯﺩ ﺍﻭﻧﺎ ﻫﻢ ﺷﺮﻭﻉ ﻛﺮﺩﻥ ﺗﻘﻪ ﺯﺩﻥ ﺩﺍﺩﺍﺷﺘﻢ ﺑﻪ ﺟﻤﻌﺸﻮﻥ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﺷﺪ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﻫﻤﺶ ﻛﻴﻮﻥ ﻣﻴﺪﺍﺩ ﮔﻔﺖ ﻳﺒﺎﺭﻡ ﻣﻦ ﺑﻜﻨﻢ ﻣﺸﻜﻠﺶ ﭼﻴﻪ
ﺍﻳﻦ ﺍﺭﺍﺟﻴﻔﺖ ﺑﺎ ﻭﺍﻗﻌﻴﺖ ﭼﻘﺪﺭ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺩﺍﺭﻩ/:
تو که راست میگی …
اونجای آدم دروغ گو
ائونقدر جق زدی که مخت هنگ کرده کس شعر میگی
بقول دوستانم شماها چقدر جنده دارین
از این جنده ها بدین ما هم بکنیم هم جنده حال کنه هم ما
رفیق فابریک داداشش مربی بدنسازی بوده یک روز یک جا تنها گیرش اورده گفته کوچولو می هوای عکسایی که تکون تکون می خورن ببینی؟؟ اینم ذوق مرگ شده گفته اره چند تا عکس نشونش داده بعدشم دولاش کرده کونش گذاشته که صدای سگ داده اینم گریون رفته پیش داداشش که رفیقت کونم گذاشت داداششم عصبانی شده که من هستم چرا میری به غریبه میدی؟؟ یک سری هم اون کونش گذاشته که اینبار صدای خر داده!! اینم در توهماتش اینجوری از داداشش انتقام گرفته!!
خطاب به مجلوق کسنویس خون الود! : منو یاد یه چیزی انداختی یه جا خوندم تو یک محله ای یه بچه کونی بوده که همه کرده بودنش از زمان بچگی دیگه کونش خیلی پاره بوده کسی محلش نمی زاشته اما همیشه مسخرش میکردن اینم برای اینکه دهن اهالی محله رو ببنده که یعنی مثلا تغییر کرده و به زنها تمایل داره یکی از ریش سفیدای محله رو الکی میفرسته خاستگاری یکی از دخترای محله فرداش طرفو میبینه می پرسه چی شد؟ پیرمرده جواب میده باباش گفت اسمش وحیده کون هم که میده دختر نمیده!!! من تاحالا فکر می کردم جوکه نگو داستان زندگی تو بوده!!
گووووووز سگ تو دهنت . سکس با فامیل نخونده دیس لایک
نتیجه اینکه :
اگه داداشا نرن پسافرت زنشون جنده نمیشه
خدایی خانوادگی جنده این و هر ساعتم باید بدین…تو یک شب دوتا کسنوشته از یه مجلوق !!
تو داستان قبلیت که لیلا دوست خواهرتو کردی و در شرف کردن خواهرت بودی …حالا هم که داری جنده بودن زنداداشتو تعریف میکنی…بهش بگو خواهرشم جور کنه تو بگیر که داداشتم گاهی کمکی سرویس بده…اونجوری جنستون جوره
مگه بچه هاش قاشق چنگال بودن كه زدتوجاشون؟يعني كون نوشتت بعث شدريدنم بگيره
شماره زنداداشتو به مام بده بگو برا فردا ساعت 8 وقت خالی کنه دوست داشتی خودتم بیا کنار میایم
نه بابا! مطمئنی کس نگفتی؟
خدایی شماها چقدر جنده تو خونتون دارید
یه ذره به منم قرضش بده
منم مربی رقص سکسی خستما