گاییدن کون امیرم

1400/11/27

این داستان 100٪ واقعیه شاید بعضی جاهاش دقیقا یادم نیاد ک به بزرگی کیرم خرده نمی‌گیرم
علی هستم الانم 22 سالمه
اسم هاروهم تغییر ندادم نچرال چون هم اسم من و اون تو ایران هزاران نفر هس…
نظرات منفی هم مثل مدرک تحصیلی میندازیم گوشه تاقچه
نظرات مثبت هم باعث افتخار ماست رامکه.
-داستان یکم طولانیه اگ کیر بدست هستی و نمیخوای پیش زمینه بخونی مستقیم برو سراغ اونجا که با چندتا ∆∆ علامت زدم به بعد رو بخون
خب
من اوایل تصورم میکردم تمایلم به گی و گاییدن کون تنگ و خوشگل هم سن هام مث اسب از رو شهوته و گی بازی توش نیس
ولی:

بعد کرونا بود سال 99 که دقیقا یک سال و یک ماه از مشغول به کار شدنم تو یجایی که اسمشو نمیارم تو شهرم که اونم اسمشو نمیارم تا ردمو نزنن همشهریام بیان طلب کیر کنن و…
می‌گذشت
بخاطر توانایی های زیادم تو کامپیوتر و تکنولوژی و این کصشرا مخ صاحب کارمو زدم که از یه کار تابستونی پاره وقت به کارمندش تبدیلم کنه که جواب داد، خب قطعا نمیخواست منو ول کنه کسخلایی که حتی بلد نبودن کامپیوتر رو روشن کنن استخدام کنه
خب این کصا رو گفتم ک بگم حقوقه خوب بود، با خارکصه بازی ای هم ک در میاوردم و از سر و ته درآمدا میزدم دوبل سوبل میشد حقوقه و خلاصه عالی بود
کنارشم ماین میکردم، فروشگاه اینترنتی زده بودم و کارای ازین قبیل که دانشش رو داشتم
واس همین دو سه مرتبه رفتم یه دل سیر کص جوون و یکبار هم میلف زدم سر کیر
ولی دیدم نه
هنوز بچه خوشگلای کم سن حشریم میکنن
و فهمیدم تمایل عجیبی به کون پسر دارم البته خوشگلش …
یه روز سرد اواسط آبان (شهر ما کیریه کلا سرده) دیدم امیر خان رفیق دوران دبیرستان ما بعد مدتها جلو چشم ما ظاهر شد
خلاصه پس از احوالپرسی و چیزای کصشعر معمول بین آدم ها
گفتم چیشد گذرت افتاده اینورا بعد این همه وقت که از مدرسه میگذره
گفت از بچها پرسیدم گفتن اینجا مشغولی اومدم ببینم چه کارا میکنی آقای مهندس
گفتم دمت گرم بابا چه رفیق خوبی هسی تو (میدونستم مث سگ دروغ میگه آوازه پول بگا دادنام به گوشش رسیده بود)

خلاصه قرار گذاشتیم بریم بیلیارد و گیم نت و …
یه بیست روزی به همین منوال یه روز درمیون، دوروز درمیون قرار و دیدار و تفریح گذشت
و تو این مدت فهمیدم چه هلویی رو از دست داده بودم تو دبیرستان (خب خام بودم چمیدونستم)
کونی خان بدن بدون مو کوسه کوسه
لاغر اندام قلمی
کون قلمبه
سفید
موها تقریبا بور چشا کهربایی
اصن یه وضعی بود
مث خواهر بزرگترش که بچگیا روش کراش بودم
( اینا لاشیا کلا خانوادتن خوشگل بودن ننه بابا کورد همه هلو)

خلاصه دیدم دیر نیست گفتم هرچه بادا بادا بالاخره ترتیبش میدم
گذشت و گذشت توی آذر بود اواخرش
یه اتفاق بد تو خانواده افتاد و یکی از اقوام نزدیک فوت شد
خب منم که کلا همه چی بکیر بودم گفتم کار دارمو نمیام و اخراج میشم و ازین کصشعرا (حوصله‌ عزا نداشتم میدونم همش کصشره)
خلاصه خانواده رفتن و من میدونستم تا مراسم 7 ام حداقل نمیان
و این یعنی 1 هفته خونه خالی و من تنها
ناگهان آب از تک چشم کیرم جاری شد و با خود گفتم احسنت ای مرد دانا
کنون فرصت مناسبی برای گاییدن کون امیر است!
روز بعدش که از محیا بودن فرصت اطمینان داشتم مرخصی گرفتم از سرکار
زنگ زدم امیر و بهش گفتم امروز بریم بگردیم تفریح دختر بازی و این کصشعرا

خلاصه رفتیم و گشتیم و دیدم بعللله همچنان عادت گذشته اش که دس میگرف به کیر آدم رو داره
( قبلنا هم حس میکردم میخواد کون بده ولی جز من با هیچکس نمی پرید و این حرکتای اوبی مانندش رو من میزد فقط رفیق شیشم بود
کلا از اول دبستان باهم بودیم
دبیرستان اون رفت انسانی من رفتم ریاضی روابطمون کم تر و کمتر شد تا اینکه یهو مدتها ندیدمش، بعدشم اومد سر کارم بعد مدتها)

∆∆∆∆∆∆∆∆∆∆∆∆∆∆∆
خب بریم سراغ بخش شیرین ماجرا
بعد اون کونی بازی هاش ک گفتم دیدم هنوز انجام میده به حالت شوخی ولی مشخص بود کونش میخاره
دیدم نزدیکای شب هس
طبق نقشه ای که کشیده بودم
گفتم دادا پایه هستی مشروب بزنیم؟
گفت جا نداریم
گفتم خونه ما خالیه فلانی فوت شده خانواده رفتن نیستن، خالیه مزاحم نیست بریم عرق سگی رو بزنیم روزمونو کامل کنیم
قبول کرد
رفتیم باهم از ساقی معروف شهر یه بطری 700cc عرق کشمش ناب به قیمت کون پاره کن به حساب من گرفتیم.
خلاصه رسیدیم خونه و شروع شد
موزیک پلی دادم صداهم زیاد به بهونه خوش بودن (ولی دراصل چون میدونستم اگ نقشه موفقیت آمیز باشه صدا عربده زدنش تا دوتا خونه اونور ترهم میره)
آقا پیکو ریختیم
اولی زدیم
دومی زدیم
سومی زدیم
میدونستم جنبه ام سه تاس، ازون به بعد هوشیاری کامل ام رو از دست میدم فرصت از دست میره
دیدم اون تو فازه، سبک سنگین میریختم ازون سنگیین کل بطری رو انگار دادم خورد جداً
از خودم هم چون بغل مبل نشسته بودم الکی سر میکشیدم قبلش میریختم کف زمین رو فرش فک کنه خوردم
خلاصه اونم مست بود و ملنگ نمی‌فهمید
پاشد یخرده رقصید بعد افتاد کف زمین
منم که حواسم سرجا بود گفتم بعلههه وقتشه
سریع رفتم درارو قفل کردم
پرده ها رو کشیدم
رفتم اتاقم، ژل لوبریکانت که خریده بودمو ورداشتم و لخت شدم، اسپری هم زدم سر کیر که قشنگ کون تنگشو صفا بدم (چون میدونستم عرق خوری پیش روعه قرص نزدم اوردوز نکنم)
این روهم الان میگم وسط داستان نگم ضایع بشع، کیرم بشدت کلفته و دراز
تو مدرسه راهنمایی 124 نفر بودیم فقط منو ینفر دیگه کیرامون مث اسب بود
اون جقی بود کلفت شده بود
من چون مادرزادی بلوچ هستیم کیرامون کلا مث اسبه کلفت و دراز
برا همین میدونستم اگر هرچقد کون داده باشه (که بیچاره نداده بود) زیر کیر من مث کون دس نخورده اس و قطعا عربده میکشه

اومدم بیرون دیدم امیر جون کف اتاق ملنگ افتاده نای تکون خوردن نداره موزیک هم بلند بود تو فاز بود قشنگ
افتادم رو کمرش کیرم افتاد لا چاک کونش از رو شلوار دیدم هیچ حرکتی نمیزنه
خلاصه آقا شلوارشو کشیدم پایین بعد شرتو درآوردم
دیدم به به
یه کون بی نظیر افتاد جلوم
خارکسه بی مو کم سن مث خودم نرم و خوش فرم
دلم میخواست مث سگ بخورمش ولی ترسیدم وقت تنگه گفتم زودتر بکنمش تا حالش جا نیومده
لای کونش رو با دس وا کردم
ژل لوبریکانت رو ریختم قشششنگ لاش
تو همین حین بی حال بی حال ناله کرد فهمیدم گفت چیکار میکنی، به تخمم نگرفتم ادامه دادم
انگشت کردم
دو انگشت
سه انگشت
یه رب ساعتی انگشتش کردم قشنگ که زدم توش پاره نشه بیچاره
هی تکون نکون میخورد ولی خب فهمیدم اگه بدش میومد یه حرکتی میزد نه این تکون های کوچیک
بعد دیدم خوب سوراخ تنگش یکم گشاد شده آمادس
همون جور دمر خوابیده بود یه بوس کردم از لپ کونش
کیرمو سرش ژل زدم
دستاش رو گرفتم گذاشتم زیر شکمش
وزنمو انداختم روش نتونه تکون بخوره
مث عروسک تو دستام بود

آروم سر کیرمو فشار دادم در سوراخ کونش
دیدم نمیره با این همه مقدمه
بردم عقب با فشار بیشتری سرشو جا دادم توش یکم رفت تو سر کیرم که یه آخخخ ناجور گفت امیر
دوباره در آوردم اینبار حشرم مث سگ زدبالا
همزمان با فشار سوم افتادم روش و با تمام زور جا دادم بره داخل کونش
دیدم اوففف داغ شد نرمی کونش روهم حس میکردم
وایییی
افتاده بودم روش
همزمان هی داد میزد کصکش
اخخخ کثافط
یه نگاه اومدم بالا دیدم اوه هنوز نصفش رفته بیچاره اینقد داد میزنه فش میده
افتادم روش اومدم در گوشش که حجت تموم کنم
گفتم اگ بدت میومد چرا هی بهش دس میزدی بازی میکردی کونی
الانم تو کونته هنوز نصفش رفته
اگ دوس نداری درش بیارم بری خونه تون
بی حاله بی حال گفت نههه در نیار یواش بکن علی ترخدا
با این حرفش انگار مجوز بهشت رو گرفتم
گفتم باشه امیر جونم کونتو امشب غار میکنم توله سگ
حشری بودم مث اسب
آروم آروم تلمبه میزدم تو پوزیشن prone bone
تا کیرم جا وا کنه بتونم تا تخم جا بدم تو کونش
اونم هی ناله میکرد
منم هی بهش فش میدادم حال میکردم زیر کیرم خوابیده

اومدم لبش رو خوردم یه کم
دیدم اشک تو چشاش جمع شده
گفتم عشقم ناراحتی‌ ؟ میخوای بس کنم ؟
با بغض گفت نه بکن، گریه ام از درده علی پاره شدم
منم حشری
کیرم هم ک اسپری زده
فقط میچپوندم تو کونش هی میزدم بیشتر جا وا کنه
اومدم بالا دیدم کنار کیرم در حین تلمبه زدن یه چیزایی مث آب زرد به ژلا چسبیده
گفتم حتما مال کونشه پاره شده یا همچنین چیزی
ولی تو ابرا بودم
فقط میزدم توش هی
توحه نکردم
اونم فقط ناله میکرد
خلاصه واقعا نمیدونم چند دقیقه گذشت گمونم چهل دقیقه یساعتی همینجوری گذشت
من هی کیر کلفتمو تا تخم جا میدادم تو کونش
امیر هم هی ناله میکرد داد میزد از درد
میگن بعد یه مدت عادی میشه
ولی اون خارکصه همش ناله کرد داد زد زیر کیرم…
دیدم داره آبم میاد
برش گردوندم بدم دهنش
دهنشو هم گاییده باشم حجت رو تمام کنم
دیدم بعععلللههه
خارکصه مث دریا از کیرش آب اومده بود
وقتی داشتم تا تخم جا میدادم تو کونش
هی ارضا شده زیر تلمبه هام

خیلی حال کردم زیر کیرم اینطور آبش اومده، رفتم سراغ لباش یخورده خوردم دستشو گذاشت دور سرم فشار میداد
بعد گفتم یکم واسم میخوری بیام؟
امیر سرشو تکون داد به علامت آره
منم از خدا خواسته گذاشتم دهنش
اول تخمامو گذاشتم گفتم یکم بخور
جا دادم تخمامو تو دهنش
بعد کیرم دوباره مث قبل راست شد
دیدم ژل و اون چیز زردا سرشه
دلم سوخت براش
یه دستمال کشیدم تمیزش کردم
گذاشتم تو دهن امیر کیرمو
دیدم خوب نمیخوره
گفتم درست بخواب
کامل به کمر خوابید
منم کیرم تو دهنش شروع کردم از بالا تلمبه زدن تو دهنش
نمیتونستم تا دسته جا بدم تو دهنش تا نصف میرف اوق میزد
پاهامو گذاشتم رو دستاش
بعد با دستام سرشو گرفتم
بهش گفتم میک بزن میخوام بریزم تو دهنت
یکم هن و هون کرد فهمیدم میخواد بکشه کنار
گفتم تکون نخور کونی
میک بزن وگرنه مث سگ کتکت میزنم، ترسید میک زد تقلا نکرد
سرشو گرفتم فشار دادم
تمام آب کیرم خالی شد تو دهنش
بعد مث چیز لرزیدم خخ خیلی حال داد
ده بیس ثانیه کیرم تو دهنش موند تا خوابید
بعدم ولش کردم بی‌حال افتادم کنارش
موزیک کیری رو اعصاب بود خاموش کردم انگا خواب رفتیم

آغا بیحال دوتامون بیهوش شدیم انگار، ساعتای سه چهار صبح سر صدا شد بلند شدم دیدم پاشد شلوارشو کشید بالا خودشو مرتب کرد
ملنگ ملنگ خودشو یکم تمیز کرد
اومد از در بره بیرون لنگان لنگان با درد راه میرف
داد زدم نرو این موقع شب قول میدم نکنمت دیگه بمون فردا برو امیر
کسخل بی توجه رفت
دیگه هم خبری ازش نشد
منم عذاب وجدان یکم گرفتم گفتم زدم کون یارو رو پاره کردم مشخصه برنمی‌گرده…

تا دو هفته پیش ک تلگرام پیام داد فهمیدم خیلی حال کرده بقول خودش بهترین حال عمرش بوده و خجالت کشیده بیاد پیشم
الان شهرم نیستم قرار شد برگشتم دوباره علی کوچولو رو جا بدم تو کونش البته ایندفعه با عشق بازی…

کیراتون همیشه راست.

نوشته: MrDeep


👍 15
👎 14
27801 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

859386
2022-02-16 01:23:32 +0330 +0330

نگارشتو دوست داشتم ادامشم بنویس لطفا

3 ❤️

859394
2022-02-16 01:45:28 +0330 +0330

بلاخره امیر به نقش اصلی خود بازگشت 😂

5 ❤️

859396
2022-02-16 01:49:36 +0330 +0330

دهاتی عقده ای حالم از امثال تو بهم میخوره، این یعنی رفیق شیشت بود؟!!!


859464
2022-02-16 06:51:11 +0330 +0330

از پهلو گاییدمت ننویس جقی عقده ای

4 ❤️

859500
2022-02-16 12:17:41 +0330 +0330

داستانت اصلا ارزش خوندن نداره
یه داستان چرت، بی مفهوم و مهمل
واقعا برات متاسفم روانی روانی روانی
بی شخصیت

1 ❤️

859509
2022-02-16 13:58:43 +0330 +0330

همش واقعی بود جز اینکه جای فاعل و مفعول رو عوض کردی

3 ❤️

859533
2022-02-16 16:34:45 +0330 +0330

بی ناموس تر‌از تو عکس تو شناسنامت هست اگر این کارو کردی

1 ❤️

859555
2022-02-16 20:18:56 +0330 +0330

سلام خوبی اگه دوست داشتی من هم مفعولم مثل سگ دنبال ی کیر خفن میگردم دوست داشتی پیام بدع (گفتی بلوچ شاید توی ی شهر باشیم )

3 ❤️

859574
2022-02-16 23:44:02 +0330 +0330

22 سالته و میری گیم نت🙄
بچه مایه یه پی اس نداری!!!

1 ❤️

859734
2022-02-17 22:04:55 +0330 +0330

کسشعر و غیرواقعی بود . احتمالا تو مستی کونت گزاشتن که الان اومدی اینجا یکم از عقده خودتو خالی کنی

1 ❤️

864735
2022-03-20 18:59:57 +0330 +0330

میشه منم بکنی؟🥺❤️

1 ❤️

908924
2022-12-31 18:19:04 +0330 +0330

تخمه سگ چرا دوروغ میگی کیر اسب تو داشته باشی امیر جانی نداره

0 ❤️