گاییده شدن زنم مهین

1394/11/20

اسمم نویده،زنم اسمش مهینه،ما. شش ساله عروسی کردیم،مهین لاغر وکوچولوئه،کمرش باریک وباسنش یکم پهنه،ما زندگی خیلی خوب وآرومی داشتیم خیلی همدیگه رو دوست داشتیم،هیچوقت فکر نمیکردم مهین یه روز بهم خیانت کنه،انقدر بهش اعتماد داشتم که تو لباس پوشیدن ازاد بود جلوی مهمونا راحت بود،تو عروسیا لباسای کوتاه ولختی میپوشید،منم ازش مطمئن بودم،تا اینکه احساس کردم مهین دیگه اون دختر شاد وسرزنده نیست،همش تو خودشه تا تلفن زنگ میخوره مضطرب میشه،یه روز تلفن زنگ خورد من برداشتم قطع کرد دوسه دفعه دیگه زنگ خورد تا برمیداشتم قطع میکرد،رفتم دستشویی صدای زنگ تلفن اومد
مهین جواب داد اینبار طرف قطع نکرد حدس زدم مزاحم مهین شده، شنیدم مهین اروم میگفت نمیشد نوید جواب میداد،تورو خدا دست از سرم بردار،من دیگه شوهر کردم،اقا مهدی نمیتونم،تا اومدم مهین تلفن رو قطع کرد،پرسیدم کی بود گفت دوستم زهرا بود،شک کردم فرداش رفتم یه دستگاه ضبط مخفی تلفن خریدم کارگذاشتم،فردا از سرکار برگشتم مهین نبود صدای ظبط شده رو گوش کردم،حدود بیست تا تماس بود مال اشنا ها بود،ولی یکیشون غیر عادی بود،مکالمه این بود:الو منم مهدی چرا جواب نمیدی؟مگه قرار نبود دیروز بیای خونه ما؟مث اینکه میخوای همه چیو به شوهرت بگم؟کونتو پاره میکنم یبار دیگه سرکارم بذاری،
مهین:بخدا آقا مهدی نشد،مامانم خو نه ما بود،
مهدی:فردا ظهر میام خونه تون،شوهرتم که نیست شب میاد،قطع کرد،
از تعجب شاخ دراورده بودم مگه امکان داره مهین من خیانت کنه؟تا صبح نخوابیدم،همش تو فکر بودم صبح موقع رفتن سرکار گفتم عزیزم من امروز کارم زیاده دیر میام تو شام بخور،نقشه کشیدم چطوری برگردم خونه مهین نفهمه میخواستم با چشای خودم ببینم,ظهر رفتم سمت خونه،دیدم مهین داره میره بیرون،وایسادم وقتی رفت رفتم تو،خونه ما ویلاییه،رفتم زیرزمین قایم شدم بعد نیمساعت مهین برگشت،بعد یه ربع دیدم صدای زنگ خونه اومد،مهین رفت درو باز کنه چادر رو سرش بود درو باز کرد دیدم یه پسره هیکلی اومد تو گفت تنهایی؟ مهین گفت اره تروخدا اقا مهدی بیخیالم شو، مهدی با عصبانیت چادر مهینو از سرش انداخت مهین یه تاپ و دامن کوتاه تنش بود مهدی از پشت دستشو گذاشت رو کون مهین گفت برو تو که دارم میمیرم،از پله ها رفتم بالا پشت پنجره گوشه پرده باز بود میتونستم تورو ببینم،مهین داشت به مهدی میگفت منکه بهت پول دادم دیگه چی میخوای؟مهدی گفت منکه گفته بودم اگه برگردم بفهمم با کس دیگه عروسی کردی بیچاره ات میکنم،مهین گفت گذشته رو ول کن دیدی که خانواده ام اصلا راضی نبودن باتو ازدواج کنم،میگفتن خلافکاره دخترمونو بدبخت میکنه،تقصیر اون خواهر جنده ومامان لاشیت بود،خواهرت چون نگاییدمش پشت من حرف زده،رفت سمت مهین نشست رو مبل پهلوش دستشو برد رو سینه مهین دست دیگه اش رو هم برد زیر دامنش مهین گریه میکرد،مهدی شلوا شو دراورد کیرشو اورد بیرون کیر خیلی کلفت و بزرگی داشت اورد نزدیک دهن مهین گفت بخور مهین با ترس دهنشو باز کرد سرش بزور میرفت تو,بعد از چند دقیقه که کیر مهدی رو ساک زد،مهدی خوابوندش شورت مهینو دراورد،خوابید روش مهین دربرابر مهدی مثل یه بچه بود زی مدی گم شده بود مهدی از رو مهین بلند شد سر کیرشو تف زد پاهی مهینو باز کرد سر کیرشو گذاشت تو کوس مهین یه فشار داد مهین جیغ زد مهدی گفت یواش جنده الان همه میفهمن تازه سرشو کردم تو،دستشو گذاشت رو دهن مهین که صداش درنیاد بعد فشار داد تو،مونده بودم کیر به اون بزرگی کجای مهین میره؟مهین داشت درد میکشید،مونده بودم چیکار کنم برم تو یا نه؟مهدی دستشو از دهن مهین برداشت مهین اروم شده بود جیغ نمیزد انگار خودشم خوشش اومده بود مهدی گفت دیدی خودتم حال میکنی،تندتر تلمبه زد،یه ربع که مهینو گایید ابشو ریخت رو سینه مهین،مهین خواست بلند شه مهدی گفت کجا هنوز تموم نشده برگرد مهینو دمر خوابوند یه بالش گذاشت زیر شکمش فهمیدم میخواد از کون بکنه،من تاحالا مهینو از کون نکردم میگفت دوست ندارم خیلی درد داره،مهدی چطور میخواست بکنه تو کون مهین؟ اون کیر واسه کون مهین خیلی بزرگ بود حتما جر میخورد،مهدی به کیرش کرم زد با انگشتش با کون مهین بازی میکرد گفت یاد دوران مدرسه بخیر اولین باری که اومدی خونه مون از پشت کردمت یک ساعت طول کشید تا کیرم رفت تو کونت،خودتم تعجعب کرده بودی چطوری کیر به ای کلفتی رفته تو کونت،بعد هفت هشت بار که کردمت دیگه عادت کرده بودی راحت میرفت تو،ببینم هنوز همونجوریه؟مهین گفت اونموقع باهم دوست بودیم میخواستیم عروسی کنیم بخاطرت دردو تحمل میکردم،مهدی کیرشو گذاشت دم سوراخ مهین مهین خردشو جمع کرد گفت تورو خدا یواش،مهدی تا ته کرد تو مهین دستاشو میکوبید زمین مهدی بسه درش بیار،مهدی تندتر تلمبه میزد،بعد اروم خوابید رو مهین فکر کنم ابشو خالی کرد تو کون مهین،موقع رفتن گفت خیلی حال داد پنجشنبه خونه دوستم خالیه بیا تا صبح پیشمون،مهین گفت مگه نگفتی این اخرین باره؟زندگیم خراب میشه تورو خدا ولم کن،مهدی گفت ساکت هرچی گفتم میگی باشه وگرنه به شوهرت میگه قبل از اون زیر من بودی،تازه ازت فیلمم دارم،بعد رفت مهین رفت تو منم یواشکی زدم بیرون،شب برگشتم خونه مهین بیحال بود به روی خودم نیاوردم گفتم عزیزم امشب یه سکس باحال کنیم؟گفت ببخشید پریودم از صبح،چندروز بعد داشتم صداهای ضبط شده رو چک میکردم دیدم مهدی داره میگه فردا عصر یادت نره،خونه مرتضی رو که بلدی ساعت پنج بیا،مهین گفت نمیتونم کاردارم،مگه من جنده ام که دوستتم بخواد منو بکنه؟مهدی گفت کاری ندارم اگه نیای بخدا ابروتو میبرم،شب به مهین گفتم میای فردا بریم خونه مامانت؟غروب بریم اخر شب بیایم،مهین گفت نه عصر وقت دکتر دارم،ساعت چهارونیم حاضرشد بره بیرون گفتم میخوای برسونمت؟گفت مرسی خودم میرم،تعقیبش کردم رفت دم یه خونه درزد،یه پسره درو باز کرد مهین رفت تو نمیتونستم برم تو،همونجا وایسادم ببینم چی میشه بعد دوساعت دیدم درباز شد مهین اومد بیرون مهدی زیر بغل مهینو گرفته بود معلوم بود مهین. بیحاله،فکر کنم بدجوری گاییده بودنش،بزور راه میرفت منم پشت یه ماشین قایم شده بودم چند لحظه بعد یه ماشین اومد جلوی درشون وایساد،آژانس بود مهینو سوار کرد اورد دم خونه مون،منم بعد یه ربع برگشتم خونه دیدم. مهین رو تخت دراز کشیده پرسیدم رفتی دکتر؟گفت اره الان برگشتم الان برات چای میارم بزور بلند شد موقع راه رفتن پاهشو ازهم باز کرده بود پرسیدم چی شده گفت دوتا آمپول قوی زدم جاش درد میکنه،خواستم بگم کیرشون کلفت بود جر خوردی،میدونستم مهین خودش راضی به اینکار نیست بزور مجبورش کرده،میخواستم ببینم خودش میگه بهم یانه؟بعدها فهمیدم که مهدی چند بار دیگه هم مهینو برده با دوستاش کردن،خلاصه بعداز کلی جنگ ودعوا طلاقش دادم،

نوشته: نوید


👍 15
👎 18
275045 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

530446
2016-02-09 08:30:21 +0330 +0330

تو اگه آدم بودی امل جقی، وقتی دیدی دارن به زنت تجاوز میکنن و زورگیری جنسی میکنن میرفتی به دادش میرسیدی و میگفتی گذشته برام مهم نیست. نه اینکه جق بزنی بعدم طلاق بدی کسکش جقی

5 ❤️

530463
2016-02-09 12:51:36 +0330 +0330

تو اگه مرد بودی به جای اینکه وایستی تماشا مانع گاییده شدن زنت می شدی نه اینکه حالا بری طلاقش بدی دیوث

1 ❤️

530474
2016-02-09 15:57:06 +0330 +0330
NA

خیلی بی ناموسی که وایستادی تا به زور زنتو بگاین
حالا عرضه نداشتی بری جلو چرا به پلیس زنگ نزدی که بیان چوب تو آستینش کنن؟؟؟
زنت چه بی غیرت بود که بخاطر اشتباه سابقش طوق بندگی اون نره خر و به گردنش انداخته بود و بهش میداد…خدا خوب در و تخته رو با هم جور کرده بود :-)

2 ❤️

530484
2016-02-09 18:20:36 +0330 +0330

همون بهتر که از تو طلاق گرفت تا تمام عمرشو با یه بی عرضه تلف بشه

0 ❤️

530486
2016-02-09 19:38:29 +0330 +0330

خوب کوس و شعرایی سرهم کردی
احسنت بیغیرت

0 ❤️

530489
2016-02-09 19:51:45 +0330 +0330

چی بگم والا
فحشت بدم ک زشته ولی جون من دیگ ننویس خیلی تخیلی بود
و اینکه مطمعنم ی دست جق مشتی زدی پس موز بخور واست خوبه.

0 ❤️

530492
2016-02-09 20:08:59 +0330 +0330
NA

ك ي ر پدر پسر شجاع به صورت زيگزاگ از پهنا تو ك س ن نت

0 ❤️

530494
2016-02-09 20:39:16 +0330 +0330

خودتم میرفتی باهاش میدادی

1 ❤️

530508
2016-02-09 22:51:04 +0330 +0330
NA

باomid_samموافقم میخان بقیه رو خراب کنن
خاک برسربیغرت امثال تو کنن کیر کوروش کبیر تو کونت

0 ❤️

530516
2016-02-09 23:52:32 +0330 +0330

زنت رو میخواهی بگا بدهی، اشکال نداره!
ولی بالا غیرتا،
برای یه داستان
پرچم مردونگی رو توی گل نکن!
تماشای ذلت هیچ وقت لذت بخش نیست.
اینو بفهم.

0 ❤️

530517
2016-02-09 23:58:26 +0330 +0330

مرد؟اونم ایرونی؟؟؟!!!.. نه داداش! با شما نبودم!

1 ❤️

530527
2016-02-10 06:09:46 +0330 +0330
NA

اخه کس کش زنتو طرف به هفت روش ماداگاسکاری گایید توام نگاش میکردی کیر اون اقا مهدی تو کونت

0 ❤️

530533
2016-02-10 08:02:54 +0330 +0330
NA

خودتم یه عمل جراحی برو تغییر جنسیت بده تا دو تایی با هم بدین

0 ❤️

530547
2016-02-10 13:51:30 +0330 +0330

مرد بی غیرتش خوبه وحال میده خاک تو سرت طلاقش دادی

1 ❤️

530673
2016-02-11 23:39:56 +0330 +0330

کوس شعر بود ببخشید

0 ❤️

530692
2016-02-12 06:02:12 +0330 +0330

دیوث بیناموس تو گوه خوردی اگه این داستان راست باشه معلومه که خیلی بی غیرتی. کسکش خانم بیار

0 ❤️

530737
2016-02-12 17:31:05 +0330 +0330

جالبه < منم پشت یه ماشین قایم شده بودم> خنده دار بود. بازم بنویس. تا بخندیم

0 ❤️

530743
2016-02-12 19:06:03 +0330 +0330

ینی تو سنبل بی خایگی و بی ناموسی تشریف داری

0 ❤️

530778
2016-02-13 12:53:39 +0330 +0330
NA

داستانت که دروغ بود… ادبیاتت هم جذاب نبود…
اما اگه راست بود یک لگد تو کون این زن بزن و بندازش بیرون…
خودتم کمتر جلق بزن که غیرتی برات بمونه…

0 ❤️

531865
2016-02-25 18:08:28 +0330 +0330

اگه دوباره زن گرفتی به من بگو کیرم از مال اون بزرگتره بی غیرت

0 ❤️

531868
2016-02-25 18:58:39 +0330 +0330

اینقدر بی وجود و پلشت؟؟؟
ک ی ر /بابام تو ک و س/ ن ن ت

0 ❤️

540083
2016-05-07 21:35:46 +0430 +0430

چرا بدو بيراه ميگيد به نويسنده اش,از اسمش معلومه داستان سكسي,هيچ كس نمياد داستان واقعي زندگيشو اينجا بنويسه,مطمىنا هركس واقعا براش ازين اتفاقا بيفته,ديگه حس وحالي ميمونه كه بياد تو سايت سكسي خاطره بگه?

0 ❤️

540411
2016-05-09 21:44:21 +0430 +0430

تو بی غیرت بودی خوب شد اون ازت جداشد بی شرف شرف داشتی باتیدت اتون پسره رو از کون دتاتر میزدتی بی غیرت بی ناموس تف به شرف نداشتت

0 ❤️

544238
2016-06-09 09:33:36 +0430 +0430

کس و شر بود

0 ❤️

544325
2016-06-10 08:24:56 +0430 +0430

اگر میخوای بگی با غیرتی چطور موبمو کوس دادن زنتو نوشتی اخه ؟ کیرم تو اول تا اخر زندگی هر چی استریته قرمساقه. شمام ادمین اخه؟

0 ❤️

553350
2016-08-22 12:43:19 +0430 +0430

سلام لطفا این داستان های الکی رو ننویسی این سایت هدفش از این داستانها اینه که شماها رو نسبت به خانواده و زندگی مشترک بی احساس کنه و باعث صدها گونه ناهنجاری در زندگی زناشویی و بیماریهای روحی و روانی بشه

0 ❤️

553434
2016-08-23 07:41:13 +0430 +0430

چ حماسی تمومش کردی
طلاقش دادی خخخخ

0 ❤️

643254
2017-08-03 04:12:16 +0430 +0430

کی میشه این کصخلا از شهوانی جم شن… والا فکر میکنن همه مثل خودشون کصخلن که بشینن به اراجیفشون گوش بدن
به قول یکی از بچه ها: ننویس بابا ریدی بیغیرت

0 ❤️

679903
2018-04-01 02:55:09 +0430 +0430

خیلی کس خولی بابا

0 ❤️

695505
2018-06-18 15:33:49 +0430 +0430

خاک تو سرت،تو رو باید از خایه دار زد لاشی.

0 ❤️

699146
2018-07-03 05:02:37 +0430 +0430
NA

مادرتو گایییدم چرا تلاقش دادی ،کص کش ،با این مفز خرابت انتظار داشتی مستقیم بیا بهت بگه؟البته اگه راس گفته باشی ، که اونم خیلی بعیده ،

0 ❤️

722521
2018-10-07 22:06:31 +0330 +0330

دوستان اولا که اینا که مینویسن 99درصدشون داستانهای زهنیشونهو قشنگ مشخص که توی فکر و رویا هست طرف . بعضی هاهم همچین عصبانی میشن و به طرف فحش مدن انگاری که واقعیتی داشته این داستان ولی در کل اگر حساب کنیم که این واقعیت که طرف باید خیلی بی وجود باشه که ببینه زنشو دارن به زور میکنن بعد از اینکه کلی حال کرد با نگاه کردن آخرش اون طفلکو طلاق بده . اکثر ماها که میاییم و اینجور داستانهارو میخونیم خودمون هم فانتزی شبیه به اینجور داستانارو داریم ولی اگه یکی بخواد زوری زن منو بکنه و اون غذاب بکشه با هر وسیله ای که جلو دستم باشه یارو رو تیکه تیکه میکنم ولی اگه ببینم زنم واقعا داره لذت میبره و راضی صدسال کاری به کارش ندارم چون اونم آدم و مثل همه ما مردا که دوست داریم جز زن خودمون با یه زن دیگه حال کنیم و واقعا هم لذت میده اینم مثل منو شما حس شهوانی داره و دوست داره یکی جز شوهرش باهاش سکس کنه و تجربه کنه که یه غریبه چه لذتی داره؟

3 ❤️

812926
2021-06-01 15:32:07 +0430 +0430

تف به شرفت که دیدی به زور و تهدید به زنت تجاوز کردن و هیچکار نکردی بعدم طلاقش دادی.

0 ❤️

838158
2021-10-18 23:17:05 +0330 +0330

تو چقدر ادم عوضی هستی که میبینی کسی بقصد تجاوز وارد خونت شده
زنتو تهدید میکنه بعد وایسادی نگاه میکنی قبل ازدواج هر چی بوده
مال قبله ولی بعد ازدواج که زنت خیانت نکرده طرف ی حیون بوده
زنتم بخاطر اینکه زندگیش بهم نخوره مجبور بوده نفس کار مهمه
که بخاطر اینکه زندگیش خراب نشه تن به اینکار داده بعدم وقتی
اون حیوون تو خونت بوده تو فقط نگاه کردی حتی اگرم میدونستی حریف طرف نمیشی ی چوب یا چماقی برمیداشتی طرفو جوری میزدی اینقدر تو پاهاش میزدی بعد صحنرو جوری درست میکردی که بقصد دزدی و تجاوز امده بخونه
تحویل کلانتری میدادی خایهاشو بکشن من دیدم چجوری آگاهی دو جور
متهمو جوری میزنه که طرف التماس میکنه که بکوشنش یکیش کساییکه
خفت میکنن طرفو یا پولشو میبرن یا قمه کشی میکنن نفس کش میخوان
و یکیم تجاوز به عنفه مخصوصا خفت کردن و تجاوز جلو شوهر طرف
اگرم چند نفر باشن بگیرن اول میزنن بعد اعدام میکنن بدون دادگاه تجدید نظر سریع این ادما ی مشت حیونن باز حیوون مرام داره 👠👙💄

0 ❤️

866669
2022-04-02 02:18:06 +0430 +0430

خاک بر سرت مردک پفیوز حیف نون مترسک اگه بود یه حرکتی میکرد ولی افسوس

0 ❤️

948982
2023-09-23 03:33:36 +0330 +0330

همه این صحنه‌ها رو از زیرزمین دیدی ؟؟

0 ❤️