گرد و سفت؛ گاییدنی( زیر ستاره ها )

1396/11/16

بی آر تی. با فاصله ای که توی بی آر و تی می‌افته توی ذهن. جنبش مردها توی صورت هم. عرق ها. کیرها. کلفت و باریک و دراز. اتوبوس، کیری که توی حلقوم خیابان ها می‌سرید و پایین می رفت. زیر درخت‌های خیابان. پریدم بالا. چپیدم توی مردها. کون ها. شلوار جین ها و کاپشن و کت پوشیده ها. اینهمه مرد. اینهمه آدم با قیافه های مشترک. خیلی ساده بود. پیدا کردن جایی که کسی نماله بهت. آسمان شب، جنبش لرزه های کوچک نور در سیاهی. « این اغتشاش گرها هم دیگه نیستشون.» کسشر مدام هرلحظه. ایستاده بودم توی فنر کیر. توی کمر کیر. اتوبوس. پسر جوونی هم روبه روم. درواقع چارطرفم با نرها پر شده بود. انگار ایستاده بودم. بعد نر چیده بودند دوروبرم. پسر توی جنبش ها کونش به دستم مالیده میشد. راست کردم. خیلی زود. کون سفت و کوچک. پسر افغان. کمی اونطرف تر گروه کارگرهای افغان. این یکی خوشتیپ و سرحال. دوسه بار دیگه. باز مالیده شدن کونش به دستم. دوباره. شهوت توی سر. همه ‌ی این مردها، شهوت و دعوت به سوراخ سیاه کون های چپیده شده توی شلوار. کیرهای جمع شده توی شرت های مایو، باکسر و لنگری. بوی کیر و خایه و بوی کون ها. لباس این پوشش تمدن متعفن مدرن برای دوری، بازی اغوا، همیشه در پرده. شهوت همیشگی. کیر سیخم با کرشمه، با ناز و ادا روی کونش چندبار. سایش بهش. مالش بهش. خلاص کردم خودمو. اینقدر کیپ بودیم که همینطوریش هم چند نفری داشتند همو می‌کردند. کیرم لای چاک کونش. میله‌ی بالاسرش رو چسبیدم. نه من چیزی، نه اون. زبان در دهان. ساکت. بی حرف. دوست داشتم زبان به سوراخ تنگش برسونم. به اون حفره‌‌ی دعوت کننده‌ی شیطانی. بوسیدن و چنگ زدن این کون گرد و گاییدنی. دستش از میان پاها کیرم رو پیدا کرد. گرفت. محکم فشار داد. شهوت ویران کننده. دو یا سه ایستگاه بعد. جایی توی شهر میون ماشین های دیوانه پریدیم بیرون. کیرخامون سیخ. هم رو می‌خواستیم. همجنس. خواهان هم. توی مسیر دنبالش رفتم. سیگار میخواستم. کشیدم. میرفت. من با فاصله پی اش. تا توی کوچه ای از در پارکینگی به لایه های زیرین شهر رفتیم. بعد پایین تر. بعد هنوز پایین تر. چقدر؟ کونش چقذر میشد توش فرو رفت؟
توی دستشویی. خندیدن. وصال. زانو زده بعدش کیر من توی دهانش. به صورتش که کشید« دیوونه ام کرد این کلفتیش.» توی دهان تنگش. کیر من سیاه و‌کلفت. گاییدنی و شهوانی. خرکیر. دهان تنگش. کونش منتظر. بلند شد. کیر سیخ صورتی‌ش بی هوا تکان. تکان. تکون. تکون. فرقی نداشت. هوارو خط می انداخت. تو صورتم با فاصله ی کم« بکنم».
ده دقیقه تلمیه زدن. حیوان رام نشدنی. دیوار ها چنگ رو چنگ. بکن بکن. کونش گشاد و گرم. کونش فرو رفتنم به چاه عمیق لذت. چنگ زدم. گرد و سفت؛ گاییدنی. کجا بودی این مدت. کیر من جرواجر میکرد. درد داشت و میگفت تندتر. میخواست. می‌خواستم. میکردم و صورت به دیوار میمالید. زن بود؟ زن شدن برای رهایی؟ مرد بود؟ مهم بود مگه؟ مگر؟ بکن بکن تا وقتی که آبم توی کون گرمش ریخت. بعد باز به خوردن. کیر من تو دهانش. تمام کیر تا ته.
اتوبوس روی آسفالت می‌سرید. همین چنذ کوچه پیش تر. کیرم فراموش کرده بود؟ نه! دو انسان بودیم، لذتی با فشار قوی، ذهن بگا به هم دادیم. زیر ستاره ها قدم زدم تا گرمی رخت خواب. برای روز بعد. شانس بعد؟ پتو با نرمالندگیش. کون گرم گردش گاییدنی. جدا شدیم بی هیچ حرفی. نه من. نه اون. برای لذت باهم. یکبار. روزی دیگه؟ حتی شانس؟ نخیر. سیگار بعدی ، درگاهی خونه. برو بریم بخوابیم.

نوشته: کایوگا


👍 3
👎 8
18815 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

672405
2018-02-05 23:21:59 +0330 +0330

آقا وژدانن چی گفتی؟
چی بود این آخه؟ ینی خواستی متفاوت بنویسی ؟
اینا حواسشون نیست یا فازشون یه چیز دیگه ست دیگه ادمینا چرا میزارن همچین داستانایی رو ؟
به نظرم این سایت خوبه یه فیلتر یا معیارایی واسه تعیین سطح داستانا داشته باشه. هر روز که میگذره چرندیات بیشتری به خوردمون میدن.

0 ❤️

672423
2018-02-06 01:01:10 +0330 +0330

ماهی تابه.خودپرداز.گلستان.مالرو.رادیاتور.بواسیر.قبض.دلار.سوراخ.است.

0 ❤️

672458
2018-02-06 08:29:32 +0330 +0330

کسشر محضه کیر تو داستانت

0 ❤️

672462
2018-02-06 09:35:49 +0330 +0330

هاهاهاهاها عصبانی‌هارو. نفهمی همیشه نشانه های این چنینی داره. خوشم میاد اذیت میشید:)))! خدمت اونایی که زیر داستان هاشون کامنت کیرت تو دهنم میگیند عرض میکنم که آرت درست همچین بازخوردی داره همیشه:))). ابله ها

0 ❤️

672495
2018-02-06 16:17:56 +0330 +0330

خندم گرفته ملتو کسخل کردی آخرشم اومدی داری به ریش همه میخندی،دمتگرم بخاطر این نبوغت لایکت کردم

1 ❤️

672624
2018-02-07 10:36:06 +0330 +0330

وژدانن یه سایت دیگه رفته بودم یه کصتان توش بود اونم نوشته کایوگا بود نمیدونم شایت اون و این یکی باشن

0 ❤️

672644
2018-02-07 14:03:47 +0330 +0330

ماهان من خودم هم دیدم که کپی کردن و گذاشتن جای دیگه.
خودت هم کمتر درون در هم ریخته ات رو نشون بده

0 ❤️

672752
2018-02-08 09:43:27 +0330 +0330

یه فانتزی شهری همجنسگرایانه ! با چاشنی قوی تخیل مثل رقص سامبا پر شور و خیره کننده
شاید خوب شاید بد … اگه از تم گی داستان بگذریم این قلقلک های ذهنی گریبان خیلی از ما رو گرفته با خیلیا گازوندیم دور و شاید نزدیک رفتیم توی کریدور خیال با خیلیا …

1 ❤️

672794
2018-02-08 17:07:07 +0330 +0330

Takmard nokaram.

0 ❤️

679565
2018-03-29 21:01:22 +0430 +0430

خب به اونجایی رسیدم که دارم می گردم دنبال نوشته های با اسم کایوگا.

1 ❤️

680129
2018-04-02 23:42:43 +0430 +0430

لیتل هورنی با خوندنت داری گرد و‌خاک بلند میکنی از رو این کلمه ها

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها