گناه شیرین ما (۱)

1401/09/15

قسمت اول : آتوسا

کت چرمشو پوشید،از مطبش زد بیرون،هوای سوزناک بیرون در عرض چند ثانیه انگشتاشو قرمز کرد.قدم هاشو تند تر برداشت تا به ماشین برسه.تا خونه راه درازی بود،ماشینو سکوت عجیبی فرا گرفته بود،امشب حوصله آهنگ گوش کردنم نداشت.
بعد از نیم ساعت رانندگی بالاخره رسید به خونه و فقط یه ۲۰ تا پله تا اتاق خوابش فاصله داشت.
کلیدو توی قفل در چرخوند داشت درو باز میکرد که یه صدای اشنا پشت سرش شنید:
-خانوم
روشو برگردوند،چند ثانیه طول کشید تا طرفو بشناسه،در یک آن چهرش تغییر کرد با عصبانیت سر دخترک داد زد:
+اینجا چه غلطی میکنی
سرشو انداخت پایین،دستاشو تو هم قفل کرد:
-خانوم میشه یه فرصت دیگه بهم بدین؟
یک ماهی میشد رابطشو با دخترک قطع کرده بود،با هیچکس انقدر طولانی توی رابطه نمونده بود،از مهسا خیلی خوشش میومد،کم کم داشت بهش وابسته میشد و این واسش ترسناک بود،چند هفته پیش دخترک بیچاره خواب مونده بود و سر قرارشون نیومد؛اونم اینو بهونه کرد و ارتباطشونو قطع کرد.
هر چند احساساتی توی روابطشون رد و بدل نمیشد و هر دو فقط واسه ارضای خواسته درونیشون به این رابطه تن داده بودن،ولی با این حال به رابطه با مهسا عادت کرده بود.
+نه.برو رد کارت.
دخترک دستاشو توی هم قفل کرد،سعی کرد جلوی لرزیدن صداشو بگیره
-قول میدم جبرانش کنم خواهش میکنم اون روز …
نزاشت دخترک حرفشو تموم کنه صداشو برد بالا :
+گفتم نه.کری؟
-نه خانوم اما…
+اما نداره برو پی کارت.
اینو گفت،سریع رفت توی خونه درو پشت سرش بست.
پله ها رو به سختی رفت بالا،بالاخره به واحدش رسید رفت تو و روی مبل ول شد.
اومد چند لحظه چشماشو ببنده که آیفون خونه زنگ خورد،حدس زد مهسا باشه،اعتنایی نکرد،برای باز سوم که زنگ خورد
زیر لب فش داد و بلند شد جواب بده از پشت آیفون داد زد
+مگه نگفتم گمشو ؟
-خانوم میشه بیام تو تا تاکسی بیاد،هوا خیلی سرده.
ناچار درو باز کرد،سی ثانیه ای طول کشید تا دخترک بیاد بالا،درو واسش باز کرد،رفت روی مبل نشست
+یه کلمه حرف بزنی میندازمت بیرون
-ممنونم خانوم داشتم یخ میزدم
بندای کتونیشو باز کرد،اومد توی خونه بی سر و صدا روی صندلی،روبروی آتوسا نشست
سرشو انداخت پایین و به زمین خیره شد.
آتوسا دخترکو برانداز کرد،گونه هاش از سوز سرما سرخ شده بود،دستاشو قفل کرده بود به هم،سعی میکرد جلوی لرزششونو بگیره.
+چند وقته بیرون وایسادی؟
دخترک سرشو اورد بالا،صداش گرفته بود:
-یک ساعتی میشه خانوم
بدون این که چیزی بگه بلند شد رفت زیر کتری رو روشن کرد بعد از چند دقیقه سکوت پرسید
+آژانست کی میرسه؟
-نمیدونم خانوم،پشت تلفن گفت یه بیست دقیقه ای میشه.
+خوبه یه چند دقیقه دیگه آب جوش میاد.
چند دقیقه ای سکوت خونه رو فرا گرفت،برای دخترک قهوه درست کرد گذاشت روبروش روی میز،دخترک با دوتا دستش لیوانو برداشت
-ممنونم
باز یه سکوت آزار دهنده خونه رو فرا گرفت،ده دقیقه به همین منوال گذشت تا صدای بوغ ماشین سکوتو شکست.
سریع از جاش بلند شد به سمت در حرکت کرد
-ممنونم خانوم ببخشید مزاحمت ایجاد کردم امشب.
منتظر جواب نموند درو پشت سرش بست،پله هارو به سرعت رد کرد و توی ماشین نشست، بغض کرده بود، همه چی تموم شده بود.
آتوسا به سمت تخت خواب روونه شد
از فرط خستگی حتی به خودش زحمت نداد لباساشو عوض کنه، چشماشو بست چند دقیقه ای تلاش کرد بخوابه ولی بی فایده بود،مهسا کار خودشو کرده بود ذهنش درگیر شده بود.چرا نباید قبول میکرد درخواستشو، حتی وقتی دم در دیده بودش تحریک شده بود،بخاطر یه وابستگی مسخره داشت خودشو سرکوب میکرد همینطور داشت اورتینک میکرد،چشمش خورد،دو نصفه شب شده بود، بالاخره تصمیمشو گرفت،زیر لب گفت فردا بهش پیام میدم.

خب سلام به همگی
قراره یه داستان با محتوای اس ام بنویسم نمیدونم تا کجا قراره پیش برم ولی فعلا حدود ۱۵ قسمت، بعد از هر ۵ قسمت اسم داستانو عوض میکنم. اولین دفعه ایه که مینویسم،خوشحال میشم نقداتونو بخونم.

نوشته: لینا


👍 19
👎 2
20801 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

905600
2022-12-06 02:26:47 +0330 +0330

بد نبود

0 ❤️

905620
2022-12-06 06:13:16 +0330 +0330

جالب بود ولی دیگه امید وارم اون ۱۴ تا به این کوتاهی نباشه

1 ❤️

905628
2022-12-06 06:45:48 +0330 +0330

با وجود این همه شوق و اشتیاقی که برای نوشتن در تو سراغ دارم مطمئنا ی داستان عالی و زیبا خواهیم خوند.

0 ❤️

905629
2022-12-06 07:04:22 +0330 +0330

آفرین قشنگه ولی کوتاهع

0 ❤️

905639
2022-12-06 08:40:14 +0330 +0330

جالب بود

0 ❤️

905705
2022-12-06 23:28:11 +0330 +0330

داستانت شروع قشنگی داشت و امیدوارم تا پایان همین روند ادامه داشته باشه ولی خیلی کوتاه بود .شهوانی کلا تمام داستانهای دنباله دارش ۴ قسمت بیشتر نیست پس سعی کن به قسمت ۵ رسیدی اسم داستان رو عوض کنی یا اینکه هر دو یا سه قسمت رو یکی کنی

0 ❤️

905767
2022-12-07 10:05:08 +0330 +0330

فکر کنمم جالب باشه ادامه بدید لطفا

0 ❤️