گی با مرد با تجربه

1400/05/15

سلام دوستان . این داستان گی هست . حدود ۲۸ سالم بود . از نوجوانی پسر ضعیف و لاغری بودم و سکس گی رو از همون دوران مدرسه شروع کرده بودم . اغلب بچه های بزرگ تر از خودم دستمالیم می کردن . کم کم خوشم اومده بود و دیگه تا دبیرستان و مدتی هم دانشگاه سکس می کردم و بیشتر نقش مفعول رو داشتم . اما کم کم اونایی گه باهاشون رابطه داشتم یا ازدواج کردن و یا دیگه پیداشون نکردم . خودم هم میخواستم این کار رو ترک کنم و برم سراغ سکس با زن ها . یه مدتی هم این کار رو کردم ولی خیلی بهم حال نمیداد. تا اینکه یه روز یکی از دوستام گفت که یه کوس پولی هست خونه رفیقش اگر میخوایی بیا . منم قبول کردم . هنوز عادت داشتم پشمای کیر و کونم رو کامل با کرم مو بر بزنم . اون موقع هم تازه این کار و کرده بودم و حسابی تمیز بودم . یه شورت سفید تنگ اسلیپ هم پام بود . خلاصه باهاش رفتم خونه رفیقش . رسیدم دم خونش . در رو باز کرد رفتیم تو آپارتمان ‌ در واحدش نیمه باز بود و سریع رفتیم تو . شروع کردیم کفشامون رو درآوردن . در همین حین دیدم یه مرد حدود ۵۰ تا ۵۵ ساله . سر حال. لخت . با یه شورت سفید اسلیپ . موهای جو گندمی . یه مقدار مو روی سینه و شکم که اونم سفید و سیاه قاطی بود . وایستاده جلومون . گفت پس کجا بودین یه ساعت منتظرم زود باشین میخواد بره . رفیقم گفت شرمنده آقا مجتبی ترافیک بود ببخشید . گفت باشه حالا زود باش برو تو منتظره . رفیقم سریع کفشش رو درآورد و رفت . من همینجوری نشسته بودم کفشم رو دربیارم محو تماشای بدن مرده شده بودم که یهو گفت تو چرا نشستی در بیار بیا تو . به خودم اومدم . از همون مدل هایی بود که میخواستم . پاشدم رفتم تو . گیج شده بودم و حسابی حول کرده بودم . نشسته بود رو کاناپه داشت تلویزون میدید . فهمید گیج شدم . با دست به چوب لباسی اشاره کرد و گفت لباسات رو اونجا در بیار . گفتم الان . گفت نه فردا ،الان دیگه اون الان در میاد تو برو ، به اندازه کافی معطلش کردین . کمی مردد و دو دل بودم ولی یه جوری با جذبه بود نمیشد رو حرفش حرف زد . رفتم سمت چوب لباسی شروع کردم لخت شدن . پشتم بهش بود .تمام احساس گی و مفعول بودنم برگشته بود . نمیتونستم خودم رو کنترل کنم . کیرم حسابی شق شده بود . لباس و شلوارم رو درآوردم . کیرم که حسابی شق شده بودرو یکم جا به جا کردم . شورتم رفته بود لای کونم . کانال تلویزیون رو عوض کرد و گذاشت یه کانال پورن . دستم رو گذاشتم رو کیرم بر گشتم برم رو مبل بشینم . دیدم داره نگاه میکنه میخنده . حسابی داغ کرده بودم . اونم یه دستش رو کیرش بود و داشت کیرش رو میمالید . اونم شق کرده بود و سر کیرش از کنار شورتش معلوم بود . با دست زد رو مبلی که روش نشسته بود و گفت بیا اینجا بشین . رفتم کنارش نشستم . حسابی ریخته بودم بهم . اونم فهمیده بود . از نگاهش میشد فهمید منم نمیتونستم چشم از کیر و شورت اون وردارم . پشمای کیرش از کناره های شورتش زده بود بیرون و نصف تخما و کیرش کامل معلوم بود . خودش هم به عمد یه جور کیرش رو میمالید که معلوم بشه . با خنده گفت آماده ای بری تو ؟ با لرزش گفتم بله بله. گفت معلومه این کوچولوت که حسابی بی تاب شده . یه چند دقیقه گذشت تا دوستم اومد بیرون . مرده به من گفت زد باش برو تو . منم سریع رفتم تو اتاق . میخواستم زودتر خودم رو خالی کنم تا شاید حالم خوب بشه از حوس دادن راحت بشم . سریع شورتم رو درآوردم کاندوم رو کشیدم رو کیرم و بدون حرف رفتم پشت زنه . درحالت داگی شروع کردم کردن ولی همش بدن آقا مجتبی تو ذهنم بود . یاد تمام سکس های گی که کرده بودم اومده بود جلوم . از شهوت حواسم نبود و چندتا محکم تلمبه زدم که زنه صداش دراومد که یواش تر زود تر تمومش کن . منم یکم یواش کردم و با چندتا تلمبه دیگه تمومش کردم . خودم رو کشیدم عقب و تکیه دادم به تخت . زنه با ناراحتی پاشد رفت بیرون . من همینجوری افتاده بودم که یهو آقا مجتبی اومد تو . من هنوز کاندوم رو کیرم بود . یهو خودم رو کمی جمع کردم . اومد تو . یه لبخند رو لبش بود . در رو نیمه بسته کرد و یه پاش رو گذاشت رو تخت با یه دستش با کیرش بازی می کرد . تقریبا میشد همه کیر و تخمش رو دید . همینطور که به بدن و کیر من نگاه میکرد گفت خوب چطور بود ؟ گفتم خوب بود . گفت چرا صداش رو درآوردی . گفتم ببخشید متوجه نشده یهو شد . گفت اشکال نداره بشین اینجا یه دقیقه . بعد یه مدت کوتاهی اومد تو اتاق و گفت بیا برو دستشویی . پاشدم . اومد شورتم رو بپوشم گفت نمیخواد الان کثیفی برو تو کاندوم هم همونجا در بیار بنداز تو سطل . منم یه راست رفتم تو توالت . یکم نشستم و خودم رو شستم . کیرم نمیخوابید . در واقع از لحاظ روحی اصلا ارضا نشده بود که هیچ حسابی حشری تر شده بودم یکم آب سرد گرفتم رو کیرم . یه چند دقیقه موندم و بالاخره اومدم بیرون . توالت تو راه رو بود . صدای کسی نمیومد . فقط صدای آه و اوه فیلم سوپر بود . رفتم تو اتاق میخواستم شورتم رو بپوشم . یکم گشتم پیداش نمی کردم که یهو آقا مجتبی صدام کرد و گفت هی کجایی پس بیا اینجا . دستم رو گذاشتم رو کیرم اومدم تو راه رو گفتم ببخشید داشتم دنبال لباسم میگشتم . گفت بیا بشین بابا همه رفتن لباس نمیخواد حالا . ‌ دیگه نتونستم چیزی بگم اومدم نشستم کنارش . یواش گفتم پس کجا رفتن بچه ها ؟ گفت چون دیر اومدین گفتم رفیقت خودش ببرتش منم تو رو میرسونم بعدا . فهمیدم تو خونه باهاش کامل تنهام . داشتیم فیلم سوپر میدیدیم . اون با شورت ولو شده بود رو مبل پاهاش رو از هم باز کرده بود و داشت کیرش رو میمالید . منم لخت نشسته بودم کنارش . کیرم هنوز شق بود . حسابی داغ کرده بودم هنوز مطمئن نبودم که میخواد بکنه . هیجان زده شده بودم و نفسم تند شده بود . یکم قرمز شده بودم . تو حال خودم نبودم که یهو گفت چه جوری خودت رو انقدر تمیز کردی از این زنه تمیز تری هههههههه . بد آروم یه دست کشید لای پام و بالای کیرم . یه تکون خوردم و یکم لرزش گرفتم . کیرم حسابی تکون خورد و از کنار دستم زد بیرون . با خنده گفت عکس العملت هم سریعه ها هههههههه . همینجور که داشت شکم و زیر شکمم رو میمالید دوباره پرسید نگفتی چه جوری زدی پشماتو . دهنم خشک شده بود . آب دهنم رو قورت دادم با صدای لرزون و شهوت ناک گفتم با کرم مو بر . گفت جوووون آفرین چه پسر تمیزی .بعد همنجوری دستش رو برد لای پام و برد زیر تخمام و شروع کرد مالیدن لای کونم . گفت کونتم هم همینجوری میزنی ‌ . من که کامل ولو شده بودم و هیچ عکس العملی نشون نمیدادم به آرومی گفتم بله . من کلا خودم رو باخته بودم ولی اون کاملا خونسرد و مسلط بود . یه خنده رو لبش بود و محکم و مسقیم حرف میزد و نگاهم میکرد . بعد یهو پاشد و نشست وسط پام . دوتا پاهام رو داد بالا و گفت بزار ببینم یکم کشیدم جلو ‌ کونم اومد لبه مبل ‌ کفت پاهات رو نگه دار . با دوتا دستام پاهام رو گرفتم بالا . باورم نمیشد ‌ هر کاری میگفت می کردم . یکم با انگشت با سوراخم بازی کرد و با خنده گفت چی کار کردی اینو ، چرا انقدر بازه . بعد انگشت وسطش رو کرد تو دهنش و بعد آروم کرد تو سوراخم . همینطور نگاهم میکرد و لبخند میزد . انگشتش رو عقب و جلو میکرد. دید هیچی نمیگم و حسابی حشریم شروع کرد سوراخم رو لیس زدن و تف مالی کرد . چندتا تف انداخت روش و با انگشت کرد تو کونم . بعد پا شد جلو وایستاد و گفت هراتفاقی که اینجا میفته همینجا میمونه خیالت راحت ، نه تو چیزی میگی نه من . من با حالت شهوت و خماری گفتم بله چشم . گفت آفرین ، حالا بیا . دستش رو گذاشت رو سرم و سرم رو حول داد رو کیرش . دهنم چسبید به شورتش . گفت بخورش . شروع کردم رو شورتش رو لیس زدن . اومدم شورتش رو بکشم پایین که گفت دستت رو بکش . همنجور ادامه دادم لیس زدن و خوردن از رو شورتش . سرم رو خودش فشار میداد و هدایت میکرد . کمی کنارهای شورتش و کمی وسطش . تقربیا خیس شده بود . سرم رو فشار میداد لای پاش و لای تخماش رو لیس میزدم . گفت درش بیار. آروم شورتش رو کشیدم پایین کیرش پرید بیرون جلوم . شورتش رو کامل درآوردم از پاش . شروع کردم براش ساک زدن . بعد مدت ها دوباره طعم کیر رو میچشیدم . سفت و گرم . با ولع میخوردم . سرش رو لیس میزدم . زبونم رو میکشیدم اطراف کیرش . هرزگاهی به بالا به صورتش نگاه میکردم چشماش رو بسته بود و آه میکشید . از اینکه لذت میبرد بیشتر حشری میشدم . گفت بسته نیارش حالا .کشوندم وسط اتاق رو فرش . گفت قنبل کن حالت داگی شدم . یه کرم از رو میز برداشت شروع کرد زدن به سوراخم و کیر خودش . بعد اومد کمرم و زاویه دست ها و پاهام رو درست کرد . رفت پشتم و کیرش رو گذاشت رو سوراخم و یکم باهاش بازی کرد . بعد آروم شروع کرد فشار دادن . سرش رفت تو سوراخم . درد همه کون و کمرم رو گرفت اومدم خودم رو بدم جلو ،سریع دستش رو گذاشت رو شونه هام و گفت تکون نخور . خشکم زد . کیرش رو نگه داشته بود تو کونم. کیرش تو کونم دل دل میزد . داشتم تند تند نفس نفس میزدم . حسابی عرق کرده بودم و داغ شده بودم . چند تاکشیده زد به لپ کونم . آروم شروع کرد عقب جلو کرد . خیلی آروم و حرفه ای . کمی فشار میداد تو . خوب چرب کرده بود . کیرش همینطور بیشتر میرفت تو . پاهاش کنار رونم بود و کامل سوارم شده بود . مچ پاشو گرفتم تو دستم . مچ پاش کلفت و پشمالو بود . چندتا قطره عرقش ریخ رو کمرم . با یه فشار کوچیک چسبید به کونم .یه آه بلند کشید . پشمای کیرش رو روی کونم احساس کردم . فهمیدم تا ته رفته توم . یکم نگه داشت .نفسش که جا اومد گفت آفرین پسر همشو جا دادی . بعد شروع کرد تلمبه زدن . حالا دیگه صدای آه و اوهش در اومده بود ‌ . با هر تلمبش یه آه میکشید و هرزگاهی یه جوون بلند میگفت. یه وقتایی یه چیزای میگفت مثل عجب کون داغی ، عجب سوراخی ، آفرین پسر و از این چیزا . معلوم بود حسابی حشری شده . کمرش هم سفت بود چون قبلش کوس کرده بود . منم که دیگه سوراخم قشنگ جا باز کرده بود زیرش حسابی داشتم حال می کرد .پشمای کیرش و پاهاش میمالید به کونم و بدنم . کیر و خایه خودم آویزون بود و با تلمبه زدن اون تکون میخورد . بعد یه مدت تلمبه زدنش سریع تر و محکم تر شد . صداش بلند شد . فهمیدم آبش داره میاد ‌ خودم رو سفت نگه داشتم تا نیفتم ‌ . خودش رو با یه آه بلند چسبوند بهم و خوابید رو کمرم . احساس فوق العاده ای داشت . رو کمرم دراز کشیده بود و میلرزید . هنوز داشت ارضا میشد. بدنش داغ و عرق کرده خوابیده بود رو کمرم . تند تند نفس نفس میزد . آروم آه میکشید و تکون میخورد ‌ محکم نگه داشته بودم خودم رو . مثل یه ببر وحشی کم کم پشتم آروم میشد . کیرش آروم شل میشد . خودش رو بلند کرد . کیرش از تو کونم کشید بیرون و رفت رو مبل ولو شد . بدون اینکه آبم بیاد انگار ارضا شده بودم ‌ به احساس جالبی داشتم . حالا من خندم گرفته بود . پاشدم رفتم دستشویی . خودم رو خالی کردم و شستم و برگشتم . واقعا بعد مدتها احساس سبکی می کردم . اومدم دیدم رو مبل دراز کشیده و کیرش خوابیده آویزون شده و کمی آب کیر از سرش بیرون زده . یه دستمال برداشتم و رفتم کیرش رو تمیز کردم . بهش لبخند زدم . کل رمقش رو کشیده بودم . اصلا حال و حوصله نداشت.گفت شورتت زیر اون مبله . فهمیدم باید برم . رفتم شورتم رو برداشتم پوشیدم . لباسام رو هم‌پوشیدم . گفت شمارت رو بده . شمارم رو دادم . گفت بهت زنگ میزنم دوباره . از خونش اومدم بیرون .

نوشته: رضا


👍 17
👎 3
16901 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

824452
2021-08-06 01:07:48 +0430 +0430

🙄🙄🙄

0 ❤️

824476
2021-08-06 01:44:59 +0430 +0430

باحال بود 😇

1 ❤️

824490
2021-08-06 02:32:23 +0430 +0430

اینکه چجوری دنبال یکی راه میفتید میرید خونه ی یکی دیگه ندیده نشناخته لخت میشید که کس بکنید و کون بدید برام عجیبه

1 ❤️

824527
2021-08-06 05:33:36 +0430 +0430

خوب بود

0 ❤️

824846
2021-08-07 18:07:11 +0430 +0430

جالب بود
مفعول سن بالا هیکلی میخوام

0 ❤️

954938
2023-10-28 14:16:38 +0330 +0330

اووف خوب بود.کون دادن با بدن تپل و کاملا سقید و شیو شده به یه مرد جا افتاده پشمالو فوق العاده لست‌بخصوص وقتی حسابی سوراختو بخوره.ووی جون مفعول چقدر لذت میبره وقتی زیر یه همچین مردی ارضا بشه

0 ❤️

980245
2024-04-18 17:46:13 +0330 +0330

منم پیرمرد میخوام
سن پایین هستم
و گرایش به سن بالا دارم
سریع بیاد بهش حال بدم

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها