سلام اسم من نیما هست و ۱۶ سال دارم و میخوام اولین خاطره سکسمو براتون بگم قد من ۱۷۳ و وزن ۷۰کیلو بریم سره اصل مطلب . بدن من بدون مو و سفیده و کون گنده دارم و ممه های سفید و بهم میگن کهره از گی و پسرای خوشگل خیلی خوشم میاد کون دادن هم دوس دارم .
داستان از اینجا شروع میشه که آخره سال تحصیلی ۹۷ بود و من به یکی از دوستام که اسمش سامان بود نظر داشت هم اینکه بکنمش هم بکنتم و خلاصه هی بهش میگفتم بیا بریم به من یه لب بده چند باری هم کیره همو دست زدیم تو مدرسه و اینا ولی هیچوقت بکن بکن نداشتیم تا اینکه مدرسه ها تموم شدن و من و سامان یه روز رفتیم به بهونه مسجد سیگار بکشیم.رفتیم تویه کوچه خاکی تاریک که هیچکس اونجا نبود.سیگارو روشن کردیم و کشیدیم بعدش کلمون داغ شده بود منم یه شلواره اسپورت پوشیده بودم سامان هم یه شلواره جین تنگ . به سامان گفتم قرار بود یه بوس به من بدی ها گفت یادم اومد لپشو اوورد بوس کردم اونم منو بوس کرده.بعد سامان گفت:میشه یه لب هم از هم بگیریم؟منم که خوشحال شده بودم گفتم :آره چرا نشه.خلاصه لباشو گذاشت رو لبام (تاحالا لب نگرفته بودم)هی خورد و هی من خوردم و گردن همدیگرو خوردیم بعد یهو دیدم همینطوری که داره ازم لب میگیره دستش خورد به کونمو داشت کونمو میمالید منم حشرم زد بالا منم دست زدم به کونش و میمالیدم چسبوندمنو به دیوار هی ازم لب میگرفت و کونمو میمالید که یهو دیدم دستش رفت لای کونم(شلوار اسپورت پام بود)سوراخمو میمالید دست از لب گرفتن برداشتیم کمربند سامان رو باز کردم شرتشو کشیدم پایین اونم شرت منو کشید پایین بعدش میره همدیگرو مالیدیم تا یهو سامان گفت:میشه برام بخوریش؟منم گفتم:باشع.کیره سفیدو کلفتی داشت اما زیاد دراز نبود کیرشو کردم تو دهنم حسابی خوردم خوشمزه هم بود‌.بعد که ساک زدم براش گفتم توهم برای من بزن کیرمو کرد تو دهنشو شروع کرد ساک زدن خیلی حس خوبی داشت خیلی حال میداد حسابی خوردو بعدش گفتم پشتتو بیار منم کونمو کردم سمتش گفت جووون عجب کونی کیرشو کرد لای کونم خیلی داغ بود حس خوبی داشت هی لاپایی میزد خیلی بهم حال میداد یهو خمم کرد و یه تف زد به سوراخ من و کیرشو کرد تو خییلیی دردم گرفت گفتم سامان توشی نزن گفت حالا وایسا نصف کیرشو کرد من تحمل نکردم رفتم جلو کیرش در اومد گفتم فعلا تحمل توشی ندارم گفت باشه گفتم برگرد تامنم باتو حال کنم انتظاری که داشتم یه کونی که خطش سفید و بدون مو باشه مث خودم ولی دیدم لمبه هاش سفیده مو نداره اما توش پره موعه اما بازم بد نبود فقط میخواستم بکنمش که ادعاش نشه و منم کرده باشمش چسبوندمش به دیوار لاپایی براش زدم هی میزدم دره کونش یه لحظه کردم تو سوراخش هیچی نگفت یه چند تا توشی زدم و در اووردم بعد گفت برام جغ بزن زدم براش ابش اومد پاشید تو خاکا منم گفتم برام بخور تا ابم بیاد خورد و خورد یهو حواسم نبود ابم ریخت تو دهنش یکی محکم زد دره کونم گفت چرا ریختی تو دهنم گفتم ببخشید یهویی خلاصه سیگار بهونه خوبی بود و خیلی لذت بردم .
این داستان واقعی بود و همه چیزو دقیق گفتم.
من و سامان یه روز دیگه همونجا حال کردیم که اگه خواستید اون روهم میزارم

نوشته: نیما