گی داغ با پسر خاله ام

1393/07/21

داستان گی هست کسایی که دوست ندارند نخونند یکم هم طولانی این یه خاطره بیاد ماندنی بود که تا الان 3 سال شده خاطره واقعی فقط اسم ها عوض شده من مهرداد هستم الان 21 سالمه پسرخاله ام حسین الان16 سالشه جریان بر می گرده به سه سال پیش من خانه خالم زیاد میرفتم و کلا به پسر ها بیشتر دخترها اهمیت میدم و دوستشون دارم اون موقع من 19 سالم بود و با حسین 13 سالش خیلی صمیمی بودم اون پوستی سفید سفید و موهایی خرمایی و چشمایی قهوه ای تیره داره قیافه دخترانه به خالم رفته من چون خیلی دوسش داشتم تو فکر سکس باهاش نبودم باهاش شوخی زیاد میکردم با هم کشتی می‌گرفتیم بیرون میرفتیم و… تا یه روز شوهر خالم گفت من چند تا بلیط استخر دارم با حسین برید استفاده کنید بلیط ها 6 تا بود ما 3 بار میتونستیم بریم استخر سانس استخر 5 تا 6:15 بعد از ظهر بود من ساعت 4:30 امدم دنبالش با هم رفتیم من تا اون روز حسین را لخت فقط با یه شورت ندیده بودم خلاصه رفتیم داخل کلید کمد راهم گرفتیم رفتیم داخل رخت کن حسین و من رفتیم داخل اتاق هایی که لباس عوض میکنند تا امدم بیرون چشمامم 4 تا شد حسین با یه مایو قرمز براق و مایوش هفتی بودبا بدن سفیدش که نوک سینه هاش صورتی رنگ بود و یه تار مو به بدنش نبود منتظر,من ایستاده بود من با دیدنش جام کرده بودم هرکی میومد رد بشه بهش نگاه میکرد من همون جا بد فرم شق کردم ولی چون مایو بزرگ و گشاد بود درست معلوم نبود از اون لحظه جنون گرفتم من رفتم پیشش و لباس ها مو گذاشتم داخل کمد و باهم رفتیم سمت استخر وای همون جا اگه کسی,نبود میخوردمش حسین شنا بلد نبود و توی عمق 1 متری آمد منم شروع کردم آب پاشیدن بهش و قر آمدن سرش بعد بهم گفت یکم شنا یاد من بده منم از خدا خواسته نزدیکش شدم و یه دسته را گذاشتم زیر سینش و یه دستم را زیر رونش و بهش گفتم پاهاتو آروم بالا پایین کن و دست ها تو تکون بده و چشمم به گردی کون سفید و خوش فرمش بود بدنشم نرم و توی آب لیز شده بود داشتم جر میخوردم دوست داشتم لبم را بزارم رو لبهاش و محکم بغلش کنم تو دلم مدام قربون صدقش میرفتم توی این فکر بودم که چطوری مخش را بزنم همینطور که داشتم یادش میدادم کیر شو رو شوخی گرفتم کیرش آب رفته بود وجم شده بود ولی کیر من داشت شورت را پاره میکرد

دل زدم به دریا و شروع کردم به زدن حرف های سکسی تا تحریکش کنم که بهم گفت اینجا جاش نیست بیا بریم سونا یکم وقت داره تمام میشه رفتیم سونا بخار بهش گفتم بخواب تا یکم ماساژ بهت بدم بعد تو منو قبول کرد خوابید روی سکو های سونا منم نشستم رو رون هاش وای که چقدر نرم و داغ بود میخواستم بخورمش همین طور که شونه هاش را مالش میدادم کیرم هم لای رونش پایین وبالا میشد بخار همه جا را گرفته بود وعرق از بدنم سرازیر بود و کیره شق وسفت شده منو لای پاهاش,حس کرد تحریک هم شده بود ولی به روم نیاورد بعد که با هم سکس کردیم بهم گفت 5 دقیقه ای شد و من کارم شد و آبم آمد من کلا 20 دقیقه ای طول میکشه ولی اون روز آنقدر حشرم بالا زده بود 5 دقیقه روی شورت کارم شد با تکون های من فهمید که کارم تمومه برگشت یه نگاهی کرد منم قلبم از تو دهنم داشت میزد بیرون گفت مهرداد حالا تو بخواب تا من ماساژ بدم وای دوست داشتم همونجا بخوابم روش منم گفتم چشم قربونت برم گفت چی خیلی مهربون شد وای دوست داشتم همونجا بخوابم روش گفتم من همیشه با تو مهربون هستم کار ندارم اون نشت پشت منو شروع کرد مالیدن من هنوز کیرم شق بود و داشتم با ماساژ حسین از حال میرفتم چند دقیقه گذشت من که اصلا نفهمیدم ولی گفت بسه دیگه من داره حالم بد میشه بریم بیرون امدیم بیرون یکم دیگه رفتیم تو استخر تا سانس تموم شد سوت را زدند امدیم لباس ها مو نو پوشیدیم و رفتم چند تا پیراشکی و آب میوه گرفتم خوردیم با موتور بودیم بردمش در خانه شون و کیرم هنوز شق بود دوست نداشتم ازش دل بکنم که دید کسی خانه نیست زنگ زد به باباش گفت امدیم خرید 2 ساعت دیگه بر می گردیم تو هم اگه تنهایی به مهرداد بگو پیشت بمونه تا برگردیم منم از خدا خواسته رفتیم داخل

همش تو این فکر بودم چه جوری سر حرف را باز کنم و کارم را تموم کنم قلبم به شدت میزد نشسته بودم پای تلویزیون اونم رفت یکم میوه بیاره قلبم داشت تند تند میزد آب دهانم خشک شده بود آمد پیشم دل زدم به دریا با صدایی لرزان بهش گفتم از اون شبکه خوب ها ندارید بزاز ببینیم گفت کدوم شبکه ها گفتم همونایی که دو نفری باهم خوش میگذرونند گفت نه همینطور که کنارم نشسته بود دستم را انداختم رو شونش یه فیلم سکسی با کیفیت رو گوشیم گذاشتم و گوشی را دادم دستش میخواست بلند بشه فرار کنه بره گرفتمش گفتم چیه حالا که کسی نیست دستم را آروم گذاشتم رو رون هاش یه دفعه کیرشو گرفتم گفت ول کن بسه دیگه یه بوسش کردم دستش را گذاشتم رو کیرم که چند ساعت شق مونده بود همین طور که صدام میلرزید بهش گفتم حسینم تا حالا سکس یا عشق بازی کردی گفت نه گفتم میای الان یکم با هم حال کنیم قبول نکرد خلاصه بعد کلی منت پوخایه مالی راضیش کردم وتا قبول کرد لبم را گذاشتم رو لبش و با ولع زیاد میخوردم گفت بسه دوس ندارم پیراهنش را در آوردم و شروع به خوردن سینه هاش کردم. یه شلوارک پاش بود خواستم در بیارم نزاشت شرتش را هم کشیدم تا زانو پایین و کیر کوچیکش را گذاشتم تو دهنم و شروع به خوردن کردم داشت لذت می برد خیلی خوشش آمده بود چند دقیقه گذشت بلند شدم دیدم بدن وکیر سفیدش مثل لبو سرخ شده بهش گفتم بخواب نوبت منه تا شلوارم را کشیدم پایین و کیرم را دید جا خورد گفت چرا از تو آنقدر بزرگتره منه چیکار کردی منم به خاطر اینکه از دستش ندم گفتم با یکی زیاد حال کردم بزرگ شد یه پشتی گذاشتم زیر شکمش بهم گفت توش نکنی کیرت بزرگه گفتم چشم کونش منحنی نازی داشت سرم را گذاشتم لا لپ ها کونش و شروع به خوردن و بازی با سوراخش شدم داشت حال میکردیه انگشتم را یواش کردم توش خودش را جمع کرد گفت مگه نگفتم با سوراخم کار نداشته باش گفتم مگه دوست نداری کیرت بزرگ بشه بار اول یکم درد داره ولی بعد خوب میشه دو انگشت کردم سوراخش خیلی داغ و حرارت داشت همینطور که بهش ور میرفتم کیرم را می مالیدم که دوباره آبم آمد آبم را دید گفت تا حالا از نزدیک ندیده بودم گفتم بریزم توش برات آب تو هم زود میاد گفت جدی میگی گفتم آره روغن زیتون دارید گفت آره آورد یکم زدم به سوراخش یکم به کیرم یکم دم سوراخش بازی دادم هر کار کردم خودش را ترسیده بود سفت گرفته بود توش نرفت یکم لا پاش کیرم را بازی دادم خیلی نرم و داغ بود وسوراخ تنگش چیز دیگه ای بود برا همین برش گردوندم پا ها شو دادم بالا بهش گفتم نترس شل بگیر دردش یه لحظه عوضش کیرت بزرگ میشه آبت میاد یه فشار دادم سرش رفت تو خواست در بیاره نزاشتم گفتم تمام شد الان خوب میشی حرارت کونش داش دیونم می کرد لبم را گذاشتم رو لبش و بوسه میگرفتم یکم که جا باز کرد نصف کیرم را آروم کردم توش و خیلی آروم تلبه میزدم از بس تنگ بود به زور تو میرفت کونش چنان حرارتی داشت که حالا هم که دارم می نویسم هنوز حسش میکنم الهی قربونش برم اشک تو چشماش جمع شده بود معلوم بود داره درد میکشه 10 دقیقه شد که آبم فوران کرد داخل سوراخ تنگ و داغش تمام اب کمر خالی شد برا سومین بار بود ولی فکر کنم بیشتر اون دو بار قبل بود دیگه رمقی برام نمونده بود وبدنم حس نداشت حسین جون از حرارت آبم حسین فهمید که کارم تموم شد درش آوردم و بش گفتم خیلی دوست دارم بهم گفت خیلی درد دارم حتی دلم هم درد گرفته گفتم چون بار اولت بود یکم درد داره گفت یکم دیگه کیرم را میخوری گفتم آره قربونت برم کیر سفید و نازش را تا ته کردم تو دهنم و یه 5 دقیقه که گذشت حال آمد لباس هامون را پوشیدیم که زنگ در به صدا در آمد قلبمون ریخت ولی دیگه کار تموم شده بود بابا مامانش بودند خدا حافظی کردم و رفتم دیگه هفته آی دو ,سه بار یا اون میومد خانمون یا من میرفتم اونجا باهاش حال می کردم تا پارسال که مشکل خانوادگی پیش آمد رفت آمد قطع شد و یه هفته پیش دوباره کارم شد باهاش البته خیلی بهتر قبلا شب تا صبح الان 16 سالشه و خوشگلی نگفتنی و اندامش سکسی فداش بشم تو داستان بعد. دوست داشتید می نویسم طولانی شد به خاطر موبه مو گفتنش


👍 0
👎 0
47803 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

440341
2014-10-13 16:53:44 +0330 +0330
NA

aggressive چقد کتابی نوشتی اه

0 ❤️

440343
2014-10-13 18:14:50 +0330 +0330
NA

ای مجلوق بچه باز

0 ❤️

440346
2014-10-14 06:22:48 +0330 +0330
NA

عالی بوددددددددددددددددددددددددددددددددددد

0 ❤️

440347
2014-10-14 08:17:22 +0330 +0330

منم میخوام از اص

0 ❤️

440349
2014-10-14 09:43:45 +0330 +0330

منم از این کونها میخوام

0 ❤️

440350
2014-10-28 15:32:52 +0330 +0330
NA

che hali mide injori kardan

0 ❤️