گی شدنم و ماجرا های بعدش (۱)

1400/07/16

سلام پسرم ۱۹ ساله از اهواز
من قبلا از گی ها خیلی بدم میومد اصلا درک نمیکردم چرا دوتا مرد باید در هم بزارن
تا اینکه یکروز منو رضا (پسر داییم) نشسته بودیم داشتیم با هم یه فیلم میدیدیم یکهو رسید به سکانس سکسش
رضا حشری شده بود منم همین طور که یکهو دستش رو برد تو شلوارم و کیرم رو فشار داد
منم که شوک شده بودم سریع دستش رو گرفتم و ازش پرسیدم داری چکار میکنی و هلش دادم
اونم به من اعتراف کرد که گیه و التماسم کرد که به گسی چیزی نگم
آقا در کل یه مدت گذشت و من هنوز تو فکر اون روز بودم
یک روز رضا بهم گفت حاجی ما که تا ابد باکره هستیم جق زدن روی عکسم کفافمون رو نمیده
منم بهش گفتم بابا کصخل شدی من گی نیستم
اونم در جواب گفت بابا این که گی حساب نمیشه نا وقتی کون ندی گی حساب نمیشه اینم که چیزه خاصی نیست تا الان داشتی با دست خودت میزدی الان با دست من چیزی عوض نشده حالا هم یکبار امتحانش کن ضرری نداره
در کل انقدر رو مخم رفت که برای یک بار راه اومدم
کنار همدیگه نشستیم من کیرش رو گرفته بودم و اونم کیر منو و داشتیم باسه هم میزدیم اون روز خیلی بهم حال داد برای همین قبول کردم که باز هم انجامش بدیم
ما چند بار دیگه هم اینکارو کردیم تا این که رضا یک روز انقدر حشری شده بود یک هو اومد و ازم لب گرفت منم دو ثانیه طول کشید تا بهمم چی شد یکهو صورتم رو کشیدم عقب اونم فهمید چه اشتباهی کرده سریع معذرت خواهی کرد
آقا در کل بعد این اتفاق کلا یه مدت برای هم نزدیم تا اینکه یک روز من رضا اومد و گفت که حیلی حشری و میخواد یک بار دیگه انجامش بدیم ازش قول گرفتم که دیگه اون حرکت رو انجام نده اونم قبول کرد
وقتی داشتیم برای هم میزدیم ازش پرسیدم چرا یک بار یک روان کننده نمیزنیم به کیرمون گفت الان که نمیتونیم ول کنیم جق رو بلند شیم من با خودم گفتم چرا با آب دهن روانش نکنیم (من کصخل چرا اون لحظه توف نکردم) کیرش رو کردم تو دهنم و با زبونم مالوندمش تا اومدم که کیر رو در بیارم فهمیدم که با دستش سرم رو گرفته و اجازه نمیده که کیرشو از دهنم در بیارم تا اومدم به خودم به جنبم حس کردم یک مایعی داره تو دهنم فوران میکنه آبش اومده بود و من یک قسمتیش رو قورت داده بودم نمیتونستم کله راحت بکشم بالا چون اون ورزش کار بود و از من خیلی قوی تره
دو سه ثانیه بعد ریختن آب دستش رو از رو سرم برداشت منم تونستم کیر رو از دهنم بیرون کنم و نفس بکشم
هنوز گیج بودم و تا به خودم اومدم دیدم رضا داشت به گه خوری میوفتاد و میگفت اشتباه کردم
بعد یکم جر و بحث قبول کردیم که تخصیر هردومونه من نباید یک هو اونکار رو میکردم و اونم نباید سرم رو میگرفت
اقا درکل اون ارضا شده بود و من هنوز نشده بودم پس الان باید برام میزد و اون پیشنهاد داد که برام ساک بزنه و منم قبول نکردم
ولی اون اصرار کرد که این نامرده که من هم کیرش و هم آبش رو بخورم ولی اون نه
منم دیدم حرفش منطقیه قبول کردم
آقا من ایستاد بودم و اون روبروم نشته بود قبل از اینکه برام ساک بزنه دستم رو زاشت رو سرش و گفت خودت هدایت کن منم گفتم اوکی آقا نا کیرم رو خورد من شهوت کل وجودم رو گرفته بعد دو سه دقیقه آبم اومد به جراتتا اون موقع انقدر لذت جنسی تجربه نکرده بودم
بعد از اینکه آبم ریخت کیرم رو از دهنش کشیدم بیرون و بهش گفتم بیا از این به بعد بجای با دست زدن برای هم ساک بزنیم اونم که از خداش بود قبول کرد
خلاصه آقا ما تا مدت دو سه ماه هفتگی برای هم ساک میزدیم اویل مثل جق زدن فقط یکم از شلوارمون رو میکشیدیم و اون یکی برامون ساک میزد بعد یک مدت کاملا لخت برای هم میخوردیم و بعدش هم با پوزیشن ها مختلف (اوایل یکی می ایستاد و اونیکی نشسته میخوردش) رو امتحان کردیم و حرفه ای میخوردیم
تا اینکه یک روز داییم و زنش رفته بودن.سفر ولی رضا بخاطر مدرسش مجبور شد بمونه من به بهنوه ی اینکه رضا تنها نباشه رفتم که این دو شب رو پیشش بمونم به هر حال هردومون همون مدرسه رو میریم
اقا در کل تا اومد داخل خونه رضا جلوم لخت شد و من قشنگ تعجب کرده بودم.گفت نترس الان نمیخوام انجامش بدیم تو هم لباست رو در بیار به هر حال یه مدت قراره فقط منو تو باشیم پس راحت باش منم دیدم راست میگه پس لباسامون رو در آوردم
اقا در کل از همون لحظه ای که لخت شده بودم کیرم شق شده بود ولی رضا اصلا چیزیش نشد و بخاطر همین هی مسخرم میکرد چهار ساعت گذشت و ساعت هشت بود و منم دیگه حشریتم تو افق بود رضا نشسته بود و داشت به تلوزیون نگاه میکرد من سریع بدوم هیچ خبری رفتم سمتش و کیرش رو کردم و شروع کردم به ساک زدن و اونم گفت کصخل خوب صبر کن دو ساعت دیگه قبل خواب انجامش بدیم ولی من توجهی نکردم و به کارم ادامه دادم بعد چند دقیقه آبش اومد. حال نوبت اون و اونم برام ساک زد در کل دو ساعت بعدش کنار هم خوابیدیم
شب حس کردم یک جیزی توی بدنم داره حرکت میکنه تا به خودم اومدم دیدم رضا خودش رو انداخته روم و با یک داشته انگشتم میکرده و با اون یکی دست داشت کیرم رو فشار میداد هر کاری میکردم نمیتونستم بلند بشم ازش پرسیدم داری چه غلطی میکنی اونم گفت هیسس شل کن زود تموم میشه اون انگشتش که تو کونم هی داشت میرفت رو برمیگش حقیقتا درد خاصی نداشت بیشتر حشریم کرده بود برای همین منم شل کردم اونم متوجه شد و گفت آفرین بعدش به جای یک انگشت دو انگشت کردم توم منم هی تلاش میکرد ولی نمیتونستم خودم رو رها تا سی ثانیه تقریبا همچین حالتی بود تا بلخره آبم ریخت
وقتی ابم ریخت رضا در گوشم گفت فعلا استراحت کن چون بعدا کلی کار داریم
و بلند شد رفت حموم
من که هنوز گیج بودم صبر کردم تا از حموم در بیاد وقتی در اومد ازش پرسیدم معنی این مسخره بازیات چیه اونم گفت برو تلگرامت رو چک کن
منم گیج بودم سریع رفتم تلگرام. دیدم چند تا عکس برام فرستاده وقتی بازشون کردم شکه شدم وقتی خواب بودم ازم عکس گرفته بوده کل بدنم معلوم بود بهم گلفت تو این مدت هرکاری بهم بگه باس انجام میدادم منم ترسیده بودم (حقیقتا الان اگر این تهدید رو میکرد بهش میخندیدم چون خودش هم میتونستم تو دردسر بندازم ولی خوب اون موقع ۱۶ سالم بود و کصخل بودم)
در کل اون روز خیلی عجیب تحقیر شدم
اولش بردم حموم و بهم گفت دهنم رو باز کنم بعدش شاشید رو دهند و صورت و بدنم
وقتی ادرارش تموم شد سرم رو گرفت و چسبوندش به زمین بعد گفت زمینی که پر شاش بود رو لیس بزنم
بعدش بهم گفت که براش لیف بکشم یکم هم براش ساک زدم نه در حدی که ارضا بشه
مجبورم کرد پاهاش رو لیس بزنم و بعدش تشت رو پر اب کرد و سرم رو گرفت و توش میکرد و تا مرز خفه گی میبرد بعد درش می آورد (از اینجا کمکم یه حس لذت عجیبی داشتم)
بعد از حموم در اومدیم و گذاشت یکم استراحت کنم و منم هی ازش میخواستم که بیخیال بشه ولی قبول نمیکرد
بعدش منو به حالت داگی در آورد و هی در کونی میزد کونم قرمز شده بود که یک هو با دستش موی منو گرفت و کشیدم سمت آشپز خونه
من که گیج بودم پرسیدم حالا چی؟
گفت این فرصت یکبار ممکنه فقط به وجود بیاد پس میخوام ازش نهایت استفاده رو بکنم
تقریبا هرچی میشد رو برای چند ثانیه کرد تو کونم از خودکار گرفته تا خیار منم هی ازش میخواستم که نکنه چون درد داشت و اون تنها کار خوبی که کرد این بود که با روغن چربم کرده بود
دیگه کونم داشت میسوخت که بهم گفت وقته نمایشه و یک هو کیرش رو کرد تو کونم از شدت درد میخواستم جیغ بزنم ولی با دستش جلوی دهنم رو گرفت دیگه تو اون لحظه درست متوجه نشدم چی شد ولی جوریکه خودش میگفت داشتم گریه میکردم وقتی هم که آبش ریخت کیرش رو کشید بیرون کیرش خونی بود
در کل بعدش من با کلی درد رفتم بلند شدم رفتم حموم و اونم پشت سرم اومد توی حموم لیفم زد و هی سوراخ کونم رو میمالید بهم گفت که تا شب کاریم نداره چون شب اصل کلی کار داریم
دیگه صبحم شده بود باید مرفتیم مدرسه
تو مدرسه هم دو سه تا کار عجیب از خواست
تو زنگ تفریح ازم خواست کونم رو به دوتا از رفیقاش نشون بدم تا رو کونم بزنن
بعدش از اینکه آبشون بهشون اجازه داد یکم انگشتم کنن
بدش یکیشون برای یک دقیقه ی مستمر از من لب گرفت ( در آینده با این رفیق صمیمی میشم اگر خواستید داستان رو براون تعریف میکنم)
در کل برگشتیم خونه تا شب هم کاری نکردیم
شب که شد برام سوتین و شرت مادرش رو آورد و گفت بپوششون
منم انجام دادم در کل خلاصه بگم هم ساک زدم هم دادم و خیلی خیلی درد داشت شبم با همون لباسا مجبورم کرد تو بغلش بخوابم
فرداش شد و رفتیم مدرسه
این دفعه منو برد پیش دوستاش و براشون جلوم داستان کردنم رو تعریف میکرد و بجای اینکه اسمم رو هم بگه هی میگفت جنده(و همچین بازم یکم انگشتم کردن )
در کل دیگه مادر پدرش برگشتن ظهر و منم بلخره خلاص شدم
تا دو سه ماه اصلا با هم حرف نزدیم ولی من حشریتم بالا هی دوست داشتم یچی تو کونم باشه خیار و موز موقت کارم رو راه مینداختن ولی به یه کیر نیاز داشتم
تا اینکه یک روز دیگه خسته شدم وقتی پدر مادرش رفته بودن سر کار اومدم خونشون جلوش لخت شدم داگ استال نشستم و پشتم بهش بود و ازش خواستم بکنتم
اونم تنها واکنشش این بود که بگه میبینم که جنده ی خوبی شدی بعدش کرد و واقعا حال داد
برای یک شش ماهی هر وقت میکشد میدادم تو این مدت خیلی با همن راحت تر شده بود اواسط در حین کردن بهم فش خار مادر میداد و خیلی این تحقیرش بهم حس خوبی میداد ولی اواخر توی مدرسه هم منو جلوی بقیه مادر جنده صدا میزد تا حدی که چند نفر دیگه هم منو همین صدا میکردن
بعد یک مدت به دلیل یک سری مشکلات که نمیدونم رضا از مدرسه من انتقال پیدا کرد یجای دیگه
و من تا چند ماه نتونستم اصلا ببینمش
در کل رو آوردم به مدرسه
سال یازدهم تقریبا کل کلاسم میدونست که من کونیم بجز بعضی بچه خر خونا به همه یکبار حد اقل داده بودم یک بار هم یک سکس گروهی داشتیم که چهار نفر منو اون پسره که با من لب گرفته بود رو کردن (جریان داره اگر بخواید تعریف میکنم) از بین اینا یکی بود که خیلی بهش سرویس ویژه میدادم چون قلدر کلاس بود زورشم زیاد بود.
چون از دید بچه ها من جندم(که هستم) وقتایی که معلمی نباشه خیلی اذیتم میکنن مثلا یکهو انگشتت میکنن زوری شلوارت رو میکشن یکهو آبشون رو میریزن رو صورتت بعد نوبت اول دیگه خسته شدم از این اذیتاشون پس تصمیم گرفتم که از قلدره بخوام کمکم کنه
بهش گفتم که نزاره بچه ها اذیتم کنن منم جنده اختصاصیش میشم
اونم به این شرط قبول کرد که من یک عکس از مادرم براش بیارم منم این کارو کردم
براش عکس رو فرستادم
خواستم که برم گفت وایسا کیرش رو در اورد و شروع کرد به زدن روی عکس
بهم گفت میخوام نگاه کنی که من دارم رو مادر جندت جق مزنم
بعد از اینکه ابش اومد بهم گفت برو خیالت دیگه راحت باشه
فردا اول صبح قبل زنگ صبحگاهی تو کلاسنشسته بودین که یک هو اومد کیرش رو در آورد و کرد تو دهنم منو و همه هم متعجب شده بودیم
در حین اینکه داشت زوی مجبورم میکرد ساک بزنم به بچه ها گفت از این به بعد این یارو جنده منه هیج کس کاری به کارش نداشته باشه اگر خواستید بکنیدش باید اول از من اجازه بگیرید بعد کیرش رو از دهنم در آورد و برگشت نشست همه مات و مبهوت بودیم
بعدش دیگه هیج کس منو نکرد بجز خودش و سه تا از دوستاش ( که من و اون پسره رو بعدا میکنن) ولی همیشه قلدره منو به شکل ویژه ای میکرد
همیشه مجبور بودم قبل از اینکه بهش بدم یه عکس از مادرم بگیرم (لخت بودن یا نبودنش مهم نبود بعضی وقتا بود بعضی وقتا نبود) و در حین کردنم عکسو جولوی خودم و خودش میزاشت و تحقیرم میکرد مثلا میگفت ژوون پسر این جنده عجب کونی داره دیگه کون خودش چه شود بخلره یک روزی اون مادرجندت رو میکنم ( که موفق هم شد)
دیگه بعدش کرونا اومد و مدارس بسته شد هرچند کلی اتفاق مهم مثل قضیه ی مادرم افتاد ولی فعلا تعریف نمیکنم اگر خواستید خودتون بگید که بگم(بعضی ها شاید بگن این چه کصشعری و شروع کنن فوش خوار مادر دادن بهم میخواستم بگم عزیزان راحت باشید چون این حرکتتون حشریم میکنا🤤)

نوشته: Mother_eror


👍 10
👎 12
17001 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

836253
2021-10-08 00:46:31 +0330 +0330

bia paiin bache saremon dard gereft :|

3 ❤️

836259
2021-10-08 00:51:47 +0330 +0330

ادامه بده

1 ❤️

836290
2021-10-08 01:53:14 +0330 +0330

نهضت سواد آموزی برو لطفا !!!

3 ❤️

836305
2021-10-08 03:33:07 +0330 +0330

نمونه تخیل ناب سمی 😒

1 ❤️

836326
2021-10-08 05:22:44 +0330 +0330

عزیز دل همشهری گلم بیا پیش خودم قول میدم فقط نازت کنم 😅😅😅

0 ❤️

836364
2021-10-08 10:16:47 +0330 +0330

اصلا داستان مهم نیست. ریدم تو طرز نوشتن و ادبیاتت. هیچ وقت هیچی ننویس

1 ❤️

836374
2021-10-08 13:15:11 +0330 +0330

کی به کیه بازم بنویس😂

0 ❤️

836412
2021-10-08 19:59:40 +0330 +0330

در کل خیلی چرند بود

0 ❤️

836417
2021-10-08 21:00:42 +0330 +0330

چرا همه بی سواد شدن؟!؟!؟؟
ایراد از معلم کونی و کس کشته

0 ❤️

836423
2021-10-08 22:32:56 +0330 +0330

و باز هم تخیلات. قشنگ معلومه دوست داری برده باشی و همه اینا زاده ذهنت بود. اصلا به واقعیت نزدیک نبود خوشم نیومد

0 ❤️

836644
2021-10-10 01:28:41 +0330 +0330

جل الخالق قبلاً به کسی فحش خواهر ومادر میدادی یارو عصبانی میشد الان حشری میشه مگه میشه؟ مگه داریم؟

0 ❤️

836653
2021-10-10 01:58:02 +0330 +0330

اهواز bdsmخاستی در خدمتم فاعل خشنم Ras258080

0 ❤️

836729
2021-10-10 11:41:45 +0330 +0330

عالی بود ادامه بده

0 ❤️

836860
2021-10-11 05:45:04 +0330 +0330

ادامه بده کون گلابی

0 ❤️