یاشار برده ی زوج استانبولی

1397/10/30

من یاشار هستم بیست و هشت سالمه و بچه ی ولیعصر تبریزم از کودکی علاقه داشتم برده ی خانم ها باشم که با ورود من به بلوغ و اتفاقاتی که تو مدرسه پیش میاد بین همکلاسی ها به گی و مفعول بودن هم علاقه پیدا کردم وقتی تهران میرفتیم چن باری زیر پاهای یه میسترس پولی تحقیر شدم اما همیشه دلم یه ارباب میخواست که با غریزه منو تحقیر کنه تو سایت های مختلف ایران و ترکیه دنبال ارباب میگشتم تا اینکه بالاخره با خانمی به نام الیف آشنا شدم که برده میخواست یه بانوی سفید خوش هیکل با چشمای عسلی اما صورتش کمی جوش داشت یه مدت تلفنی و با تماس تصویری اینستا برده اش بودم و براش تحقیر میشدم تا اینکه بالاخره من برای دیدن داداشم رفتم ترابزن و اونجا چند روزی بودم تا اینکه میسترس الیف بهم گفت که بیا استانبول اولش واقعا ترس داشتم اما حسم به مغزم غلبه کرد و دوست داشتم تمام خطرات رو برای حقارتم زیر پای بانو الیف بپذیرم خودمو رسوندم استانبول و به مسافرخونه ای سمت استقلال رفتم تا اینکه میسترس بهم زنگ زد و گفت بیا خونه ای سمت تکسیم وسائلمو جمع کردم و با ترس و لرز همراه با ذوق و شوق رفتم سمت اون خونه ی ویلایی شکل خیلی سرسبز زنگ در رو زدم و درو برام باز کرد تا اون لحظه اربابو ندیده بودم وارد خونه که شدم به پنجره نگاه کردم بانو الیف موهای مشکی زیباش دور سرش ریخته بود و همینطور که از سیگار کام میگرفت به من نگاه میکرد دست تکون دادم که توجهی نکرد و وارد خونه شدم و زنگ در رو زدم ضربان قلبم تن تن میزد در باز شد بانو یه لباس چرم کوتاه با کفش های مشکی پاشنه بلند همراه با گردنبند و دستبند تیغ دار به تن داشت و نگام میکرد بهم گفت بیاتو و وارد خونه شدم یکم راکی خوردیم بهم گفت لخت شو کامل لخت شدم به سمتم اومد دست هامو به پاهام از بغل بست توپی رو توی دهانم گذاشت و کمی نگام کرد یه چوب بلند سیاه دستش بود اومد نزدیکم از پشت تخمامو تو دست گرفت پوزخندی زد و کوبید رو تخمام جوری که اشک تو چشمام حلقه زد فکر نمیکردم ضربه ی اول انقدر محکم باشه بانو صورتمو گرفت جوری که ناخن های تیزش فرو رفت تو پایین لپم تو چشمام نگاه کرد و دندون هاشو روی گوشت زیر ابروم گذاشت و محکم گاز گرفت از درد به خودم پیچیدم نگام کرد گفت بیچاره ات میکنم اومد پشتم با چوب درازش دوتا زد رو لپای کونم که از درد افتادم رو زمین اومد بالاسرم و گفت یادته بهم گفتی کونی هستی و دوست داری کون بدی؟با سرم تایید کردم گفت امشب میخوام به آرزوت برسونمت یه سوت زد و یه مرد هیکلی کچ با گوش شکسته اومد از اتاق بیرون حسابی ترسیدم تمام فکر های وحشتناک اومد به سراغم که نکنه نذارن دیگه برگردم یا بکشنم اون آقا که چنگیز بی صداش میکرد اومد پیش الیف خانم و از هم لب گرفتن الیف خانم اومد سمتم دهن بندو باز کرد دوتا سیلی بهم زد و گفت وا کن دهنتو چنگیز کیرشو در آورد و کرد تو حلقم یه کیر کلفت و پر رگ تا ته دهنم برد که سرفه کردم و عق زدم کیرشو در آورد و گفت تخمامو بلیس منم لیس میزدم و میبوسیدم قلادمو گرفت رفت پشتم و کونمو باز کرد کیرشو گذاشت رو سوراخم و گفت شل کن خیلی میترسیدم که به الیف خانم گفت شل نمیکنه این جنده ایشونم موهامو کشید و گلومو گرفت و گفت شل میکنی یا خفه ات کنم که شل کردم کیرشو روغن زد و فشار داد تو کونم اومدم بیام جلو الیف خانم نگهم داشت و چنگیز تا ته تو کونم فرو کرد و تند تند تلمبه میزد الیف خانم پاهاشو باز کرد شرت مشکی توریشو زد کنار یه کص تپل پره پشمای زرد رنگ انداخت جلوم کلا موهای تنش روشن بود اما موهای سرشو مشکی پر کلاغی کرده بود کف پاهاشو گذاشت رو سرم و گفت بلیسش حرومزاده و من با همه وجود کسشو میخوردم که مزه ی ترش و بوی خیلی سکسی داشت آبش همینجور میریخت رو پشماش و من کص و پشمای آب کصی شده ی الیف خانم رو لیس میزدم در حالی که چنگیز شدیدا کونمو میگایید بلندم کردن دستو پامو باز کردن پاهامو داد چنگیز بالا کرد تو کونم و الیف خانم نشست رو دهنم سوراخ کونشو کامل نشسته بود و عن خشک شده بود تو کونش نوک سینمو فشار داد و گفت بلیس سوراخمو برده ی کونی و من سوراخ کون الیف خانم رو میخوردم چنگیز یکم کونمو میکرد یکم انگشتم میکرد تا اینکه بلندم کردن منو خوابوندن زیر و کیر چنگیز تو کص الیف خانم رفت درحالی که من زیر بودم و هر از گاهی کیرش تو دهن من میکرد تن تن کرد تا اینکه آبشو ریخت تو کص الیف خانم و ایشونم با کص نشست رو صورتم تا آب کیر چنگیز چکه کنه و تو دهن من بریزه و الیف خانم مجبورم کرد همرو بخورم چنگیز یه سیگار برگ روشن کرد و نشست روی کاناپه بالاسرم کف پاهاشو رو صورتم گذاشت و الیف خانم شمع روشن کرد و شمعو گرفت سمت تخمام شمع آب میشد و روی تخمای من و کیر من میریخت و میسوختم و تا اینکه جاشون رو عوض کردن چنگیز یه دیلدو کرد تو کونم و رو بدنم شمع میریخت من میلرزیدم و اونم میخندیدن الیف خانم کف پاهای سفید و بزرگش رو که لاک قرمز زده بود گذاشت رو صورتم و گفت بلیس بلیس حرومزاده منم جوری کف پاهای الیف خانم رو میخوردم انگار غذامه میک میزدم و ملچ و مولوچ میکردم الیف خانم پاهاشو تو حلقم میبرد و با پاش دهنمو باز میکرد و تف مینداخت دهنم چنگیز خان دیلدو رو درآورد و کیرشو کرد تو کونم ده دقیقه کونمو گایید و تو کونم ارضا شد الیف خانم سیگارشو رو نوک ممه هام میذاشت و زود برمیداشت تا یکم بسوزم و بهم سیلی های سنگین میزد موهامو گرفت و منو بردن تو حموم منو خوابوندن زمین الیف خانم رو سینه ام ایستاد و چنگیز خان بالا سرم از هم لب میگرفتن و به من گفتن دهنتو باز کن باز کردم و همزمان شاشیدن سمت دهنم شاش الیف خانم سفید بود صاف تو دهنم میریخت شاش چنگیز خان زرد تر بود و بیشتر رو چشمام بهم میخندیدن الیف خانم سرمو کرد تو توالت فرنگی و اونجا صورتمو شست تنمو خیس کرد و شلاقشو آورد جوری رو تنم میزد که با هر ضربه گریه و التماس میکردم و همزمان کسشو میمالید انقدر شدید بود ضربه هاش که قشنگ اشک میریختم و این الیف خانمو ارضا میکرد تمام بدنم کبود قرمز و کمی خونی بود با قلاده منو برد وسط پذیرایی کفشاشو پوشید و رو تنم راه میرفت دستای چنگیز خان رو گرفته بود تا نیفته و قشنگ تنمو له میکرد جوری که تمام تنم خورد میشد زیر پاش چنگیز خان با پاهاش رو صورتم ایستاد و الیف خانم رو سینه ام و درحالی که له شدن من زیر پاهاشون حس میشد از هم لب عاشقونه میگرفتن من زیر پای یک زن و مرد مغرور له میشدم تا اینکه الیف خانم نشست با کون رو دهنم و چنگیز خان کیرمو انقد میکشید تا ناله کنم الیف نشست رو دهنم گفت بلیس کونمو حروم زاده و من مشغول لیس زدن شدم که گوزید تو دهنم و گفت بو کن بو کردم و کمی دیگه تو دهنم گوزید و همینطور که به سوراخ کون سرخ و بد بوش نگاه میکردم یوهو رید تو دهنم و عن بدمزه ی تلخ و بد بوش رو خالی کرد تو دهنم در حدی که انگار خیلی وقت بود نریده و دهنمو جوری پر عن کرد که رو صورتمم اومد بالا عنش بلند شد وایساد کونشو با دستمال پاک کرد و با چنگیز نگام میکردن کفش هاشون رو پوشیدن و با کفششون عنارو به داخل دهنم هدایت میکردن با اینکه مزه ی عنه الیف خانم خیلی بد بود اما انقدر زیبا بود که عنشو تا ته خوردم و اونجارو هم تمیز کردم حدود یک هفته زیرشون بودم هر روز دو سه بار میکردنم و لیس میزدم و شکنجه میشدم جای غذا فقط الیف خانم تو دهنم میرید و گاهی چنتا تخم مرغ آب پز زیر کفشش له میکرد تا من لز زیر کفشش بخورم بعد یه هفته که اجازه دادن برگردم ایران تمام بدنم زخمی کبود بود و حسابی لاغر شده بودم برای همین رفتم و تا میتونستم بورک خوردم و چند روزی موندم تا یکم سرحال شم و وقتی برگشتم خانوادم متوجه نشن اما بعد اون داستان دیگه برده ی الیف خانم و چنگیز خان شدم و تقریبا اگه کارام بذاره سالی دو سه بار میرم و چند روزی براشون نوکری و بردگی میکنم اینم خاطره ی من بود قبل از هر قضاوتی بدونید که این حس دست خود ما نبوده و شما هم ممکن بود مثل ما باشید شما هم گرایشاتی دارید که ممکنه برای عده ای مسخره باشه اما برای خودتون ارزشمنده پس بیاییم همدیگرو درک کنیم و برای هم تصمیم نگیریم که چه جوری زندگی کنیم ممنون.

نوشته: یاشار


👍 4
👎 13
22486 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

742708
2019-01-20 21:54:54 +0330 +0330

داداش خواهشا شهر خودتو درس بگو نگو تبریزیم که من باور نمی کنم مگه داریم مگه میشه

0 ❤️

742717
2019-01-20 22:27:53 +0330 +0330

کولای گلسین ، خسته نباشی دلاور

0 ❤️

742744
2019-01-21 00:05:48 +0330 +0330

براش تحقیر میشدی؟؟???

0 ❤️

742761
2019-01-21 06:06:35 +0330 +0330

درکش کنین دیگه کلا عن دوست داره ، علاقه داره ، حیووووون اخه این مزخرفات چیه می نویسی

0 ❤️

742840
2019-01-21 19:12:19 +0330 +0330
NA

آخه عن؟ با لذت عن میخوردی؟؟؟؟ بچه ها لطفا به گرایشات مغزش احترام بذاریم دیگه. فقط خدایی تو ایران پیدا نکردی کسی رو که عن به خودت بده و با پا بره تو کونت؟ حتما باید بری به اجنبی بدی؟
راستی تو که عن میخوری به نظرت عن عربای حاشیه خلیج مزش عنی تر نیست؟

0 ❤️

759480
2019-04-08 07:34:58 +0430 +0430

منم عاشق اینم کف پای یه دخترو بلیسم

0 ❤️

804848
2021-04-19 17:43:43 +0430 +0430

منم بهش معرفی کن

0 ❤️