یه ساک ریز برای صد دلار (۱)

1400/08/28

توی سکوت شب صدای دندون هام که بهم میخورد و میشنیدم. مدام برمیگشتم از تو پنجرهای ماشین اطراف رو نگاه میکردم.
مطمینم اونم که داشت با ولع و ملچ ملوچ تمام برام ساک میزد، این لرزش عضلات رو فهمیده بود.
واقعا نمیدونم از ترس بود یا سرما یا اینکه غلیان یه هیجان درونی که قرار بود بخاطر اینکه اجازه دادم برام ساک بزنه صد دلار بگیرم! چون هنوز مطمینم نبودم واقعا قراره آخرش صد دلار هم بهم بده؟!
بعدا این قضیه صد دلار رو توضیح میدم.
چند ماه پیش تو گرایندر بهم پیام‌داده بود و اصرار که یه بار همو ببینیم. تو این جور مواقع اول میگم یه عکس جدید بفرسته و سن طرف چک میکنم. عکس رو که میگفت بخاطر اینکه زن داره نمیفرسته … ولی به تجربه بهم ثابت شده سر قراری که عکس طرف رو ندیدم‌نرم. اگر هم رفتم و طرف خودش نبود، خیلی راحت میگفتم، آیم ساری، یو آر اِ فیک مَن. (متاسفم، شما یه مرد قلابی هستی!) البته معمولا تو کانادا از این جور اتفاقا نمیفته.
اما زمانی که تو اسپانیا بودم چند باری برام پیش اومده بود که از مهاجرها کیر بخورم! هرچند که وقتی میگفتم میخوام برم، باز با التماس برام ساک میزدن تا از دلم در بیارن یا پیشنهاد میدادن به زبون سخت جرشون بدم! که من صرفا فقط به یه ساک سرپایی رضایت میدادم و به شرط قورت دادن آبم میموندم!
اینبار این‌دوست مون، که فهمیده بود من اسپانیایی بلدم مدام به اسپانیش پیام میداد و گاهی من جواب میدادم. اما در کل دلم نبود که برم سمتش.
تا اینکه امشب با یه پروفایل جدید، گفت صد دلار بهت میدم، راستش چند بار قبل از این هم پیرمردهایی این پیشنهاد رو میدادن ولی تا حالا یکی که تو رنج چهل باشه این پیشنهاد نداده بود. تازه قبلی ها میگفتن ساک تنها ارزش نداره اگه یه پکیج توش بکنی هم روش باشه میشه سر مبلغ چونه بزنیم مثلا رو پنجاه یورو! (این پیشنهادها بیشتر تو اروپا برام پیش اومده بود)
شاید تصور کنید کس میگم! ولی خیلی وقت ایران نیستم نمیدونم وضعیت اونجا برا دیت داشتن چطوره، اینجا دوتا چیز تو اولویته، یکی سن یکی تیپ و قیافه و برا بعضی ها فرم عضلانی بدن.(قاعدتا تو ایران هم باید همینا مهم باشه!) یه پیرمرد برا اینکه یه جوون بهش کیر بده، معمولا سرکیسه رو شل میکنه.
من همیشه کیس هام رو دلی انتخاب میکنم، اگه از تیپ شون خوشم نیاد اصلا سر قرار نمیرم.
حالا مگه من کی ام؟ گوود کوءسشن! من الان سی وشش سالمه ولیییی فیسم ده سال جوون تر میزنه! تیپم هم با لباس هایی به مد اروپا سِت میکنم (گفتم چند سالی اونجا بودم) برا کانادایی ها جذاب میشه. اگه میخوای یه چهره از من بیاد تو ذهنت، یکی تو مایه های حامد کمیلی رو در نظر داشته باش.
در حدی که لابلا عکس های پروفایلم‌ عکسش میذاشتم، حتی بعدا تو قرار حضوری کسی شک نمیکرد…
بگذریم به هرحال اینجا برخلاف ایران که همه ادعای تاپ بودن دارن، اکثرا باتن و دنبال تاپ میگردن… بهشتیه برا خودش! با این چهره و خصوصیات خلاصه کم “نـــــــه” شنیدم.
بریم سراغ داستان امشب، این طرف اسپانیایی بود و با ماشین سریع خودش رسوند دم در. تو راه هم مدام لوکیشن میفرستاد که چهار دقیقه دیگه میرسم، لطفا آنلاین باش.
چون عکسش رو ندیده بودم، نمیخواستم بیارمش تو خونه. شب شده بود و توافق کرده بودیم که تو ماشین یه ساک ریز بزنه، کارم راه میوفته. راستش حین چت با همین اسپانیاییه یه مورد خوب پیدا شده بود با بیست و پنج سال سن و کبکی (یکی از استان های کانادا) نمیدونستم برم سمت اون یا این اسپانیایه. که یهو اون پیشنهاد صد دلاری رو داد! برا اطمینان بیشتر تو چت یه بار هم انگلیسی نوشتم که آقا واقعا تو بمن صد دلار میدی یا من باید بهت بدم؟! ( چون یه لحظه با خودم گفتم نکنه یه فعلی رو تو اسپانیش اشتباه فهمیده باشم)، گفتش نه من با کمال میل تقدیم میکنم فقط اگه اجازه بدی طعم کیرت رو بچشم!
هم مبلغ بالا بود، هم یکم شک برانگیز. بدون دیدن عکس مطمین بودم خوش قیافه نیست. یکم فکرم به اینکه نکنه خلافکار باشه هم رفت ولی با خودم گفتم آخه شمبول طلا، اینجا خلافکار؟ اونم دام برا یه همجنسگرا؟ خلاصه که یکم خربازی درآوردم قبول دارم. خودم هم نمیدونم چرا قانع شدم!
قبل از اینکه برسه، جیلی رو یه شستشوی سرپایی دادم که دیدم پیام داده که رسیدم. رفتم دم در با یه اس یو وی پارک کرده بود جلو در. ماسکم زدم و رفتم سمت ماشین. اشاره کرد از در پشت سر راننده سوار بشم! یکم عجیب بود ولی وقتی سوار شدم دیدم که قفس سگ (یا گربه) گذاشته رو صندلی جلو که اصولا امکان سوار شدن از اون طرف وجود نداشت. قیافه اش که تو تاریکی شب خیلی معلوم نبود.‌ ولی مشخصه بارزش اینکه کچل بود، اصلا تایپ من بود. ولی سوار شدم و شروع کرد به سوال پرسیدن، حرف زدن به اسپانیایی از تایپ کردنش برام سخت تره. یه جاهایی میزدم تو انگلیسی اونم پا به پام میومد! دو شب قبلش فیلم
Call me by your name
دیده بودم و از شخصیت الیو که میتونست سه زبون راحت حرف بزنه و سرخوش بود و اعتمادبنفس بالایی داشت خیلی خوشم اومده بود. الان خودم رو جا اون میدیم. داشتم فکر میکردم اگه این فرانسه لعنتی رو هم یکم بهتر بلد بودم، چند تا جمله فرانسه هم میگفتم. دقیقا خود الیو شده بودم. فقط مسئله سن بود که از الیو هفده ساله خیلی بزرگترم! خوشبختانه به ظاهر ده سال کوچکتر میخوره انگار!
پایان قسمت اول

ادامه...

نوشته: Paolo Timothée


👍 7
👎 8
16001 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

843333
2021-11-19 01:12:57 +0330 +0330

داستانی خوندم متفاوت!
حالا دید بهتری به یکسری از کشور های اروپایی دارم.
عالی بود، لایک اول کوبیدم.

1 ❤️

843343
2021-11-19 01:43:44 +0330 +0330

اینم یه کسشر بین المللی
راستی امیر به اسپانیش چی میشه؟

3 ❤️

843568
2021-11-20 05:37:32 +0330 +0330

نفر بعد از خجالتت در میاد
بای

0 ❤️

847469
2021-12-11 09:03:31 +0330 +0330

سلام مفعولم واقعی مشهد هستم الان پایم21سالمه سکس گروهی هم پایم فقط سن بالا 35بیاد پیوی💋💋💋💋
بدنم کامل شیوه آماد …🙈🙈 بیزیم

مکان ندارم سویت نزدیک حرم باشه میرم😍😍

0 ❤️