این همه دختر خوشگل. چرا من ؟
لطفا اگر فکر میکنی انقدر بیکارم که یه داستان الکی سر هم کنم ، نخون .
این داستان واقعی هست ، حالا شاید بعضیا بگن چرا اینجا مینویسیش ؟ چون دوست دارم با جزئیات بگم و یکم سبک تر شم و این خاطراتو نمیشه برای کسی گفت (:
خب بریم سر اصل مطلب ،من یه دختر ۱۵ ساله هستم که اندام سکسی ندارم و خیلی معمولی هستم ، قیافه خاصی هم ندارم . اونم مثل خودم معمولی هست . دوست پسری نداشتم و ندارم و علاقه ای به داشتنش هم ندارم . اهل درسم و مدرسه نمونه دولتی هستم و دارم تلاش میکنم برم تیزهوشان که البته بعید میدونم . اینا مال قبلی بود که انگیزه ای داشتم واسه زندگی . الان دیگه هیچی ندارم
ماجرا از اینجا شروع شد که من یه پسر عمو دارم که ۲۰ سالش هست و از بچگی با هم بزرگ شدیم و همیشه مثل خواهر و برادر بودیم . رابطه خیلی گرمی هم نداشتیم و ولی بد هم نبودیم .
ماجرا مال عید هست که ما رفته بودیم سیزده بدر و مثل همیشه من با انرژی و انگیزه از زندگیم لذت میبردم
من رفتم توی یکی از اتاق ها که لباسمو عوض کنم و در باز شد و پسر عموم بود که زل زده بود به من (تنها چیزی که تنم بود شورتم بود ) و من توی شک بودم و یه دفه اومد نزدیکم و دستاشو گذاشت روی دهنم و اون موقع بود که دیگه حس کردم همه چیز تمومه و حس میکردم هیچ راه نجاتی ندارم . انگار که افتاده بودم ته اقیانوس و کیلید نجاتمو یه یه کوسه خورده و کوسه (:
چرا دروغ بگم ، من خودارضایی زیاد کرده بودم اما دوست نداشتم سکس کنم و حتی تا حالا بهش فکرم نکرده بودم …
خوابوندم رو زمین و محکم لب میگرفت ، بیشتر از جسمم روحم داشت از بین میرفت . تصور اینکه داره همچین اتفاق کثیفی میوفته حالمو بهم میزد .
وقتی لبشو رو لبم برداشت فرصت جیغ زدن و نجات پیدا کردن داشتم
اما شوکه شده بودم و دست و پاچه و همیشه خودمو سرزنش میکنم که فرصت نجات پیدا کردن داشتمو و خودم لگد زدم به شانسم (:
سعی کردم با حرف زدن درستش کنم گفتم لطفا تمومش کن . من به کسی نمیگم قول میدم و همینجا موضوع تموم میشه . میدونی اگه کسی بفهمه چی میشه و من نمیخوام و تو مثل برادرمی .
دستشو گرفت جلو دهنم طوری که نفسم به زور بالا میومد و سینه هامو با ولع میخورد . حس میکردم بدنم بی حس شده ودیگه تنها تلاشم این بود که بتونم نفس بکشم و بی حال شده بودم . و اون مداوم میگفت تن بلوریم اروم باش و من حتی دیگه نمی تونسم حرف بزنم و بگم ولم کن .
همینطور اروم اروم میرفت پایین که رسید به شورتم ، شورتمو در اورد و همچین کصمو میخورد که حس میکردم بند بند وجودم داره پاره میشه و یه دفه زدم زیر گریه و اون فقط میگفت یه ذره دیگه تحمل کنی . تموم میشه . بعد انگشتاش نزدیک کصم کرد و با چوچولم ور میرفت که منم تحریک شم و باهاش همکاری کنم . اما من بدتر گریه میکردم .
دستاشو کرد ت کصم به این راحتی نمیرفت تو اما بدجوری خوشش اومده بود و میگفت بدجور تنگی ، معلومه باکره ای . الان مال خود خودم میکنمت
زیاد طول نکشید که شلوارشو کشید پایین ، من باکره بودم و تا حالا رابطه هم نداشتم .
کیرشو اورد نزدیک کصم ولی به این راحتی نمیتونست بکنه تو و من فقط گریه میکردم
اروم نوازشم میکرد و میگفت گریه نکن . جا باز میکنه درست میشه و من حتی نمی تونستم حرف بزنم و فقط وسط اون دردا تو ذهنم مرور میشد چرا من؟
حرکاتشو تند و تند تر میکرد و من دیگه فقط درد داشتمو و هیچی نمیفهمیدم و فقط به خودم میخواستم بلولم که پسر عموم با اون هیکلش اجازم نمیداد
بعد از مدتی حرکاتو تند تر کرد و یه دفه کیرشو دراورد و ابش ریخت رو سرامیک . من میخواستم پا شم اما نمیتونسم و فقط گریه میکردم . اومد سمتم بلندم کرد و بهم گفت معذرت میخواهد و منو دوست داره و وقتی منو می بینه ، نمی تونه خودشو کنترل کنه و من هیچی نمیفهمیدم و فقط تحت تاثیر اتفاقات قرار گرفته بودم و خون ریزی داشتم . کمکم کرد یکم خودمو جمع و جور کنم و من اصلا واسم هیچی مهم نبود و فقط خوشحال بودم که از اون درد راحت شدم و فقط خوابیدم و وقتی بیدار شدم مامانم ازم پرسید که چی شده و من گفتم که پریود شدم …
مدام به خودم میگفتم این یه خواب بود و تموم شد که بتونم راحت تر هضمش کمم …
من خجالت میکشیدم توی روش نگاه کنم . نمیدونم اون چطور با وجود این کاراش با جسارت تموم نگام میکرد (:
و همیشه به خودم بعد از 9 ماه میگم که این همه دختر که با میل خودشون این کارو انجام میدن . این همه جنده که با پول انجام میدن . این همه دختر خوشگل و خوش هیکل . چرا من ؟!(:
نوشته: جسم متحرک
اون وقت ی عده کسخل می گن ما دخترا رو بمالن یا انگشت کنن حتی زوری لذت می بریم
یه سریاتون فقط ب فکر خودتونید☹️
تو این جامعه مذهبی تا قبل ازدواج بکارت نداشته باشیم سرنوشتمون سیاه میشه . واسه ده دقیقه سکس کردنتون یه عمر زندگی ی بدبخت دیگه رو خراب نکنید
بگو یا باید با من ازدواج کنی یا پرده ام و ببری بدوزن
دختر شد درسخون و شهواتی بابا بیخیال بیا پایین باهم بریم
بنظر من به خانوادت بگو مجبورش کنن عقدت کنه بعد از عقد مهریه بزار اجرا ازش بگیر بعدشم طلاق بگیر
این که میگی این همه دختر خوشگل چرا من خب خوشگلی یه چیز نسبیه و ازنظر هرکس خوشگلی یه تعریف خواسی داره
ولی اینکه اگه تورو دوست داشته و اینکارو کرده جای سوال داره
اگه واقعا دوستت داشته میتونست از راه درستش بکنتت اونم با اگاهی همه نه مخفیانه و به اون شکل تجاوز کنه
بنظر من بهتره باهاش حرف بزنی ببینی چه حسی نسبت بهت داره
چون ممکنه به خانوادش گفته باشه و اونا مخالف رابطتون باشن که در ایصورت میتونی ماجرا رو بهشون بگی تا از این فشار روحی خارج بشی
اولا مثل خواهر برادر بودیم و درد تو کونتون
این چه ادای تخمی ای هست که بعضیاتون دارید ؟
یه پسر فقط به محارم خودش چشم نداره پس الکی دیوار فرضی درست نکنید. بعدشم دختر 15 ساله جذاب ترین موجود روی زمینه میگی چرا من ؟ تو این سن در خوردنی ترین حالت عمرت هستی
دختر پونزده ساله ای که با شهوانی آشنا هست و اکانت شهوانی هم داره مشخص که خودش میخاریده.
بهش بگو یا باید با من ازدواج کنی یا ازت به جرم تجاوز جنسی شکایت میکنم
البته ازدواج هم اسیرت میکنه حداقل میتونی انتقام بگیری
ملجوق جقناک کمتر بزن، علاوه بر اینکه کونت پاره رفته( ب قول مشهدی آ) مغز پریودتم ترک برداشته
حالا اگه داستانه یه پسر بود هیچکی تخمشم نبود ولی چون در مورد دختره همه زبونا مثه موتور میچرخه
احتمال ۹۹.۹۹۹۹درصد یه پسره جقی ای
احساس میکنم کص گفتی چردتو زد ولی هبچی نگفتی؟؟؟کصشعر
آخیِِِِِِِیییییییی الهییییییییی …وای چه زجری کشیدی از حشر
بشکنه کیرت مَرد …بره زیر ساتور اون نکبت نفله ات…ایشالله خوراک سگ ماهی ها بشه …خیر نبینی کوفتت بشه. سیزده بدر خیلی بد چیزیه …اگه قدری هوشمندانه به این موضوع فکر کنی متوجه میشی که 60 یا 70 درصد دختر خاله ها دختر عمه ها…دختر دایی ها و دختر عموها یا بلکه پسرهای آنها در این روز بخصوص که فامیل سنت رو بجا اورده همگی دور هم جمع میشوند در نهایت فرصت طلبی در یک چشم برهم زدن جفتی غیب شده در کوتاه ترین زمان و دور ترین مکان ، بی سر خر ، با جمله های مست کننده که همان خر کننده باشد از جمله …دوستت دارم ، میمیرم برات ، خودم میگرمت …ترو خدا …فقط بزار اینقدر بره توش ، آقات گه خورده بیاد اینجا مارو پیدا کنه بکش پایین تا زودتر برگردیم … لنگ ها به هوا رفته و در نتیجه بگای اعظمی رفته اند .
خب …یه سوال پرسیدی یه جواب هم بیشتر نداره …حرف اینه که موضوع فقط به پاسخ دادن به سوالت ختم نمیشه…
از قدیم گفتن کیر بلندشده و راست شده …دین و ایمان سرش نمیشه…رو کص و کونی که زوم کرد اگه بموقع نجنبی و تعلل کنی رادارش روت قفل میکنه …اونوقت دیگه فرار بی فایده ست …وقتی اون موشک راست قامتِ رعنای تو دل بروی خوش استیلِ ناز هیبت بسمتت شلیک شد …یعنی برخورد حتمیست …سرسوزنی خطا نداره هیچ قدرت دفاعی در زمین و عرش خدا برای انهدام کردنش یا انحراف دادنش وجود نداره . حاج ابلیس اعظم راجع به چنین موشکی برای طلاب حاضر در دروس خارج از فقه کلاس های ابلیسیه خود بارها در این مورد بدینگونه شفاف سازی و افشاگری و روشنگری نموده اند و خود را از هرگونه دخالت چه در امر کشف هدف چه در امر قفل نمودن و چه در شلیک و حتی هدایت آن تا هدف نهایی که چپاندن باشد مبرا و بی تقصیر دانسته و تمام و کمال ، مسئولیت عیب و ایراد های اساسی موشک فوق را ( گویند موشک فونیکس ساخت دست بشر از نوع ارتقاء یافته آن میباشد که از روی همین موشک که ساخت صاحب آفرینش باشد با رفع کلیه ایرادات، کپی برداری و ساخته شده البته نه بزیبایی و هیبت رشید آن که انصافا شاهکاریست که قدرت جذب زیبایی اش را حتی ده تریلیون حضرت یوسف رو یکی کنی به گردش نخواهند رسید اگر ده تریلیون زلیخای حشری و دوستان جنده اش جمع شوند دیگر از انگشتان بریده توسط کارد خیار بُری خبری نیست بلکه بمحض روئیت این تندیس روح بخشِ بی همتا ، که در بالاترین نقطه قله شاهکار عالم هستی چون الماسی درخشان خود نمایی میکند از خود بیخود شده پس از چند ثانیه مکس ، با دهانی باز در جایشان میخکوب شده و سپس از شدت شوق و هوس به رعشه افتاده و در عالم هپروت چه شعر ها سروده چه افسانه ها به نثر دراورده و چه مدیحه سرایی هایی که از صدقه سر وجود نازینیش نکنند وقتی سرحال میشن از دم همگی پریود میشن… که همه اینها در عرض 10 ثانیه طبق سابقه موجود انجام شده… .قربانش بشم که چه اعجازی داره …چه کمالاتی داره…اِه ببخشین …برای اطلاعات بیشتر رجوع شود به کتاب تاریخ روزشمار وقایع اتفاقیه در ارشیو کتابخانه عرش افرینش …نوشته احمد جنتی ) متوجه سازنده آن دانسته که در طراحی ساخت این بچه دماغوی حشری اهمال کاری نموده و انرا بدون نیروی پشتیبانی باز دارنده ای همچو دیو افسار گسیخته ای بر روی حضرت ادم نصب و به امان خودش رها میکند. عالم و ادم میگن در راست شدن این کیر بی پیر دست ابلیس یعنی من درکار است !! هیچکس به غیر ابلیس توانایی بلند کردن انرا ندارد !! یکی نیست بپرسه ای دیوث ها …یعنی اقایون کص و کون منو میبینند که راست میکنند ؟ کسی هم که براش راست میکنند هم …که من نساختمش …من خلقش نکردم …حضرت سکینه حوا هم مانند حضرت قُلی آدم ، هر دو دست گل همان صاحب افرینش هستش …هر جفتشون هم با اپشن های کم و زیاد درهم و برهم خلق شده اند …یکی دیگه گند زده …من بدبخت باید تاوان پس بدم اخه این انصافه؟!!
اگه این پسرعموی دیوث این نویسنده جوجو کصویی …کیرش مجهز به سنسور حرارتی بوده …طوری که میتونه هیکل لخت دختر عموی حشری رو از پشت دیوار ببینه و موشک رو شلیک کنه…بمن بدبخت چه مربوطه؟ این از همون آپشن های تکی و کمیابه که سیکیم خیاری یکی پیدا میشه و بصورت آپشن رو کیر یکی نصب میشه …بمن چه اخه ؟ …یکی سیستم داره که جنده های حشری رو رصد میکنه !! بمن چه آخه ؟ برن یخه اون قطعه ساز دیوث رو بگیرند بمن چه اخه ؟ هرچی میشه میگن ابلیس …کار ابلیسه !! ای کیر ابلیس تو ماتحت هر چی بهتان زنه …!
در ضمن دختر عمویی جون …این اولین اصابت موشک بوده …که دروازه رو باهاش تخریب کردن …قراره از فردا های دیگه …پسرعموی جونتون به داخل شهر لشگر کشی کنه …هر چند مزه اش دل اشوبت کرده… مثل خوردن گوجه سبز اب از سر و دهن بالا و پایینت سرازیر کرده …خودت میری پیشوازش… التماس دعا 😎
تا یه جایی تو شک بودی قبول!
ولی دیگه عن بازی در نیار که، طرف رسماً داشته به فاک میداده تو رو اونوقت دریغ از یه جیغ زدنی، دست و پا زدنی چیزی.
احتمالا خودتم میخاریدی و میخواستی که هم موقع انجام فعل هم بعدش ساکت موندی. حتماً منتظر بودی بیاد بگیردت، حالا که میبینی خبری ازش نیست چس‌ناله هاتو آوردی اینجا.
باشه تو خوبی
متاسفم.
.
.
.
.
.
.
.
.
واسه پسر عموت که ب تو میگه تن بلوری.
نظرات جدید داستان‌ها
- به به داستان رفیقم بلاخره آپ شده... اولا که خسته نباشی❤️ حال...
- یاد سریال دایی جان ناپلئون افتادم ! شمس الله میرزا برادر اسد...
- شیدا پی وی پیام بده کارت دارم
- ک س ننت
- منم شاشیدم تو مغز نداشتت کسخل خودت یه بار بخون ببین چیزی با ...
- عالی بود عزیزم. یکم با عجله روایت کردی. یکی دوجا کمی اغراق د...
- ریدم تو مغزت
- وای هر چی بگم کم گفتم😍 حقیقتا چند ماهه به خاطر وجود وروجکم و...
- عالی یودی
- خیلی هم عالی خشگلم
- چه خوش سعادتم😁 شروع کردم به خواندن دیدم خیلی قلم آشناییه اوم...
- ضمن عذرخواهی از کاربران عزیز برای برخی از اشکالات نگارشی و ع...
- 🤣🤦♀️
- خیلی خوب بود
- دمت گرم عالی بود ادامش بده
- دلیل دعواهاش با شوهرش رو متوجه شدید؟! وقتی توی رخت خواب به د...
داستان‌های تازه
- زن داداش باحال
- چهار گناه، رولت روسی
- ارباب جوان (۲)
- سکس با برادر شوهر
- اسممو صدا کن (۲)
- ماساژ خاله نرگس
- فقط یک شب
- شمس الله و دختر دانشجو
- عمه منیر
- دوست نامرد من (۲)
- سکس بعد از جدایی از همسرم
- مرگ تدریجی یک رویا
- از شمال به جنوب (۱)
- عطر ژاله (۱)
- کس سفید خاله سوسن
- بالاخره سکس اما یهویی
- ساعت یازده و نیم (۱)
- هما مستاجر من (۱)
- سکس با دوست دختر رفیقم
- ممه های سارا
- خورشید عشق
😞