خانووم شدنم

1393/12/27

نیلوفرم۲۳ساله قد ۱۶۳ وزن ۵۶ قیافم جذابه خییییلی خوشگل نیستم ولی خیلیا دوسم دارن شیطون و بداخلاقم،اولین بار که دست پسر بهم خورد سوم دبیرستان بود یعنی قبلش با پسرایی که جلو در مدرسه بودن تو کوچه در حد سلام خدافظ رابطه داشتم ولی سال سوم یکیو دیدم شبیه یوزارسیف تو فیلم بود بعضی وقتا با دوستاش از جلو مدرسه رد میشدن روبروی خونه ما دبیرستان پسرونه بودولی من به کسی رونمیدم خلاصه عاشق یوزارسیف شده بودم که یبار از خونه در اومدم فهمیدم تو اون مدرسه درس میخونه

چندماه کشید من هر روز میدیدمش آخرین روزا قبل عید با دوستش اومدن دنبالم تو اون مدت با نگاهاش حس میکردم اونم بدش نمیادخلاصه اینارو میگم که برسم به عشقم
باهاش دوست شدم اولین بارگفت دست بده قبول نکردم بعد میگفت من دوست اینجوری نمیخام قهر میکردیم منم بچه بودم قبول میکردم تا یروز تو ماشین دست کشید رو سینه هام منم خجالت میکشیدم بدم میومد بهم دست بزنه ولی دوسش داشتم نمیخاستم باز بهونه بیاره قهرشه اولین بار که باهاش رفتم خونه خابید پیشم من چشمامو بستم از ترس میلرزیدم دستمو گرفت گذاشت رو کیرش دستموکشیدم هردفعه میگذشت منم پرروتر میشدم آروم آروم اجازه میدادم کل بدنمو لمس کنه دست میزدم به کیرش اونم لاپامیذاشت اولین بارکون خاست دادم خیلی راحت اصلا حس نکردم چیزی رفت توم بعدش سگی میکرد
یه سال گذشت وقتی بهش کون میدادم انقد خشن میکردکه پاره میشدم از درد
ساک زدنم اون یادم داد بعدش دیگه عادت کرده بودم به سکس
علاقم بهش کم شده بود تا اینکه چندبارشنیدم خیلی دوست دخترداره و دوستاش گفتن اون همرو واسه کردن میخاد هیچوقت باهم بیرون نرفتیم چون پول نداشت میرفتم خونشون تایه رب بدون اینکه منو حشری کنه کونمو پاره میکردبا دعوا و گریه برمیگشتم و ازش بدم اومد و تموم شد، هنوزم نفرینش میکنم که پاک بودنمو ازم گرفت میتونست با جنده ها سکس کنه آخرشم تو یکی ازسکساش پرده یکیو زد ازترس زندان باهاش ازواج کرد.خودمو بیشترفحش میدم که تحمل میکردم
یه سال بعد با میلاد دوست شدم اولین قرارمون لب دادیم دفعه بعد لاپا هیچوقت اذیتم نمیکرد موقع سکس واسه همین کم کم عاشقش شدم واسم همه کار میکرد به جز من با کسی نبود از نظرخانواده پول قیافه همه چی از قبلی سر تر بود. تازه میفهمیدم قبلاعاشق نبودم این احساسو هیچوقت به کسی نداشتم ولی رابطمون یه مشکل داشت من نمیتونم بخاطرخاطرات بدم از کون دادن بهش کون بدم پارگیام هنوز درد داشت ازش سیر نمیشدم چون تامن دلم نخاد بهم دست نمیزنم با عشق باهاش بودم هرروز بیرون بودیم تامن نخام خونه نمیرفت به هربهونه ای برام هدیه میگرفت یه سال گذشت ما عاشقتر بودیم هنوز بهش کون نداده بودم خیلی مغرور و خاستنیه
عیدسال ۹۲ اولین بار ۱۵روز همدیگرو ندیدیم واصلا بهم خوش نمیگذشت چند روز اول رفتن مسافرت بخاطرمن زودبرگشت ولی مارفتیم مسافرت ونشدببینمش دوروزقبل۱۳دربرگشتیم فرداش مامان بابام رفتن دیدبازدیدیجای نسبتا دورکه تاشب برگردن ازفرصت استفاده کردم ورفتم پیش میلاد اونم تنهابودبخاطرتصادفی که کرده بودوبمن نگفته بودهمه جاش دردمیکردوکبودبودتادیدمش بغل کردم آخ آخ میکرداشکم دراومدکه چرابهم نگفته ودلتنگیام بیشترشدبغلش بهم آرامش میدادشروع کردیم به لب گرفتن وعشق بازی باهرتکون همه جاش ازدردمیلرزیدگفتم توبخاب من بیام روت خابیدیم توبغل هم من بایه تاپ وشلواربودم اون فقط شلوارک لخت شدیم دستم روکیرش بودلب میگرفتیم اونم سینه هامومیمالیدمیخوردآروم فشارمیدادصدام بلندشده بودآه وآخ واوخ رفتیم پایین کیرش سفیدوخوشگله هم درازه هم کلفت براش ساک میزدم بازبونم کیرشوبازی میدادم میک میزدم تخماشولیس میزدم وسرکیرشوبوس میکردم اونم موهامو گرفته بود و دستش روسینم و گردنم بود. خابیدم رو تخت از پشت بغلم کرد و کیرشو مث همیشه گزاشت لای کونم و پاهام آروم تکون میداد ولی از درد بدنش نتونست تحمل کنه و خابید. دلم سوخت رفتم روش میخاستم حال کنه نشستم روش کیرشو گزاشتم لای کسم و خودموتکون میدادم کیرش میخورد به چوچولم و خیییلی بهم حال میداد تاحالا اونجوری بهم حال نداده بود. دیگه داشتم دیوونه میشدم صدای جفتمون بلندشده بود میخاستم بیشتر کسم حال کنه فشارش میدادم به کیرش سر کیرش رو کسم بود و خیلی کم سرش میرفت توسینه هامو محکم فشارمیداد میزد از کونم من تو حال خودم بودم یکم بیشتر کسمو فشاردادم کیرش بیشتر رفت تو ولی نمیخاستم بیشترازاون بره به میلادم حال میداددیگه درد بدنش یادش رفته بود و خودشو بهم میچسبوند کیرشو بالا پایین میکشید دیگه سر کیرش تو کسم بود داشتم از هوس میلرزیدم میلادم بدتر از من. با یه حرکت کیرش بیشتر رفت تو و محکم تلمبه میزد جیغ کشیدم از درد و همه بدنم درد گرفت و همزمان ارضاشدیم،سریع نشستم از درد چشمام سیاهی رفت ولی دیدم کیر میلاد خونی بود دیگه اثری از هوس نبود. بغض کرده بودم و حالم بد بود. تو همون حال نذاشتم برسونتم وخودم اومدم تاخونه گریه کردم. ۱۳بدر اولین سال بود که اصلا شلوغ نمیکردم حرف نمیزدم موبایلمم خاموش کردم ولی چندماه بعد برام عادی شد از کس دادن لذت میبردم.
الان ۲سال گذشته هنوز با همیم وعشقمون بیشترشده.دعاکنید بهم برسیم.

نوشته: نیلو


👍 0
👎 0
83588 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

456238
2015-03-18 16:37:05 +0330 +0330

وای
خدا کنه به هم برسید گلم

0 ❤️

456239
2015-03-18 16:40:59 +0330 +0330
NA

تو به کسی موند ندادی

0 ❤️

456240
2015-03-18 16:53:46 +0330 +0330
NA

بیچاره اون یوزارسیف نبوداخناتون بود کیرش نبودعساش بود کرد داخل کونت کونتوپاره کرد بیچاره میلاد که عاشق ی کونپاره جنده شده خداوند بهش صبر بده

0 ❤️

456241
2015-03-18 17:00:55 +0330 +0330

بده خوبه زياد بده خوبتره به هم رسيدين بده نرسيدين بازم بده كلا بده شب بده روز بده ظهر يادت نره بدي دمت گرم اما …اگه بهم نرسيدين ديگه نده بيا به من بده صبح بده شب بده ظهر يادت نره ١٣در!!!هم بده توجنگل بدي ثواب داره تازه

0 ❤️

456242
2015-03-18 18:11:44 +0330 +0330

تصادف کرده بود بدنش کبود بود بعد پرده ی تورو زد
تخیلی می نویسی؟؟

0 ❤️

456243
2015-03-18 23:22:34 +0330 +0330
NA

حالا حالتو بکن،تا وقتی بهم برسین

0 ❤️

456244
2015-03-19 10:42:18 +0330 +0330
NA

خدا قوت … شما یه پارچه خانم شدین … یه وقت فکر نکنی جنده هستیا؟؟؟ به کارت ادامه بده

ماها همه از دور هواتو داریم … جنده خانوووم

0 ❤️

456245
2015-03-19 10:45:13 +0330 +0330

هنوز نرسیدین جرت داده اگه برسین که به قتل میرسی:))

در ضمن خیلی جنده ای:))

شاید یه پسر جقی=))

صابون عوض بشه روزی سه بار جق هم بکن هفته ای یکی بهتر میشی:))

0 ❤️

456246
2015-03-20 06:03:40 +0330 +0330
NA
-                                              222222222.jpg
1 ❤️

456248
2015-03-20 13:13:54 +0330 +0330
NA

دگه بهم رسیدین خو کستو دادی جنده دعای چی میخوای خخخخخخخ

0 ❤️

456249
2015-03-20 16:39:30 +0330 +0330
NA

اسمت نیلو نیست نیلوفر ق هستش

0 ❤️

456250
2015-03-20 21:52:24 +0330 +0330

Kos nagu zan. Jende dozarie pedarsag

0 ❤️

456251
2015-05-14 23:48:46 +0430 +0430
NA

بد نبود داستانت.
با عشقت خوابيدي و يك پرده مزخرف بيكاره رو كه حاصل ناقص رشت كردنت در زمان جنيني بوده رو از دست دادي (زنهايي كه بافت هاي دهانه واژنشون كامل رشد ميكنه از موقع تولد بكارت ندارند)
در مورد اينكه گفتي دعا كنم هم ، من به دعا باور ندارم چون مثالم اينه كه اگه همه دنيا دعا كنن باز سكه اي كه از دست من رها شده طبق قانون جاذبه به زمين خواهد خورد ، در اين ميان نه خدا كاري از دستش بر مياد و نه دعا كردن مشكلي رو حل ميكنه.

اگه نسبت بهت بي ميل شده ، زياد براي ازدواج بهش اصرار كن و فكر نكن تنها راهت تو زندگي اينه كه با دوست پسرت ازدواج كني ، پسرهاي زيادي هستند كه تو رو براي خودت ميخوان و ارزشت رو به پرده بكارت نميدونن و از طرفي انقدر تو رو انسان و داراي حداقل حق زندگي ميدونن كه بگن گذشته ات به خودت مربوط بوده و تو هم مثل هر انساني زندگي كردي و اگه با كسي بودي ، فكر ميكردي شخصي بوده كه ميتونسته هميشه تو زندگيت باشه.
حالا نشده كه نشده مهم نيست ، همه حق بدست آوردن تجربه رو دارن.
زن يك شي يا دستمال كلنكس نيست كه بگيد دست خورده ديگري رو نميخوايم.
او هم مثل شما يك انسان است و داري حق زندگي، منشا و روح زندگي است و اگر امروز زنده هستيم بايد از يك زن تشكر كنيم كه سختي و عذاب زيادي تحمل كرده تا من و شما زنده باشيم و زندگي كنيم.

0 ❤️