سلام اسم من شیدا هس و میخام از اولین رابطم تا الان رو براتون تعریف کنم یکمی طولانیه اگر دوس داشتید بخونید
من الان 19 سالمه… تو 13 سالگی با یه پسری به اسم محمد دوست شدم ک یک سال از خودم بزرگتر بود خیلی عاشقش بودم اوایل رابطه فقط در حد بوس و بغل بود ک کمکم میدیدم وقتی بغلم میکنه کیرش سیخ میشه و میخوره ب شکمم اما روش نمی‌شود بهم بگه یه روز ک پیش هم بودیم دسمو گرفت و گذاشت رو کیرش و ازم خاست ک درش بیارم من اولین بارم بود وقتی کیرشو در آوردم تعجب کردم با اینکه سنش کم بود اما واقعا بزرگ بود ازم خاست ک براش ساک بزنم منم ک بچه و بی تجربه بلد نبودم خودش بهم میگفت ک دندون نزنم و… کم کم دسشو کرد زیر بلیزم و سینهامو گرفت با اینکه سنم کم بود اما سینه زیاد داشتم یکم در همین حین با سینهام بازی کرد تا آبش اومد و بعداز اون روز من با ساک ارضاش میکردم و اون هم برا من سینهامو می‌خورد اما هیچ وقت بهم دست نزد… با اینکه بچه بودیم اما خیلی همو دوس داشتیم بعد یک سال دوستی منو محمد به خاطر شغل بابام مجبور شدیم از اون شهر بریم یه شهر دیگ تا یه مدت همینجور با هم حرف میزدیم و چت میکردیم اما کم کم رابطمون کلا قط شد با اینکه ازش جدا شده بودم اما نمیتونسم با کسی برم بعد یکی دو سال ک برگشتیم باز ب همون شهره فهمیدم ک رل زده و خلاصه با دخترا کیف و حال میکنه منم ا سوز اون رفتم با یکی از رفیقای صمیمیش رل زدم ( امین) امین ب شدت پسر حشری بود منم ک بزرگتر شده بودم و فرم بدنم کامل شده بود خیلی هم سکسی یه دختر ریزه میزه هسم ولی باسن بزرگ و سینهای درشت… امین همسن محمد بود ینی یک سال از من بزرگتر بود… تا یک ماه اول رابطمون فقط بوس و بغل بود بعد از یک ماه یه شب خونمون خالی شد و ب امین گفتم و اومد پیشم همین جور ک از من لب می‌گرفت دسشو گذاشت رو ممهام و می‌مالید من اولش بدم اومد از کارش و بهش گفتم نکن اون هم دسش رو برداشت اما خیلی حشری شده بود باز کارش رو تکرار کرد ولی این دفعه محکم تر ک یکدفه بلیزمو داد بالا و ممهامو از تو سوتینم در آورد و شروع کرد محکم مک زدن منم ک خوشم اومده بود فقط یه آه و ناله یواشی میکردم بعد از یه مدت بهش گفتم بره ک ممکنه مامانمینا بیان اون هم رفت… اوضاع همینجوری ادامه داشت ک محمد فهمید رفتم با دوستش و جر و بحث و خلاصه خیلییی حالش گرفتم من اصلا امین رو دوس نداشتم فقط به خاطر اینکه حال محمد رو بگیرم همچین کاری کردم و موفق هم شدم رابطه محمد و امین کاملا قط شد و امین من رو انتخاب کرد و ب خودش اومد ک دید یه در ن صد دل عاشق من شده بود و به خاطر من همه کاری میکرد ما همینجور با هم بودیم ک یه روز ک پیش امین بودم و داشتیم لب می‌گرفتیم گفت شیدا یه خاهشی ازت دارم میشه لاپایی بزنم من خیلی بهت نیاز دارمو از ای حرفا ک من قبول نکردم و… اما تو چت کردنمون بهش قول دادم ک باشه میزارم انجامش بدی… من اون موقع 16 سالم بود و یه دختر خاله دارم به اسم نهال ک همسن خودمه ما شبا از خونشون فرار میکردیم و میرفتیم پیش دوس پسرامون البته نوبت نوبتی یه شب اون و یه شب هم من… یه شب ک رفتم پیش امین گفت شیدا قول دادی دیگ بیا انجامش بدیم من خیلی بهت نیاز دارم منم گفتم باشه اولین بازم بود ک میخاسم جلو یه پسر لخت لخت بشم… امین داشت ازم لب می‌گرفت و لبامو می‌خورد و از زیر بلیز ممهامو می‌مالید خیلی داغ شده بودیم بلیزمو در آورد و تیشرت خودش هم بیرون آورد افتاد ب جون ممهام و کم کم رفت طرف شکمم همینجور لیس میزد تا رسید ب کسم شلوارمو در آورد رو شرت همینجور کسمو لیس میزد دیونه شده بود سریع شرتمو در آورد و افتاد ب جون کسم محکم مک میزد لیس میزد از بالا تا پایین چوچولمو مک میزد منم اه و نالم رفته بود بالا و تو حس بودم داشتم دیونه میشودم ک سرشو از لای پام آورد بالا گفت شیدا عاشق کست شدم باید همش بدی تا بخورمش و باز رفت لای پام من داشت آبم میومد ک یهو ول کرد و بلند شد خیلی ضد حال خوردم اما روم نشد چیزی بگم… امین =حالا دیگ نوبت توعه شیدا جونم… منم بلند شدم و کیرشو درآوردم یه 14 15 سانتی بود دیگ صدقه سری آقا محمد کاملا ماهر شده بودم و شروع کردم ساک زدن اون خابیده بود رو زمین و موهامو تو مشتش گرفته بود و محکم میچپوند تو دهنم… یه دفعه منو بلند کرد و گفت ب پهلو بخاب منم خابیدم از پشت گذاشت لای پام و لا پایی رفت تا آبش اومد اما من حسی نداشتم خب این شد اولین بارمون ک ما جلو یه پسر لخت شده بودیم 😊 بعد از اون همش ازم میخاس ک ای کار کنیم من اصن ارضا نمی‌شودم با این کار اما چند باری با خوردناش ارضا شدم… میگن ک رو ب هرکییی بدی پررو میشه… امین هم پررو شده بود و ازم خاس ک از کون بهش بدم من قبول نکردم و گفتم مگ کونی هسم و ای درخاست رو ازم نکن اما بعد از چند مدت اسرار و اون و انکار من بالاخره راضی شدم یه شب ک رفته بودم پیشش گفت شیدا امشب میخام بگاهمت ترسیدم آخه بچه بودم 16 سالم بود… ازم لب گرفت ممهامو خورد ساک زدمو و کسمو خورد همیشه میگفت عاشق بو کست هسم دوس دارم همش تو دهنم باشه بخورمش خلاصه بگذریم بهم گفت شیدا آماده ای میخام بکنمت… بچها خیلی سخته با کسی ک دوسش نداری رابطه داشته باشی نمیدونم چرا راضی شده بودم ک ایکار باهاش کنم شاید چون ازش میترسیدم خلاصه بهم گفت دم بالا بخاب و پاتو بده بالا منم انجام دادم سوراخ من وازلین زد و با انگشت کرد داخلش وایییی از شدت درد مردم… گفتم ادامه نده نکن گفت نمیشه میخامش باید انجام بدی اصن شده بود یکی دیگ اصن اون امین قبلی نبود دیگ بعد انگشتشو در آورد سر کیرشو گذاشت دم سوراخم سرشو کرد داخل و یک دفعه کل کیرشو محکم کرد تو کونم از شدتتتت درد غل غل اشک می‌ریختم واسه اینکه داد نزنم لباش گذاشت رو لبام هرچی خاستم از زیرش بلند بشم نمی‌شود آخه خیلی گنده بود اقد اشک ریختم اما انگار ن انگار اون محکم تر تو کونم تلمبه میزد اون امینی ک عاشق من بود و انگشت من زخم می‌شود میمورد اصن براش مهم نبود ک من دارم گریه میکنم و درد دارم بعد از یه مدت یکم دردش کمتر شد اما اشک من بند نمیومد و همین باعث شد ک اصن لذت نداشته باشه برام… بعد از اینکه ارضا شد بلند شدو لباساش پوشید منم همینجور رو تخت افتاده بودم حتی نیومد یکم نوازشم کنه پیشم باشه بهم گفت لباسات بپوش، دیر موقع هس باید بریم منم لباسام پوشیدم چندین بار از کون منو کرد منم دوسه بارش خوشم اومدو ارضا شدم اما بعد یه مدت حالم ازش بهم می‌خورد نمیخاسم بهم دست بزنه بهش گفتم ک میخام ازت جدا بشم اما تهدیدم کرد ک ب مامانت میگم ب من دادی بچها بعد از این دیگ تجاوز حساب میشه ن سکس من اصلا راضی نبودم ک بهش بدم دوس نداشتم وقتی بهم دست میزد حالم از خودم بهم می‌خورد اما راه دیگ ای نداشتم محبور بودم یه دختر 17 ساله تنها یک ساللللل منو کرد من نتونستم کاری بکنم خیلی اذیت شدم خیلی ازش خاستم ک این کارو نکن اما اون معتاد بدن من شده بود میگفت تو دیگ زن من شدی نمیتونی خودتو از من بگیری تو همون حین محمد یه شب بهم پیام داد ک دلش برام تنگ شده و… شیدا برگرد من نتونسم بهش بگم ک امین بهم دست زده و من نمیتونم ازش جدا شم ینی ولم نمیکنه و با محمد قرار گذاشتم ک بیاد و ببینمش چون من هنوز عاشقش بودم اومد و دیدمش و قلبم ب تپش افتاد شبانه روز ب فکرش بودم ا ذهنم بیرون نمی‌رفت دیگ پیش امین نمی‌رفتم و هی بهونه می‌آوردم ک اجازه ندارم بیرون برم دعوام میکنن و… یه شب ک تو چت داشتیم با محمد از گذشته یاد میکردیم ک بحث رفت سمت چیزای سکسی گفت شیدا خیلی دلم میخاد یک بار دیگ برام ساک بزنی و منم برات ممهاتو بخورم منه خاک تو سر هم راضی شدم چون واقعا عاشقش بودم 🤦‍♀️ یه شب رفتم پیشش زمستون بود و هوا ب شدت سرد. محمد کلا قد بلندی داشت یه بدن ماهیچه ای لاغر اندام… اومد جلو لبامو بوسید کلی لب گرفتیم واقعا دلم براش تنگ شده بود ممهامو خورد بلند شد وایساد و شلوارشو کشید پایین من از تعجب چشام چارتا شد چی میدیدم یه کیر 20 22 سانتی خیلی خیلی کلفت و بزرگ ک نصفش بیشتر تو دهنم جا نمی‌شود با لذت تمام و خاست خودم براش ساک زدم جوری ک آه و نالش بلند شد و کنترلشو از دست داد و گفت شیدا من امشب از کون میخام و من از ای حرفش خیلی ناراحت شدم نمیدونم چرا ولی قلبم شکست و ازش خاستم ک منو برسونه خونه اما اون با مهربونی اومد جلو لبامو خورد و گفت شیدا لطفا پس بزار بخورمش دلم نیومد بهش بگم ن گفتم باشه شلوارمو کشید پایین شروع کرد با لذت تمام مک زدن و لیسیدن و بعضی موقعها زبونشو می‌کرد تو سوراخم و من داغ داغ شده بودم و دوس داشتم یه کیری بره تو کونم و ارضام کنه ک ازش خاستم ک بکنه تو کونم اونم چشاش یه برقی زدو بلند شد کیرش سیخ سیخ بود با دیدن اون کیر گنده ترسیدم و باز پشیمون شدم اما گفت قول میدم دردت نگیره… چون فکر می‌کرد اولین بارمه انگشتت چرب کرد ک بازم کنه منم دوس نداشتم ک بفهمه ک یک ساله دارم کون میدم پس خودمو تنگ گرفتم اونم بعد یکم انگشت کردن گفت رو ب بالا بخاب و پاتو بده بالا منم همین کار کردم سر کیرش چرب کرد سوراخ منم چرب کرد و سر کیرش رفت داخل داشت کم کم همینجور کیرشو می‌کرد تو کونم تا نصف های کیرشو کرد و من داشتنننم جر میخوردم با التماس بهش گفتم محمد نکن بسه درد دارم اما از شدت حشری بودن اصن نمیشنید تا ته کون کیر 20 سانتی رو کرد تو کونم منم دادددد زدم و گریه کردم اما انگار ن انگار همینجور تلمبه میزد بعد یه مدت آروم شدم و منم داشتم حال میکردم حالا مگ آبش میومد حالت داگی شدم اونم کیرشو کرد تو کونمو تلمبه میزد منم ا زیر دستمو برده بودمو کسمو می‌مالیدم ک ارضا شدم اون هم ارضا شد و دوتامون لش افتادیم با اینکه دیگ ازش متنفرم ولی یاد کیرش ک میوفتم حشری میشم خلاصه بعد اون قضیه دو سه بار دیگ منو ارضا کرد و اماااا امین فهمید و ب محمد گفت ک قبلش من ایکار کرده بودم باهاشو… و من هرچی ب محمد گفتم ک ناخاسته ایکار میکرده اما گوشش بدهکار نبود هردتاشون شدن بالای جون من گفتن یا باید سکس گروهی کنیم و ب دوتامون بدی یا اینکه ب خانوادت میگیم اما من زیر بار نرفتم و انجام ندادم امین گفت من میبخشمت کاری میکنم ک محمد بره و بیا با خودم منم از ترسم ک اوضاع بد نشه قبول کردم و باز هم رفتم با اون آدم چندش آور و باز هم اون ب من دست زد و من هرشب گریه 💔 خلاصه بگذریم ول کن هم نبود ک سر یه قضیه ای ک مامانم فهمید دیگ منو ول کرد اون موقع 18 سالم شده بود دیگ یه 6 ماهی سینگل بودم و با کسی نرفتم چون حالم ا سکس و پسر و حتی خودم بهم می‌خورد ک بعد 6 ماه با یکی آشنا شدم ب اسم حسام پسر خوبی بنظر میرسه حسام 21 سالشه و 3 سال از من بزرگتره و من الان 6 ماهه ک باهاشمو چند روز دیگ 19 سالم میشه… از رابطم با حسام بگم ما تو ای 6 ماه سه بار تالا سکس کردیم ک الان میخام از سکسم با حسام بگم… چون بعد 7 و 8 ماه میخاسم ایکار کنم کاملا تنگ شده بودم یه شب ک مامانمینا رفته بودن روستا ختم و من نرفتم و تک بچه هم هسم… حسام اومد پیشم منم یه شورتک لی و یه نیم تنه پوشیده بودم ک حسام وقتی منو دید چشاش چارتا شد از حسام بگم یه پسر قد بلند لاغر اندام با کیر 17 سانتی… حسام ب شدت غیرتیه و اصلا نمیدونه ک من قبلا رابطه داشتم و قصدش ازدواجه و ب شدت عاشقمه… خلاصه حسام اومد نزدیکم پیشونیمو بوسید دسمو گرفت رفتیم تو اتاق مامان و بابام منو نشوند رو تخت خودش هم نشست و گفت شیدا من از حسم مطمعنم تو چی بعد این کار باید با من ازدواج کنی چون دسخوده من میشی هه نمیدونه من دس خورده بودم 😊🤦‍♀️ خلاصه منم گفتم باشه و اومد جلو لب گذاشت رو لبام من و حسام قبل از این در حد ساک جلو رفته بودیم… داشتم میگفتم لب گذاشت و رو لبام و دستش گذاشت رو ممهام و میمالیدشون من دراز کشیدم اومد روم گردنمو خورد بالای سینمو خورد نیم تنمو در آورد و وحشیانه شروع کرد سینهامو خوردن فهمیدم ک حسام تو سکس ب شدت وحشیه و خشن دوس داره اومد پایین رونمو بوس کرد بعد نگام کرد و شلوارکمو در آورد و افتاد رو کسم و شروع کرد خوردن منم بلند بلند اه و ناله میکردم… لباسای خودشو در آوردو موهای منو گرفت و دهنمو آورد سمت کیرش و من براش یه ساک خشن زدم و منو از پهلو خوابوند و گفت کرمو بده… صداش میلرزید حشری حشری بود اما با عشق نگام می‌کرد سوراخمو چرب کرد و انگشتش هم چرب کرد و کردش تو کونم و تکون میداد بعد دوتای انگشتشو کرد و کیرشو چرب کرد سر کیرشو کرد تو خیلی داشت بهم حال میداد بعد یک سال داشتم سکس میکردم اما این سکس عاشقانه بود ن تجاوز(امین) 😊خلاصه همینطور داشت فشار میداد منم کسمو می‌مالیدم کامل جا باز کرد و داشت. تلمبه میزد دستاش خیلی رگ داشت و همین باعث می‌شود من حشری تر بشم با دستاش ممهامو می‌مالید و تند تند تلمبه میزد و تا ته می‌کرد من بعد 15 دقیقه آبم اومد اما اون همینطور داشت ادامه می‌داد دیگ داشت دردم می‌گرفت بهش گفتم اونم چنتا تقه محکم زدو ارضا شد اگ ولش میکردم ک تا 1 ساعت همینجور تلمبه میزد خلاصه بعد از این دو بار دیگ هم بهش دادم و الان هم با همیم همین بود خلاصه زندگی من ✌️✌️

نوشته: شیدا