اولين باري كه به بهترين دوستم كون دادم !

1394/05/03

راستش فكر كنم اينجا بيشتر بچه ها داستان سرايي ميكنن و دنبال سوژه براي خودارضاييشون هستن ! تقريبا بيشتر داستانها عجيب و باور نكردنييه … پيشنهاد ميكنم داستان واقعيتون رو بذاريد حتي اگر جذاب نباشه، به هر حال من قصد دارم اتفاقي كه برام افتاد رو براتون تعريف كنم و البته با داستان كمي شيرينترش ميكنم.

من يك مرد ٣٦ ساله و متأهل هستم. خانم خيلي خوب و مهربوني هم دارم خيلي حشريم و عاشق سكس ولي سكسمون يه مدتي بود كه تكراري شده بود. من به هر روش كه فكرش و بكنيد كردمش ولي بازم تنوع دلم ميخواست تا اينكه نميدونم چرا ولي يه حسي كه همراه با تپش قلب بود من و به سمت كوني بودن تشويق ميكرد از طرفي دلم نميخواست از طرفي هم بدجوري تنوع ميخواستم. اولين بار نميدونستم چي بايد تو كونم بكنم ؟! تا اينكه يه روز كه تنها تو خونه بودم رفتم سراغ يخچال كه ديدم هويجاي خوب و خوش دستي داريم ! يكيشون و كه يه كم باريك بود و دراز شستم و كاندوم كشيدم روش (با كلي روغن زيتون) وقتي سرش و گذاشتم تو كونم احساس كردم از تپش قلب دارم سكته ميكنم و ميترسيدم به مشكل بخورم (به خودم صدمه بزنم) ولي با سختي كه واقعا با سوزش و درد همراه بود ٦-٥ سانتي فرو كردم تو كونم اولش خيلي درد داشت ولي به اندازه ١ دقيقه نگرش داشتم و دوباره تكرار كردم … بعد از ١هفته ١٠ سانت رو تقريبا بدون حركت تا ته ميكردم تو كونم ولي جرات جلو عقب كردن نداشتم ! يه روز كه تو اينترنت بودم به سرم زد يه كير مصنوعي بخرم و تستش كنم. بالاخره بعد از كلي گشتن پيدا كردم كه اتفاقا همون روز تو دفترم تنها بودم اولش كلي روغن زيتون به خودم بعد به كير مصنوعيه و گذاشتمش سر سوراخ كونم (چون نميدونستم چطوري اينكارو بكنم كه راحتتر تو بره قبلش تو سايتهاي خارجي (مثل : First time gay) ياد گرفته بودم چيكار كنم ) رو مبل خوابيدم پاهام و دادم بالا و كم كم فشارش دادم تو خيلي درد داشت ولي سماجت ميكردم و دلم ميخواست بيشتر بره تو راستش باورم نشد وقتي ديدم ١٠ سانت كير (اونم به قطر كير خودم) توي كون بيچارم رفته … واي چه دردي ولي خيلي لذت داشت… انقدر هر بار كه اينكارو ميكردم نگرش داشتم تا اينكه بعد از ٢ هفته رسيدم تقريبا به تهش !!

اصل قصه از اونجا شروع شد كه من يه دوستي دارم كه ١٠ سالي هست تو كانادا زندگي ميكنه و خيلي هم پسر خوب، مهربون و خوش قيافه ايه و خيلي هم با هم نداريم يعني همه چيز زندگيمون و به هم ميگيم. ١ سال پيش اومده بود پيشم راستش خيلي دلم ميخواست نظرش و بپرسم ولي روم نميشد تا اينكه دل و زدم به دريا و شروع كردم به صحبت در مورد سكس و كشوندم به اينكه چجوري ميشه مردا كون بدن واقعاً مگه ميشه كه گفت يه چيزي يواشكي بهت ميگم باورت نميشه ! گفت من تو كانادا با يه اكيپ دوست هستم كه همشون كونيين ! منم حسابي ميكنمشون … اوناييكه كونيين ميدونن چه حالي ميشي وقتي همه چيز براي كون دادنت مهياست ولي خجالت ميكشي و دلت ميخواد يارو جرت بده ! خلاصه بهش گفتم منم چند وقتيه درگيرش شدم كه زود گفت بيار بكنيمش دارم ديوونه ميشم از بس حرف كون زدي … قلبم داشت از تو دهنم ميومد بيرون، يه نگاه بهش كردم گفتم تو امروز بايد كون من بذاري رفيق !!! ١٠ دقيقه اي سكوت بود تا اينكه گفت من آمادم ولي خودت خواستي !! بهش گفتم آره ولي نه دست به كيرت ميزنم و نه اون كثافت كاريا مثل ساك زدن و آب خوردن و … گفت باشه ولي من حرفه اي شدم كار خودم و ميكنم منم قبول كردم. لباسامون و درآورديم و گفت قنبل كن، شروع كرد به ليسيدن سوراخ كونم اولش باورم نميشد كه دارم اينكارو ميكنم (اولين بار ياد همه ميمونه) بعدش با زبونش كونم و ميخورد داشتم ميمردم بعد فهميدم وقتي اينكارارو با زنم ميكنم ميگه بكنم، جرم بده بي دليل نيست ! شروع كردم به التماس كه بسه جرم بده ديگه نميتونم … گفت حالا ساك ميزني ؟!!! آنچنان با ولع كيرش و خوردم كه گفت داره مياد بسه. رفت پشت سرم اولش يكم با سر كيرش باهام ور رفت يكم روغن ريخت سر كيرش هلش داد تو راستش خيلي كيرش بزرگ نبود ولي جلو عقب كردنش برام دردناك بود جوريكه نميتونستم ادامه بدم و ازش خواستم تمومش كنه ولي انقدر حال كرده بود كه گفت بايد بذاري آبم و بريزم تو كونت ! گفت يه مدل ديگه ميكنمت كه كمتر درد بكشي منم مثل يه كونيه حرفه اي قبول كردم، بهم گفت پاهات و باز كن (گذاشتم رو شونش) دوباره كيرش و هول داد تو و شروع كرد به تلمبه زدن ! اولش فكر كردم يكمش تو ولي از برخورد خايه هاش به كونم فهميدم تا ته تو كونمه !! آنچنان با لذت كيرش و عقب جلو ميكرد كه منم ديوونه كرده بود ! انقدر پاهام و داده بودم بالا كه اومده بود كنارم ! بعد از ٨-٧ دقيقه تلمبه زدن التماس كرد آبش و بريزه تو و منم قبول كردم واقعا راست ميگن احساس ميكني يه چيز داغ توي بدنت خالي كردن … جالبه كه بعدش برام جلق زد و كلي هم عذر خواهي كرد كه اينكارو كرده. وقتي شبش رفتيم با هم بيرون اصلا به روي هم نياورديم و خيلي هم خوش و بش كرديم فقط موقع خداحافظي التماس كرد يه بار ديگه من و بكنه منم با جون و دل قبول كردم. فرداش اومد پيشم و گفت ميخوام بليسمت ميخوام فقط به من كون بدي منم قول ميدم به غير از تو كون هيچ مردي نذارم منم قبول كردم و الان ١ ساله گذشته و حتي به فكرشم نيفتادم كه كاري كنم. ٥شنبه دوباره داره مياد ايران كلي هم قربون صدقم ميره و تعريف ميكنه … اگه دوست داشته باشيد از اتفاقاتيكه قراره بيفته بازم براتون تعريف ميكنم.

نوشته: کامران


👍 1
👎 0
37156 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

466518
2015-07-25 20:15:59 +0430 +0430
NA

احسان هات فرمود:

بند اول رو خوندم

0 ❤️

466519
2015-07-26 06:45:21 +0430 +0430
NA

دو سال پیش با یه نام کابری دیگه عضو بودم.توی تهران یکی از همین سایت پیدا کردم خیلی خوب منو کرد.ای کاش بازم می دیدمش.البته الان همدانم دیگه

0 ❤️

466521
2015-07-27 03:29:51 +0430 +0430

هرسکسی برای اون فردجذابه حالامیخوادکون بده یاکون بکنه .کوس بده یاکوس بکنه.اخ راست شدبازم good

0 ❤️

466523
2015-07-28 03:54:53 +0430 +0430
NA

خوب بود… dash1 البته من هیچ درک و فهمی از احساس شما ندارم…

0 ❤️

466524
2015-07-28 10:43:22 +0430 +0430

اه این سایتم گایید انقد نظر بررسی کرد…

0 ❤️