داستانی رو که میخوام براتون تعریف کنم مربوط میشه به چند روز پیش همین الان بگم که این داستان کاملا واقعیه هر کی هم که باورش نشه هم مهم نیست، من کلا عاشق کون کردنم چون همونطوری که دوستان امتحان کردن کون به خاطر تنگی خاصی که داره هم برای فاعل لذت بخشه هم برای مفعول اکثر جک و جنده ها هم از پشت نمیدن منم که خیلی تو کف بودم حین کس چرخ تو سایت دیدم برام خصوصی اومد و یه نفر اعلام آمادگی کرد واسه دادن البته پسر.
بی اهمیت خوندم و رد شدم بعد که ازش عکس کونشو خواستم شماره داد منم زنگ زدم دیدم که مثل اینکه راستی راستی طرف کونش میخواره شروع کردیم صحبت کردن در مورد سن وسال و مشخصات بدنامون خوب من قدم تقریبا 176 و وزنمم 77 کیلو هست وسبزه خیلی هم خوش قیافه نیستم نمی دونم قضاوت با اونا که میبینن بگذریم اون تقریبا همسن بود و گفت که تپله و عاشق کیر کلفت منم حد بضاعتم یه کیر 17 سانتی با قطر 4.5 که رو به بالاست و پایینش کلفتتره یعنی 405 بیخشه خوب بعد مشخصات صحبت از مکان شد که اون گفت من مکان ندارم و خودت باید ردیف کنی یه هفته ای گذشت و مکان من جور شد بهش خبر دادم و اونم قبول کرد خلاصه رفتیم تو خونه همانطوری که گفته بود یکم تپل بود با دیدنش کیرم داشت شورتمو سوراخ میکرد از قبل کاندوم وژل لوبریکانت آماده کرده بودم و چند فیلم گی گذاشتم فیلما رو با فلش تو ال سی دی و گفتم لخت شو منم همه رو در آوردم با یه شورت نشستم کنارش کیرش زیاد بزرگ نبود ولی راست شده بود وقتی کیر منو با خودش مقایسه کرد پیش خودش گفت عجب غلطی کردیم گفت دمر بخوابم کمتر اذیت میشم منم قبول کردم با اینکه خودم دمر دوست ندارم چون نمی شه لاشو باز کنی و نصفشم بیرون میمونه ، کاندمو کشیدم رو نازنینم و با ژل خواستم با انگشت خواستم سوراخشو آماده کنم که گفت با کیرت این کارو بکن منم ازش خواستم دو طرف کونشو با دست وا کنه و سرشو گذاشتم نا گفته نمونه کون تنگ و تمیزی داشت با زور سرشو جا کردم دیدم خودشو جم کرد دوباره کشیدم بیرون و ژل زدم و یواش یواش جا کردم تا نصفه سوراخش که حسابی وا شد تا دسته جا کردم نمی دونم خوشش اومد یا نه درد داشت یه ناله مردونه کرد و منم بدون توجه شروع کردم به تلمبه زدن خیلی حال میداد انگار یه نفر کیرمو تو مشتش داره فشار میده یه خورده که تو اون حالت کردم بهش گفتم قمبل کن حالت سگی دوباره فشار دادم اینجوری هم تا ته میرفت هم بیشتر حال میداد ولی بیچاره خیلی درد میکشید و گفت بقیشو دمر بکن خوابیدم روش و سینه های تپلشو با نوک انگشتام فشار میدادم و تا دسته جا میکردم اول اون آبش اومد منم داشت آبم میومد و ناله میکردم تا اینکه آبم با فشار اومد و ریخت تو کاندوم ببخشید یکم طولانی شد.
نوشته: boyhoot
دوستان خبر جدید:
با رفتن دوست عزیزمان “احسان هات” من جای ایشون رو پر کردم.
busy می فرماید:
تا “این داستان کاملاً واقعیه” بیشتر نخوندم.
بابا خاک تو سرت کونی هله هوله تیتاب ندیده.
اگه پیشم بودی کاریت میکردم تا خونتون یورتمه بری…
بهت قول میدم.
قرمساق گوزو
لت وپار
شرمنده أخه میدونید چیه دوستان داستان رو باید کسی بنویسه که فن نگارش رو بلد باشه مثل این میمونه که یه جک بی مزه رو یه نفر با لهجه تعریف میکنه چقدر خنده دار به نظر میرسه و برعکسش
دادا ما رو هم بی نصیب نزار اگه أماری هست خصوصی بده
ممنون از اینکه وقت گذاشتی و خوندی احسان هم رفته خدمت
جدیدا هرکی داستان میزاره
اعصاب نداره قبلش تهدید میکنه که اگه فحش بدین …
پسرم کون جنیفر که نذاشتی که اولش تهدید می کنی و کس و شر میگی.
خودت اگه کون بچگیات رو ندادی بیا خودم ردیفت کنم اینقدر گوز گوز نکنی نکبت
من دیگه حرفی ندارم -_-
کسی تهدید نکرد أخه میدونی چیه أدمهای ضعیف معمولا با منفی بافی و مخالفت و کس شعر گفتن میخوان خودشان را فهمیده جلوه بدن و معمولا عموم مردم کسایی که مدام با همه چی مخالفن را فهمیده تلقی میکنن
ممنون که نظر دادی
هر کی طلبه شد حال میکنیم و داستانشو برا بقیه میتعریفیم.
مختصر بود یکم اب وتاب بده بده به داستان