سکس با سحر منشی جنده

1394/02/17

سلام من جلال هستم ودفه اولمه داستان مینویسم شغلم رستوران داریه داستانی که مینویسم مال دوماه پیشه باحسابدار رستورانم کاملا واقعی و بدون دروغ این منشی ما ازاول تابلو بودعشق کیرداره و شبابه بهانه های مختلف اس میداد و تا نصف شبا اس بازی میکردیم تا کم کم روش بازشد وحرفاش رک ترشد و ازکلمات صمیمی تراستفادهمیکرو مثلا کسخل دیوانه افلیج و اینا
خلاصه یه شب بهش پیشنهاددوستی دادم و اونم ازخداخداخواسته قبول کرد. فرداش سرکار محلش ندادم که خجالت نکشه اونم بعدچندساعت اس داد گفت نکنه ازم خجالت میکشی گفتم آره گفت پس آینده چطور منو میکنی؟ دیگه هنگ کردم ومطمئن شدم جندست همون روز موقع استراحت پرسنل (ساعت سه تا شش) شروع کردیم لب بازی اینم بگم اون اول لبتشو آورد جلو منم تا میتونستم مکیدم دستمو گرفت برد رو کوسش یواش کردم زیر شلوارش دکمه شلوارش روبازکرد کمی مالیم دیگه قشنگ توبغلم ولوشده بود و آه میکشید بعد یه دفه عین وحشیا به کیرم حمله کردگفت درش بیار منم گفتم نه دیگه تا همین جاش بسه چون پشمای کیرمو نزده بودم بهش کیر ندادم واون روز تموم شد
شب بهش اس دادم وازش معذرت خاستم که نکردمش وبهش گفتم که فردا جبران میکنم رفتم حموم پشما رو صاف کردم و روز موعودفرارسید دیگه هر دو منتظربودیم ساعت سه بشه و بچه هابرن بالاخره رفتن و کرکره مغازه رو دادیم پایین پشت کامپیوتر نشسته بود منم ادای مشتری دراوردم گفتم ببخشید پیتزا دارید؟ گفت نه گفتم کس چی؟ چشاش پرشهوت بود ازجاش پاشد و گفت تادلت بخاد بعد شروع کردیم به لب گرفتن تا تونستیم لب خوردیم داشت از درد هوس میمرد دستشوگرفتم بردمش لژخانوادگی اول از سحر بگم قدبلندخوشکل چش عسلی سفید مثل کاغذ اندام لارج خلاصه خوشگل محله بود و همه دنبالش بودن خب رفتیم لژ چند تاصندلی چسبوندم بهم ونشستم روشون اونم تادید یه راست درازکشید افتادم روش و لباموگذاشتم رو لباش مممممممممممممممممممم داشتم دکمه های مانتوش رو بازمیکردم که گفت جون مادرت زود باش فقط بکن خلاصه لباساشو دراوردم خودمم لخت شدم فقط شرت پاش بودخودش شورتشوکشیدپایین گفت پاشو بکن لعنتی خاستم کوسشو بخورم که اجازه نداد رفتم رو سینش کیرمو کردم دهنش مثل جنده های وحشی ساک میزد اه و نالش تا اسمون میرفت رفتم پشتش خابیدم پاشو دادم بالاگفت زودباش بکن تو کوسم که گفتم نه گفت پس بزن تو کونم معلوم بود بار اولش نیست تا بخودم اومدم کیرم تاته توکونش بود اونم داشت قربون صدقه کیرم میرفت بعدشم گفت زودباش آبتو بریز توکونم و بادست ارضام کن منم هرچی اب داشتم ریختم تو کون سفیدشو بادست ارضاش کردم بعد همونجا تو بغل هم خابیدم بعد براتشکر ازم کیرمو لیسید
بعد چندروز گفت باید با من ازدواج کنی منم گفتم اول بگو کی کس کونتوگاییده که داستان ش رو تعریف کرد و فهمیدم با یه پسرعراقی به اسم گوران دوست بوده وهمونم کونیش کرده منم نه دیگه باهاش سکس کردم و نه محلش دادم اونم استعفا داد و رفت ببخشید اگه بدنوشتم آخه دفه اولم بود.

نوشته:‌ جلال


👍 3
👎 0
173594 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

461360
2015-05-07 16:05:06 +0430 +0430

دوستان عزیز قبل از نوشتن داستان اول دستتونو از تو شلوار در بیارین بعد بنویسید

2 ❤️

461361
2015-05-07 16:05:54 +0430 +0430

چرت بود خدایی

3 ❤️

461362
2015-05-07 16:09:08 +0430 +0430
NA

کیر میل دارید با پیتزا توی کونت diablo

2 ❤️

461363
2015-05-07 16:25:00 +0430 +0430
NA

کیر تو دهن خودتو سحر افلیج

0 ❤️

461365
2015-05-07 17:26:16 +0430 +0430
NA

نمیدونم خیلی تخیلی میزد… خیلیم کوتاه بود!

0 ❤️

461366
2015-05-07 17:28:01 +0430 +0430
NA

خسته نباشی با این تخیلاتت واقعا که

0 ❤️

461367
2015-05-07 18:09:40 +0430 +0430
NA

رستوران ها ساعت سه تعطیل میکنن میرن خونه برا فردا میان …اخمق

0 ❤️

461368
2015-05-07 19:10:24 +0430 +0430

امکان دار کس شعر باشه اما از اون ور امکان راست بودنم داره

0 ❤️

461369
2015-05-07 20:29:27 +0430 +0430
NA

خاک تو سرت که به یه عرب کثیف دادی
حیف دختر ایرونی که دست عرب بخوره بهش

1 ❤️

461372
2015-05-08 03:27:18 +0430 +0430
NA

بی سواد مجبورت نکردن بنویسی که

0 ❤️

461375
2015-05-08 07:28:18 +0430 +0430
NA

کیر سخاری با ابلیمو
کیر خر
بیناموس این چ داستانیه کیرم باهام قهر کرده از بس کسشر بود

0 ❤️

461376
2015-05-08 11:49:17 +0430 +0430

Osgol

0 ❤️

461377
2015-05-08 13:16:23 +0430 +0430
NA

کیر بش ندادی؟ کون چطور ؟
مشتریم که ندارید کلا

0 ❤️

461378
2015-05-08 14:43:35 +0430 +0430
NA

آخه چه اجباری داری این همه کس شعر ببافی به هم جقی؟؟؟؟
به نظرم همش حرف مفت بود

0 ❤️

461379
2015-05-08 14:56:46 +0430 +0430
NA

عامو تا یه دختر بهتون گفت بیا منو بکن زودی دستپاچه نشین و ترتیبشو ندین،اینا بعضیهاشون کلی امراض و بیماری و کوفت و زهرمار دارن،بعضی هاشون حتی بذاق دهنشون هم الوده هست

0 ❤️

461380
2015-05-08 16:00:02 +0430 +0430
NA

من نمیدونم داستانا کیری شدن یا دخترا کونی شدن یا ک پسرا کصخل شدن ک داستان تخیلی دخترای کونی رو مینویسن… خدایا توبه

0 ❤️

461381
2015-05-08 16:01:17 +0430 +0430
NA

ای کصخل …

0 ❤️

461382
2015-05-08 21:19:16 +0430 +0430

دوس دارم ببینم منشی یه پیتزا فروشی حقیقتا در جواب “کس دارین؟!” چی میگه:/

چقد این عجله داشت که حتما بکنیش از یه جایی بالاخره!!
بنظر من برو یه آزمایش بده مریضت کرده بدبخت

0 ❤️

461383
2015-05-08 22:44:39 +0430 +0430

حد اقل خوب بود شربت نداشت. تازه طرف نگفت لرزید و ارضا شد.

2 ❤️

461384
2015-05-09 04:00:37 +0430 +0430
NA

من میرم پبتزا بخورم کسی نمیاد ؟ dirol

0 ❤️

461385
2015-05-09 14:19:58 +0430 +0430
NA

کسخول فلج افلیج
دیوث شبا اس میدادی بعدش دوست شدین
تک تک صندلیای رستوران تو کونت

0 ❤️

461386
2015-05-09 16:50:04 +0430 +0430
NA

کون با طعم پیتزا
جقی این چیه نوشتی .

0 ❤️

461387
2015-05-10 07:35:47 +0430 +0430

منکه نخوندم ولی صرفا جهت اطمینان
کیرم تو کون تو و سحر
:-D

0 ❤️

461388
2015-05-10 12:38:30 +0430 +0430

گفت پس درآینده چطور منو میکنی؟
تا اینجا خوندم .
کیر اسب ابی تو گوش سمت چپت از بس عجله داشتی کیرم غافلگیر شد سکته زد

1 ❤️

461389
2015-05-28 05:13:20 +0430 +0430
NA

بدک نبود

0 ❤️

941680
2023-08-11 02:30:41 +0330 +0330

عالی بود باهاش زدم

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها