سلام علی هستم 20 ساله,دانشجوی اصفهان دفعه اولمه مینویسم اما خداییش داستانم راسته,این قضیه بر میگرده به 1 سال پیش که هنوز وی چت تو بورس بود و فیلتر نشده بود,اونجا با یه دختر اشنا شدم به اسم سپیده,تو عکسش خیلی خوشگل بود اونم زود پا داد,من از اونجایی که دفعه اولم بود ,دوست دختر داشتم زود عاشق شدم,اون از اولش به من دروغ گفته بود خیلی چیزارو,اما بعد از 2 ماه راستشو بهم گفت که شوهر داره و یه بچه,البته داشت از شوهرش جدا میشد و مدتی بود که ازش جدا زندگی میکرد,بعد یه مدت که خجالتمون ریخت باهم سکس چت میکردیم و من عکس کیرمو براش میفرستم,اونم عکس سینه ها و کس و بعضی وقتا به زور عکس کونشو میفرستاد برام,همین جوری پیش میرفت اوضا تا این که دانشگاه سپیده اینا قرار شد ببرنشون مشهد,منم از بابام اجازه گرفتم که تنها برم مشهد و بابام در کمال نا باوری قبول کرد,خلاصه رفتم مشهد و اونجا برا دفعه اول دیدمش از نزدیک,برنامه ی اردوی اونا جوری بود که 8 صبح حضور غیاب داشتن,بعد دوباره ساعت 1 حضور غیاب میکردن بعدشم ساعت 8 شب,بین این ساعت ها سپیده پیش من بود,بعدشم ساعت 10 شب میبردنشون حرم تا صبح که بازم سپیده میومد پیش من,منم اونجا یه خونه گرفته بودم که 1 ربع تا حرم فاصله داشت,شب اول که برا اولین بار بغل کردم سپیدهو,همون اول کیرم شق شد ولی روم نمیشد چیزی بگم,تا این که خوابیدیم کنار هم و از هم لب میگرفتیم بعدش دستمو گذاشتم رو سینش و اونم با یه چشمک اجازه داد بهم,یه عالمه از روی لباس سینشو مالیدم تا این که لباسشو بیرون اووردم و سوتینشو باز کردم,وای چه سینه هایی داشت,سفید بودن مثل برف,یه سینشو میخوردم,یه سینشم میمالیدم,اون فقط میگفت اووووووفف,بعدش دوباره ازش لب گرفتم و اون شروع کرد به لیس زدن گوش و گردنم,خیلی عالی بود,کم کم رفتم پایین به سمت شرت و شلوارش,شلوارشو در اووردم,دست کردم تو شرتش و کسشو میمالیدم,عاااالی بود,بعد شرتشو در اووردم و خواستم کسشو بخورم که پاهاشو جمع کرد,اما من پاهاشو باز کردم و شروع کردم به لیسیدن کسش,داشت دیوونه میشد از لذت,خودمم که دیگه کیرم داشت شلوار و شرتمو پاره میکرد,شلوارم و شرتمو در اوورد و شروع کرد برام ساک زدن,خیلی خوب ساک میزد,داشتم دیوونه میشدم,الانم کیرم سیخ شده باور کنید,بعدش گفت علی میخوام کیرتو بکنی تو کسم گفتم جوووووون عشقم باشه میکنمت,کیرمو گذاشتم روی سوراخ کسش و یه کم جابجا کردم تا رفت تو کسش,دفعه اولم بود که میکردم داشتم دیوونه میشدم,اما خب حیف که زود داشت ابم میومد,اما کیرمو کشیدم بیرون و دوباره کردم تو,یه کم دیگه تونستم بکنم اما این دفعه نتونستم خودمو کنترل کنم کیرمو کشیدم بیرون و همه ی ابمو ریختم روی سینه هاش,سپیده ارضا نشده بود,یه چند دقیقه باهاش ور رفتم تا دوباره حشری شدم و کیرم سیخ شد,دوباره کیرمو کردم تو کس سپیده و شروع کردم به تلمبه زدن,ایندفه ابم دیرتر اومد و سپیده بهم گفت علی دارم ارضا میشم صدای اه و اوه کردنش دیوونه کننده بود,اونقدر جیغ میزد که گفتم سپیده اروم باش صدات بیرون میره,گفت دیگه نمیتونم تحمل کنم منم گفتم جووووووونم عشقم ارضا شو عزیز دلم,یهو سپیده منو محکم گرفت و گفت ارضا شدم,اما من هنوز برا بار دوم ارضا نشده بودم,هرچی خواستم کیرمو بکنم تو کونش نتونستم چون تنگ بود و منم بلد نبودم تازه چیزیم برا چرب کردن کیرم نداشتم اونجا,برا همین بیخیال شدم و تا چند دقیقه مالیدمش و بعدش دوتایی خواب رفتیم تو بغل هم دیگه هنوزم دوبار دیگه باهاش سکس کردم که بعدا مینویسم براتون ببخشید اگه غلط املایی داشت اما هرچی بود راست بود.

نوشته:‌ ali khan